🔴 جای خالی نیچه در پیادهروی اربعین!
▫️ «خدا مرده است»! این عبارت مشهور نیچه فیلسوف شهیر آلمانی است. منظور او از این عبارت که از زبان یک دیوانه در کتاب «دانش طربناک» بیان میکند، اشاره به زوال ایمان، اعتقاد و امور قدسی در عصر معاصر است. او در عبارتی دیگر، عصر حاضر را عصر پایان معجزات معرفی میکند!
▫️حذف ایمان در عصر معاصر به ظهور خدایان یا بهتر است بگوییم بتهای جدید انجامیده است. تیم وو (Tim wu) استاد حقوق دانشگاه کلمبیا و مبدع تئوری «بیطرفی شبکهای» است و در سال ۲۰۱۳ او بهعنوان یکی از «۱۰۰ حقوقدان تأثیرگذار آمریکا» برگزیده شد.
وی در مصاحبه با نشریه آتلانتیک به نکته جالبی اشاره میکند؛ «یکی از تزهای ظریف من این است که تجارت در قرن بیستم جای دین را گرفته است. در بخش طولانیتر حیات بشر، چه کسی افکار ما را شکل میداد؟ مبلّغان و دین این کار را میکردند. اما من فکر میکنم تجارت، با استفاده از تبلیغات، دین را بهعنوان آموزگار اصلی سعادت بشر سرنگون کرده است.»
▫️اگر نظریه تیم وو را مبنا قرار دهیم که تجارت جای دین را گرفته است، این پرسش قابل طرح است که خدایان (موفقترین تاجران) عصر جدید چه کسانی هستند؟ اپل، آلفابت(مالک گوگل)، آمازون و مایکروسافت جزو ارزشمندترین شرکتهای دنیا هستند و هر چهار مورد نیز در عرصه فناوری اطلاعات – بخوانید تجارت تبلیغات - فعالیت میکنند.
▫️در دنیایی که همه چیز قابل اندازهگیری و تبدیل شدن به مولفهای تجاری دارد، جمع شدن سالانه میلیونها نفر در گوشهای از دنیا و پیادهروی دهها کیلومتری و بلکه صدها کیلومتری برخی از آنان چه معنایی دارد و با کدام الگوریتم قابل تحلیل و محاسبه است؟ مراسمی که از یک دهه پیش رشدی تصاعدی و انفجاری به خود گرفته و از هزاران تن، اینک به ۲۰ میلیون نفر رسیده و بیشک این افزایش در سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت.
▫️زیارت اربعین اگر تا چند سال پیش، فعالیتی نخبگانی و محدود بود اینک به مراسمی جهانی تبدیل شده است. این مراسم دارای مختصات و ویژگیهای منحصر به فرد و خاصی است که اطلاق عبارت « #معجزه_عصر_جدید » برای آن مناسب به نظر میرسد...
▫️پیاده روی اربعین اینک از مراسمی شیعی و منحصر به ملت عراق و ایران عبور کرده است. ۴۰ سال پیش میشل فوکو در توصیف انقلاب اسلامی از عبارت قابل تامل «بازگشت روح به جهان بیروح» استفاده کرد. اکنون می توان گفت که مراسم باشکوه زیارت اربعین، شمه دیگری از این بازگشت است...
✍ #محمد_صرفی (کارشناس میهمان زمانه)
🖌 #یادداشت_روز
🔹تهمانده سفره سهم مردم از مدیریت اشرافی
#محمد_صرفی
🔸 یک ساعت مچی مکانیکی ساده حداقل از 130 قطعه تشکیل شده است و بنا به میزان پیچیدگی ساعت، تعداد قطعات میتواند به بیش از 1700 عدد هم برسد. در ساعتهایی با این درجه از پیچیدگی، قطعاتی به ظرافت موی انسان وجود دارند. برای آنکه ساعتی از کار بیفتد یا از تنظیم دقیق خود خارج شود –مثلاً چند دقیقهای عقب بماند یا جلو برود- لازم نیست همه قطعات دچار ایراد شوند. اگر حتی یک قطعه به هر دلیلی کار خود را به درستی و با دقت انجام ندهد، برای مختل کردن کار ساعت کافی است. ظاهراً ژاپنیها این مفهوم را در ضربالمثلی نسبتاً طولانی گنجاندهاند که میگوید: به خاطر میخی نعلی افتاد، به خاطر نعلی اسبی افتاد، به خاطر اسبی سواری افتاد، به خاطر سواری جنگی شکست خورد، به خاطر شکستی مملکتی نابود شد و همه اینها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود.
یکی از اصلیترین دلایل مشکلات امروز کشور بیشک عوامل انسانی هستند. کسانی که یا کار خود را به درستی انجام نمیدهند و یا عملاً با تخلف، در روند امور اختلال ایجاد میکنند. در موضوعاتی که صدها و بلکه هزاران عامل انسانی دخیل هستند، لازم نیست همه آنها در اقدامی هماهنگ و از پیش برنامهریزی شده کار را منحرف و دچار اشکال کنند، کافی است یک یا چند نفر به وظیفه خود عمل نکنند تا کار بقیه نیز بیاثر و دچار اشکال شود. ساعت از ترکیب دقیق کار و به موقع و هماهنگ صدها قطعه ظریف کار میکند اما برای خواب رفتن آن، خرابی یک قطعه هم کافی است.
عوامل متعددی در تخلف و درست و به موقع عمل نکردن به وظایف وجود دارد اما معضل فساد را میتوان اصلیترین عامل آن دانست. این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در پیام «گام دوم» و در بخش توصیهها که شامل هفت توصیه است، یکی از آنها را به «عدالت و مبارزه با فساد» اختصاص دادهاند و جالب آنکه از نظر کمی نیز، این توصیه حجم بیشتری از سایر توصیهها دارد. رهبر انقلاب در این توصیه به چند نکته مهم درباره فساد و فسادستیزی اشاره میکنند که عبارت است از؛
۱- فساد را به تودهای چرکین تشبیه میکنند که «اگر در بدنه حکومتها عارض شود، زلزله ویرانگر و ضربهزننده به مشروعیّت آنها است.»
۲- مسئله فساد برای جمهوری اسلامی ایران به دلیل مشروعیتی فراتر از مشروعیتهای مرسوم، مسئلهای جدیتر و بنیانیتر است.
۳- وسوسه مال و ریاست در حکومت علوی نیز وجود داشته و در جمهوری اسلامی نیز هست و خواهد بود پس باید «دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سهگانه حضور دائم داشته باشد و بهمعنای واقعی با فساد مبارزه کند، بهویژه در درون دستگاههای حکومتی.»
۴- «نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بهخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشتهاند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است.»
۵- شرط مشروعیت هر مدیر و مقامی در کشور، طهارت اقتصادی است.
۶- مبارزه با فساد باید چنان قاطع و ریشهای باشد که از تشکیل
«نطفه فساد» نیز جلوگیری کرد، چه رسد به زایش و گسترش آن...