eitaa logo
رایحه ظهور منجی
783 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
139 فایل
لینک کانال ◀️ کارشناس سؤالات مذهبی ومهدوی : @Sajadi82 ◀️كانال ديگرما: 🆔➡️ @sajadi43
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 همه آرزویم وقتی آرزوی برای تو خرج شدن را در دلم زنده می‌بینم، دلم آرام می‌شود که هنوز سهمی از زندگی دارم و تو هنوز داری مرا نگاه می‌کنی. این آرزو در دل هر کسی غلیان بزند، معلوم است که عشق حتی کم، در رگ‌هایش جریان دارد. چه خبری بهتر از این؟! من به همین امید زنده‌ام که فرصت عاشق شدن را از دست نداده‌ام و یک روز عاشقم می‌‌کنی می‌دانم و من با خرج کردن همۀ هستی‌ام به پای تو، جشن عاشق شدنم را می‌گیرم. شبت بخیر همۀ آرزویم!
🍃لبخند خدا دوست دارم روزی اگر کسی از من پرسید آرزوهایت چیست، بلافاصله بگویم جز تو آرزویی ندارم. دوست دارم وقتی که این حرف را از من شنیدی، با لبخند رضایتت آن را امضا کنی. این جواب اگر از ته دل نباشد و تنها واژه‌هایی جاری شده بر زبان باشد، امضای لبخند تو پای آن نمی‌نشیند. درست می‌گویم؟ آقا! چقدر فاصله دارم تا این ادعا؟ و آیا امیدی هست که تا عمرم به دنیاست، مفتخر به امضای لبخند تو شوم؟ خوش به حال هر کسی که امضای لبخند تو را دید! شبت بخیر لبخند خدا!
🍃امام همیشه غریب گاهی که میان جنگ و جهاد، کسی کاری بچه‌گانه می‌کند و تحمل این بچه‌بازی‌ها برایم ریاضتی سنگین می‌شود، یاد تو می‌افتم و غربتت و فکر می‌کنم به کارهای بچه‌گانه‌ای که در کوران انتظار تو انجام داده‌ام. چه قدر ریاضت کشیده‌ای به خاطر من! وای بر من که همیشه باید مایۀ غصۀ باشم! کی می‌رسد وقتی که بشویم سرمایۀ شادی تو!؟ شبت بخیر امام همیشه غریب!
🍃بهشت من دوستان تو قرآن را می‌خوانند و جان می‌گیرند، می‌خوانند و توان می‌گیرند. به آیه‌های بشارت که می‌رسند، وجودشان می‌شود شوق و انگیزه و وقتی از آیه‌های عذاب عبور می‌کنند، دلشان پر می‌شود از خوف و وحشت. صدای جوی بهشت را می‌شنوند، همان گونه که صدای زوزۀ آتش جهنم بیخ گوششان است. بهشتیان را غرق نعمت و جهنمیان را گرفتار عذاب می‌بینند. تنشان در دنیاست ولی چشمشان بیناست به آخرت؛ و وای بر من که جز دنیا و دنیایی‌ها چشم و گوشم به چیز دیگری باز نیست و مثل همیشه شرمنده از این همه دور بودن. آقا! نزدیکم کن به خودت و عالم بهشتی‌ات. شبت بخیر بهشت من!
وقتی جنازه‌های بی‌جان نوزادان و زنان و پیران و جوانان را افتاده بر زمین می‌بینیم و عکس جوی جاری خون در مردمک چشمانمان می‌افتد، یاد تو می‌افتیم و آمدنت. این روزها چقدر احساس نیاز می‌کنیم به آمدن یک منتقم! ما هر چه قدر هم که انتقام خون این مظلومان را بگیریم، دلمان به اندازۀ انتقام گرفتن تو از این ظالمان آرام نمی‌گیرد. تو که بیایی، ریشۀ ظلم را می‌کَنی و تنها با ریشه‌کَن شدن ظلم است که دل‌ها تسکین می‌یابد. کی می‌آیی آقا؟! بگو تا کی باید داغ بر دلمان بنشیند؟! می‌خواهی اگر ما مانع آمدنت هستیم، دعا کنی که خدا ما را از زمین بردارد تا راه آمدنت باز شود؟! بیا آقا! برای خاطر دل‌های پر از درد مظلومان هم که شده، بیا آقا! شبت بخیر حضرت منتقم!
🍃حضرت حجت آب را به روی اهل غزه بستند. ساقی دل‌های تشنه، کجایی؟ عکس‌های آب‌های زلال را پخش می‌کنند تا دل دور افتادگان از آب را آتش بزنند. سقای غیور عالم کجایی؟ آب را بسته و آتش را گشوده‌اند. می‌سوزانند و می‌کشند. وارث ابراهیم کجایی؟ در کنار ضجه‌های بازماندگان داغدیده، صدای شکستن استخوان‌های صهیون را می‌شنویم. قامت صهیون را تبر عقوبت تو می‌شکند. چه خوب که دنیا از حجت خدا خالی نیست. آقا! در اوج غصه و غم دلمان به حضور تو خوش است. ما صدای نفست را می‌شنویم. ممنونیم که هستی! شبت بخیر حضرت حجت!
🍃زبان خدا دارم با خودم فکر می‌کنم که اگر ما تو را برای خودت نخواهیم، وقتی که بیایی و دنیا را آباد کنی و سایۀ امنیت و نعمت و سلامت و عدالت را بر سرمان بگسترانی، شاید باز هم تو را فراموش کنیم و نیازی به حضورت نبینیم. باید کسی آن روز فریاد بزند که اگر باز هم غایب شوی، امنیت و نعمت و سلامت و عدالت رخت برخواهند بست تا ضرورت حضورت را دریابیم. چند نفر تو را برای خودت می‌خواهند؟ معلوم است؟ و چند نفر تو را برای خودت خواستن را ضرورت می‌بینند؟ معلوم است؟ شاید هنوز خیلی‌ها به دنبال فهمیدن جواب این سؤال هستند: تو را برای خودت خواستن یعنی چه؟ کاش زبان گویایی این حقیقت را برای همه روشن می‌کرد! شبت بخیر زبان خدا!
فقط عاشق است که می‌فهمد، تو را برای خودت خواستن یعنی چه. پس بی‌خیالِ دست و پا زدن برای فهمیدن حقیقتِ «تو را برای خودت خواستن» می‌شوم و می‌روم به دنبال عاشق شدن. یک روز عاشقت می‌شوم و می‌فهمم چگونه می‌شود تو را برای خودت خواست. مدد کن تا آن روز دیر نیاید، شاید وقتی که دیگر نباشم. خدا نکند. یک روز عاشقت می‌شوم و عشقت را منتشر می‌کنم در عالم. همه عاشق می‌شوند و آن وقت می‌نشینم به تماشای جلوه‌های تو را برای خودت خواستن. چه جلوه‌های زیبایی! شبت بخیر جمال خدا!
🍃قبلۀ اضطرار من من می‌دانم که تو به التماس‌ها احترام می‌گذاری. آدم‌هایی که به اضطرار رسیده‌اند، به تو نزدیک شده‌اند. عاشق‌های صادق تو از وادی اضطرار عبور کرده‌اند که به کوی تو رسیده‌اند. آنها همچنان خودشان را مضطر تو می‌دانند. عاشق صادق اگر از اضطرار به تو فاصله گرفت، بی‌شک از تو دور خواهد شد. اضطرار قبل از عشق، طعمی دارد و اضطرار بعد از عشق طعمی. احساس می‌کنم که دارم به اضطرار قبل از عشق می‌رسم. خدا کند که خیال نباشد. شبت بخیر قبلۀ اضطرار من!
🍃حضرت منتقم آقا! ما که سایۀ امنیت روی سرمان است، حال مادری را که نمی‌داند یک لحظه بعد، فرزندش شیر می‌خورد یا تیر، چه می‌فهمیم؟! ما نمی‌دانیم چه می‌کشد پدری که هر چشم بر هم زدنی را لحظۀ آخر زندگی فرزندانش می‌بیند و فرزندانی که نمی‌دانند در دم بعدی، یتیم‌اند یا جنازه‌شان در آغوش پدر. و چه می‌فهمیم حال کودک خردسالی را که روی جنازۀ مادر به گریه افتاده و او را التماس می‌کند از خواب بیدار شود. یک روز می‌آیی و ورق را برمی‌گردانی. آن روز باشیم یا نباشیم روز عید زمین است. کاش عید زمین زودتر فرا برسد! شبت بخیر حضرت منتقم!
🍃چاره بیچاره‌ها من عبادت می‌کردم تا بزرگ شوم، غافل از این که عبادت برای ذلیل‌تر شدنم، برای هیچ شدنم،‌ برای نابود شدن «خودم» بود. حالا تو بگو با انبوه عبادت‌هایی که رنگی از حقیقت نداشتند چه باید کرد؟ و قامتی که زیر بار این همه شرمندگی شکسته، چه چاره دارد؟ آقا! در این دنیا جز در خانۀ تو کسی به این بیچارۀ درمانده پناه می‌دهد؟ شبت بخیر چارۀ بیچاره‌ها!
🍃امید عشق این روزها که خودم را مرور می‌کنم، می‌بینم بیش از همیشه به نگاهت محتاجم تا از زندگی ناامید نشوم. از خودم پرسیدم: وقتی که با دیگران نشست و برخاست می‌کنی، دغدغۀ چه چیزی را در دلشان زنده می‌کنی؟ به جوابش که فکر کردم دنبال راه فراری از خودم بودم. دیگران از من دغدغۀ هر چیزی را بگیرند، دغدغۀ تو را نمی‌گیرند و دنیا را برای دیگران دغدغه می‌کنم اما آخرت را نه. آقا! دوست دارم بشوم عاشقی که هر کسی کنارم نشست، بی آن که حتی حرفی از من بشنود، بوی عشق بگیرد و بمیرد برای تو. شبت بخیر امید عشق!