⭕️ آقایان دفتر زشت است؛نکنید این کارها را!!!!
.
امام خامنه ای:
یکی از کارهای خوب همین بوده که وزرای محترم آمدهاند در مجلس و اوضاع بخش مربوط به خودشان را برای شما توضیح دادهاند؛ یکی از کارهای خوبی که در این یک ماه و اندی انجام گرفته این است. لکن این روابط با دولتمردان بایستی هم با قانون منطبق باشد، هم با شرع؛ هم قانونی باید باشد، هم شرعی.
🔰 یعنی #سؤال، #تفحّص و #امثال_اینها [استیضاح و...] که در قانون آمده،
#اینهاحقّ شما_است،
#بایستی انجام بدهید (این عبارت در کانال سایت حضرت آقا سانسور شده بود)
امّا توهین نه، دشنام نه، نسبتِ بدون علم نه؛ اینها حقّ شما نیست و بعضی اش حرام شرعی هم هست و جایز نیست...
#تفکیک کنید بین #آنچه وظیفه ی شما است
و #آنچه ممنوع است برای شما...
برخورد متین، خردمندانه، قابل توجیه، ولو قوی.
گاهی هست که شما حرف طرف مقابل را صد درصد قبول ندارید؛ یعنی صد درصد رد میکنید؛ هیچ اشکالی ندارد،
لکن باید جوری نظر و همین رأی مخالف ادا بشود که کسی که از بیرونِ مجلس دارد نگاه میکند، ببیند حق با شما است؛ یعنی با متانت و با خردمندی.
من البتّه #نقش نظارتی مجلس را خیلی مهم میدانم؛
🔸 یعنی #واقعا نقش نظارتی مجلس #یک نقش #اساسی و #حیاتی است و #هیچ نبایستی به این نقش نظارتی بی توجهی بشود، (این چند جمله نیز در کانال سایت حضرت آقا سانسور شده بود!)
لکن معتقدم که این نقش را #با_متانت ایفا بکنید؛
خردمندانه و با متانت و بدون حاشیه ایفا بشود.
❌ پ.ن: حقیر با اندک شناختی که از منظومه فکری رهبر انقلاب داشتم؛ بعید می دانستم که رهبری انقلاب بخواهند مقابل ساز و کارهای قانونی نظام بایستند، فلذا از دیروز تا به این لحظه؛ مطابق آنچه کانال های منتسب به رهبری منتشر کرده بودند؛ نسبت به سخنان ایشان به دیده تردید می نگریستم تا اینکه مشروح سخنان منتشر شد. همانطور که در بالا می بینید عبارت های کلیدی سخنان ایشان متاسفانه توسط کانال های منتشر کننده مواضع ایشان حذف و #سانسور شد. جالب آنکه این بخش های حذف شده در تمامی بخش های خبری ام سانسور شده است.
🔸البته این موارد ناظر به امروزم نیست و چند سالی هست که با این اعمال سلیقه ها مواجهه ایم.
ماجرای سخنان رهبری در دیدار مردم شیراز را که یادتان هست؟! ماجرا من اشتباه کردم و..
چندین سال است که مشروح سخنان نمایندگان دانشجویی در دیدار رهبری پخش نمی شود.چرا؟ بیش از این اعتماد حزب الله را خدشه دار نکنید. آقایان دفتر بنظرم باید چاره ای بيانديشند. باور بفرمائید این رویه اشتباه است.
✍️#علی_ریاحی_پور
#کانال_روشنگری_و_بصیرت
#قرارگاه_بسوی_ظهور
🆔 @uphjnv
#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
🌷🌿🌷🌿🌷🌿
#وصیت_شهدا