🔴 فرماندهان ارتش اسراییل اعتقادی به مقابله با حزبالله ندارند
🔻 با روی کار آمدن هرتزی هالوی به عنوان رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، پرسشهای مختلفی پیش آمده است؛ سوالاتی که با برعهده گرفتن این سمت توسط هر فردی درباره ذهن راهبردی، تجربیات و مفاهیم عملیاتی، از جمله آنچه مربوط به حزبالله لبنان است، مطرح میشوند. در این زمینه، تجارب سران ارتش دشمن متفاوت است؛ اما نام بسیاری از آنها با مواضع نظامی مرتبط با عرصه لبنان و یا نبردهای مقاومت در برابر ارتش اسرائیل در ارتباط است. شاید بارزترین ویژگی که رهبران ارتش دشمن در دهههای اخیر، از جمله روسای ستاد ارتش آن را «متمایز» میکند، این است که آنها شاهد پیروزیهای اسرائیل نبودهاند و تجربیات آنها همزمان با ظهور مقاومت در لبنان و فلسطین و کاهش تأثیرات برتری اسرائیل بوده است، بنابراین مستقیماً شاهد سیر نزولی نقش عملکردی رژیم اسرائیل و ارتش آن بودند.
🔻با توجه به این موضوع، طبیعی است که تجربیات میدانی در تدوین مفاهیم راهبردی و عملیاتی افسران ارشد ارتش رژیم اسرائیل کمک کند. این دقیقاً همان چیزی است که درباره هرتزی هالوی به عنوان بیست و سومین رئیس ستاد ارتش اسرائیل نیز صدق میکند که در سال ۱۹۸۵ یعنی سال عقب نشینی اسرائیل از اراضی اشغالی لبنان به سمت کمربند امنیتی به تشکیلات نظامی پیوست و این اتفاق با تداوم افول اسرائیل همراه شد که در سال ۲۰۰۰ به اوج خود رسید. این چیزی است که در آگاهی و پس ذهن هالوی وجود دارد او باید ارتش و تواناییهایش را با چالشها و تهدیدهای فزاینده در محیط منطقهای و عملیاتی اسرائیل، به ویژه در زمینه رویارویی با حزبالله لبنان تطبیق دهد.
🔻«یگیل لوی»، محقق اسرائیلی روابط ارتش و جامعه، در این باره معتقد است: هالوی ژنرالی کسی نیست که به دنبال فعال کردن قدرت باشد. او همچنین ژنرالی نیست که سطح سیاسی را به مسیر صلح هدایت کند، بلکه مهمترین ویژگیهای راهبردی ذهن هالوی این است که او از محدودیتها و موانع فعال کردن قدرت علیه حزب الله و گروههای مقاومت آگاه است. این مفهوم مهمترین درسی است که ارتش رژیم دشمن از پیامدهای تهاجم به لبنان در سال ۱۹۸۲ و از بسیاری از رویارویی پس از آن با حزب الله گرفت. چراکه تصمیم صهیونیستها برای تهاجم ناشی از این اعتقاد بود که اسرائیل قادر است اشغالی امن را با ایجاد یک قدرت سیاسی وفادار به خود در لبنان ترکیب کند؛ اما نتایج فاجعه بار بود و به آغاز سیر نزولی اسرائیل تبدیل شد.
🔻یکی از برجستهترین مفاهیمی که قبلاً توسط هالوی ذکر شده بود و خلاصهای از تجربیات او و بسیاری از سران ارتش را تشکیل میدهد، این است که وی در زمان فرماندهی لشکر الجلیل در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ که مسؤول نظارت بر مرزها با لبنان را بر عهده داشت در مصاحبهای با نیویورک تایمز گفت که «هیچ جنگ یا عملیاتی وجود ندارد که بتواند مشکل را در لبنان حل کند. این امر نشان میدهد که مقاومت لبنان تا چه اندازه توانسته است پس از سالها اراده، استواری و برنامهریزی ذهن رهبران ارتش رژیم اشغالگر را تحت تاثیر قرار دهد. غیر ممکن بودنی که هالوی بر زبان آورد علاوه بر اینکه بیانگر دیدگاه اوست، بلکه نشان دهنده آگاهی جمعی نهادهای سیاسی، نظامی و اطلاعاتی از ناامیدی نسبت به امکان توافق با حزب الله است.
🔻بر این اساس حالت بازدارندگی ایجاد شده توسط حزبالله متبلور شد که به دنبال آن رژیم اسرائیل بیش از ۱۶ سال از ماجراجوییهای نظامی بزرگ اجتناب کرد و اجتناب از رویارویی نظامی به اولویتی تبدیل شد که بر تصمیمات و گزینههای آن حاکم شد. در مقابل حزب الله نیز تا زمانی که معادله موجود، چتر حمایتی و امنیت لبنان و مقاومت را فراهم کند، به دنبال رویارویی نظامی به خاطر خود نیست. نکته دیگری که ممکن است بر محتوای این موضع صهیونیستها مهر تایید بزند؛ این است که هالوی در طول جنگ با سوریه و زمانی که حزبالله مشغول مقابله با تهدید تکفیری در سوریه و لبنان بود، به شکل دیگری به این اعتقاد اذعان کرد؛ چراکه قرار بود این اتفاق یک فرصت استراتژیک برای اسرائیل باشد؛ اما ارتش دشمن به دلیل پیامهای بازدارنده مقاومت و تهدید به هدف قرار دادن تأسیسات آمونیاک و راکتور دیمونا از ماجراجویی نظامی علیه حزبالله منصرف شد.
@syriankhabar
این روزها اگر شبکههای تلویزیونی سعودی، امریکایی و انگلیسی که همه از لندن پخش میشوند را نگاه کنید (من نگاه نمیکنم اما بریدهها را دوستان برایم ارسال میکنند) و در فضای مجازی اگر کمی دقت کنید متوجه خواهید شد که عنقلاب حضرات به جای خوبی رسیده و حالا درگیر رهبر هستند! توهمِ پیروزی که نه؛ مشتی دلار بیشتر از ریاض و چند جای دیگر رسیده که باید بروید و بیعت بخرید؛ هر کس هم بیعت نکرد بسپریدش به ارتش سایبری ما! از این قوم خارجنشین که با خون ملت کاسبی میکنند در زمین دشمنان ایران برای تجزیه و انهدام کشور بازی میکنند و بعد هم مدعی تلاش! برای نجات کشور هستند تعجب نمیکنم چرا که سالهاست از این راه زندگی کردهاند. اینکه راه افتادهاند و دنبال وکالت گرفتن و وکالت دادن هستند، چیزی بیش از یک شوخی بیمزه نیست؛ اما برای این جماعت بسیار مهم است. در توهمِ پیروزی عنقلابشان باید دست به خودارضایی فکری بزنند و چه بهتر به ادامه دادن تنفروشی و فاحشگی عریان. اینها عددی نیستند بلکه بیشتر نیازمند ترحماند چرا که شکست سختی خوردهاند و باید خودشان را زنده جا بزنند.
@syriankhabar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ برعندازه کامنت گذاشته: اونهمه شاه پول برد از نفتمون نوش جونش؛ تو بگو پولی که این همه سال افتاده دست آخوندا چی شده؟
🔻الحق که جواب درخوری داد😂👌
یکی از دوستان پرسشی داشتن که پیش خودم گفتم شاید برای دیگران هم سوال باشه
آیا زرتشتیان آتش پرست هستند؟ اگر نه پس چرا آتشكده دارند؟
پاسخ :
خیر ، پیدایش آتش در تاریخ ایران به زمانی پیش از پیامبری اشوزرتشت می رسد . گزارش مهار کردن و در اختیار آوردن آتش در داستان هوشنگ از شاهنامه فردوسی آمده است . آتش در آن زمان بزرگترین پدیده ای شد که در اختیار مَرتو (انسان) قرار گرفت ، او را از غارنشینی رهایی بخشید و به شهرنشینی فراخواند ، همراهان هوشنگ دریافتند که آتش نیاز به خوراک و هوا دارد تا زنده بماند و جایی نیاز دارد تا باد و باران آن را به نابودی نکشاند . به همین شوه (دلیل) آتشکده ها ساخته شدند . آتشكده ها پس از آن کانونی برای فراهم شدن آتش اجاق خانه و خانواده ها بود به همین روی از ارزش و جایگاه ویژه برخوردار شده است . زرتشتیان به پیروی از فرهنگ نیاكان آریایی خود همواره چهار آخشیج (عنصر) هوا ـ خاک ـ آب و آتش را پاک كننده می دانستند و تلاش می كردند تا آنها را آلوده نسازند ، بلكه سرودهای نیایش را برای هر یک داشتند که همچنن در اوستا جای دارد . در بینش اشوزرتشت خداوند را باید در روشنایی ها جستجو كرد بنابراین پرستش سو (قبله) پیروان زرتشت پس از آیین مهر همچنان روشنایی باقی ماند ، هر زرتشتی به هنگام نیایش رو به سوی روشنایی می كند ، هرگونه روشنایی در نماز از جایگاه یکسانی برخوردار است . نور خورشید ، ماه ، شمع و چراغ كه یكی از این روشنایی نیز می تواند روشنایی «آتش» باشد . از سوی دیگر ایرانیان باستان ، آتش را نماد موجودیت خود یا نمادی از هویت ملی خود می دانستند و به آن افتخار می كردند زیرا آتش از بین برنده ناپاكی ها و روشن كننده تاریكی ها است ، گرما و انرژی آتش چرخ های پیشرفت صنعت را به حرکت وا می دارد و آتش درونی انسان ، اندیشه او را به خـردِ بی پایان اهورایی پیوند می دهد ، پس زرتشتیان به پیروی از نیاكان خود همچنان آتش را در آتشكده ها پرستاری می كنند تا یادآور پویایی روشنایی در هستی باشد .
@twovadeh1
همانطور که برای هویت دینی حکومت تلاش می کنیم یعنی عنصر اسلامیت ،باید برای هویت ایرانی و ملی نیز تلاش گردد
ایران باستان تنها منطقه ای در جهان بود که بادین زرتشتی اش تحت عنوان مجوس ،در ایه 17حج در کنار مسیحیت و یهودیت و صائبین و مومنین در مقابل کافران و مشرکان امده است
مسیحیت که از درون یهودیت زاده شده بود، بعد از پیدایش ،جای خود را در مناطق و کشورهای دیگر پیدا کردواز اورشلیم ، وارد ،غرب بت پرست شد ،که بعدا تازه یادش امد، بیت المقدس ،منطقه مقدسه مسیحیت است ،لذا جنگ صلیبی را شروع کرد .واز طرفی یهودیت در طول تاریخ همیشه در سرزمینهای دیگر پراکنده یا به اسارت سلاطین بت پرست، برده می شدند و تاریخ نه چندان زیادی در بیت المقدس نداشتند ،و صائبین که طرفداران یحیی بو دند تاریخ اش کمی برای ما مبهم است و می گویند فعلا عده ای هستند که در خوزستان زندگی می کنند
پس تنها ملت دینی که تا قبل از اسلام در یک جا میزیسته ،و نه کوچ کرده و نه به اسارت برده شده و نه در موقع شکست در فرهنگ ،اسکندر و مغول ،هضم شده تنها ایرانیان مجوس می باشند.پس می توان ،ایرانیان را ملت خاص تعریف کرد، که دینشان همیشه با ملتهای دیگر متفاوت بوده ،زرتشتی و بعد مسلمان انهم از نوع شیعه اش
پس نه تنها اشکالی در تهیج جوانان به ایرانی بودن خود در کنار اسلامیت و شیعه بودن ،نیست ،بلکه عاقلانه ترین کار جهت همبستگی ملت دور هر دو عنصر اسلامیت و ایرانیت است که به تمام کشور و گروهای مخالف استکبار و اسراییل ،برای پایداریشان کمک می کند ،مانند فلسطین ،لبنان ،عراق ،یمن،وو
پس ساختن سریالهای تاریخی و فیلم سینمایی که در مورد تاریخ باستان باشد ،جایش در تهیج مردم خالی است
اگر پیروزی های شاهپور اول ساسانی زرتشتی یکتاپرست را ،که توانست سه سردار رومی را شکست سختی دهدو مسیحیت را از دست روم و یهودیت ازاد کند ،و برای افتخار ایرانیان،دستور داد، نقش انرا بر روی سنگ در نقش رستم حکاکی کنند ،متعلق به غرب بود ،صدها بار از روی ان فیلم و سریال ساخته بودند
مثل فیلم سی صد دروغینشان
یگان سربازان انتحاری ارتش اوکراین
به تازگی تصاویری از این نیروها توسط رسانه های اوکراینی منتشر شده است که نشان می دهد اعضای این گروه به جلیقه های انفجاری مخصوص عملیات انتحاری مجهز هستند.
از زمان آغاز درگیری ها در خاک اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ میلادی، نیروهایی با اصالت چچنی حضور گسترده ای در جبهه های نبرد و در خدمت هر دو ارتش روسیه و اوکراین داشته اند.
نیروهای تحت فرمان رمضان قدیروف رهبر منطقه خودمختار چچن که شهرت زیادی به علت حضور در جبهه ارتش روسیه و نبردهای سنگین با ارتش اوکراین کسب کرده اند.
اما در سوی مقابل نیز نیروهای موسوم به "گردان شیخ منصور" با اصالت چچنی در خدمت ارتش اوکراین حضور دارند؛ به تازگی تصاویری از این نیروها توسط رسانه های اوکراینی منتشر شده است که نشان می دهد اعضای این گروه به جلیقه های انفجاری مخصوص عملیات انتحاری مجهز هستند.
به نظر می رسد این اقدام به منظور جلوگیری از اسارت و منفجر کردن خود در میان سربازان ارتش روسیه در زمان محاصره و پایان مهمات باشد.
🌍 قسمت اول مقاله "فوکویاما و ولایت فقیه"
فوکویاما میگوید «این پرنده زرهی بنام ولایت پذیری بر تن دارد که آنها را شکست ناپذیر نموده است» در بین کلیه مذاهب اسلامی، شیعه تنها مذهبی است که نگاهش به ولایت، فقهی است؛ یعنی فقیه می تواند ولایت داشته باشد. این نگاه، برتر از نظریه نخبگان افلاطون است
فرانسیس فوکایاما نئومحافظه کار، پژوهشگر و تاریخ نگار ژاپنی و تبعه آمریکاست. وی با شخصیتی نیمه سیاسی ـ نیمه فلسفی دارای سابقه ی کار در اداره ی امنیت امریکا و نیز تحلیلگر نظامی در شرکت «رند» از شرکتهای وابسته به پنتاگون می باشد. وی در سال 1989 با نگارش مقاله «پایان تاریخ و واپسین انسان» که در سال 1991 با تفضیل بیشتر و به همین نام، به صورت کتاب چاپ گردید، به شهرت جهانی رسید. در این دو نوشته، فوکایاما به دفاع تاریخی از ارزشهای سیاسی غربی برخاست و استدلال کرد که رویدادهای اواخر قرن بیستم نشان می دهد که اجماعی جهانی به نفع دموکراسی لیبرال به وجود آمده است.
فوکایاما در کنفرانسی که در اورشلیم برگزار شد به ترسیم اندیشه سیاسی شیعه پرداخت. او در این کنفرانس که بازشناسی هویت شیعه نام داشت می گوید:
« شیعه پرنده ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست، پرنده ای است که دو بال دارد. یک بال سبز و یک بال سرخ ». این مطالب را وی در اوج پیروزی های ما در سال 1365 می گوید و ادامه می دهد: «بال سبز این پرنده همان مهدویت و عدالت خواهی اوست چون شیعه در انتظار عدالت به سر می برد، شما هرگز نمی توانید کسی را تسخیر کنید که مدعی است فردی خواهد آمد که در اوج ظلم و جور، دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد».
بر اساس نظریه فوکایاما بال سبز شیعه همان فلسفه انتظار یا عدالت خواهی است. او می گوید: «بال سرخ شیعه، شهادت طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است» شیعه با این دو بال افق پروازش خیلی بالاست و تیرهای زهراگین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی، اخلاقی و ... غرب به آن نمی رسد. آن نقطه که خیلی اهمیت دارد بعد سوم شیعه است می گوید:
«این پرنده زرهی بنام ولایت بر تن دارد که آنها را شکست ناپذیر نموده» در بین کلیه مذاهب اسلامی، شیعه تنها مذهبی است که نگاهش به ولایت است؛ یعنی فقیه می تواند ولایت داشته باشد. این نگاه، برتر از نظریه نخبگان افلاطون است. فوکایاما معتقد است: «ولایت پذیری شیعه که بر اساس صلاحیت هم شکل می گیرد، او را تهدید ناپذیر کرده است» در توضیح فنا ناپذیری شیعه میگوید: « شیعه با شهادت دو چندان می شود. شیعه عنصری است که هر چه او را از بین ببرند بیشتر می شود» و جنگ ایران و عراق را مثال می زند. سال 1364 می گوید: « این ها فاو را تسخیر کردند می روند کربلا را هم بگیرند، اینجا (قدس) را هم قطعاً می گیرند». پیشنهاد می کند که با امتیاز دادن به ایران، جنگ را متوقف کنید.
وی پس از پایان جنگ، یک مهندسی معکوس برای شیعه و یک مهندسی صحیح برای خودشان نوشت. مهندسی معکوس برای شیعیان ایران این است که ابتدا ولایت فقیه را بزنید. تا ولایت را نزنید نمی توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدی تجاوز کنید. وی نظریه ای با عنوان «میکروپولتیک میل ها و میکروفیزیک قدرت» ارائه می دهد و می گوید برای پیروزی بر یک کشور باید «میل مردم» را تغییر دهیم اگر میل مردم از شهادت طلبی، ایثار، جوانمردی و دهها عاملی که به عنوان فرهنگ شکل گرفته است به رفاه طلبی، غرب زدگی و بی بند و باری و ... تغییر نیابد مانند این است که آب در هاون می کوبید. این میل ها هم تغییر نمی کنند مگر این که ارکان یک قدرت از آن حمایت کند.
وی راه برخورد با این جریان را تضعیف ولایت فقیه می داند. او می گوید در صورت تضعیف ولایت فقیه، رفاه طلبی جای شهادت طلبی را می گیرد و پس از آن اندیشه عدالتخواهی و انتظار نیز از جامعه رخت بر می بندد.
فرآیند «فروپاشی ایدئولوژیک» در پروژه «ناتوی فرهنگی» یک اصل بنیادین دارد که در هر دوره تاریخی به شکلی ظهور می کند. او کلید این فروپاشی را «نابودی روحیه مقاومت» در میان ایرانیان دانست.
فوکومایا در آن کنفرانس اسرائیلی، «سینما» را یکی از ابزارهای این تئوری نامید که می تواند به «نابودی مقاومت شیعی» مدد رساند و از سینمای هالیوود خواست تا در تولیداتش به خلق فرهنگی، جایگزین برای «اسلام» بیاندیشد. حتی بعد ها در سال 2002 که «ریدلی اسکات» فیلم «سقوط شاهین سیاه» را برای پنتاگون ساخت، تحلیلگران گفتند که این فیلم بر اساس همان تئوری فوکایاما ساخته شده است.
فوکایاما در نظریه اش می گوید: «برابر اسناد تاریخی سال2020 را سال رویارویی غرب با شیعه میداند. باید با برنامه دقیق شیعه را جمع کنیم و خودمان گسترش یابیم».
در نبرد آرماگدون دو عنصر مقابل هم قرار می گیرند: جیززکرایس (الگوی مقدس) و آنتی کرایس (شیطان). از نظر آنها آنتی کرایس همان «سفیانی» و «جیززکرایس» همان «مهدی» است. فوکایاما می گوید:
🌍 قسمت دوم مقاله" فوکویاما و ولایت فقیه"
هلالی داریم به نام هلال شیعه که از سوریه و عراق و عربستان می گذرد و تیری را در دست دارد که عقبه اش در قندهار است و به سمت قدس نشانه رفته است. در آرماگدون ما با این تیر مواجه هستیم. از قدس تا قندهار منطقه استراتژیک شیعه است» می گوید: «آمریکا باید افغانستان را اشغال کند تا این تیر نتواند از این طرف شلیک شود» فوکایاما در ادامه می گوید: «شما باید ولایت فقیه را بزنید، بعد اگر بپرسید چگونه می شود ولایت فقیه را زد؟ من می گویم در قانون اساسی» در قانون اساسی آنچه موجب قوام و بقای ولایت فقیه است شورای نگهبان است اگر بتوانید این رکن را از قانون اساسی حذف کنید بخود ولایت فقیه هم در یک رفراندوم زده می شود! شما باید این فیلتر را از بین ببرید. شورای نگهبان هم جز با حمله به نظارت استصوابی از بین نمی رود.
ایشان می گوید: «اگر توانستید ولایت فقیه را بزنید بلافاصله پرنده شیعه افت می کند و سقف پروازش کاهش می یابد و تیرهای شما به راحتی به او می خورد»؛ چنین جامعه ای از درون فرو می ریزد بدون این که یک تیر شلیک کنید. می گوید: اگر ولایت فقیه را زدید در گام بعدی، شهادت طلبی به رفاه طلبی تبدیل میشود. اگر این دو تا را زدید خود بخود اندیشه امام زمانی، از جامعه شیعه رخت بر می بندد، این لاابالی گری ها و اباحه گری ها در جامعه گسترش می یابد.
فوکویاما می گوید: «ما باید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولایت فقیه بتراشیم» برای این کار مکتب جدیدی به نام «اوانجلیس» عرضه کرد که قدمتش به 1989 بر می گردد. آنها معتقدند عیسی ناصری خواهد آمد. هرچه دوباره طول و عرض و ارتفاع امام زمان هست به عیسی ناصری نسبت داده اند! گفته اند زمانی که دنیا پر از ظلم و جور شود عیسی ناصری خواهد آمد تا آن را پر از عدل و داد کند! بعد شبکه ای درست کردند به نام T . B . N که کارش تحلیل محتوای وقایعی است که در جامعه رخ می دهد وقتی سونامی در این منطقه رخ داد پرفسور هالدینگ زی (شاگرد فوکایاما) بیش از بیست ساعت تفسیر کرد که این یکی از علائم ظهور عیسی مسیح است. هر واقعه ای رخ بدهد می گوید این یکی ار آن نشانه هاست!
@twovadeh1
کانال نابودی اسراییل حسب سوره اسراء
قسمت اول
نوری بر معنای واقعی نفیر در ایه ششم سوره اسراء
✍وجعلناکم اکثرا نفیرا (ایه ششم سوره اسراء)
نفیر در قران یکبار بکار برده شده است و انهم جهت قوم بنی اسراییل
در ترجمه فارسی این ایه امده است
(و به مدد اموال و بنین) نفرات شما را از دشمن بیشتر قرار دادیم!
ایا واقعا نظر این است که تعداد قوم بنی اسراییل از سرکوب گران بار اول بیشتر شده ،یا اینکه بنی اسراییل به مدد اموال و بنین (طرفدار)توانسته است بر سرکوب گران بار اول فائق ایند
حال نظر علامه طبا طبایی را در خصوص مصداق نفیر در المیزان را ،برای خواننده ،یاداوری می کنیم
"نفیر یعنی عده ای کم که تحرک بسیار دارند"
پس اگر بخواهیم این اخر ایه را تفسیر و معنی کنیم
این می باشد
،یهود با توجه به کم بودنشان از لحاظ تعداد،ولی به لحاظ اموال و طرفدارانش ، توانستند ،نقششان را در مسائل سیاسی و اقتصادی در دنیا انقدر زیاد کنند که بتوانند با ان بر سرکوب گر اول که قدرتش کم شده پیروز و فائق ایند
مصداق عینی این مطلب به قبل از انقلاب بر می گردد
اسراییل در زمان محمد رضا شاه به اوج نفیر بودن خود رسید بطوری که با عواملش نه تنها حرف اول در دنیا را می زد بلکه بعنوان یک قدرت جدا از نظام پادشاهی، وارد مقدرات، حکومت ایران نیز گردید تا جایی که برای نخستین بار سفارت اسراییل در ایران افتتاح گردید
در این بین که مقدرات کشور ایران در اختیار بنی اسراییل قرار گرفت ،فساد دوم انها با اشغال بیت المقدس سرزمینی که در سرکوب دوم باید ا ز انجا بیرون رانده شوند نیز در امد
لپ کلام اینکه ،قوم بنی اسراییل که تعدادشان کم ولی تحرکشان بلحاظ اموال و طرفداران مسیحیت یهو دی اشان در غرب زیاد بو د ،توانست هم بر ایران مسلط گردد و هم فساد دوم را بکمک غرب محقق کند
@twovadeh1
شرطی که شاهپور اول بعد از شکست والرین رومی در راستای تحقق وعده اول سوره اسراء مبنی بر سرکوب اول ،با مسیحیت ازاد شده در بیت المقدس از دست روم و بنی اسراییل گذاشت،چه بود؟
پس از این واقعه شاهپور اول ساسانی به مسیحیت اجازه تبلیغ داد، بشرطی که تبلیغشان شامل سرزمین ایران نباشد
لذا برای همین مسیحیت نتوانست وارد ایران گردد و ایران زرتشتی باقی ماند تا اینکه حسب ایه 16 سوره فتح توسط اعرابی که در جنگهای قبل تخلف کرده بودند ،مسلمان شوند و بعد از چندی با توجه با عشق به ائمه اطهار ( ولایت در ایرانیان زرتشتی ،نهادینه بوده است که این مطلب از سنگ تصویر های دوران ساسانی قابل استناد است ) ،مسلمان از نوع شیعه گردیدند ،تا خود را برای تحقق وعده دوم سرکوب بنی اسراییل حسب سوره اسراء دوباره اماده کنند
مسیحیت ،همیشه از اینکه نتوانست وارد ایران گردد ،ناراحت می باشد
@twovadeh1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثار جنگ در اوکراین ، دقیقا اوکراینیها کمک کردند تا غرب شهرهای سوریه را بدینگونه کند ، و حال باید خودشان ، گرفتار نتیجه اعمال خود باشند .
اروپا نیز نتیجه کشتار مردم سوریه را اینگونه خواهند داد ، شاید باورش کمی سخت باشد ولی وقتی اینگونه تصاویری از اروپا دیدی ، بیاد این پست و پیشبینی ان بیفتید
@twovadeh1
نابودی اسرائیل حسب سوره اسراء
⚔۶تفاوت جنگنرم و جنگسخت «قسمت اول» ✍🏼مقدمه : جنگ از یک منظر به سهگونهی جنگ سخت ، نیمه سخت و نر
⚔۶تفاوت #جنگ_نرم و جنگسخت «قسمت دوم»
🚀 تفاوت هفتم : پشتیبانی در جنگ سخت توسط آتشِ توپخانهی خودی بر روی دشمن صورت میگیرد ، اما پشتیبانی در جنگ نرم با دعا و تضرّع به درگاه خداوند و نماز شب انجام میپذیرد.
🛣 تفاوت هشتم : معیار پیشروی در جنگ سخت تصرف خاک دشمن به مقدار کیلومتر مربع است ، اما معیار پیشروی در جنگ نرم دور کردن مردم و مخصوصا جوانان از اعتقادات و ارزش هایی مثل #حجاب است.
💰 تفاوت نهم : پرداخت هزینه های نیروهای دشمن در جنگ سخت با خود دشمن است ، اما پرداخت هزینههای نیروهای دشمن در جنگ نرم با خرید وسایلی مثل موبایل ، بستهی اینترنت و... بر عهدهی خودیهاست.
👊 تفاوت دهم : بهترین راه مقابله با تهدید دشمن در جنگ سخت ارتقای تجهیزات نظامی و دفاعی است ، اما بهترین راه مقابله در جنگ نرم ، ارتقای تجهیزات ارتباطی ساخت داخل یا همان راه اندازی #شبکه_ملی_اطلاعات است.
👺 تفاوت یازدهم : همهی مردم و حتی خواص ، دشمن را در جنگ سخت دشمن میخوانند ، اما در جنگ نرم برخی مردم و خواص دشمن را دوست خود میدانند.
👮♂ تفاوت دوازدهم : برای فرماندهی در جنگ سخت به افسران نظامی و با تجربه نیاز داریم اما فرماندهی در جنگ نرم به عهدهی افسران آموزش دیدهیِ جنگ نرم و افرادی با بصیرت رسانهای بالا میباشد.
پـــــــــایــــــانــــــــــ
✍ میلاد خورسندی