🍃مهربانم
مرگ را فراموش میکنم که از تو غافل میشوم. مگر میشود به یاد مرگ بود و توشهای نداشت و احساس آرامش کرد؟ و مگر میشود دنبال آرامش بود و از تو یاد نکرد؟ چه کسی بدون تو آرامش را چشیده که من چشیده باشم؟
میخواهم با یاد مرگ، خودم را بیقرار کنم. من محتاج بیقراریام. هر چه بلا بر سرم آمده، زیر سر این آرامش دروغین است. از این آرامش کاذب که عبور کردم، پر از اضطراب که شدم، ضجه کنان به سویت خواهم آمد و یقین دارم که تو هم مرا میپذیری. چه خوب که امام مهربانی چون تو را دارم.
شبت بخیر مهربانم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃حضرت زندگی
عاشق تو را نمیشود از مفارقت روح از بدن ترسانید.عاشق تو همیشه جانش در کف دست است برای پیشکش کردن به محضر تو. عاشق، تو را که دارد جان را میخواهد برای چه؟ مرگ برای عاشق تو یعنی نداشتن تو، یعنی محروم بودن از نگاهت، یعنی دور بودن از خانهات.
من میخواهم عاشق بشوم، اما چه کنم که رشتۀ محبت دنیا و آرزوهای دنیازده ام چنان به دور دلم تنیده اند که فاصلهٔ خودم تا تو را بیشتر از فاصله زمین تا آسمان می بینم.
یک روز به لطف خدا عاشقت می شوم.
شبت بخیر حضرت زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃قشنگترین دغدغه زندگی
شیطان به قدری دغدغههای گوناگون برایم تراشیده است که از هر کدام رها میشوم دیگری در برابرم قد علم میکند. اژدهای این دغدغهها، هفت سر نیست، هر کدام از سرهای بیشمارش را که میزنم، سر دیگری سر بر میآورد.
با این دغدغهها مگر میشود یاد خدا بود یا یاد تو و مگر این دغدغههای پست اجازه فکر کردن به تویی که آن بالایی میدهند؟! حالا تو بگو چه کار کنم با دغدغههای بیشماری که عارم شدهاند؟!
در کنار این دغدغهها اگر بمیرم، جایم در درک اسفل السافلین است. آقا! نگذار زندگیام در آتش سوزان دغدغههای دنیازده بسوزد.
شبت بخیر قشنگترین دغدغۀ زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃 امام تنها
رشتۀ دلم را به هر چیزی گره زدم، جز به دل تو. هر چیزی دلم را با خودش برد، جز لبخند تو. علاقهها یکی یکی روزهای عمرم را خرج خودشان کردند، جز علاقه به تو.
و حالا منم و یک دل هزار تکه که هر تکهاش به چیزی تعلق دارد. دنبال تکهای میگردم که روی آن نام تو را نوشته باشند؛ اما پیدا نمیکنم.
چقدر سنگین است شرمساری برای عاشق نبودن! مرا ببخش برای عاشق نبودنم.
شبت بخیر امام تنها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃مهربان
دوست دارم جمعهای برسد که وقتی آفتاب طلوع کرد، نگاه منتظرم چنان فرشتهها را به وجد بیاورد که چشمانم را به یکدیگر نشان بدهند.
دوست دارم در غروب آن جمعه وقتی تو نیامدی، صدای ضجهام دل فرشتهها را به درد بیاورد و برای دلداریام دنبال راهی بگردند.
دوست دارم وقتی که آن جمعه تمام شد تا صبح شنبه مثل ابر بهار اشک بریزم و فرشتهها با بالشان گونهام را پاک کنند.
میدانم آن جمعه خواهد رسید؛ چون تو خیلی مهربانی و نمیگذاری که من این قدر در منجلاب عاشق نبودنم بمانم!
شبت بخیر مهربان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃بهار من
من خودم را خیلی شبیه پاییز میبینم و از پاییز بودنم، خستهام. پاییز نماد احتضار است و من در همۀ سالهایی که در حیرت عاشق نبودن عمر تلف کردهام، احساس احتضار میکنم. من به بهار عاشق بودن محتاجم و تنها به امید تمام شدن پاییز عمرم، دنیا را تحمل میکنم. میشود بگویی چقدر تا بهار عاشق شدن فاصله دارم؟ اصلا احتضار عاشق نبودنم به مرگ منتهی میشود یا این که به زندگی برمیگردم؟
شبت بخیر بهار من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃حضرت مؤمن
کسی گفت که از دور و بریهایم بپرسم چه رفتاری از من، آنها را آزار میدهد. او میگفت: آزردن مؤمن به آزردن خدا میرسد و کسی که خدا را آزار دهد در کتابهای آسمانی لعنت شده است.
آقا! مؤمنتر از تو که کسی روی زمین هست؟ و گناهی بالاتر از آزردن تو وجود دارد؟
میشود بگویی کدام یک از رفتارهایم تو را آزرده خاطر میکند؟ غفلتم از تو؟ منتظر نبودنم؟ دل به همه دادن و دل به تو ندادنم؟ گناههای پی در پیام؟ و شاید همۀ اینها و کوهی از آزردنیهای دیگر؟
حالا چه کار باید کرد برای در امان بودن از لعن آزردن تو؟ التماس میکنم دلت را از غصههای من خالی کن، من هم خودم را میکُشم تا دیگر تو را نیازارم.
شبت بخیر حضرت مؤمن!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🏴مادرانهها
ما هر چهقدر هم که بزرگ میشویم
باز هم نازکشیدنهای مادرانه را دوست داریم.
نازکشیدنهای مادرانه مثل آب است؛ آب گوارا
هر چهقدر هم که آن را میچشیم
تکرار ندارد برایمان.
هر روز تازه و شاید تازهتر از دیروز.
آقا!
امشب داری به چه فکر میکنی؟
به این که مادرت رخت بربسته و پر کشیده؟
به این که مادرترین زن روی زمین مادر تو بود
که امشب زمین محروم شد از مادرانههایش؟
به این که نازکشیدنهای مادرانه
با رفتن مادرت غریب شدند؟
و به دلتنگی ایتام مادرت
برای دلبرانهترین مادرانهها؟
امشب دلت گرفته، میدانم.
قلبت تیر میکشد، معلوم است.
اشکهایت بنای خشکیدن ندارند، چه کار باید کرد؟
کسی کمک حالت در این غم بزرگ هست؟
نمیدانم.
خاک بر سر من
که چیزی در چنتهام برای آرام کردنت ندارم.
شاید سکوتم برای تو
بهتر از تسلا دادنم باشد.
پس تمام میکنم سخن را
با همین یک کلام
شبت بخیر در غم مادر نشستهام!
#بهانه_بودن
#شب_بخیر
#فاطمیه
#محسن_عباسی_ولدی
🍃زبان خدا
دارم با خودم فکر میکنم که اگر ما تو را برای خودت نخواهیم، وقتی که بیایی و دنیا را آباد کنی و سایۀ امنیت و نعمت و سلامت و عدالت را بر سرمان بگسترانی، شاید باز هم تو را فراموش کنیم و نیازی به حضورت نبینیم.
باید کسی آن روز فریاد بزند که اگر باز هم غایب شوی، امنیت و نعمت و سلامت و عدالت رخت برخواهند بست تا ضرورت حضورت را دریابیم.
چند نفر تو را برای خودت میخواهند؟ معلوم است؟ و چند نفر تو را برای خودت خواستن را ضرورت میبینند؟ معلوم است؟ شاید هنوز خیلیها به دنبال فهمیدن جواب این سؤال هستند: تو را برای خودت خواستن یعنی چه؟
کاش زبان گویایی این حقیقت را برای همه روشن میکرد!
شبت بخیر زبان خدا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر معارف مهدوی شریک شوید❤️
رایحه ظهور منجی
https://eitaa.com/usef14 ─┅═༅𖣔💚𖣔༅═┅─
🍃 مهربانترین
دلبستۀ مال دنیا شدن و با صدای به هم خوردن سکهها آرام گرفتن، نشانۀ آن است که در حال سقوطیم، سقوط به اعماق درۀ هوس. دلبستۀ تو بودن و با صدای نفسهای تو آرام گرفتن، نشانۀ آن است که در حال صعودیم، صعود به قلۀ نور.
ما بندههای فراری هستیم آقا! کاش خودت ما را دستگیر میکردی و دلمان را گره میزدی به دلت، تا دیگر هوس رفتن به جایی غیر از درگاه تو به سرمان نزند.
ما دلمان به خودمان نمیسوزد؛ ولی دلخوشیم که مولایمان مهربانتر از ما به ماست.
شبت بخیر مهربانترین!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر معارف مهدوی شریک شوید❤️
رایحه ظهور منجی
https://eitaa.com/usef14 ─┅═༅𖣔💚𖣔༅═┅─
🍃نزدیکتر به ما ز ما!
در اوصاف متقین خواندم نزدیک شدنشان به دیگران، با نرمخویی و از روی مهربانی است.
آقا! تو که معنا و ریشه و پایۀ تقوایی، خانۀ تقوا با ولایت تو آباد است و درخت تقوا با محبت تو ثمر میدهد، مگر میشود دلت به ما نسوزد و نزدیکمان نشوی؟!
تو از ما دور نیستی، ما در حوالی خودمان باید به دنبال تو بگردیم؛ زیرا ما همگی قابل ترحّمیم و از تو مهربانتر هم کسی را سراغ نداریم. اصلا تو از خودمان به ما نزدیکتری.
کاش یک بار تو را میدیدیم تا یک عمر از قوّتی که از نگاه به تو میگرفتیم، مسیر بندگی را تا خود خدا طی میکردیم.
شبت بخیر نزدیکتر به ما ز ما!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃مهمان الهی
این روزها که سیرۀ جدت را مرور میکنم، دلم هوایی میشود و دم به دم به یادت میافتم. شنیدهام که جدت دعوت کسی را برای مهمانی رد نمیکرد؛ حتی اگر به خوردن چند دانه خرما بود.
آقا! دوست دارم وقتی بیایی دعوتت کنم به مهمانی! در خیالم مهمانم را که تو باشی تصور میکنم. از سر کوچه تا دم در خانهام گلهای رنگارنگ را پرپر میکنم و با گلبرگها زیر پایت گلفرش پهن میکنم.
وقتی پایت را به خانهام میگذاری، دستت را میبوسم و به پایت میافتم و میدانم همان جا از هوش میروم؛ چه از هوش رفتن زیبایی! چون میدانم خودت مینشینی و به هوشم میآوری، از کجا معلوم شاید با بوسهای!
تا همین جا بماند، بیشترش را بگویم، همین حالا از هوش میروم.
شبت بخیر مهمان الهی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی