eitaa logo
کانال ܝ‌وܢܚ݅ܝ̇ߺܭَـــܝ‌ܨ و ܢ̣صــــیܝ‌ࡅ߳ߺߺܙ
1.1هزار دنبال‌کننده
40.1هزار عکس
30.6هزار ویدیو
257 فایل
🌴عرصه ی جنگ نرم، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتر وار می طلبد. امام خامنه ای 🍒 🌴 قرارگاه بسوی ظهور 🌷یک لشکر سایبری آتش به اختیار 🌷میباشد. #کانال_روشنگری_و_بصیرت☫ 🇮🇷 #قرارگاه_بسوی_ظهور 🆔 @uphjnv @Sydmusavi @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 زم مهم است؛ مهم نیست! ✍🏻 🔹ماجرای به چنگ آوردن زم یک واقعیت دوپاره و دووجهی است. از جهتی مهم است که بخشی از دستگاه اطلاعاتی و امنیتی کشور در رقابت با عقبه امنیتی و اطلاعاتی پشتیبان و هدایتگر زم، چیره شد. درواقع وجه مهم ماجرا، موفقیت سرویس‌های ایرانی در رقابت با سرویس‌های اطلاعاتی خارجی در پروژه زم است وگرنه شخص خود زم به خودی خود، اهمیتی ندارد. البته از دسترسی به شبکه داخلی و بیرونی همکار زم نیز به عنوان بخشی از موفقیت این ماجرا نام برده می‌شود که باز از نظر توانایی‌های امنیتی مهم است. 🔺 اما سئوالی که جناب ج.ا‌.ا باید به آن فکر کند و درباره آن کنکاش و چاره‌جویی کند این است که چرا فردی در حد و اندازه زم می‌تواند چنین مسئله‌آفرین باشد و عرصه را تنگ کند که به چنگ آوردن آن موجب رد و بدل شدن پیام‌های تبریک در سطح بالای مقامات بشود؟ 🔹 زم و افرادی شبیه به آن مانند علی‌نژاد در یک بستر اجتماعی پربسامد اعتراض اجتماعی است که موقعیت و اهمیت پیدا می‌کنند. چون آنها از یکسو این اعتراض و نارضایتی که واقعا وجود دارد را به شکل «رادیکال و حداکثری» نمایندگی می‌کنند و از طرف دیگر با ارائه برخی استنادات عمدتا مخدوش، برای این نارضایتی و اعتراض، دلیل تراشی می‌کنند و به نوعی گلایه‌ها را موجه و مستند کرده و مخاطبان معترض با آنها احساس هم‌ذات‌پنداری می‌کنند. 🔺 بنابراین مادام که این بستر نارضایتی چه از نظر اقتصادی و چه از نظر فرهنگی و چه از نظر سیاسی وجود دارد، به چنگ آوردن و دستگیری زم و علی‌نژاد، چاره‌ساز نیست چرا که این بستر اعتراض همواره مستعد به وجود آوردن زم‌های جدید، حالا یا با پشتیبانی بیگانگان یا بدون آنهاست. حتی لازم نیست مرکزیت‌هایی به نام آمدنیوز و... برای نمایندگی این اعتراض‌ها به وجود بیاید؛ بلکه با تحولاتی که در نظام ارتباطاتی بوجود آمده است و هر یک نفر خود به چند رسانه تبدیل شده است، این فضای اعتراض در شبکه ارتباطات عمومی و میان فردی و گروهی، دائما تولید و بازتولید می‌شود. 🔹 اینک علی‌رغم دستگیری زم، هر گوشی موبایل متصل به شبکه وب، در حال دریافت پیام‌های مشابه «آمدنیوزی» متعددی در ۲۴ ساعت شبانه‌روز است و این ماجرا همچنان ادامه دارد! 🔺 خلاصه تا دولت، دولت روحانی - جهانگیری است که خود به تعطیل بودن کشور معترفند و تا مجلس، همین مجلس فعلی است و تا دستگاه قضایی همانی بود که جناب آملی اداره می‌کرد و رجال سیاسی همین‌هایی هستند که فعلا هستند و حتی دانشگاه، همین دانشگاه و حوزه، همین حوزه و آموزش‌وپرورش، همین آموزش‌وپرورش و صداوسیما، همین صداوسیما و... است و در یک کلام ما، همینی هستیم که هستیم، در بر همین پاشنه خواهد چرخید. 💢 توصیه رسانه‌ای: آقای صداوسیما! آقای «ط»! اهمیت کار انجام شده، روشن است و نیاز به پروپاگاندا برای پیچیده و مخوف نشان دادن آن نیست.
🔴 آقای دندان طمع را بکش‼️ 🔹 آقای رئیسی! اگر عزمی جزم برای احیای دستگاه عدلیه به عنوان «نهاد اجماعی»، «مستقل»، «نماد عدالت» و «مظلومیت‌ستیز» دارید، بدانید سخنان توأم با عصبانیت روحانی نه تنها تهدیدی نیست بلکه برای این کار یک فرصت بزرگ است! 🔸 نه شخص روحانی و نه ادعای فسادستیزی‌اش محلی از اعراب ندارد. چرا که اینک روحانی از نظر اجتماعی در وضعیت بی‌سابقه از نظر رضایت و مقبولیت اجتماعی بین رؤسای جمهور چهار دهه جمهوری اسلامی، و آن هم در دو سال باقیمانده از دوره دوم خود است. در سنجش‌های اجتماعی عدد رضایت مردم از روحانی و دولتش در حال میل پیدا کردن به صفر است‌. بنابراین سخن او به لحاظ وضعیت اجتماعیش به خودی خود موضوعیت ندارد. علاوه بر این، محتوای سخن روحانی در مسئله فساد اقتصادی در حالیکه نزدیک‌ترین فرد به او (برادر) خود درگیر آن بوده است، به طور مضاعف مسموع نیست. 🔹 بنابراین نه روحانی و نه ادعای او نباید به باب مجادله سیاسی و اجتماعی دستگاه قضایی با دولت و روحانی تبدیل شود. بلکه طرح موارد و مصادیق بیان شده از سوی روحانی، فی‌نفسه موضوعیت دارد.‌ دستگاه قضایی به جای پاسخگویی به روحانی، این موارد را با جدیت و دقت، بدون آن که مشمول زمان و کهنگی بشود، پیگیری کند و به مردم درباره آن گزارش دهد. 🔸 این آن فرصت بزرگ برای احیای دستگاه عدلیه است. البته این مواجهه یک دستاورد جانبی نیز دارد و آن این است که دندان طمع سیاسیون برای مجادله و دعوا با دستگاه قضایی در شرایط بد اجتماعی‌شان را بِکّند. طمعی که عمده رؤسای جمهور از خاتمی تا احمدی‌نژاد و تا روحانی به آن امید داشته‌اند و مع‌الاسف توانسته‌اند ماهی خود را از آن صید کنند. ‌
✅ جناب روحانی این تابو را بشکن! 🔴 با این که حدود دو سال تا پایان دوره دوم رئیسجمهور روحانی باقیمانده است اما به لحاظ حکمرانی، دولت او، دولت پایان یافته است. 🔴 دو عنصر اساسی که به موجودیت و تداوم دولت‌ها به لحاظ اجتماعی و سیاسی مشروعیت می‌بخشد عبارتند از: 🔻 داشتن ایده‌های حکمرانی: قاعده این است که موجودیت‌های سیاسی در حاکمیت چه در قالب پارلمان یا قوه مجریه و...، برای حل مسائل و تأمین نیازها و تحقق مطالبات مردم می‌آیند. و برای چنین اهدافی، دارای ایده‌هایی برای حکمرانی باشند. دولت روحانی ایده تغییر در روابط خارجی را کلید همه مسائل کشور بیان کرد و تا سطح برجام نیز آن را تحقق بخشید اما هم آن ایده و هم برجام، شکست خورده‌اند و به فرجام نرسیده‌اند. و دولت هیچ ایده جایگزینی ندارد و به روزمرگی امور می‌گذراند تا آنجا که خیال‌پردازانه منتظر تغییر هیأت حاکمه آمریکا برای احیای برجام است. 🔻 اعتماد سیاسی در بین مردم: علاوه بر ایده حکمرانی، موجودیت‌های سیاسی نیاز به حداقل‌هایی از اعتماد عمومی‌اند تا با سیاست‌های آنها همراهی و در تحقق آنها مشارکت کنند. 🔴 دولت روحانی در هر دو، در «وضعیت قرمز» است و بنابراین نه ایده‌ای برای حل مسائل و نه اعتمادی برای همراهی با او در جامعه است. افزایش یکباره و چند صد درصدی و توأمان سهمیه‌بندی بنزین، در حکم تیر خلاص به اعتماد اجتماعی به او است. 🔴 دولت روحانی فلسفه وجودی خود را از دست داده است و امتداد آن تا ۱۴۰۰ هیچ توجیهی و با تأکید می‌گویم هیچ توجیهی ندارد. 🔴 روحانی باید مطابق عرف نظام‌های مردم‌سالار، با پایان دادن به دولت مستقر خود و فراهم کردن روی کارآمدن دولتی که ایده‌های تازه‌ای برای حکمرانی دارد و از کف قابل‌قبولی از اعتماد اجتماعی می‌تواند برخوردار گردد، به بهبود وضعیت حکمرانی کشور کمک کند. 🔴 علاوه بر این، روحانی با این اقدام، ناخواسته به توسعه روند دموکراتیزاسیون ج.ا.ا کمک می‌کند و برخی تابوها که دولت‌ها باید «تحت هر شرایطی تا آخر تداوم پیدا کنند» را می‌شکند و باب جدیدی در حکمرانی ج.ا.ا می‌گشاید که فلسفه تداوم موجودیت سیاسی «زمانی» نیست و با شکست در ایده‌ها و تجربه شکست اعتماد سیاسی، باید پایان کار خود را اعلام کنند.
✅ مجلس یازدهم تمام شد؛ زنده باد مجلس دوازدهم! 🔴 اگر ترکیب ثبت نام کنندگان اعلامی خصوصا در تهران را ملاک بگیریم، نشان می‌دهد غیر از استثناءها و تک‌نامزدهایی، شاهد مجلسی در کلیت متفاوت با گذشته نخواهیم بود‌. 🔴 رقابت انتخابات حول و حوش فهرست‌های مختلف از منتقدان دولت و مجلس، با اسم و رسم‌های مختلف و جریان نحیفی از مدافعان دولت و وضع موجود شکل خواهد گرفت و در نتیجه مجلس آینده، چیزی فراتر از مجالس هشتم و نهم نخواهد بود و انتظاری بیش از آنها نمی‌توان داشت. 🔴 اگر شرایط فعلی کشور را در نظر بگیریم که به لحاظ اجتماعی روی گسل نارضایتی و اعتراض است و هر تکانه‌ای می‌تواند زلزله‌های ویرانگر با ابعاد وسیع‌تری از آبان ۹۸ ایجاد کند و این اعتراض‌ها علی‌الاغلب نتیجه بدکارکردی سازمان حکمرانی کشور است، مجلس آینده با ترکیب ثبت نام کنندگان کنونی، خیلی دشوار است که تغییری در الگوی حکمرانی و بهبود آن ایجاد کند. تغییر مثبتی که مردم در زندگی واقعی خود؛ در معیشت و اقتصاد، در آموزش، در بهداشت، در مسکن، در اشتغال، در آلودگی هوا و مسائلی نظیر فساد احساس کنند. 🔴 بنابراین پیشاپیش می‌توان این مجلس را با معیارِ «تغییر مثبت در الگوی حکمرانی»، پایان‌یافته دانست مگر آنکه آن استثناءها جور غالب اعضای پارلمان را بکشند. 🌴کانال روشنگری و بصیرت 🆔 @uphjnv
✅ رحیم پور؛ کارمند اسلام و انقلاب!( در حاشیه حذف رحیم پور از جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی) 🔴حسن رحیم پور حدود سه دهه است که به مثابه یک "روشنفکر حوزه عمومی" از خاستگاه اسلام و انقلاب و امام وارد دیالوگ و گفتگو با جامعه شده است. 🔴 مجله کتاب نقد که موفق ترین ژورنالیسم فکری در حوزه عمومی جریان انقلاب اسلامی تا کنون است، در دوره سردبیری او توانست به جریان انقلاب، موضع فعالی در مواجهه با سیلاب چالش های فکری و تئوریک دوره دوم خرداد و قدرت هماوردی به این جریان در حوزه عمومی ببخشد. این مجله منبع اصلی در تغذیه و تشجیع فکری انقلابیون در مقطع انتشار خود بود که بعد از او متاسفانه از رونق افتاد. 🔴گفتارهای تلویزیونی رحیم پور درباره مسایل فکری، میدان وسیع تری برای نقش آفرینی او در حوزه عمومی ایجاد کرد و برخی کلیدواژه های انقلاب اسلامی و در راس آنها "عدالت" از همین طریق میدان وسیعی در جامعه پیدا کرد و فضای عمومی را در بر گرفت. 🔴رحیم پور در این سه دهه تلاش کرده است هم از ذخایر فکر دینی و در راس آن نهج البلاغه زنگارزدایی کند و از داشته های باارزش و راهگشا اما فراموش شده معرفتی اسلام و انقلاب، غبارزدایی کند و آنها را به میدان توجه و کانون چشم انداز عمومی عرضه کند. 🔴 زبان رسا و قلم توانای رحیم پور بعلاوه انباشت مطالعات و اصراری که در خواندن و خواندن و خواندن داشته است و صراحت در گفتار و باورمندی عمیقش به اسلام و انقلاب و امام و غیرت دینی و انقلابیش، به او این امکان را داد که یک نوع گشودگی و شجاعت اندیشیدن به باورمندان فکری انقلاب ایجاد کند و آنها را از موضع انفعال خارج و از حاشیه به متن بیاورد. 🔴 آنچه رحیم پور در این دهه ها درحوزه عمومی از فکر سازی، مسئله آفرینی، چالش و نقد افکار رقیب کرده است، استثنایی است که بدیل نداشته است. اما در عین حال رحیم پور این حسن را داشت که درگیر حواشی سازمان بوروکراتیک دانش و کسب مدرک و طی سلسله مراتب اداری آزاردهنده مربی، استادیار، دانشیار و....و ردیف کردن مقاله های علمی_پژوهشی و ساختن یک رزومه پر و پیمان و دهان پرکن نشد تا متن مسایل فراموش شود. حاشیه ای که امروز به متن آکادمی ها و موسسات دانشگاهی تبدیل شده است. 🔴همچنین رحیم پور خود را درگیر مسئولیت های اداری و سیاسی نکرد و تنها خواست که کارمند اسلام و انقلاب باشد و مرئوسیت هیچ رئیسی را نه پذیرفت و نه تحمل کرد. همین مسئله به او اجازه داد که با محافظه کاری مذموم و عافیت طلبانه وداع کند و از همه امکان هایی که دارد برای نقد و اعتراض به کج فکری و کج کارکردی سیاستمداران استفاده کند و آنها را آماج نقدهای صریح و گزنده خود قرار دهد. 🔴به طور طبیعی سیاستمداران نه می توانند خود را از دیالوگ گزنده با او مصون نگه دارند و نه می توانند زبان تندش را تحمل کنند. اما بسیاری از آنها این میزان هوشیار هستند که به سراغ حذف فیزیکی او نروند و راههای دیگر را مثل نرم کردن او با تمجید و تطمیع زبانی، ناشکیبایی درونی او اما تحمل ظاهری و یا راه انداختن جنگ روانی و تبلیعاتی علیه او را در پیش بگیرند. اما بهرحال همه سیاستمداران یا این میزان هوشیار نیستند و یا تفرعنی دارند که نمی توانند به راههای دیگری جز حذف فیزیکی منتقد خود فکر کنند و جناب روحانی البته جز این دسته است. 🔴اما امثال جناب روحانی باید بدانند که امثال رحیم پورها کارمندان او نیستند که منشا ارزش شان به رد و تایید او باشد. رحیم پورها کارمندان اسلام و انقلاب هستند که به نهادهایی مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی ارزش می دهند و نه برعکس! جناب روحانی در ماجرای بنزین، رحیم پور تنها معترض شما نیست که با حذف او کار تمام شود. این روزها سراسر ایران همه رحیم پورند! با آنها چه خواهی کرد؟ 🌴کانال روشنگری و بصیرت 🆔 @uphjnv
✅ اندر مصیبت‌های سیاست‌ورزی حدادعادل و دوستان 🔴 اینک نصف روز از آغاز رسمی تبلیغات انتخابات مجلس یازدهم گذشته است و جریان خودخوانده حداد عادل و دوستان هنوز نتوانسته‌اند بعد از ماه‌ها زمان و جلسه اندر جلسه حتی یک فهرست نهایی برای انتخابات معرفی کنند. البته هنر حدادعادل و دوستان تنها این نیست. آنها توانستند فهرستی کذا بدهند که حتی یک نفر هم آن را نپذیرفت و سرلیست انتخابات (قالیباف) آن را مرود اعلام کرد و خودشان آن را به زیر کشیدند. 🔴 اینها دیگر حداقلِ حداقلِ کار سیاسی و انتخابات است. انتظار اجتماعی این بود که جریانی عهده‌دار مجلس شود که با ایده‌های فکر شده و پخته حکمرانی، الگوی اداره کشور را بهبود ببخشد و کمک‌کار زندگی و حل مسائل مردم باشد. و سازوکار انتخابات و تهیه فهرست نهایی نیز بر همین اساس باشد. اما مسئله این آقایان با مسئله مردم و جامعه فرق می‌کرد. مسئله این آقایان مثل همیشه وحدت و وحدت و وحدت بوده و هست که این حداقل نیز امروز تامین نشده است و برای اولین بار است که این جریان سیاسی چنان به لکنت و فترت افتاده است که بعد از آغاز رسمی تبلیغات، حتی نتوانسته فهرستی ارائه کند! 🔴 جناب حدادعادل! گل‌هایی که جنابعالی به سر فلسفه و ادبیات، فرهنگستان ادب فارسی، تحول در علوم انسانی و چندین مسئولیت ریز و درشت دیگر در چهل سال گذشته زده‌اید کافی نیست، که درباره سیاست و انتخابات نیز احساس مسئولیت این چنینی می‌کنید؟ در آن مسئولیت‌ها که کم و بیش آشنایی بیشتری دارید چه کرده‌اید که حالا نوبت به سیاست رسیده است؟ فرض بگیریم شما اشتباهی وارد سیاست شدید، چه اصراری دارید این مسیر را ادامه بدهید؟ این حق جمهوری اسلامی نیست که فردی مبتدی در سیاست مانند شما و نوباوگانی خام در سیاست مثل زاکانی و طفلی نوپا در این عرصه مثل بذرپاش عهده‌دار تنظیم عمل سیاسی بشوند که خسارت پشت خسارت بر آن تحمیل کنند و به نام جماعتی مشی سیاست کنند که ایدئولوژیک‌ترین پیوندها را با انقلاب و نظام دارند و در پی هر عمل خسارت‌بار شمایان در سیاست از جمله انتخابات سال ۹۲، تاوان سنگین آن را طولانی مدت بپردازند. 🔴 چه کسی به شما و زاکانی و بذرپاش این نمایندگی را داده که برای سیاست در جمهوری اسلامی تعیین تکلیف کنید؟ سیاست چقدر باید تنزل کرده باشد که چون شمایانی تصمیم‌گیران آن باشید؟ این میزان احساس تکلیف شما برای سیاست، هم برای سیاست و هم برای خودتان و هم برای جمهوری اسلامی جز خسارت چه دستاوردی داشته است؟ کار را به جایی رساندید که تبلیغات انتخاباتی آغاز شده است اما هنوز فهرستی در کار نیست. آن هم در انتخاباتی که همه عواملِ کاهش مشارکت از جمله کارنامه یک دولت ضعیف و ناتوان و تا دلت بخواهد پررو و متفرعن در آن حاضر است. 🔴 برخی که نه شهیدحاج قاسم سلیمانی را قبول داشتند و نه او آنها را قبول داشت و درباره حضور آنها در سیاست تعابیر انتقادی خاصی داشت، ریاکارانه در حال خاطره‌گویی از او هستند تا ملاتی برای آینده کار سیاسی خود فراهم کنند، اینها اینک کنار گود سیاست نشسته‌اند و مادامی که به عرصه عمل سیاسی و تحمیل هزینه به جمهوری اسلامی وارد نشده‌اند، قابل تحمل‌ترند اما شما چه؟ 🔴 به مردم کوچه و خیابان که سیمایشان فریاد دادرسی از مسئولین دارند نگاه کنید و ببینید نتایج عمل سیاسی شمایان، چه بر سر آنها آورده است؟ زندگی میلیون‌ها ایرانی تحت تاثیر عمل سیاسی شمایان به ورطه مشکل و دشواری در تامین حداقل زندگی دچار شده است؟ روحانی را در سال ۹۲ چه کسی رئیس جمهور کرد؟ این دوره پرخسارت برای کشور و مردم را چه کسانی به جمهوری اسلامی تحمیل کردند؟ کلاه خود را قاضی کنیم، در برابر این همه نجابت و فداکاری و تحمل و صبوری آنها چه کرده‌ایم و اینک چه نویدی برای بهبود زندگی آنها، کاستن از رنجهایشان و دلگرم کردنشان به آینده داریم؟ اگر کاری نمی توانیم بکنیم، چه اصراری است که دائما یک مسیر خطا را ادامه دهیم؟ ما به اندازه توانایی‌هامان مسئولیم چرا دنبال تکلیف مالایطاق می‌رویم؟ 🔴 این انتخابات که به هر شکلی تمام می‌شود اما بالاغیرتا با پایان این انتخابات شما نیز اعلام بازنشستگی کنید و عطای سیاست را به لقایش ببخشید. 🌴کانال روشنگری و بصیرت 🆔 @uphjnv
✅ نقد کجا؟ غارت کجا؟ 🔹 یادداشت دکتر پرویز امینی 🔴 از اولین آشنایی ام با جناب پناهیان به عنوان یک مخاطب دانشجو، بیش از بیست سال می گذرد. برای نسل ما پناهیان یک روحانی خوش فکر و خوش ذوق و نوآور در طرح مباحث دینی و خوش مشرب در ارتباط با نوجوانان و جوانان بود. پناهیان در طول این سال ها با نوجوانان و جوانان نسل های بعد هم همین شکل از ارتباط را داشته است. به شکلی که می توان گفت پناهیان موفق ترین و موثرترین یا دست کم از موفق تربن و موثرترین روحانیون در "عرصه عمومی" و کار میدانی در "تبلیغ دینی" است. 🔴 پناهیان روحانی است که در کار تبلیغ دین "غیور" است و بر همین اساس در تلاش و مجاهدت در این عرصه بر خود سخت میگرد و خود شاهد بودم که در یکی از این سالهای محرم بر اثر شدت فعالیت و حجم زیاد منبرها در محرم در بیمارستان بستری شد و تحت مراقبت ویژه قرار گرفت. در آن روزها خود مستقیم و از نزدیک در بیمارستان، حال و احوال نزار و چهره تکیده و بی رنگ و روی او را بر اثر شدت و فشار کار دیدم. 🔴 پناهیان البته گفتارها و دیدگاههای قابل نقد نیز کم نداشته و بارها در همین کانال تلگرامی با صراحت و شفافیت نقد شده است. اما نقد پناهیان کجا و به غارت بردن حیثیت و آبرویش و لجن مال کردن شخصیتش کجا؟ نقد گفتارهایش کجا و او را همپیاله سرمایه داران، اشرافی. رفاه زده و حتی با مفسدی مانند طبری هم ردیف قرار دادن کجا؟ نقد دیدگاههای او در اقتصاد و عدالت کجا و تنگ کردن عرصه بر او و خانواده اش با فشار افکار عمومی کجا؟ مخالفت با رای و نظر سیاسی یا فهم دینی او کجا و رساندن فردی مثل پناهیان که دارای مناعت طبع و عزت نفس شخصیتی است به جایی که برای رفع اتهام از خود و خانواده اش مجبور به طرح جزییات زندگی خصوصی تا ویلچری شدن فرزندش و تحقیری که پشت تلفن از سوی کسی متحمل شده است و توضیح این که چه وقت خانه ای ساخته است با چه کسی ساخته است و اساسا چرا ساخته است و کی و چه وقت خانه اش را فروخته است و از کی و چرا زندگی مستاجری داشته است و اینک در وضعیتی از نظر اقتصادی است که اگر بازگو کند، برایش اعانه جمع می شود، کجا؟ نقد نظر او درباره پایان عدالت خواهی کجا و رساندن او به نقطه ای از نظر روحی و روانی که احساس کند همفکران و همسلکان و مخاطبانش نیز تحت تاثیر فضای ساخته شده درباره اش به تردید افتاده اند یا اکاذیب دیگران را باور کرده اند کجا؟ 🔴 پناهیان ها را نقد کنیم یا حتی نفی کنیم، غارت نکنیم! اگر خواستیم غارت کنیم جانشان را بستانیم یا مالشان را غارت کنیم. آنها با از دست دادن جان یا با از دست دادن مال زخم نمی خورند. جان و مال آنها آبرو و عزت نفس آنهاست. اینها را غارت نکنیم!