📌هشتگ چیست ؟ چه کاربردی دارد ؟ 🔰معنی هشتگ همان برچسب است؛ برچسبی که شما می‌توانید روی محتواهای خود در فضای اینترنت بزنید. این برچسب به کاربران کمک می‌کند، محتواهایی را که درباره یک موضوع خاص وجود دارد، به‌راحتی پیدا کنند. در ابتدا استفاده از #هشتگ در توییتر آغاز شد. اما به زودی در تمام شبکه‌های اجتماعی به کار برده شد. هدف از به کار بردن #هشتگ جستجو در موضوعی خاص است. استفاده از هشتگ‌ باعث می‌شود محتوای شما توسط افرادی که دنبال آن کلمه هستند، پیدا شود . 📺📣📺📣📺📣📺📣 https://eitaa.com/uni_haj_ghasem1

سواد عاطفی در حوزه سواد رسانه ای به توانایی درک، مدیریت و تحلیل تأثیرات عاطفی و هیجانی محتوای رسانه ای بر خود و دیگران اشاره دارد. این مفهوم بخش مهمی از سواد رسانه ای است که به افراد کمک می کند تا نه تنها محتوای رسانه ای را از نظر منطقی ارزیابی کنند، بلکه واکنش های عاطفی خود و دیگران را نیز درک و کنترل کنند. 🔹️ مؤلفه های اصلی سواد عاطفی در سواد رسانه ای: 🔸️شناخت هیجانات ناشی از رسانه آگاهی از اینکه چه نوع محتوایی (اخبار منفی، فیلم های خشن، پست های شبکه های اجتماعی و...) چه احساساتی (ترس، خشم، شادی، اضطراب) را در فرد برمی انگیزد. 🔸️مدیریت واکنش های عاطفی توانایی کنترل هیجانات پس از مواجهه با محتوای رسانه ای (مثلاً عدم تصمیمگیری سریع تحت تأثیر اخبار اضطراب اور). 🔸️تحلیل انتقادی محتوای هیجانی درک اینکه برخی رسانه ها از هیجانات (مانند ترس یا عصبانیت) برای جهت دهی به افکار عمومی یا افزایش تعامل کاربران استفاده می کنند (مثل اخبار جنجالی). 🔸️همدلی دیجیتالی درک تأثیر پیام های رسانه ای بر عواطف دیگران و مسئولیتپذیری در تولید یا اشتراک محتوا (جلوگیری از انتشار مطالب آسیب زننده). مثال کاربردی، اخبار ناگوار: فردی با سواد عاطفی می داند که تماس مداوم با اخبار منفی ممکن است به سلامت روانش آسیب بزند و محدودیت هایی برای مصرف این محتوا قائل می شود. شبکه اجتماعی تشخیص می دهد که نمایش دائمی زندگی "کامل" دیگران در اینستاگرام ممکن است احساس کمبود یا اضطراب ایجاد کند و واکنش خود را تنظیم می کند. برخی تبلیغات از احساساتی مثل طمع یا ترس برای ترغیب خرید استفاده می کنند و فریب آنها را نمی خورد. 🔹️ ارتباط با سایر جنبه های سواد رسانه ای: سواد عاطفی مکمل سواد تحلیلی (ارزیابی منطقی محتوا) و سواد اخلاقی (مسئولیت پذیری در قبال محتوا) است. در دنیای امروز که رسانه ها به راحتی می توانند عواطف را تحریک کنند، این مهارت برای حفظ سلامت روان و تصمیم گیری آگاهانه ضروری است https://eitaa.com/uni_haj_ghasem1

کاربرد هوش مصنوعی در ارتباطات بحران (Crisis Communication) یکی از تحولات راهبردی در مدیریت بحران‌های طبیعی، امنیتی، اجتماعی و حتی شناختی است. در این حوزه، هوش مصنوعی می‌تواند به عنوان ابزاری توانمند برای تحلیل، تصمیم‌سازی، و بهینه‌سازی فرایندهای ارتباطی در شرایط بحرانی عمل کند. در ادامه، مهم‌ترین کاربردهای آن بیان می شود: ✅ ۱. پایش هوشمند اطلاعات و شناسایی بحران‌ها تحلیل بلادرنگ داده‌ها از شبکه‌های اجتماعی، رسانه‌ها، دوربین‌ها و سنسورها. شناسایی سریع علائم اولیه بحران (مانند نارضایتی عمومی، حملات سایبری، تجمعات اعتراضی). تشخیص روندهای خطرناک از میان حجم زیاد اطلاعات (Big Data). 🎯 مثال: سامانه‌های هوش مصنوعی می‌توانند در کمتر از چند دقیقه افزایش ناگهانی واژه‌های کلیدی مانند «انفجار»، «تیراندازی» یا «زلزله» را تشخیص دهند و هشدار ارسال کنند. ✅ ۲. تحلیل احساسات عمومی و افکارسنجی اجتماعی استفاده از تحلیل متن، صوت و تصویر برای فهم احساسات مردم نسبت به بحران. شناخت دقیق ترس، خشم یا بی‌اعتمادی موجود در جامعه. شناسایی شکاف‌های ارتباطی و ضعف‌های اعتماد عمومی. 🎯 کاربرد برای پلیس: ارزیابی اثربخشی پیام‌های رسانه‌ای پلیس در زمان ناآرامی اجتماعی. ✅ ۳. تدوین پیام‌های هدفمند و شخصی‌سازی‌شده تولید خودکار پیام‌ها بر اساس شرایط، مخاطب و رسانه. تطبیق لحن و محتوا با گروه‌های مختلف اجتماعی (شهروندان، رسانه‌ها، کارکنان). کمک به حفظ آرامش عمومی با پیام‌های دقیق، سریع و اقناع‌کننده. 🎯 مثال: تولید پیام‌های متفاوت برای جوانان در شبکه‌های اجتماعی و برای سالمندان از طریق پیامک یا صدا. ✅ ۴. مدیریت شایعات و اطلاعات نادرست شناسایی و ردیابی شایعات، اطلاعات جعلی یا مخرب در فضای مجازی. طراحی پاسخ‌های فوری، مؤثر و مستدل برای مقابله با جنگ روایت‌ها. جلوگیری از تشدید بحران‌های ثانویه شناختی یا روانی. 🎯 کاربرد در جنگ شناختی: تشخیص «حملات رسانه‌ای هماهنگ‌شده» علیه نیروهای امنیتی یا دولت در زمان بحران. ✅ ۵. مدیریت تعامل با رسانه‌ها و ذی‌نفعان پیشنهاد زمان، محتوا و کانال مناسب برای ارتباط با خبرنگاران، نهادها و مردم. تحلیل بازخورد پیام‌های منتشرشده و تنظیم برنامه ارتباطی بر اساس آن. کمک به سخنگویان برای آمادگی بهتر و پاسخ‌های دقیق‌تر. ✅ ۶. شبیه‌سازی و آموزش بحران ایجاد سناریوهای مجازی برای آموزش تیم‌های ارتباطی و مدیران بحران. استفاده از مدل‌های یادگیری ماشین برای پیش‌بینی واکنش‌های اجتماعی به پیام‌های مختلف. ارزیابی ریسک پیام‌ها قبل از انتشار عمومی. ✅ ۷. پشتیبانی تصمیم‌گیری در لحظه ارائه پیشنهادهای راهبردی در شرایط فشار زمانی بالا. تحلیل گزینه‌های پیام‌رسانی با مدل‌های پیش‌بینی‌کننده (Predictive Modeling). کاهش خطاهای انسانی در تصمیم‌گیری‌های فوری. ✅ جمع‌بندی کاربردها در یک نگاه: حوزه کاربرد نقش هوش مصنوعی پایش اطلاعات تحلیل داده‌ها، شناسایی بحران تولید پیام ساخت پیام هدفمند، سریع مقابله با شایعه شناسایی و پاسخ‌گویی به اخبار جعلی تحلیل احساسات افکارسنجی، فهم واکنش مخاطبان پشتیبانی تصمیم‌گیری پیشنهاد راهکار ارتباطی در لحظه آموزش شبیه‌سازی بحران و تمرین پاسخ 📺📣📺📣📺📣📺📣📺 https://eitaa.com/uni_haj_ghasem1

بلاتکلیفی، تعدیل و جذب اشتباه؛ میراث مدیریت جزئی‌نگر 🖊کژال اختیارالدین 🔴گاهی بحران واقعی در سازمان، نه از بازار و اقتصاد، بلکه از سبک مدیریت داخلی آغاز می‌شود. یکی از خطرناک‌ترین این سبک‌ها، *میکرومنیجمنت* یا *مدیریت ذره بینی* است؛ وقتی مدیران تصمیم می‌گیرند همه جزئیات را شخصاً کنترل کنند و در تمام امور دخالت داشته باشند. 🟢در نگاه اول، شاید این رویکرد «کنترل دقیق» به نظر برسد. مدیر حس می‌کند که هیچ جزئی از دستش خارج نمی‌شود، همه کارها با دقت پیش می‌رود و هیچ تصمیمی بدون نظر او گرفته نمی‌شود. در کوتاه‌مدت، حتی ممکن است این روش نتایج قابل‌قبولی بدهد، چون همه منتظر تأیید مدیر هستند و اشتباهات کوچک به سرعت شناسایی می‌شود. اما این ظاهر فریبنده است. پشت این حس «کنترل کامل»، واقعیت دیگری پنهان است: 🔸خلاقیت و ابتکار عمل نیروها از بین می‌رود، چون جایی برای تصمیم‌گیری مستقل باقی نمی‌ماند. 🔸مسئولیت‌پذیری کاهش پیدا می‌کند، چون همه منتظرند «مدیر بگوید چه باید کرد». 🔸تصمیمات به جای تکیه بر داده و استراتژی، براساس سلیقه و دیدگاه لحظه‌ای مدیر گرفته می‌شود. 🔵نتایج رایج میکرومنیجمنت در سازمان: 🔻ساختار سازمانی مبهم و ناکارآمد. وقتی تصمیم‌ها به‌صورت موردی و سلیقه‌ای گرفته می‌شود، نقش‌ها و فرآیندها تعریف مشخصی پیدا نمی‌کنند. این یعنی هر روز باید منتظر دستور جدید بود، نه پیروی از یک مسیر روشن. 🔻سردرگمی و بی‌انگیزگی نیروها. کارکنان وقتی حس کنند تصمیم نهایی همیشه جای دیگری گرفته می‌شود، انگیزه‌ای برای پیشبرد کارها و ارائه ایده‌های جدید نخواهند داشت. 🔻جذب‌های غیر استراتژیک. به جای استخدام بر اساس نیاز واقعی و تحلیل آینده، نیروها صرفاً برای پر کردن جای خالی یا رفع نیاز فوری جذب می‌شوند؛ حتی اگر مهارت یا تناسب لازم را نداشته باشند. 🔻تعدیل‌های ناگهانی و غیرحرفه‌ای. در بحران‌ها، به‌جای بازآموزی یا جابه‌جایی داخلی، تصمیمات سریع و بدون برنامه برای قطع همکاری گرفته می‌شود. گاهی هم این خبر تنها با یک جمله کوتاه منتقل می‌شود: «از فردا نیایید!» 🟤سازمان‌ها باید به جای کنترل وسواس‌گونه، به رهبری آگاهانه، ساختار شفاف و اعتماد به تیم تکیه کنند. این تنها راه عبور از بحران و حفظ سرمایه انسانی است. 📺📣📺📣📺📣📺📣 https://eitaa.com/uni_haj_ghasem1

🔰چه کسانی در جنگ شناختی پیروز می‌شوند⁉️ 🔹در فضای پیچیده و سیال جنگ_شناختی، پیروزی به معنای سنتی آن کمتر معنا می‌یابد و بیشتر شبیه یک رقابت فرسایشی و دائمی است تا یک نبرد با برنده و بازنده نهایی. در این زمینه کشوری از موفقیت بیشتری برخوردار است که از ویژگی هایی ذیل برخوردار باشند؛ 1⃣خلق روایت های جذاب و اثرگذار: جنگ شناختی در حقیقت جنگ روایت هاست. طرفی که بتواند روایتی منسجم، ساده، قانع کننده و دارای بار عاطفی قوی خلق کند به گونه ای که با ارزش ها و باورهای جامعه هدف همخوانی داشه باشد، در کنترل افکار عمومی موفق تر خواهد بود. این روایت ها می تواند درباره گذشته، حال و آینده باشد. 2⃣آنهایی که زیرساخت‌های اطلاعاتی و سایبری قوی دارند: برای انتشار روایت ها، جمع آوری اطلاعات درباره حریف و شناسایی نقاط ضعف او، نیازمند به توانمندی پیشرفته در حوزه های سایبری، تحلیل داده های کلان و عملیات اطلاعاتی وجود دارد. کشورهایی که در این زمینه سرمایه گذاری کرده اند، دست بالا را دارند. 3⃣ آنهایی که جامعه مقاوم در برابر اطلاعات نادرست دارند: یک جامعه رسانه ای بالا با تفکر انتقادی قوی، اعتماد به نهادهای رسمی (دولتی، رسانه های معتبر) کمتر تحت تاثیر عملیات جنگ شناختی قرار می‌گیرد. کشورهایی که روی آموزش جمعیت خود سرمایه‌گذاری می کنند، ایمنی بیشتری دارند. 4⃣ آنهایی که انعطاف پذیری و چابکی در واکنش برخوردارند: فضای جنگ شناختی به سرعت تغییر می کند. موفقیت آمیزترین بازیگران آنهایی هستند که می توانند به سرعت تاکتیک های خود را تغییر دهند، روایت جدید بسازند و به حملات شناختی حریف واکنش نشان دهند. سیستم های بورکراتیک و کُند در این فضا آسیب پذیرند. 5⃣آنهایی که ابهام و پنهان کاری را به خوبی مدیریت می کنند: قابلیت انکار یک ابزار کلیدی در جنگ شناختی است. کسانی که بتوانند عملیات خود را به گونه ای انجام دهند که انتساب آن به خود دشوار باشد، می تواند بدون عواقب دیپلماتیک یا نظامی، به فعالیت هایش ادامه دهد. 6⃣ آنهایی که بخوبی با بازیگران غیر دولتی و گروه های نیابتی کار می کنند: بهره‌گیری از گروه‌های وابسته، اینفلوئنسرها، یا رسانه‌های به ظاهر مستقل، می تواند پیام‌ها را با نفوذ بیشتری منتقل کنند و از اتهام پروپاگاندای دولتی دور بمانند. 7⃣ آنهایی که انسجام داخلی قوی دارند: کشوری که از لحاظ سیاسی و اجتماعی منسجم باشد، دارای اعتماد عمومی به نهادها باشد و از اختلافات داخلی کمتر رنج ببرد، در برابر این نوع حملات مقاوم تر است. 8⃣تاب آوری کشورها: تاب آوری کشورها در ابعاد مختلف حکمرانی در منطقه خاکستری یکی از مولفه های مهم و قابل تامل می باشد. دولت ها برای موفقیت در این شرایط می بایست ظرفیت ها و منابع استراتژیک خود را برای کنترل و هدایت جامعه پیش بینی کرده و آمادگی لازم برای کنترل اوضاع اجتماعی در این شرایط را به مدت طولانی داشته باشند. شاید پایان تحمل کشورها در این منطقه جنگی، آغاز شکست است. 🔹پیروزی در جنگ شناختی اغلب به معنای دستیابی به اهداف استراتژیک از طریق تاثیرگذاری بر ذهنیت‌ها است نه لزوما پیروزی نظامی. این پیروزی می تواند مواردی همچون کاهش اراده مقاومت دشمن، تغییر سیاست های داخلی یا خارجی یک کشور، بی ثبات کردن یک رژیم، افزایش نفوذ و قدرت نرم خودی، حفظ وضعیت موجود به نفع خود و ... را در برگیرد. در واقع جنگ شناختی یک بازی بی‌پایان است که نیازمند هوشیاری دائم، سرمایه گذاری مستمر و درک عمیق از روانشناسی انسانی و پویایی اجتماعی است 📣📺📣📺📣📺📣 https://eitaa.com/uni_haj_ghasem1 لینک دعوت از دوستان فضای مجازی و شناختی

🔰جنگ شناختی یکی از کلیدی ترین بخشهای جنگ ترکیبی است و سربازان آن توده های مردم اند بمباران شدیدی در فضای مجازی حاکم است 1⃣ وارونه نمایی وقایع 2⃣ تلاش برای بلوا سازی در سطح مدنی 3⃣ ایجاد تشکیک و میان محورهای مقاومت 4⃣ زیر سوال بردن شخصیت های موثر نظامی 5⃣ ایجاد فضای نگرانی توام با فریب پایان جنگ(جنگ پایان نپذیرفته اما دلیلی هم برای نگرانی نیست) 6⃣مخدوش کردن ذهنیت ها برای گم کردن درست از نادرست 7⃣ تضاد های قومیتی یکی از معمترین مبناها برای بلوا سازی است 🔹اولا با اگاهی از فضای جنگی بدانبم که همانگونه که خود دشمن ارزو میکرد، بلوا سازی های مدنی چیزی است که آنها تمنایش را میکردند پس هرجا سخنی است که به سمت بلوا سازی است بدانیم که طرح ریزی برای همان رویه است 🔹دوم اینکه نغض پذیری هر سخنی را بسنجید، هر چه قرمز است! خب ببینید جامع هدف همه قرمزند! یا نه و قرمز در دیگ نقاط هم وجود دارد 🔹هر ادعایی را با دقت و برای نفی بسنجید خصوصا که امروز ابزار هوض مصنوعی تولید فیلم از واقعیت مجازی میکند نمونه( فیلم حضور کوکاندو های رژیم در فردو: خب حرکت دوبین و تفنگ کاملا روشن میکند فضا هوش مصنوعی است، نوع سانترفیوژ ها اساسا هیچ ارتباطی به ایران ندارد، در فضای تخریب شده در زیر زمین اساسا حرکت امکان ندارد اینگونه باشد، و جزئیات بیشمار دیگر) 🔹در جنگ اولویت رهبری و نیروی نظامی است و سیاسیونی که موجب تضعیف یا اختلال در عملکرد نظامیان و نیروهای امنیتی میشوند را تحت نام حفظ اتحاد نمیتوان کدام حفظ کرد، چرا که این چوب لای چرخ نامش اختلال است نه اتحاد 🔹تیرک نشان یا برج دید یا میل در بیابان موجب میشود که راه را گم نکنید رهبری در نظام ما تیرک حفظ خیمه و تیرک نشان است لینک دعوت در پیام رسان ایتا 📺📣📺📣 https://eitaa.com/uni_haj_ghasem1

🔳⭕️"سون تزو" در کتاب "هنر جنگ" می گوید: "يكصد پيروزي در يكصد جنگ، اوج كارداني يك فرمانده نيست! منتهاي هنرمندي يك فرمانده، واداشتن دشمن به اطاعت بدون جنگ است." ◀️ مدیر خوب کسی است که برای حل مشکلات کارکنان، راه‌حل‌های هنرمندانه و عاری از خشونت و دعوا را پیش بگیرد و البته این هنر یک فرمانده و یک مدیر خوب است که ضمن آنکه پیروز می‌شود، از جنگ بپرهیزد! 📺📣📺📣📺📣📺 https://eitaa.com/uni_haj_ghasem1

🔹کدام سبک فرماندهی و رهبری را انتخاب می‌کنید؟ ✏️نمودار بالا ۴ نوع فرماندهی یا رهبری را بر اساس نمودار دو شاخصی حمایت و دستور از هم تفکیک می‌دهد. 🔹️فرماندهی کوچینگ: حمایت زیاد، دستور زیاد رهبر یا فرمانده به عنوان یک مربی عمل می‌کند و افراد را در کشف توانایی‌ها و حل مسائل خود یاری می‌دهد. هدف فرمانده کوچینگی توسعه مهارت‌ها، افزایش خودآگاهی و توانمندسازی افراد است. 🔹️ فرماندهی حمایتی: حمایت زیاد، دستور کم رهبر به نیازهای عاطفی و روانی اعضای تیم توجه می‌کند و فضایی امن و حمایتی ایجاد می‌کند. افزایش رضایت شغلی، کاهش استرس و ایجاد حس تعلق در تیم از نتایج این سبک فرماندهی است. 🔹️ فرماندهی هدایتگری: حمایت کم، دستور زیاد فرمانده مسئولیت بیشتری را در تعیین اهداف، برنامه‌ریزی و ارائه دستورالعمل‌ها بر عهده می‌گیرد. هدف او اطمینان از درک روشن وظایف و انتظارات، کاهش ابهام در تیم و افزایش سرعت پیشرفت است. 🔹️ فرماندهی تفویضی: حمایت کم، دستور کم رهبر یا فرمانده اختیار و مسئولیت تصمیم‌گیری را به اعضای تیم واگذار می‌کند. هدف فرمانده افزایش حس مالکیت و مسئولیت‌پذیری در اعضای تیم، توسعه مهارت‌های تصمیم‌گیری و ایجاد نوآوری است.

📍مدیریت زمان فقط پر کردن لیست کارها نیست هنره اگر میخوای بهره وریت چند برابر بشه این ۱۲ راز رو یادت نگه دارم 🌻فقط ۲ دقیقه شروع کن 🌻روی انرژیت مدیریت کن نه فقط ساعتها. 🌻کار عمیق رو در چرخه های ۹۰ دقیقه ای انجام بده 🌻 به جای لیست بی پایان فقط ۳ اولویت روزانه داشته باش 🌻یه لیست انجام نده بساز. 🌻برای هر کار زمان دقیق تعيين كن. 🌻بین کارها کمتر جابه جا شو هزینه داره. 🌻زمان انتظار رو به فرصت تبدیل کن 🌻روزهات رو موضوع بندی کن 🌻سکوت و بی حوصلگی رو برای خلاقیت تجربه کن 🌻 پایان کار رو مشخص کن. 🌻وظایف چند برابری انجام بده مثل خود کارسازی یا تفويض. مدیریت زمان یعنی مدیریت زندگی کدوم یکی از این رازها رو همین امروز میخوای اجرا کنی؟ 📣📺📣📺📣📺📣📺📣 https://eitaa.com/uni_haj_ghasem1