eitaa logo
مسیر عفافگرایی
1.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1هزار ویدیو
32 فایل
مسیر عفافگرایی با مدیریت دکتر سعیدی رضوانی، وابسته به کارگروه عفافگرایی و تربیت جنسی دانشگاه فردوسی مشهد، متشکل از کارشناسانی است که وجهه همت خود را، آگاه‌سازی جامعه، راجع به زیست صحیح جنسی قرار داده‎اند. ارتباط با ما: @gholami35 09024876210
مشاهده در ایتا
دانلود
مسیر عفافگرایی
#عفافگرایی #مسابقه_هفتگی_شکوه_عفاف 3️⃣2️⃣#سؤال_شماره_بیست_و_سه ✍️ حداقل سه قهرمان عرصۀ بازگشت به در
مسابقه هفتگی ✴️با سلام و تبریک ایام به امامت رسیدن (عج) و تشکر از تمامی بزرگوارانی که تاکنون در مسابقه هفتگی شکوه عفاف، مشارکت داشتند، به عرض می‎رساند که عضو گرامی در مسابقه هفته 23 شرکت نمودند که طبق قولی که در هفته قبل داده شد، خانم‌ها سعدی نسب و کامیار و آقای مرادیان، بدون قرعه‌کشی به‌عنوان برنده انتخاب شدند و خانم احمدی نیک نیز، از میان 5 مشارکت‌کننده دیگر، به قید قرعه برگزیده شدند. 💠 همانطور که مستحضرید سؤال این هفته، معرفی حداقل سه عرصۀ بازگشت به درگاه الهی و بیان حداقل یک عامل یا ویژگی در متن زندگی ایشان و همچنین نقطۀ آنان بود. ✅معمولاً در زندگی هر تائب و بالتبع شهید بازگشت‌کننده به سوی پروردگار، معمولاً دو عنصر وجود دارد. 1️⃣ عنصر اول، قطع نشدن فرد با پروردگار و از دست ندادن تمامی صفات مثبت و (حفظ برخی روحیه‎های جوانمردی و...). مثلاً فرد علی‌رغم شرارت‌ها در ماه محرم و صفر لباس مشکی می‎پوشد و به مراسم عزاداری می‌رود؛ به ایتام و محرومان کمک‌های مالی می‌کند و یا ناموسی دارد. برای مثال هر سه شهید طیب، شاهرخ و احمد اهل هیئت و کمک به مردم بودند. 2️⃣ عنصر دوم می‎باشد. در تربیت جهشی گاهی فرد با یک تلنگر، یک سخن، دیدن یک صحنه، شهید شدن یک دوست و همراه و... از خواب غفلت بیدار می‎شود. ❇️با مسابقه هفتگی شکوه عفاف همراه باشید. https://eitaa.com/umefafgaraei
🌺خدایا...! 🌿به آن مرد که دادی، 🌿چیزی در عالم مانده بود که به او ندادی؟ 🌿و به آن مرد که غیرت ندادی، 🌿چه چیز در عالم مانده بود که به او بدهی؟ 🌺خدایا...! 🌿به آن زن که و حیا دادی، 🌿چیزی در عالم مانده بود که به او ندادی؟ 🌿و به آن زن که عفت و ندادی، 🌿چه چیز در عالم مانده بود که به او بدهی؟ ✍️ https://eitaa.com/umefafgaraei
🍂 وقتی شاهرخ سیبیل، شهید ضرغام شد🍃 ☘️صبح یکی از روزها با هم به "کاباره پل کارون" رفتیم. به محض ورود، نگاهش به گارسون جدیدی افتاد که سربه‎زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. ☘️با تعجب گفت: "این کیه؟ تا حالا اینجا ندیده بودمش؟!" ☘️در ظاهر، زن بسیار باحیایی بود. اما مجبور شده بود بدون به این کار مشغول شود. ☘️شاهرخ جلوی میز رفت و گفت: "همشیره تا حالا ندیده بودمت. تازه اومدی اینجا؟! تو اصلاً قیافت به این‎جور کارها و این‎جور جاها نمی‎خوره! اسمت چیه؟ قبلاً چیکاره بودی؟" ☘️زن در حالی که سرش رو بالا نمی‌گرفت گفت: "مهین هستم. شوهرم چند وقته که مرده. مجبور شدم که برای اجاره خانه و خرجی خودم و پسرم بیام اینجا!" ☘️شاهرخ که حسابی به رگ غیرتش برخورده بود، بلند و گفت: "همشیره راه بیفت بریم". ☘️مهین هم رفت اتاق پشتی و چادرش رو سر کرد و با رفت بیرون. ☘️مدتی از این ماجرا گذشت. بعدها که ماجرای مهین را از او پرسیدم، با اصرار تعریف کرد: "اون خانم یه پسر ده ساله داشت. صاحبخونه بخاطر اجاره، اثاث‎هاش رو بیرون ریخته بود. من هم یه خونه کوچیک براشون اجاره کردم و به مهین خانم گفتم: بمون خونه و بچه‎ت رو کن؛ من اجاره و خرجی شما رو میدم!!" 📚شاهرخ حر انقلاب اسلامی ✅همین عنصر شاهرخ، باعث شد که علی‎رغم شرارت‎ها و خطاهایش، به سمت برگردد. از خدا خواسته بود که همۀ گذشته‎اش را کند. می‎خواست چیزی از او نماند. نه اسم، نه شهرت، نه قبر و مزار و نه هیچ چیز دیگر و به آرزویش هم رسید و شد. 🍃🌺🍃 https://eitaa.com/umefafgaraei
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥افزایش تعمدی سن ازدواج! ♨️ استراتژی افزایش سن ازدواج در وجود داشت. ازدواج در سن پایین، با اهداف توسعه مغایر بود. 📛 وقتی که راه حلال ارضای نیاز جنسی در جامعه بسته شود و بالا برده شود، راه باز می‌شود. 💥 مشکل حال حاضر جامعه، ازدواج کودکان است یا دو میلیون و صد هزار دختر مجرد بالای سی سال؟!؟ 🔷 یک جوان حق دارد که در هر سنی که به ازدواج نیاز داشت، این امر تحقق پیدا کند. چطور احساس نیاز به رابطه جنسی را در جوان می‌پذیریم و در مقابل ازدواج در سن کم او را امل بازی و خلاف روشنفکری می‌دانیم!؟ 👤دکتر نماینده مجلس شورای اسلامی https://eitaa.com/umefafgaraei
🔶مامان خوبم... می‎دونم خیلی دوستم داری. 🔶دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی. ⚠️ولی مامانی یه کوچولو فکر کن... ⛔️من نیستم که هرطوری لباس تنم کنی... ⛔️جلوی همه برقصونیم، ازم عکس‌های جورواجور بگیری و... ✅من قراره یه باشم! 🔶مامان خوبم... عروسک شدن واسه دل دیگران رو یادم نده... 🌿از همین حالا که کوچیکم، به من یاد بده... 🌿پوشش مناسب داشتن رو یاد بده... 🌿یادم بده که چطور از خودم خودم. 🔥کسانی که بی‌حیایی و بی‏حجابی یادم بدن زیادن مامان! 🔶خواهش می‎کنم به من فرصت انتخاب بده... خواهش میکنم... https://eitaa.com/umefafgaraei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4️⃣2️⃣ ✍️ هاله دختر 9 ساله‌ای است که به‎رغم نصیحت‎های والدینش، نسبت به حجاب، موضعی کاملاً منفی دارد و توجهی نسبت به پوشش مناسب، در بین نامحرمان ندارد. اگر از شما بخواهند که نظر او را تغییر دهید، چگونه او را اقناع خواهید کرد؟ ❇️خواهشمند است متن ارسالی حداکثر 150 واژه باشد. متن شما می‎تواند ادبی، داستان، شعر و... باشد. آثار برگزیده علاوه‎بر قرار گرفتن در لیست اهدای هدیه، به نام نویسندگان محترم، منتشر خواهد شد. 🔹مهلت ارسال پاسخ مسابقه شماره بیست‎وچهار، دوشنبه 12 آبان 🔹اعلام برندگان به قید قرعه و ارسال هدیه، چهارشنبه 14 آبان 🔹برای شرکت در مسابقه هفتگی شکوه عفاف، کافی است پاسخ و مشخصات خود را به آیدی @gholami35 ارسال نمایید. https://eitaa.com/umefafgaraei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺خواهرم... 🍃 باله‌های شنا، به سوی سرچشمه هستی است و پوشش‎های مهیج، وزنه‎های سنگینی است که زن را، ژرفای مهیب دنیا خواهد کرد. 🍃نمونه‎های به حق پیوسته را مشاهده کن که چگونه بر اجساد کنیزکان شیطان، نگاه‎هایی عبرت‎آمیز دارند و بر خویش، دل به سپاس حق مشغول ساخته‎اند. ─┅═ঊঈ🍃🍁🍃ঊঈ═┅─ ✍️محمدرضا اکبری https://eitaa.com/umefafgaraei
🔶 به گفتم: "لعنت بر شیطان!" 🔷 لبخند زد. 🔶 پرسیدم: "چرا می‎خندی؟" 🔷 پاسخ داد: "از تو خنده‎ام می‎گیرد". 🔶 پرسیدم: "مگر چه کرده‎ام؟" 🔷 گفت: "مرا می‎کنی، در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده‌ام". 🔶 با تعجب پرسیدم: "پس چرا زمین می‎خورم؟!" 🔷 جواب داد: " تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده‌ای. نفس تو هنوز است و تو را زمین می‎زند". 🔶 پرسیدم: "پس تو چه کاره‎ای؟" 🔷 پاسخ داد: "هر وقت آموختی؛ برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز!" https://eitaa.com/umefafgaraei
🌱، مانند بافتن یک شال گردن با كامواست. 🌱اگر حواس‎مان به جذابیت‎های اطراف پرت شود و کلاف از دست‎مان در برود و بشود‏ كلاف سر در گم؛ می‏پيچد به هم و گره گره مى‎شود. 🌱بعد بايد صبورى كنیم و ‎ها را با حوصله باز كنیم و مراقب باشیم که گره کورتر نشود و يک وقت‎هایی، كار به جایی می‎رسد که دیگر گره باز نمی‎شود. ⚠️اما نباید ناامید شد. ✅بايد سر و ته كلاف را بريد و يک گره‎ى ظريف و كوچک زد؛ بعد آن گره را توى بافتنى جورى كرد، که لابه‎لای بافت محو شود. 💥به یاد داشته باشیم که گره‎هاى توى كلاف، 📛همان سهل‎انگاری‎ها و کوچک ما هستند. اگر این سهل‎انگاری‎ها و خطاها زیاد و زیادتر شوند، بافتنی ما پر می‎شود از گره. گره‎های کوچک و بزرگ. گره‎هایی که اگر پنهان‎شان کنیم، باز هم دیده می‌شوند! ♨️آنوقت همیشه باید جوری شال گردن‎مان را بپوشیم، که گره‎هایش دیده نشود! اگر آنها را از چشمان دیگران بپوشانیم و از نظرها پنهان‌شان کنیم، اما باز هم این گره‎ها، گردن‎ ما را خواهد آزرد. ⚠️پس حواسمان به خودمان و سهل‎انگاری‎ها و خطاهایمان باشد. 😔🙄 ⛔️تا هم خودمان را نکند و هم افشا شدنش نباشیم. https://eitaa.com/umefafgaraei