#یک_دقیقه_مطالعه...
آیا قاسم سلیمانی یک سردار ملی بود...
همزمان با اعلام خبر ترور قاسم سلیمانی موج عمیقی از تاثر و تالم مردم ایران و حتی بسیاری از مردم منطقه را فرا گرفت.
قاسم سلیمانی را حتی مخالفینش هم دشمنی قابل احترام می دانستند..
فراغ از هرگونه گرایش سیاسی ، اعم از مخالف بودن یا موافق بودن ، در جای جای ایران مردم به خیابانها ریخته و در سوگ او اشک ریختند و عزاداری کردند و به احتمال فراوان مراسم تشییع جنازه او یکی از باشکوهترین مراسم تاریخ ایران با حضوری میلیونی خواهد بود...
کمتر فرمانده نظامیای در دنیا با این میزان از محبوبیت در تاریخ معاصر ایران و جهان تا به امروز داشتیم....
به جرأت میتوان گفت که محبوبیت قاسم سلیمانی در بین مردم ،بیش از ایت الله خامنهای بوده است...
اما راز این محبوبیت او در بین مردم در چه بود؟!!
کافی است برخی سخنان ایشان را با همقطارانش مقایسه کنید تا به راز این محبوبیت پی ببرید.
بسیاری از فرماندهان نظامی کشور درگیر رقابتهای جناحی و سیاسی شدند و مدام علیه این و آن موضع گیری می کردند و امروز هم میکنند...
سلیمانی ،خصوصا از وقتی به مبارزه با داعش و تروریسم در خارج از مرزهای ایران پرداخت، هیچگاه وارد رقابتها و درگیریهای جناحی و سیاسی نشد.
ذکر چندین نقل قول از ایشان به خوبی نشانگر این بیطرفی است..
سلیمانی می گفت :
«...هر کس با مریدهای خودش است، هر مداحی با مریدهای خودش، اصلاح طلب با اصلاح طلب، اصولگرا با اصولگرا.... پس چه چیزی را می خواهید حفظ کنید...
همه ملت ایران با هر گرایشی و فکری و هردینی ،خانواده ما هستند و ما وظیفه داریم از انها در برابر هر تهاجمی مواظبت کنیم ...
ان دختر بی حجاب ، دختر من یا خواهر من هم هست ،خیلی از این مردم از نظام خوششان نمیآید، ولی این سرزمین هزاران سال هست که متعلق به همین مردم بوده و ما این حق را نداریم که به انها اجحافی بکنیم ..
نمیشود که حزبالهی فقط با حزب الهی رابطه داشته باشد...
رابطه حزب الهی با کسی که کمتر دیندار است موضوعیت دارد و اتفاقا باید تقویت شود...
آن دختر کمحجاب هم دختر من و شماست. دختر جامعه ماست...
نباید مدام به این وآن حمله کرد که این بی حجاب است، آن باححاب است، این اصلاح طلب است، آن اصولگرا ست....»
و دهها نمونه دیگر از این قبیل سخنان که نشانگر بینش بالای سلیمانی بود...
سلیمانی در منازعات داخلی قدرت شرکت نمی کرد و همیشه به وظیفه اصلی خود که دفاع از وطن در خارج از مرزهای کشور بود، می پرداخت.
او در سیاست داخلی دخالت نمی کرد و هیچگاه علیه مردم موضع گیری نکرد...
او بیش از آنکه در شهر و در خانه های آنچنانی باشد، در کوه ها و بیابانهای خاورمیانه بود...
نه فعالیت اقتصادی انجام می داد و نه فرزندانش را خارج از کشور فرستاد.
تا لحظه ترور ، خود و خانوادهاش در ایران باقی ماندند...
سردار به معنای واقعی کلمه ملی بود و در هیچ دسته سیاسیای جا نمی گرفت...
زمانی که اصولگرایان و تندروهای داخلی شایعهسازی کردند که محمد جواد ظریف قول داده سردار را به آمریکاییها تحویل دهد، به دیدار ظریف رفت و با او عکس یادگاری گرفت و منتشر کرد.
وقتی در اعتراض به سفر بشار اسد به ایران بدون اطلاع وزارت امور خارجه، دکتر ظریف استعفا داد، از دکتر ظریف عذرخواهی کرد ، و از او خواست به وزارت خارجه بازگردد...
دارای روابط شخصی و دوستانه ای با بسیاری از فرماندهان گروههای شبه نظامی منطقه، روسای قبایل، ایزدیها، سنیها، مسیحیان، علویان و سیاستمداران پرنفوذ منطقهای بود و بسیاری از مسائل و بن بستهای سیاسی کشورهای واقع در هلال شیعی را از طریق روابط شخصیاش با افراد بانفوذ این کشورها حل و فصل می کرد.
هم کهنهسربازی کارآزموده بود و هم مذاکره کنندهای چیره دست که هم راه جنگیدن را بلد بود و هم راه صلح و دیپلماسی.
او کسی بود که فارغ از قومیت و مذهب، برای امنیت مردم منطقه می جنگید و این اواخر اعتقاد داشت و می گفت که بخاطر انسانیت می جنگد...
برای او امنیت شیعیان و همان اندازه اهمیت داشت که امنیت سنی ها، ایزدیها و مسیحیان.
همان اندازه که امنیت قبایل عرب برایش مهم بود، امنیت کردها هم مهم بود...
می توان به دیگاههای سیاست سردار نقد داشت. می توان منتقد او بود.
می توان حتی مخالف او بود.
ولی نمی توان به او احترام نگذاشت. مردی که در کوهها و بیابانهای خاورمیانه دنبال شهادت می گشت.
مردی که در قالب هیچ یک از دستهجات سیاسی نمی گنجید و به معنای واقعی کلمه "سردار ملی" بود.
با همه نیروهای سیاسی کشور و حتی نیروهای متکثر خارج از کشور در منطقه روابطی حسنه داشت و مورد احترام همه بود.
مطمئنا ، آیندگان نام او را در کنار دیگر سرداران تاریخ چند هزارساله ایران خواهند آورد..
@uphjnv