eitaa logo
کانال ܝ‌وܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝ‌ܨ و ܢ̣صــــیܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ
1.1هزار دنبال‌کننده
40.1هزار عکس
30.5هزار ویدیو
257 فایل
🌴عرصه ی جنگ نرم، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتر وار می طلبد. امام خامنه ای 🍒 🌴 قرارگاه بسوی ظهور 🌷یک لشکر سایبری آتش به اختیار 🌷میباشد. #کانال_روشنگری_و_بصیرت☫ 🇮🇷 #قرارگاه_بسوی_ظهور 🆔 @uphjnv @Sydmusavi @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
اینم پشت پرده بازگشت مهران مدیری به ایران:)) قبل از کتک خوردن مثل در خارج و ضایع شدن برگشت 👇 🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰ @uphjnv
⭕️ پروژه امنیتی اول مهر که رهبری اشاره کردند، چه بود؟ ✍️ کار دشمن نشستن روی زخم جامعه و حادثه آفرینی از طریق آن است و در این تردیدی نیست. در همه حوادث تلخ اجتماعی و سیاسی سالهای گذشته دشمن ورود کرده است. در پرونده مهسا امینی میزان فعالیت دشمن بیش از حد معمول آشکار است، هزاران محتوا جهت دار منتشر کردند که به وضوح در آن از آشوب کشیدن کشور، اعتصاب، شکستن اقتدار امنیتی و انتظامی کشور، زیر سوال بردن اعتقادات اسلامی، تحریک به اقدامات تروریستی در شمال غرب و جنوب شرق کشور و سوریه‌سازی ایران دیده می‌‍شود. 🔸 حتی فیلم‌های آموزش ساختن بمب‌های دست ساز، نحوه شورش و اعتصاب و حتی معرفی نقاط و مراکزی که باید در اولویت اعتصاب قرار بگیرند و نحوه مقابله و آسیب رساندن به نیروهای امنیتی را عملا در رسانه‌های خود نمایش دادند که هیچ رسانه رسمی در جهان همچین کاری را نمی‌کند و تنها رسانه‌های وابسته به گروه‌های تروریستی چنین رویه‌ای دارند. اما شما به صراحت مشاهده می‌کنید که بی‌بی‌سی فارسی و ایران اینترنشنال دقیقا همین کار را می‌کنند و عملا مجری عملیاتی طرح از قبل برنامه‌ریزی شده اغتشاش در شب و اعتصاب در روز بودند و همچنان هستند. 🔸پروژه‌ای کاملا امنیتی که نقش این دو رسانه در آن هدایتگری و بسترسازی آن هست و یکی با صراحت بیشتر و دیگری به صورت تلویحی آن را اجرایی کرد و البته در همان گام های اول باقی ماندند. اما دقیقا اینجاست که اهمیت نقش‌آفرینی خواص در این نوع بزنگاه‌های سیاسی و امنیتی خود را نشان می‌دهد. زیرا این طراحی‌ها برای آنکه در افکار عمومی اثر بگذارد نیازمند مواضعی از طرف خواص داخلی برای تکمیل پازل و معتبر‌شدن روایت آنها در محیط داخلی ایران است. قضیه مهسا امینی را دوباره با دقت مرور کنید. دشمن نیازمند این بود که از همان ابتدا افکار عمومی بدون تحقیق و بدون معطل ماندن برای اظهار نظر مراجع قانونی باور کند که مرگ مهسا امینی یک قتل توسط نیروی انتظامی بوده است. برای معتبرسازی این روایت به شدت نیاز داشتند که در افکار عمومی ایران این نوع روایت از ماجرای مهسا امینی را در داخل معتبر شود و برخی از خواص ولو از سر دلسوزی این خدمت را رایگان و راحت برایشان انجام دادند. 🔸اما رهبری فرمودند: «اگر قضیّه‌ی این دختر جوان هم نبود، یک بهانه‌ی دیگری درست می‌کردند برای اینکه امسال در اوّل مهر کشور ناامنی درست کنند.» 🔸دشمن پس از شکست مجدد پروزه تابستان داغ در ایران در بستر نارضایتی‌های اقتصادی، اینبار سراغ اجرای یک پروزه جدید امنیتی از طریق شکاف‌های فرهنگی و اجتماعی رفت. از مدت‌ها قبل با کمک یک ضلع داخلی با تخریب و ایجاد شبهات فراوان بر ای گشت ارشاد که به نسبت دیگر ماموریت‌های پلیس از کوچکترین واحدهای عملیاتی هست، به عنوان نقطه‌ای برای ایجاد حس نفرت از نیروهای انتظامی قرار دادند تا در بزنگاه بتوانند نیروهای تحریک شده انتقام جو خودجوش به همراه گروه‌های سازماندهی شده را به صحنه درگیری و بستر ملتهب ایجاد شده هدایت کنند. همچنین تلاش کردند دو قطبی کاذب باحجاب و بدحجاب درست کنند تا ابزاری شود برای به سرانجام رساندن پروژه امنیتی اصلی که از قبل طراحی کرده‌اند. 🔸این در حالیست که روند علمی کشور گرچه با همت حاکمیت در ایام کرونا همچنا روند خود را ادامه داد ولی با بازگشایی حضوری دانشگاه‌ها در امسال سیر جهشی دوباره‌ای به خود می‌گرفت و این موضوع که یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های تقویت هرچه بیشتر ایران قوی است، تحملش برای دشمنان ایران سخت بود و هست. از سوی دیگر روی کارآمدن جریان انقلابی سبب بازگشت دانشگاه به جایگاه حل مشکلات کشور و فاصله گرفتن از محل نزاع ها و محل جولان جریانات سیاسی شد و این موضوع برای دشمن مطلوب نبود. 🔸به همین دلیل برای دشمن اول مهر ماه و آغاز بازگشایی پرشور دانشگاه و مدارس پس از کرونا، زمان فرا‌رسیدن هنگامه اجرایی کردن عملیات آشوب و اغتشاش و سرگرم‌سازی کشور به حوادث و حاشیه‌ها بود. اما وفات مرحوم مهسا امینی و بستر فرآهم شده پس از آن، سبب شد که پروژه آشوب در مهر ماه را زودتر از زمان تعیین شده شروع کنند. در هر صورت پس از خیابان، دانشگاه بستر اصلی اجرا و ادامه این پروژه ضدامنیتی هست و بخشی از قشر پیشرو دانشجو بیش از گذشته باید دقت کند که ناآگاهانه در بازی پیچیده امنیتی از قبل طراحی شده که موجودیت خود ایران را هدف گرفته، قرار نگیرند. ✍ 👇 🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰ @uphjnv
⭕️ چرا کار فرهنگی به تنهایی در حوادث پس از وفات مهسا امینی کفایت نمی‌کند؟! چرا نباید از کار امنیتی و قضایی در این نوع حوادث غفلت کرد؟! ✍ رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام فرمودند:‌‏ اینکه برخی می‌گویند فضا را امنیتی نکنید بله ما هم موافق هستیم و تا آنجایی که ممکن است فضا نباید امنیتی شود اما کار فرهنگی جای خود و کار قضایی و امنیتی هم در جای خود. 👈 در اینباره بیشتر بخوانید: 1⃣ حوادث پسا وفات مهسا امینی نشان می‌‌‌دهد که اینبار دشمن نه تنها بسیار گسترده و آشکار‌تر بلکه با روش‌های امنیتی و اطلاعاتی پیچیده‌تری نیز وارد عملیات شده است. حجم هماهنگی‌ها و لایه‌های مختلف سازماندهی شده از رسانه تا کف خیابان نشان می‌دهد که نمی‌توان از این سازمان شکل گرفته به راحتی گذشت. بدین معنا که این سازمان و ساختار شکل گرفته بر اساس طراحی‌های امنیتی و اطلاعاتی صورت گرفته و همچنین خطر آفرینی آن برای امنیت کشور به اتمام نرسیده و برای مقابله و از بین بردن آن راهی جز اقدام امنیتی و اطلاعاتی نیست. اساسا برای کور شدن چشم‌ فتنه‌انگیزان و عوامل پشت صحنه راهی جز کار امنیتی نیست. باید در نظر گرفت که کار فرهنگی مربوط به محیط داخلی است و علاوه بر همه اقشار جامعه شامل بخشی از جمعیت فریب خورده، نوجوانان هیجانی شده و جوانان دچار خطا و اشتباه قابل تخفیف و اغماض نیز هست ولی مواجه کامل با این حوادث علاوه بر کار فرهنگی، خنثی سازی اقدامات دشمن و عوامل آن از طریق کار اطلاعاتی و امنیتی است. 2⃣ در این نوع چالش‌های فراگیر امنیتی و اجتماعی متاسفانه عده‌ای با ژست روشنفکری چنان جنبه کار فرهنگی‌ در افکار عمومی را برجسته و علل بوجود آمدن حوادث را فقط به این موضوع و حل مسأله را هم تنها به آن ربط می‌دهند که نقش آفرینی دشمن در افکار عمومی کمرنگ می‌شود و حتی تقصیر کل ماجرا را به داخل برمی‌گردانند. بالتبع پس از چنین خطاها و آدرس‌های غلط مطالبه طبیعی و عاقلانه تنبیه عوامل دشمن توسط قوه قضاییه نه تنها در میان بخشی از مردم کاهش پیدا می‌کند بلکه برخی احکام صادر شده برای تنبیه کوچک برخی عوامل دشمن که حتی متناسب با بزرگی جرم آنها هم نیست، به راحتی در بخشی از افکار عمومی دچار خدشه و شبهه می‌شود. ضمن اینکه اقدام قضایی یک جنبه‌اش اجتماعی و فرهنگی است، یعنی تنبیه افراد به منظور غفلت‌زدایی به خصوص از قشر جوان جامعه هم است که عاقبت و‌ تباه شدن افرادی که عامل یا همسو با دشمن شده‌اند را مشاهده کرده و عبرت بگیرد. 3⃣ تجربه فتنه‌های گذشته و حوادث مشابه نشان می‌دهد که غفلت و یا کوتاهی از تکمیل کامل پروسه و همه جانبه کار امنیتی و قضایی و یا عدم استمرار و جدیت در آنها سبب شده که در برخی حوادث جدید گاهی از همان غفلت‌ها آرامش کشور ضربه بخورد. 👇 🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰ @uphjnv
⭕️ به‌ جای انکار، واقعیت تلخ «بیلبورد زنان سرزمین من‌» را بپذیریم! ✔️ درباره حاشیه یک‌ کار فرهنگی کف خیابانی ✍ بیلبورد زنان سرزمین من که در میدان ولیعصر نصب و بعد از حواشی ایجاد شده با پاک شدن تمام تصاویر زنان دوباره نصب شد، باطنی از ذهنیت بسیاری از فعالین فرهنگی و رسانه‌ای و تصمیم گیران است. 🔸 صرفا برای طراحان و مجریان این بیلبورد نباید خرده گرفت و اگر کمی منصفانه به این تابلو نگاه کنیم، بسیاری از امثال من و شما نیز در چنین پازل ذهنی گرفتار هستیم و یا حداقل به افکار عمومی که می‌رسیم، خلاف حتی اعتقاد علمی و سواد هنری مان شبیه این بیلبورد را به عموم مردم عرضه می‌کنیم. 🔸 تعریف ما از مفاخر و مشاهیر سلبریتی زده شده و همین تصور سلبریتی زده را به مردم القا کردیم و به آنها هم ظلم کرده‌ایم. بدتر آنکه در میان سلبریتی‌ها و به خصوص هنرمندان، بازیگران را بیشتر از بقیه سهم داده‌ایم. دوباره به تعداد تصویر بازیگران زن در بیلبورد خبرساز نگاه کنیم، حتی میانگین کمی آنها هم بیشتر از بقیه اقشار زنان افتخار آفرین هست. در حالیکه همین الان ما زنانی داریم که در حوزه صنایع دستی در جهان بی‌نظیر هستند و رتبه‌های واقعی هنری جهانی دارند و مثل برخی بازیگران سیاسی به آنها جایزه داده نشده است. سهم این هنرمندان واقعی از این تابلو کجاست؟ 🔸 کشورهای غربی در برجسته سازی مفاخر خود از ابتدا سخت گیری‌های دارند که ما کمتر از آن بهره مند هستیم. این سخت گیری‌ها از ارزیابی پایبندی افراد به وطن و اصول فرهنگی تمدن غربی تا ارزیابی سخت گیرانه تخصصی در همان حوزه مورد فعالیت فرد را شامل می‌شود. آنها بیشتر سلبریتی‌ها و یا بازیگران خود را به عنوان مفاخر فرهنگی خود معرفی نمی‌کنند بلکه نهایتا به عنوان یک ابزار تبلیغاتی و نفوذ نرم در جوامع دیگر استفاده می‌کنند. ضمن اینکه اگر بازیگران خود را به عنوان مفاخر فرهنگی هم معرفی کنند، متناسب با سطح سخیف و ضعیف پایه‌های فرهنگی خودشان هست و فرهنگی در حال حاضر فاخرتر از این برای عرصه به جهان ندارند. 🔸 اما ما نیز در کشور خودمان در به کار بردن واژه هنرمند نیز ولخرجی کرده‌ایم و با آن سبک برخورد کرده‌ایم. برای برجسته ترین نقاشان، مجسمه سازان، طراحان فرش، معماران، خلق کنندگان صنایع دستی و... تنها به اساتید آنها هنرمند گفته‌ایم ولی به بازیگران که رسیده‌ایم، همه‌شان را هنرمند خطاب کرده‌ایم. به این هم بسنده نکرده‌‌ایم، هنر بازیگری را هم سخیف کرده‌ایم، سینمای که چند بازیگر زن و مرد جوان هم شکل و هم قیافه در آن قرب بیشتری از بازیگران بزرگی داشته باشند که ده‌ها نقش تاریخی و پیچیده اجتماعی و فرهنگی را بازی کرده، قطعا هنر بازیگری نیز در آن سیر نزولی داشته است. اساسا به سینمای که سیاست‌زده‌ترین چهره‌ها در آن بیشتر برجسته شدند، باید به رتبه هنری آن به دیده شک نگاه کرد. اگر جامعه ایران از دو قطبی‌های کاذب سیاسی و فرهنگی کمی بیرون می‌آمد، می‌دیدیم که نمره مردم نیز به بسیاری از بازیگران تغییر می‌کرد. اگر ساختار فرهنگی و هنری غرب در تقابل فرهنگی با ایران نبود، حتما بسیاری از جوایزی که به بازیگران ایرانی داده شده را نمی‌دادند و اگر قرار بود هم جایزه بدهند چه بسا به بازیگران دیگری در ایران و به خاطر بازی موفق در نقش های به مراتب فاخرتر و هنرمندانه‌تر داده می‌شد. 🔸🔸امروز اگر جامعه هنری را به بازیگران تقلیل بدهیم حتما به تاریخ و عظمت هنر ایران هم ضربه زده‌ایم و بدتر از آن اگر در معرفی مفاخر عوام‌زده عمل کنیم حتما به تمدن ایران زمین ضربه زده‌ایم. 👇 🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰ @uphjnv
کانال ܝ‌وܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝ‌ܨ و ܢ̣صــــیܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ
🔴 واقعیت تلخ از رد پای یک انحراف یا خطای راهبردی.... در ادامه
🔴 به‌ جای انکار، واقعیت تلخ «بیلبورد زنان سرزمین من‌» را بپذیریم! ⏪درباره حاشیه یک‌ کار فرهنگی کف خیابانی ✍ بیلبورد زنان سرزمین من که در میدان ولیعصر نصب و بعد از حواشی ایجاد شده با پاک شدن تمام تصاویر زنان دوباره نصب شد، باطنی از ذهنیت بسیاری از فعالین فرهنگی و رسانه‌ای و تصمیم گیران است. 🔸 صرفا برای طراحان و مجریان این بیلبورد نباید خرده گرفت و اگر کمی منصفانه به این تابلو نگاه کنیم، بسیاری از امثال من و شما نیز در چنین پازل ذهنی گرفتار هستیم و یا حداقل به افکار عمومی که می‌رسیم، خلاف حتی اعتقاد علمی و سواد هنری مان شبیه این بیلبورد را به عموم مردم عرضه می‌کنیم. 🔸 تعریف ما از مفاخر و مشاهیر سلبریتی زده شده و همین تصور سلبریتی زده را به مردم القا کردیم و به آنها هم ظلم کرده‌ایم. بدتر آنکه در میان سلبریتی‌ها و به خصوص هنرمندان، بازیگران را بیشتر از بقیه سهم داده‌ایم. دوباره به تعداد تصویر بازیگران زن در بیلبورد خبرساز نگاه کنیم، حتی میانگین کمی آنها هم بیشتر از بقیه اقشار زنان افتخار آفرین هست. در حالیکه همین الان ما زنانی داریم که در حوزه صنایع دستی در جهان بی‌نظیر هستند و رتبه‌های واقعی هنری جهانی دارند و مثل برخی بازیگران سیاسی به آنها جایزه داده نشده است. سهم این هنرمندان واقعی از این تابلو کجاست؟ 🔸 کشورهای غربی در برجسته سازی مفاخر خود از ابتدا سخت گیری‌های دارند که ما کمتر از آن بهره مند هستیم. این سخت گیری‌ها از ارزیابی پایبندی افراد به وطن و اصول فرهنگی تمدن غربی تا ارزیابی سخت گیرانه تخصصی در همان حوزه مورد فعالیت فرد را شامل می‌شود. آنها بیشتر سلبریتی‌ها و یا بازیگران خود را به عنوان مفاخر فرهنگی خود معرفی نمی‌کنند بلکه نهایتا به عنوان یک ابزار تبلیغاتی و نفوذ نرم در جوامع دیگر استفاده می‌کنند. ضمن اینکه اگر بازیگران خود را به عنوان مفاخر فرهنگی هم معرفی کنند، متناسب با سطح سخیف و ضعیف پایه‌های فرهنگی خودشان هست و فرهنگی در حال حاضر فاخرتر از این برای عرصه به جهان ندارند. 🔸 اما ما نیز در کشور خودمان در به کار بردن واژه هنرمند نیز ولخرجی کرده‌ایم و با آن سبک برخورد کرده‌ایم. برای برجسته ترین نقاشان، مجسمه سازان، طراحان فرش، معماران، خلق کنندگان صنایع دستی و... تنها به اساتید آنها هنرمند گفته‌ایم ولی به بازیگران که رسیده‌ایم، همه‌شان را هنرمند خطاب کرده‌ایم. به این هم بسنده نکرده‌‌ایم، هنر بازیگری را هم سخیف کرده‌ایم، سینمای که چند بازیگر زن و مرد جوان هم شکل و هم قیافه در آن قرب بیشتری از بازیگران بزرگی داشته باشند که ده‌ها نقش تاریخی و پیچیده اجتماعی و فرهنگی را بازی کرده، قطعا هنر بازیگری نیز در آن سیر نزولی داشته است. اساسا به سینمای که سیاست‌زده‌ترین چهره‌ها در آن بیشتر برجسته شدند، باید به رتبه هنری آن به دیده شک نگاه کرد. اگر جامعه ایران از دو قطبی‌های کاذب سیاسی و فرهنگی کمی بیرون می‌آمد، می‌دیدیم که نمره مردم نیز به بسیاری از بازیگران تغییر می‌کرد. اگر ساختار فرهنگی و هنری غرب در تقابل فرهنگی با ایران نبود، حتما بسیاری از جوایزی که به بازیگران ایرانی داده شده را نمی‌دادند و اگر قرار بود هم جایزه بدهند چه بسا به بازیگران دیگری در ایران و به خاطر بازی موفق در نقش های به مراتب فاخرتر و هنرمندانه‌تر داده می‌شد. 🔸🔸امروز اگر جامعه هنری را به بازیگران تقلیل بدهیم حتما به تاریخ و عظمت هنر ایران هم ضربه زده‌ایم و بدتر از آن اگر در معرفی مفاخر عوام‌زده عمل کنیم حتما به تمدن ایران زمین ضربه زده‌ایم. 👇 🌸⃟📚🔰჻ᭂ࿐✰ @uphjnv
⭕️ بازی ایران – ولز نمادی از شناخت یک مسئول کارآمد در جمهوری اسلامی! ✔️ چرا یک مسابقه فوتبال توانست طراحی دشمن را بهم بریزد؟! ✍️ پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر ولز یک نقطه عطف در حوادث و التهابات اخیر کشور محسوب می شود. 1️⃣ یکبار سریع و کوتاه اتفاقات اخیر را بررسی کنیم، پس از انتشار خبر وفات مهسا امینی، یک ابراز ناراحتی گسترده و حتی در بخش‌های از جامعه ابراز علنی خشم در ایران شکل گرفت. بر بستر این ناراحتی گسترده و خشم شکل گرفته در بخش‌های از جامعه، بی‌سابقه‌ترین عملیات رسانه‌ای علیه افکار عمومی شکل گرفت و صدها هزار تولید محتوا و صدها دروغ تولید شد و کشور پس از چهل سال دوباره خشونت کم سابقه خیابانی همانند رفتارهای مسلحانه منافقین در ابتدای دهه شصت را تجربه کرد. به مجموع این موارد گفته شده باید رسوب مشکلات معیشتی و اقتصادی‌ و نارضایتی از برخی ناکارآمدی‌ها و احساس تبعیض در بخش‌های از جامعه و همچنین دهن کجی‌های که در دوره‌های گذشته از طرف برخی مسئولین به افکار عمومی شده بود را هم اضافه کرد. همه اینها البته مانع تشخیص حق و باطل در میان عموم مردم نشد و ایران یکبار دیگر در کف خیابان میلیون‌ها نفر را در حمایت از جمهوری اسلامی و دفاع از ارزش‌ها و طرد ضدانقلاب و آمران غربی آنها به خود دید. با این وجود جامعه ایرانی از چندین هفته بمباران بی‌سابقه رسانه‌ای و به خصوص در فضای مجازی دچار خستگی و تاثر روحی بود و در بخش‌های از گروه‌های مرجع همانند ورزشکاران، دانشجویان، فعالین سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی رسانه‌ای این فشار روانی رسانه‌ای بسیار بیشتر و طاقت فرساتر شده بود و به نوعی بسیاری در داخل نیازمند شکسته شدن این بختک روانی تحمیلی به محیط داخلی ایران بودند . به همین دلیل در کوتاه مدت ابزار یک شادمانی ملی در جامعه ایرانی که همه اقشار و سلیقه‌ها را شامل بشود، بهترین اتفاق ممکن بود که با پیروزی ویژه تیم ملی فوتبال ایران بر تیم ملی ولز رقم خورد. شرایطی که در قبل و بعد از بازی با انگلیس در تیم ملی و افکار عمومی نیز رقم خورد، سبب شد که آثار روانی و اجتماعی پیروزی غیرتمندانه بر ولز چند برابر هم بشود. 2️⃣اما در میان مدت و دراز مدت برای عبور کامل از وضعیت گفته شده، دولت و دیگر قوا و نهادهای خدماتی کشور هستند که باید برای مردم سنگ تمام بگذارند. آنها بیش از هر زمان دیگری باید برای شادمان کردن و ترمیم التهابات روحی جامعه ایران تلاش کنند. مسیر شادمان کردن و بدست آوردن رضایت جامعه ایران کاملا مشخص است و جامعه ایرانی نیز نشان داده که ملتی سپاسگزار و سریع الرضا است. جامعه ایران در بیان خواسته‌ها و انتظاراتش در این سالها شفاف بوده و در مسایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حرف دل، نیازها، سلایق و مطالباتش را گفته و ناگفته‌ای را بر هیچ مسئولی باقی نگذاشته است. امروز امیدسازی و شادی آفرینی ایجابی و واقعی دو شاخصه مهم ارزیابی کارآمدی هر مسئولی در شرایط فعلی جامعه است. بدیهی است که برخی خواص یا مسئولانی که از دل سخنان یا اقدامات عملی شان امید ایجاد نمی‌شود یا خلق شادی واقعی اتفاق نمی‌افتد، باید به عنوان مسئول ناکارآمد شناخته شوند. از سوی دیگر همچنین خواص و یا مسئولی که مواضعش سبب دلخوری بخش بزرگی از جامعه می‌شود و یا دقتی در لطافت و یا التهابات روحی امروز جامعه ایرانی ندارد، مسئول به دردبخوری برای این روزهای جمهوری اسلامی نیست‌. سالهاست دشمن امید جامعه را هدف قرار گرفته و در طراحی‌های اخیر برای تحریم ورزش ایران و تولید فشار رسانه‌ای بزرگ برای ناکام کردن تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی، به خوبی معلوم می‌شود که اینک نشاط جامعه را نیز به صورت ویژه هدف قرار داده‌اند. به همین دلیل است که وقتی پیروزی بزرگ ایران بر ولز اتفاق افتاد و ابراز شادمانی در کف خیابان‌های ایران شکل گرفت، گویی تمام طراحی‌ها و عملیات‌های رسانه‌ای پرهزینه چند هفته اخیر به یکباره نابود شد. به معنای دیگر وقتی نقطه کانونی طراحی دشمن ناامیدسازی و گرفتن نشاط جامعه است، یک پیروزی بزرگ ملی و خلق شادی ایجاده شده از این طریق، دقیقا به هدف می‌نشیند و دشمن داخلی و بیرونی را یکجا ناکام می‌کند. پیروزی بر تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی بر ولز مظهر خلق یک شادی ایجابی و واقعی بود، چون هم ملی بود، هم شادی آفرین بود، هم امید آفرین بود، هم وطن پرستی و افتخار آفرینی برای کشور و همراه با سرافرازی پرچم ایران بود و هم اثبات کارآمدی و توانمندی ورزشکاران ایران بود. مشخصات خروجی و شناخته‌شدن یک مسئول کارآمد در شرایط فعلی جامعه ایران نیز خارج از این چارچوب گفته شده نیست و نباید باشد. ✍ 👇👇 ┏━━━🌷📚🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @uphjnv ┗━━━🍃📚🌷━━━┛
6️⃣ با شروع برخی مسابقات بین المللی ورزشی و به خصوص جام جهانی فوتبال، اپوزیسیون اینبار با حماقت بیشتری به جنگ اجتماعی‌تر با جمهوری اسلامی با محوریت حمله و اعلام جنگ علیه پرجم ملی و وطن پرستی آمد. در جام جهانی فوتبال اما آنها تماشاگر عملکرد غیرتمندانه مشترک تیم ملی فوتبال و مردم ایران در ابراز شادی و غم برای نتایج مسابقات فوتبال شدند و احترام به سرود و پرچم ملی و تعصب در وطن پرستی در جامعه ایران پررونق شد و نتیجه هم اینک این شده که اپوزیسیون عمیق‌تر از هر زمانی تعصب و افتخار به پرچم ملی و وطن پرستی را در سینی طلا تقدیم جمهوری اسلامی و جریان انقلابی و عموم مردم ایران کرده است.عجیب تر هم این است که با این نوع رفتار و مواضع، اپوزیسیون عملا خود را بعد از این حتی از بهره برداری و فرصت سوءاستفاده از موفقیت‌ها و افتخارآفرینی‌های آینده ورزشکاران ایران به نوعی محروم کرده و همه را به انحصار جمهوری اسلامی درآورده است. 7️⃣ خلاصه آنکه اپوزیسیونی که اقتدارخواهی، امنیت‌خواهی، استقلال‌طلبی، عزت‌طلبی، ناموس‌خواهی، غیرت‌خواهی و وطن‌پرستی را دو دستی به جبهه مقابل خودش تقدیم کرده با فاصله یکی از احمق‌ترین و ضعیف‌ترین اپوزیسیون موجود فعلی در جهان است. 👇👇 ┏━━━🌷📚🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @uphjnv ┗━━━🍃📚🌷━━━┛
⭕️ وقتی بخشی از فرمول جدید کمک به جمهوری اسلامی در التهابات دانشگاه شریف تولید می‌شود! ✍️ دیروز شهردار تهران در حالی به دانشگاه شریف رفت که در هفته‌های گذشته در میان دانشگاه‌های پایتخت بیشتر خبرساز شده بود. خبرسازی شریف البته همانند گذشته برای کسب موفقیت‌های علمی دانشجویان و یا اساتیدش نبود بلکه برگزاری چند تجمع با شعارهای رکیک، محور این جریان‌سازی خبری بود! با این وجود برخی جریانات و عوامل خارج از محیط دانشگاه با سواستفاده از اعتراضات و اغتشاشات اخیر، توانستند فضای سیاسی و فرهنگی دانشگاه شریف را رادیکال و ملتهب کنند. شاید به همین دلیل رفتن به این دانشگاه به صورت خواسته یا ناخواسته مقصد خیلی از مسئولین به مناسبت روز دانشجو نشد. 🔸این موضوع البته از دو طرف قابل تامل است، یعنی از یکسو یک اقلیت سیاست زده و افراطی کار یک دانشگاه را به نقطه‌ای می‌رسانند که برخی مسئولین محافظه‌کار که باید در این روزها پاسخگو عملکرد خودشان باشند، عطای حضور در این دانشگاه را به لقایش ببخشند و از سوی دیگر اکثریت دانشجویان از فرصت پاسخگو کردن مدیران ارشد و بیان حرف‌ها و مطالباتشان از مسئولین کشوری باز بمانند. 🔸با این وجود گزینه انتخابی شهردار تهران برای روز دانشجو، دانشگاه شریف بود. رفتن زاکانی به دانشگاه شریف شاید بخش عمده‌ای از آن به سوابق سیاسی و کاری و روحیات شخصی‌اش بر می‌گردد. زاکانی خودش عضو هیات علمی دانشگاه است، سالها فعال دانشجویی بوده، مسئول یکی از مهمترین تشکل‌های دانشجویی یعنی بسیج دانشجویی هم بوده است، اهل برگزاری و حضور در مناظرات سیاسی و شاید از همه مهمتر اینکه در تمام این سالها خودش بخش مهمی از جریان مطالبه‌گری در سطح کشور بوده است. آدمی از این جنس سوابق هم گزینه مناسبی برای رفتن به دانشگاه ملتهب شده‌ای مثل شریف بود و هم گزینه‌ای بود که توانایی رفتن به این دانشگاه را داشت. 🔸اما زاکانی اینبار در شرایطی به مراسم روز دانشجو رفت که بیش از یکسال از دوران مسئولیتش در شهرداری تهران می‌گذرد و در کنار سوابق مطالبه‌گری خود اینک در جایگاه یک مسئول اجرایی باید پاسخگو به دانشجویان درباره عملکردش می‌بود. زاکانی هم در دانشگاه شریف از عملکردش در شهرداری گفت، او از تلاشش برای خانه‌دارشدن اساتید دانشگاه‌های تهران تا کمک به ساخت 180 هزار واحد مسکن برای عموم مردم تهران سخن گفت. از بازگشت میلیاردها تومان به مردم و تلاش برای ساخت کامل مترو تهران در شش سال، رساندن اتوبوس‌های پایتخت به پنج هزار عدد در سالهای پیش رو، برنامه بزرگ برای پسماند شهر، تحقق کامل بودجه، کمک به جهش علم و فناوری و نهایتا از برنامه‌های شهرداری برای ارزان کردن پایتخت سخن گفت. بیان این اقدامات و خدمات که برخی از آنها هم در نوع خود رکورد محسوب می‌شود و هم برخی از موارد آن فراتر از وظایف معمول شهرداری در پایتخت بوده، البته مانع از بیان اظهارات صریح او در دفاع از انقلاب و تخطئه جریان آشوب و اغتشاش در دانشگاه شریف نشد. 🔸این روزها جمهوری اسلامی به مدیرانی بیشتر نیاز دارد که از یک طرف باید صراحت در دفاع از انقلاب و مواضع شفاف در برابر مخالفان داخلی و خارجی آن داشته باشند و از طرف دیگر باید خدمت کارآمد به مردم را هم بلد باشند. امروز سطح و نوع تقابل با دنیای غرب در جمهوری اسلامی به نقاطی رسیده که فقط مدیران که این دو ویژگی را تواما داشته باشند، می توانند به معنای واقعی برای مردم و آینده کشور و انقلاب موثر و مفید باشند.خلاصه مطلب آنکه مدیر تکنوکرات سکولار و مدیر انقلابی ناکارآمد هر دوتا گزینه مناسبی برای ایران قوی نیستند و در شرایط فعلی کشور بیش از گذشته نامفیدند! 👇👇 ┏━━━🌷📚🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @uphjnv ┗━━━🍃📚🌷━━━┛
کانال ܝ‌وܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝ‌ܨ و ܢ̣صــــیܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ
⭕️ وقتی بخشی از فرمول جدید کمک به جمهوری اسلامی در التهابات دانشگاه شریف تولید می‌شود! ✍️ دیروز شه
🔸دو معیار صراحت در انقلابی‌گری و کارآمدی در خدمتگذاری به مردم به نظر می‌رسد برای جریان دانشجویی و جامعه دانشگاهی نیز می‌تواند محور اصلی باشد. در جبهه انقلاب البته تاکید بر این دو محور باید بیشتر از قبل باشد، زیرا فرمول تولید مقبولیت بیشتر و کسب رضایت مردم و نخبگان جامعه و بازسازی سرمایه اجتماعی انقلاب از نحوه مواجه با این دو معیار و کارنامه‌ای است که برای این دو موضوع از خود باقی می‌گذاریم، خواهد بود. به همین دلیل باید جبهه انقلاب و مسئولین جمهوری اسلامی اتفاقا هم برای گفتن کارنامه خود در اینباره و غیریت سازی خود با دیگران و هم برای در معرض قضاوت قرار دادن خود و به دست آوردن ارزیابی برای دو موضوع گفته شده، اصرار به رفتن به جوامع دانشگاهی و مخصوصا دانشگاه‌های مانند شریف داشته باشند. تجربه سالهای گذشته نیز نشان داده در دل همین به ظاهر التهابات دانشگاه‌ها است که اتفاقا گفتمان برتر انقلابی و فرمول واقعی و معیارهای متناسب با شرایط فعلی برای کمک به جمهوری اسلامی تولید می‌شود. همچنانکه هر زمان دانشگاه‌ها به ظاهر سیاسی‌تر و ملتهب‌تر بودند، نه تنها تربیت کادر موثر برای جبهه انقلاب و جمهوری اسلامی موفق‌تر و بادوام‌تر بوده بلکه خروجی این تنش‌ها منجر به دست یافتن راهکارهای بهتر برای حل مشکلات کشور شده است . ✍ 👇👇 ┏━━━🌷📚🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @uphjnv ┗━━━🍃📚🌷━━━┛
⭕️ جهاد تبیین موثر از دانشگاه شریف تا اعدام‌ها ✍ نحوه جهاد تبیین در هر حادثه و زمانی با اقتضائات خاص خودش همراه می‌شود و متناسب با رویدادها، برنامه دشمن، ذهنیت افکار عمومی و جبهه خودی در سطح تاکتیک تغییراتی می‌کند. جهاد تبیین گرچه از یکسو تلاشی برای رفع شبهات و تنویر افکار عمومی بر پایه پاسخگویی علمی و منطقی است ولی از سوی دیگر سطحی از تبلیغ یا شگردهای رسانه، الزام به رعایت اقتضائات و شرایط افکار عمومی و در نظر گرفتن سلیقه‌های مختلف و... را نیز همراه خود دارد.استفاده از این ابزارها و رعایت ملاحظات نیز رویداد به رویداد متفاوت می‌شود. 🔸 به عنوان مثال موضوع اعدام‌های اخیر با نوع و میزان شبهاتی که مطرح شده نیازمند جهاد تبیین است. در موضوع اولین اعدام پس از اغتشاشات تبیین مساله محاربه از دیدگاه فقه، شرع و عقل موضوعیت پیدا کرد. در موضوع اعدام دوم، باوجودی که فرد قاتل دو نفر را با چاقو و بی‌رحمانه کشته و چهار نفر دیگر را نیز زخمی کرده ولی باز هم عده‌ای از سلبریتی‌ها با وقاحت از اعدام او انتقاد می‌کنند و برای افکار عمومی شبهه آفرینی و تردید سازی می‌کنند.‌خب طبیعی است که اینبار جهاد تبیین متفاوت از موضوع اول هست. در این جهاد تبیین جدید شما با پدیده حامیان قاتل رو به رو هستید و با جنگ رسانه‌ای مواجه هستید که روایتش از قاتل و خانواده قاتل شروع و ختم می‌کند و اساسا به مقتول و خانواده مقتول کاری ندارد. با پدیده هوشمندی رو به رو هستید که فریبکارانه در موضوع اعدام‌ها احساسات اشتباه و غلط را می‌خواهد بر احساسات درست و بر عقلانیت جامعه غالب کند. 🔸 اما گاه جهاد تبیین در یک موقعیت و مکان خاص نیازمند اقتضائات خود می‌شود. به عنوان نمونه در حوادث اخیر دانشگاه شریف با رفتارهای زشت و افراطی یک اقلیت معترض خیلی زود تبدیل به مکانی شد که اقتضائات خاصی برای جهاد تبیین به خود گرفت. 🔸 به اعتقاد نگارنده با حضور شهردار تهران به مناسبت روز دانشجو در این دانشگاه یکی از تجربه‌های موفق جهاد تبیین رقم خورد و‌ تحلیل چرایی این موفقیت به درک جهاد تبیین موثر کمک خواهد کرد. 1⃣ اولین اثر این جهاد تبیین در خارج از دانشگاه خود را نشان داد. آنجای که طیف بزرگی از چهره‌‌های اصلی اغتشاشات در داخل و خارج به صورت هماهنگ مجبور به واکنش منفعلانه و تخریب فرد جهادگری که برای تبیین به دانشگاه رفته بود شدند. در این میان ورود فوری رسانه های همچون ایران اینترنشال که عملیات رسانه ای خودش را در توییترش با عنوان خبر فوری از حضور شهردار تهران در دانشگاه شریف شروع کرد، و یا بی بی سی فارسی که به جای نقد محتوا مجبور شد بر روی حاشیه های سبک و سخیف تمرکز کند، نشانه‌های اثربخشی جهاد تبیینی بود که در دانشگاه شریف روز دانشجو شکل گرفت. 2⃣ معترضین در دانشگاه شریف احساس شکست کردند و در پاسخگویی مناسب به لکنت افتادند. اقلیت معترض در هفته‌های گذشته در دانشگاه شریف به هر دلیل و مصلحتی در مواقع هوچی‌گری، توهین و ابراز رفتارها و گفتارهای بی‌منطق پاسخ قاطع و محکم دریافت نکرده بودند. شریف به نقطه‌ای رسیده بود که ضمن رعایت قواعد گفتگوی علمی صمیمانه و آزاد اندیشی، برای دفاع از انقلاب باید گاهی صدا رساتر و شفاف‌تر از معمول می‌شد و قاطعیت و شفافیت در معرفی و هدف قرار دادن دشمن خارجی و تقبیح دنباله روی از آن با صراحت بیشتری بیان می‌شد. 3⃣ سومین دلیل موفقیت به ویژگی‌ها و کارنامه تبیین‌گر بر می‌گردد. زاکانی با بیش از دو دهه حضور در بالاترین سطح مطالبه‌گری و مبارزه با فساد اقتصادی و سیاسی برای اکثریت دانشجویان که دنبال مطالبه گری و مبارزه با فساد هستند، یک گوینده معتبر و مشروع و مقبول به حساب می‌آید. ضمن اینکه دکتر زاکانی در کنار مطالبه‌گری و مبارزه با فساد، در بیان عملکرد خود در شهرداری نیز دست پر بود و با بیان رکوردها و انجام وظایف فراتر از معمول مدیریت شهری برای حل مسایل اجتماعی، اقتصادی و معیشتی اثر بخشی کلامش را افزایش داد. خلاصه اینکه باید این روزها بیشتر کسانی به دانشگاه‌ها بروند که خود کارنامه مشخصی در مطالبه گری، اصلاح گری و کارآمدی داشته باشند. 4⃣ موضوع مهم دیگر این بود که در مراسم روز دانشجو دانشگاه شریف با جامعه مخاطب گزینشی برخورد نشد. امروز نیز جهاد تبیین موثر با بخشی کردن جامعه و عدم رو به رو شدن واقعی با سلایق مختلف و عدم گفتگو انتقادی و صریح با مخالفین موثر جبهه مقابل اتفاق نمی‌افتاد. ماحصل این مواجهه حقیقی، حتما منجر به تولید بصیرت و گفتمان برتر خواهد شد. 👇👇 ┏━━━🌷📚🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @uphjnv ┗━━━🍃📚🌷━━━┛
⭕️ ریشه اصلی فحاشی علی کریمی علیه دکتر زاکانی ✔️ همه چیز از آن مکان و سخنرانی خاص شروع شد! ✍️ در آخرین استوری علی کریمی نقل قولی کذب از علیرضا زاکانی منتشر شده که سراسر توهین و فحاشی به خانواده و مادر محترم شهردار تهران، و همسر پهلوان حسین زاکانی است. این لیدر فراری اغتشاشات با عبور از مرزهای اخلاق و پشت کردن به مهمترین شعار اغتشاشاگران یعنی «زن زندگی آزادی» موجب خشم بسیاری از فعالین رسانه‌ای و مجازی در داخل ایران شد و در این چند روز شاهد واکنش گسترده کاربران به فحاشی علی کریمی هستیم. اما ریشه فحاشی علی کریمی علیه شهردار تهران از کجا می‌آید؟! 1️⃣ علی کریمی قبل فرار از ایران در توییتی به مراسمات عزاداری امام حسین (ع) توهین کرد که با واکنش قاطع شهردار تهران روبه‌رو شد. دکتر زاکانی در اولین اقدام دستور جمع آوری بیلبوردهای تبلیغاتی این سلبریتی هتاک را از شهر تهران صادر کرد. علی کریمی که پیش از این با چنین قاطعیتی رو‌به‌رو نشده بود در واکنش به این اقدام شهرداری تهران شروع به فحاشی در فضای توییتر کرد ولی شهرداری نه تنها کوتاه نیامد، بلکه او مجبور به عقب نشینی و عذرخواهی شد. 2️⃣ علی کریمی پس از فرار از ایران و ساکن شدن در یکی از کشورهای عربی و سپس دریافت پاسپورت آمریکا، با نظارت کارفرمایان غربی، بخشی از هدایت اغتشاشات و آشوب‌ها در ایران را برعهده گرفت. از چندی قبل اما اغتشاشات رو به کاهش رفت و تمام تلاش ضدانقلاب معطوف به ایام خاص مانند 16 آذر و روز دانشجو شد. تدارکات ویژه ضدانقلاب برای سازماندهی مجدد آشوب در 16 آذر مهمترین فعالیت آنها در هفته‌های گذشته بود و در همین راستا یکی از اصلی‌ترین مکان‌های احیای آشوب را در دانشگاه شریف برنامه‌ریزی کرده بودند. اما با رفتن دکتر زاکانی به دانشگاه شریف و قاطعیت و قدرت تبیین گری که در مراسم روز دانشجو از خود نشان داد، حس بزرگی از شکست و تحقیر شدن و ناامیدی در ضدانقلاب و اغتشاشاگران شکل گرفت. به همین دلیل فرمان تخریب زاکانی توسط اصلی ترین چهره‌های ضدانقلاب خارج نشین از همان ساعات اول حضور در دانشگاه شریف صادر شد ولی نه تنها راه به جایی نبردند بلکه مراسم روز دانشجو در دانشگاه شریف به نقطه عطفی برای بازگشت مقتدرانه‌تر جریان انقلابی به دانشگاه‌ها و موجب عقب نشیتی و حس شکست در جریان آشوب شد. 3️⃣ اما پس از چند روز از مراسم روز 16 آذر، برنامه انتقام از زاکانی به خاطر حضور موثر و مقتدرانه‌ای که در دانشگاه شریف از خود نشان داد، وارد فاز جدیدتری شد. کار به جایی رسد که در یک روز چندین رسانه اصلاح طلب به صورت همزمان و مشترک حمله و تخریب شهردار تهران را آغاز کردند. زاکانی به یکباره مسئول تمام مشکلات چند دهه انباشته شده در تهران از ترافیک تا آلودگی هوا از میان 23 دستگاه متولی این امور معرفی شد و در این میان از جعل اخبار دروغ نیز درباره او و عملکردش در شهرداری نگذشتند. این در حالی است که بر اساس گزارش‌های رسمی منتشر شده، شهرداری تهران نه تنها در میان بسیاری از دستگاه‌های متولی عملکرد بهتری در همین فاصله کوتاه 15 ماهه دوره جدید مدیریت شهری داشته بلکه فراتر از وظایف معمول خود نیز اقداماتی را انجام داده است. با این وجود گرچه توهین علی کریمی به خانواده شهردار تهران نیز نقطه اوج تلاش برای تخریب و انتقام گیری از او به شمار می‌آید ولی ریشه اصلی همان بود که گفته شد، یعنی از لحظه‌ای که جریان حامی اغتشاش و آشوب در دانشگاه شریف احساس سرخوردگی و شکست کرد، برنامه فحاشی، تهمت و تخریب علیه زاکانی نیز طراحی و عملیاتی شد. 4️⃣ فحاشی و هتاکی بی سابقه علی کریمی علیه شهردار تهران و پدر بزرگوار ایشان که از پهلوانان قدیمی پایتخت و از اولین داوران بین المللی کشتی ایران بوده و همچنین هتاکی بی شرمانه علیه خانواده ارزشی و انقلابی دکتر زاکانی، البته نشانه افول جریانی است که پس از چندین ماه تلاش برای اغتشاش، آشوب و اعتصاب و تحمیل هزاران میلیارد تومان خسارت به مردم و بیت المال و امکانات عمومی کشور، اینک احساس شکست و سرخوردگی می‌کند و در ناتوانی و ناامیدی با فحش دادن و توهین کردن در حال عقده گشایی هستند. 👇👇 ┏━━━🌷📚🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @uphjnv ┗━━━🍃📚🌷━━━┛
⭕️ چرایی تعلل مولوی عبدالحمید در موضع گیری درباره توافق ایران و عربستان 🔸گفت: چرا مولوی عبدالحمید که تا قبل از این اکثر مشکلات کشور را در سیاست خارجه نادرست جمهوری اسلامی می‌دانست، از توافق اخیر ایران و عربستان در نماز جمعه این هفته سخنی نگفت و باز هم از سیاست خارجه ایران انتقاد کرد! 🔸🔸گفتم: وظیفه مولوی عبدالحمید چیز دیگری است، او قرار نیست از موفقیت‌ها و دستاوردها و اقدامات جمهوری اسلامی بگوید 🔸گفت: پس چطور خودش را اهل انصاف، خیرخواه و پیشنهاد دهنده راهکار حل مشکلات کشور معرفی می کند؟! 🔸🔸گفتم: اتفاقا ماموریت دارد با همین ادبیات و لحن سخن بگوید 🔸گفت: بالاخره مردم اهل سنت بلوچ که اخبار توافق ایران و عربستان را دیدند و می‌شنوند و عدم موضع گیری مولوی عبدالحمید خیلی ضایع است! 🔸🔸گفتم: بالاخره سخن خواهد گفت، ولی اولا خطبه‌های ایشان فقط برای مردم اهل سنت که نیست بلکه اول تامین خوراک برای رسانه های آمریکایی و انگلیسی و مخصوصا بهایی ها و صهیونیستی ها و کسب رضایت اقلیتی غیر از مردم نمازگزار است و دوما طبق معمول متنی که از قبل و طی زمانبندی به او دادند، روخوانی کرد و شاید ترسیدند وقت کم بیاورند! و البته در زنگ انشا هفته بعد، از توافق سخن خواهد گفت و اگر متوجه بشوند که خیلی ضایع است، طی توییتی یا سخنرانی اول و یا وسط هفته‌ای جور می‌کنند و جبران می‌کنند. 🔸گفت: بالاخره توافق با عربستان به نفع یا ضرر مولوی عبدالحمید شد؟! 🔸🔸گفتم: بستگی دارد که از چه منظری نگاه کنید، اگر از این منظر نگاه کنی که عربستان طی توافق اخیر قرار نیست در امور ایران دخالت کند و بعد از کلی تلاش برای اغتشاشات اخیر در ایران و حمایت رسانه‌ای از افرادی مثل خود همین آقای عبدالحمید مجبور شده با ایران توافق کند، خب مولوی عبدالحمید هم که از پادوهای حوادث اخیر بوده و تحت حمایت صد درصدی رسانه های آل سعود بوده، حتما ناراحت هست. 🔸گفت: پس با این اوصاف باید مواضع مولوی عبدالحمید از این به بعد تعدیل بشه؟! 🔸🔸گفتم: بعید می‌دونم! چون علائمی از پایان زمان ماموریت ایشان دیده نمی‌شود و ضمنا فقط آل سعود، ایران اینترنشال و وهابی ها که نیستند، کلی افراطی مذهبی دیگر، بهایی‌ها‌ و بی بی سی فارسی، ایرانی‌های ضدانقلاب و خارج نشین، بلوچ‌های اپوزسیون و تجزیه طلبان، برخی سلبریتی‌ها داخلی، تعدادی اصلاح‌طلب، تعدادی اعتدالی، ته مانده طرفداران زن، زندگی، آزادی و .... هستند که باید تکلیف شون معلوم بشه! 🔸گفت: پس حالا حالاها قصه مولوی عبدالحمید و تخریب‌هاش ادامه داره 🔸🔸گفتم: بستگی به تدبیر و غیرت انقلابی مسئولین داره ولی به اون فردی که تا دیروز اقلیت چند نفره اغتشاشگر، با اکثریت میلیونی مردم ایران اشتباه می گرفت و الان هم که همفکران اغتشاشگرش به چالش رقص برای براندازی جمهوری اسلامی، آزادی همجنسگرایان، برهنه گرایی و ..‌. کلی پلشتی دیگر رسیدند و حتی مدل حکومتی شون هم بعد از جمهوری اسلامی بازگشت ساواک با پوشش سلطنت طلبی معرفی می کنند، هنوز هم حاضر به اعتراف و توبه از تقویت این جریان ضد دین نیست، امیدی نمیشه داشت. 🔸گفت: البته ایشون هم ادعایی ندارند! و به صراحت در خطبه‌های اخیر و گذشته از شکست مذهب در ایران! و از زیر بار رفتن حکومت مردان ملحد و سکولار استقبال کردند و این مواردی که گفتید برای ایشان محل ایجاد دغدغه و عذاب وجدانی محسوب نمی‌شود! 🔸🔸گفتم: پس چرا وقت منو گرفتی! خودت هم فهمیدی خانه از پای بست ویران است و آب از سرچشمه گل آلود است! 👇👇 ┏━━━🌷📚🍃━━━┓ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎ @uphjnv ┗━━━🍃📚🌷━━━┛