#خاطرات_تبلیغی
🔸🇧🇷برزیلی ها تقریبا چیزی به اسم تعارف در فرهنگ شون پیدا نمی کنی.
یه بار دو نفر برزیلی اومدن خونه مون که اتفاقا یکیشون کشیش بود.
چایی آوردم. 🍮
گفت: چقد خوشمزه ست!
گفتم: دوباره بیارم؟
گفت: آره
خلاصه سه بار براشون چایی آوردم😩🚶♂
گفتم: شام بمونید.
گفتن: باشه و موندن😳😱
البته من هم جدی تعارف کردم🤪
🆔منبع: صفحه شخصی توییتر حجه الاسلام رحیمی
✅پ ن: فک کن پای برزیلی ها به ایران باز بشه.
مغازه دار: باشه خدمتتون، مهمون ما باشید!
برزیلی: باشه
راننده تاکسی: قابل نداره.
برزیلی: باشه
همسایه ایرانی: بفرمایید شام خدمتتون باشیم.
برزیلی: باشه
.
.
.
ایرانی:😤
برزیلی:🤩😋
✈️ خاطرات مبلغین خارج از کشور
🆔https://eitaa.com/IC_Sqazvin
#خاطرات_تبلیغی
📌خندیدن در سوگ عزیزان
🔷داشتم آماده می شدم تا برای یکی از دبیرستان های برزیلی بصورت آنلاین با موضوع اسلام و قضیه فرانسه سخنرانی کنم،
گوشی رو که باز کردم مرتب با این موضوع پیام می اومد «جناب رحیمی درگذشت پدرتون رو تسلیت عرض میکنم»
باورش سخت بود، بیش از دو سال بود که بابا رو ندیده بودم.
خانمم خیلی کمکم کرد که بتونم سخنرانیم رو انجام بدم،بین ۱۵ تا ۱۸ سال سن داشتن و اولین بار بود در عمرشون یک شیخ براشون صحبت می کرد
برزیلیا مردم شادی هستن و از افراد غمگین نفرت دارند. چقد سخت بود که یک ساعت و نیم باید خنده مصنوعی بر لب داشته باشم! تازه گفتن فارسی و کردی هم حرف بزنم.
✈️ خاطرات مبلغین خارج از کشور
🆔https://eitaa.com/IC_Sqazvin
#خاطرات_تبلیغی
📌نذری خورون
روز ۲۸ صفر بود. همسرم گفت: غذا بیشتر درست میکنم برادران سنی رو هم برای مراسم دعوت کن.
رفتم به شیخ اهل سنت گفتم برای ناهار و مراسم همه شما دعوت هستی به دیگران هم لطفاً بگو. چیزی نگفت و رفت روی منبر و شروع به سخنرانی به زبان پرتغالی کرد.
خوب که گوش دادم، نه تنها کسی رو دعوت نکرد بلکه شروع کرد علیه مراسم گرفتن ما شیعیان در عزاداری ها و اعیاد صحبت کردن!!!
سکوت را جایز ندونستم. تا سخنرانیش تموم شد و قبل از متفرق شدن جمعیت آنها، شروع کردم به سخنرانی در فلسفه عزاداری و اعیاد ما شیعیان و از منبر اومدم پایین.
با شیعیان دیگه رفتیم پایین دیدم همسرم با چه علاقه ای، همه چیز رو برای ناهار آماده کرده ولی ته قلبم مطمئن بودم برادران اهل سنت هم خواهند آمد. تو همین فکر بودم که تک تک این عزیزان سنی تشریف آوردن.
نکته جالب ماجرا این بود که شیخ شون هم به این عزیزان ملحق شد!
#برزیل
✈️ خاطرات مبلغین خارج از کشور
🆔https://eitaa.com/IC_Sqazvin
#خاطرات_تبلیغی
🔻در حاشیهی شهر به طبیعت نگاه میکردم و دنبال سوژه خوبی برای عکاسی بودم
ناگهان متوجه شدم چند کودک پای من را گرفتهاند و میگویند "های سِبو" "جِبالیکو سِبو" (سلام آقا، حال شما چطور است آقا؟)
.
🔻اوایل نمیفهمیدم که چه چیزی باعث شده که این کودکان با دیدن یک "موزونگو" (سفیدپوست) اینطور به او محبت کنند و طلب محبت داشته باشند.
🔻بعد از دو هفته زندگی در میان ایشان تنها دلیلی که پیدا کردم #استعمار است که نه فقط "ثروت" را برده بلکه "عزت" را هم نابود کرده.
نتیجهاش شده اینکه بعضی هنوز به اشتباه فکر میکنند سفید یعنی رییس و آقا!!
پن: های سبو، جبالی کو سبو و موزونگو زبان محلیای بنام لوگاندا است
I was wandering on the outskirts of the city, looking for a good subject for photography.
Suddenly I saw several children have taken my foot and say "Hi Cebo" "Gbbaliko Cebu" (hello sir, how are you, sir?). First I did not understand what made these children to love Mozongo (white people) and to expect expression of love by white people.
After fourteen days of living among them, the only reason I have found so far has been "colonialism" that not only has stolen their "wealth" but also has destroyed their "dignity".
.
The result is that some still think incorrectly which white people are sir and boss.
PS: Hi Cebo, Gbbaliko Cebu and Mozongo are local language called Luganda.
#سید_هادی_موسوی
✈️خاطرات مبلغین خارج از کشور
🆔https://eitaa.com/IC_Sqazvin
#خاطرات_تبلیغی
🔹از مزرعهدار برزیلی پرسیدم: شما که این همه گوسفند داری، چرا به دوست مسلمون من گفتی ندارم؟
🔸گفت: به یه مسلمون گوسفند دادم، سالهاست که پولشو نداده و غیبش زده!
✅ یاد حرف آن بزرگ افتادم که گفته بود: خدا رحمت کنه فلانی رو که به اسلام ضرر نزد!
اگه برای اسلام سودی نداریم لااقل ضرر نرسانیم.
✳️ یه کیک برای سال نو براش هدیه بردم و گفتم:
▫️هموطنای من از دید بد شما نسبت به مسلمونا خیلی ناراحت شدن و میخوان بدهی آن مسلمون رو پرداخت کنن.
▪️گفت:بدهیش به من نبوده بلکه به صاحب کارم بوده و ... .
منبع: صفحه شخصی حجه الاسلام رحیمی در فضای مجازی
✈️ خاطرات مبلغین خارج از کشور
🆔https://eitaa.com/IC_Sqazvin
#خاطرات_تبلیغی
📚 کتاب بچهها در مدارس #هلند
🔹وقتی دوستم گفت: بچه ها در مدارس هر سال کتابهایشان را به امانت قرض میگیرند و پایان سال باید پس بدهند، باورم نشد!
🔸با تحیر و تعجب گفتم: واقعا؟
🔹گفت: آره؛ اینجا کتاب خیلی گران است و هر سال برای دانش آموزان جدید، مجدد چاپ نمیکنند. پایان سال کتب جمع آوری میشود و به دانش آموزان سال پایینی جدید الورود میدهند.
انقدر این فرایند تکرار میشود و سالها کتاب بین دانش آموزان میگردد تا به مرور زیر دست بچه ها پاره و غیرقابل استفاده شود. بعد کتاب نو جایگزین میکنند.
🔹بعد تعریف میکرد که دیروز یکی از مادرهای بچهها کلی ذوق زده شده که زمان تعویض کتاب به بچه او رسیده و کتاب نو تحویل گرفته!...
منبع: مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند 🇳🇱
✈️ خاطرات مبلغین خارج از کشور
┏━━━🔸🔷🔸━━━┓
🌐@IC_Sqazvin
┗━━━🔸🔷🔸━━━┛
#خاطرات_تبلیغی
✝رسیدن ایام سال نو مسیحی یا همان کریسمس، بهانه خوبی برای ارتباط و نزدیک شدن به مسیحیان است.
📌معروف است حضرت امام خمینی که در این ایام آخرین روزهای حضورش در نوفل لوشاتو را میگذراند با ارسال هدایایی به خانه همسایگان مسیحی و تبریک این ایام از مزاحمتهای احتمالی حضور جمعیت عذر خواهی کرده بود
⛪رهبر عزیز انقلاب نیز چند بار در این شبها به دیدار خانوادۀ شهدای مسیحی رفتند که گزارش آن در کتاب «مسیح در شب قدر» آمده است.
🎁سال ۹۶ و فعالیت تبلیغی در مرکز اسلامی بوگوتا در کلمبیا مصادف با همین ایام گردید و فرصت مناسبی بود تا هدایای مسلمانان مرکز را به بهانه ایام سال نو به کودکان فقیر برسانیم.
✝️ با پدر لوسیانو که از قبل سابقه آشنایی بود تماسی بر قرار شد و از او خواستیم تا تعداد کودکان فقیر آن محل را برای دادن هدیه ارسال کند.
👌خاطره خوبی بود زمانیکه این بچه های معصوم تصویری از حضور و همراهی یک روحانی مسلمان را با کشیش در کلیسای محلی خودشان به ذهن میسپردند.
📌لحظاتی برای این کودکان درباره اهمیت حضرت مسیح در اسلام و رفتار مهربانانه پیامبران بزرگی مانند حضرت مسیح و حضرت محمد صلوات الله علیه با بچه ها صحبت شد تا خوشحالی گرفتن هدایای با نام اولیای خدا همراه گردد.
✈️خاطرات مبلغین خارج از کشور
#جهانشهری_ها
#حاجی_فاضل
┏━━━🔸🔷🔸━━━┓
🌐@IC_Sqazvin
┗━━━🔸🔷🔸━━━┛
#خاطرات_تبلیغی
👩💼زن و جایگاه زن در غرب
🔹وقتی رفتیم فرانسه، خب لازم بود حساب بانکی باز کنیم، کارت بیمه و مترو و ... بگیریم. از جمله موردی که باهاش مواجه شدم و برام عجیب بود این بود که نام کوچک من را می نوشتند و نام خانوادگی همسرم را.
وقتی میگفتم این نام خانوادگی همسرم هست و نام خانوادگی من چیز دیگه، تعجب می کردند. چرا؟ چون در غرب خانمی که ازدواج میکنه دیگه نام خانوادگی پدری ازش گرفته میشه و نام خانوادگی همسری به او داده میشه.
🔹من واقعا نمیدونم یک عمر جنبش فمینیستی، به چشمش نیومد که گرفتن هویت خانوادگی یه زن، چه معنی داره آخه؟
شاید هم باید بگیم بندگان خدا حق داشتند جنبش راه بیندازند، چون در سادهترین موارد هم حق مستقلی نداشتند.
🔹اونم غربی که زن و مرد ماندگار نیستند کنار هم و کار بجایی رسیده که حتی ازدواج رسمی هم نمیکنند و فقط باید به شهرداری اعلام کنند ما کنار هم زندگی می کنیم. هر زمان هم جدا شدند اعلام کنند ما جدا شدیم. بخاطر امور اداری...
🔸در فرانسه استاد، رسماً سر کلاس مقالهای در معرفی وضعیت خانواده فرانسوی بهمون داد که میگفت به طور میانگین، زن و مرد فرانسوی در بهترین حالت، چهارده سال بیشتر کنار هم نمیمانند.
خلاصه داستانی داشتیم. یه جا نام خانوادگی همسرم ثبت شده بود. یه جا نام خانوادگی خودم. یه جا هم اول نام خانوادگی خودم و بعد نام خانوادگی همسرم... (چون وقتی توضیح میدادم میگفتند قانونی تصویب شده که خانم اگر بخواهد میتواند نام خانوادگی خود را هم حفظ کند).
در برخی فرمها هم دو گزینه وجود داشت. اول نام خانوادگی پیش از ازدواج، دوم نام خانوادگی پس از ازدواج.
🔸حالا چی شد داغ دلم تازه شد؟ وقتی امروز استاد هلندی داشت میگفت: نام خانوادگی قبل ازدواجم این بوده، الان این شده...
توضیح جایگاه زن در غرب خیلی آسون نیست.
چون واقعا برای احقاق حقوق زن تلاش میشه.
و ویترین قشنگی هم به نمایش گذاشته میشه. اما در دنیای واقعی واقعا زنان در غرب مورد ستم قرار دارند از جنبههای مختلف.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
#جایگاه_زن_در_غرب
#بهشت_شداد
┏━━━🔸🔷🔸━━━┓
🌐@IC_Sqazvin
┗━━━🔸🔷🔸━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطرات_تبلیغی
❇️ این خاطره زیبا را ببینیم تا به عمق قصور خود در معرفی اهل بیت علیهم السلام پی ببریم !!!
#خاطرات_مبلغین_خارج_از_کشور
#اهل_بیت_علیهم_السلام
#آمریکای_لاتین
#اکوادور
┏━━━🔸🔷🔸━━━┓
🌐@IC_Sqazvin
┗━━━🔸🔷🔸━━━┛
✳️ امام خمینی(ره) امید مستضعفان جهان
🔹 غیر از اقلیت وهابی، عموما مردم #نیجریه امام خمینی «ره» را دوست دارند. یکبار در یکی از شهرهای نزدیک پایتخت نیجریه سوار ماشینی بودم. دیدم که یک فردی عکس #امام_خمینی را به سینه اش چسبانده است. از چهره اش متوجه شدم که مسلمان نیست و مسیحی است.
🔸لذا تعجب کردم. پرسیدم مگر شما #مسلمان هستید؟ گفت نه. گفتم این کسی که عکسش را روی سینه ات زدی می شناسی؟با شور و حرارت خاصی گفت بله، این خمینی است، خمینی! خیلی او را دوست دارم! گفتم شما که مسلمان نیستی. گفت خمینی برای همه است فقط برای مسلمانان نیست! کسی که آنقدر شجاعت دارد که در برابر #آمریکا را بایستد را دوست داریم.
🔺شیخ عبدالله زانگو #رهیافته از کشور نیجریه
#تبلیغ_بین_الملل
#مکتب_امام
#خاطرات_تبلیغی
┏━━━🔸🔷🔸━━━┓
🌐@IC_Sqazvin
┗━━━🔸🔷🔸━━━┛
#خاطرات_تبلیغی
🔹همیشه فکر میکردم کاش نماز خواندن و عبادت در فضای باز بود. یا داخل مساجد پیدا بود. اگر همه مسجدها اینطور بود افرادی که عبور میکردند شاید کنجکاوی و کشش بیشتری ایجاد میشد برای دیدن و درک کردن و تجربه کردن حس و حال عبادت خداوند؛ آن هم دستهجمعی، تا در یک فضای در بسته و سر بسته.
🔸دیدم این ایده مثل اینکه فقط تو ذهن من نبوده☺️
مسجد تمام شیشهای در #روتردام #هلند...
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در فرانسه، هلند و ایران
┏━━━🔸🔷🔸━━━┓
🌐@IC_Sqazvin
┗━━━🔸🔷🔸━━━┛
#خاطرات_تبلیغی
✳️ شبهای قدر در هامبورگ
🔹مرکز اسلامی هامبورگ با معماری زیبای #ایرانی اسلامی در کنار دریاچه زیبای #آلستر، محل بازدید بسیاری از آلمانی ها و #توریست ها در آلمان به شمار می رود.
🔹شب های قدر، #شیعیان و ایرانی های بسیاری در این مرکز جمع میشوند و مراسم مخصوص این شب ها را در کنار همدیگر برگزار می کنند. مراسم ساعت حدود هشت و نیم عصر (در حالی که خورشید وسط آسمان می درخشد!) شروع می شود و در دو ساعتی که تا #افطار باقی مانده، بسیاری از دعاها خوانده می شود، چون بعد از اذان و نماز و افطار، ساعت یازده شب است و زمان زیادی نمی ماند برای انجام اعمال شب های قدر. در این شب های کوتاه، دعای #جوشن_کبیر را معمولا در سه قسمت در سه شب می خوانند. مراسم شب های قدر با اقامه نماز صبح در ساعت ۱:۲۰ بامداد تمام می شود. .
🔹در حالی که معمولا آلمانی ها به کار دیگرانی که نمیشناسند کاری ندارند، شب های قدر که ساعت دوازده و نیم یا یک نیمه شب با کودک چهارساله ام سوار #اتوبوس می شدم تا به خانه برگردم، تعجب و نگاه خیره بسیاری از آلمانی ها را کاملا احساس می کردم. یک بار هم یکی شان پرسید، "چطور کودکت را تا این وقت شب #بیدار نگه داشته ای؟ به نظر مسافر هم نیستی!" به او گفتم که این مساله مربوط به دین و مذهب ماست، ما معتقدیم در این شب، تقدیرها نوشته می شود، و توصیه شده ایم به زیاد دعا کردن در این شب. برای همین ظهر کودکم را زودتر از مهدکودک برداشته ام تا استراحت کند و شب بتوانیم در مراسم مذهبی مان شرکت کنیم... برایش خیلی جالب بود و شنیدم که گفت: "نباید زود قضاوت کرد...".
https://eitaa.com/universalqazvin