عقلانیت انقلاب اسلامی
📌تلنگر بسیاری از ما ایرانیان در مسائل اجتماعی و سیاسی، همواره دوست داریم به #معلولها بپردازیم و در
📌معلول سیاسی و علت اجتماعی
🔹امر سیاسی معلول امر اجتماعی است.
🔸توجه به امر سیاسی و غفلت از امر اجتماعی یعنی توجه به معلول و غفلت از علت.
🔹با نگاه سیاسی می توان برای بحرانها و عقب ماندگی مقصر پیدا کرد و افراد و گروه هایی را به عنوان مجرم و یا متهم معرفی کرد و حکم به حذف یا حصر یا تخریب آنان و یا سکوت خبری درباره آنها داد؛ و شاید هم برخی از این امور در کوتاه مدت براساس قانون و شرع لازم و ضروري و مفید باشد؛
اما
در بلند مدت قطعا کارگر نیست و پس از مدتی دوباره روز از نو و بحران و مشکل و اشتباه از نو.
🔹نکته این است که تحلیل و تبیین سیاسی و یافتن مقصران حزبی، گروهی و سیاسی امری لازم لکن همهی آن توجه به معلول است. علت را باید در جامعه و ساختارهای فرهنگی و تربیتی انسان ایرانی ریشه دار جستجو کرد. سیاست و قدرت نیز محصول همین ساختارها و روابط اجتماعی است. انسان ایرانی کنشگر سیاست است و او براساس شاکله و شخصيت شکل گرفته اش می اندیشد و می گراید و عمل می کند این کنشگر گاه رئیس جمهور است گاه نماینده مجلس، گاه کارمند و پلیس و گاه بغال سر کوچه.
🔸در واقع این پرسش مطرح است که چرا در #جامعهای، افراد و گروه هایی می توانند بر مسند قدرت تکیه زنند و بحرانی را ایجاد کنند و به تدریج مرتکب جرائم سیاسی و اقتصادی شوند؟ حتی پس از اثبات جرم نیز از فعالیت سیاسی و اجتماعی آنان کم نشود و همواره مورد توجه برخی از اقشار جامعه باشند؟
🔹 ما بیش از آنکه به #علوم_سیاسی نیاز داشته باشیم به #جامعه_شناسی و مردم شناسی نیازمندیم. بیش از آنکه به #فقه_سیاسی نیاز داریم به #فقه_الاجتماع محتاج هستیم. در حقیقت لازم است تا براساس معارف دینی و تجریه های علمی به شناخت جامعه ایرانی بپردازیم تا درد را در جامعه ریشه یابی کنیم و با جامعه و ظرفیت فوق العاده مردم آن را درمان کنیم.
به طبیبش چه حواله کنی ای آب حیات
از همان جا که رسد درد همان جاست دوا