📌اگر درد باشد همه چیز میشود دارو
(مقدمهای بر هدایت تحصیلی طلاب و دانشجویان علوم انسانی)
🔹انسان در شرایط عادی، چندان ربطی میان امکانات منزل با دندان احساس نمیکند اما اگر ساعت ۲ نصف شب، همان فرد دچار دندان درد بشود، هر چیزی را به چشم دارو و درمان مینگرد. اول با مسواک و خمیر دندان و نه دندان و خلال به جان دندان میافتد. سپس بیش از ده بار قرصهای داخل یخچال را زیر و رو میکند تا شاید تسکین بخشی بیابد. اگر یافت نشد، سراغ داروهای گیاهی و ادویهجات میرود سراغ غلات میرود و با تف دادن آرد گندم و یا نخود ... سعی میکنم درد دندان را آرام کند. اگر با مواد غذایی نشد به سراغ مواد غیر غذایی میورود، سراغ گرم کردن با اتو و بخاری و یا مصرف انواع دود سیگار و ... میرود اگر این هم نشد سراغ روغن ترمز ماشین و امثال این امور میرود. خلاصه، انسان دردمند ، همه چیز رااز منظر دارو بودن مینگرد و آن را برای تسکین درد به کار میگیرد.
🔸همچنین انسانی که درحال غرق شدن است به هر چیزی پناه میبرد تا بتواند نجات یابد. از علفهای هرز روی آب هم دریغ نمیکند و امید دارد که شاید نجات یابد. «الغريق يتشبث بكل حشيش»
به تعبیر مولانا:
مَردِ غَرقه گشته جانی میکَنَد
دست را در هر گیاهی میزَنَد
🔹 طلاب ودانشجویانی که احساس خلأ علمی ومعرفتی میکند واحساس کمفایده، بیاثر بودن و عقب ماندن از زندگی دارد. به این نکته توجه کنند.
🔸 این وضعیت لزوما محصول بیاطلاعی و کمسوادی و عقبماندگی در تحصیل و پژوهش نیست، بلکه معلول #درد_نداشتن است.
توضیح اینکه کسب موفقیتهای علمی در دوران تحصیل به ۳ شرط اساسی وابسته است:
۱. تمرکز کامل و اولویت یافتن تحصیل دریک رشته خاص برهمهی کارها وبرنامهها؛
۲. اعتماد کامل به برنامه آموزشی واستاد راهنما؛
۳. داشتن درداجتماعی ومسئله واقعی.
🔸ازمیان سه عامل، عامل سوم بسیار مهم و اساسی است و آن دو تای دیگر راهم ایجاد میکند.
طلبه ودانشجوی بیدرد و بیدغدغه ارزش داراییها وسرمایههای علمی و عملی خود را نمیشناسد وهمواره مؤثر نبودن خود رامعلول کم اطلاعی وکم سوادی میداند و به همین جهت برای پر کردن این خلأ، سراغ دریافت اطلاعات گسترده میرود، در دورههای مختلف و اردوهای متنوع شرکت میکند. استادهای گوناگون و مراکز علمی متعددی میرود تا خلأ علمی خود را جبران کند.
🔹 در حالی که اگر درست به مسئله توجه شود، ریشه این بحران هویت و احساس مؤثر نبودن، این امور نیست بلکه #نداشتن_درد و #نداشتن_ پرسش واقعی و مسئله دقیق و شفاف است. اگر کسی درد و دغدغه و پرسش واقعی داشت و از شدت درد آن و عمق آن خواب وخوراکش به هم خورد و فکر و ذهن او درگیر شد، همه اطلاعات و داشتههای علمی و عملی او فعال میشود و به سرمایهای برای حل مسئله تبدیل میشود. همهی آگاهیها و تجارب عملی او ارزش و هویت پیدا میکند و میتواند او را یاری رساند. اینجا است که طلبه و دانشجوی احساس هویت و ارزشمندی میکند و ادامهی مراحل تحصیل و رشد خود را به درستی تعیین میکند.
🔸 البته باید توجه کرد میان درد و مسئله با مشکل و بحران فرق وجود دارد. خیلی از طلاب و دانشجویان، مشکلات فراوان را در جامعه میبینند و نسبت به آنها هم نگران میشوند اما دیدن مشکلات و نگران شدن نسبت به آنها آنقدر نیست که فکر و ذهن او را درگیر کند و خواب وخوراکش را به هم بریزد و درد شدید را در جان خود احساس کند. این فقط فهم مشکل است اما مسئله و پرسش نیست. این میزان فهم و احساس نگرانی برای حرکت اجتماعی و هویتیابی کفایت نمیکند، بلکه باید مسکل به مسئله و نگرانی به درد و دغدغه تبدیل شود به نحوی که نتواند درست بخوابد و نتواند از کنار آن رد شود.
🔹 برای دردمند شدن و مسئلهدار شدن، باید اقداماتی انجام داد.
اول لازم است مشکلات متعدد و متکثر در جامعه را خوب شناخت و نسبت میان آنها را کشف کرد و به ریشهی اصلی مشکلات پی برد و به آن توجه کرد.
برای این مهم لازم است که طرحها و تفسیرهای متفکران و مصلحان را مطالعه کرد تا درکی از فهم آن نسبت به بحرانهای اجتماعی پیبرد.
در مرحله بعد باید وارد جامعه شد و در فضای عینی و واقعی جامعه آن مسئله و بحران ریشهای را درک کرد و به واقعی بودن و ریشهای بودن آن پی برد. در این صورت است که درک و طرح انسان از ذهنی بودن و مجرد بودن خارج میشود و واقعی بودن آن اثبات میشود و به مسئله وپرسش واقعی بودن تبدیل میشود. در این صورت است که این پرسش ومسئله بخشی از وجود آدمی میشود و انسان باآن اتحاد وجودی پیدا میکند و از جهت، درد آنرا در درون خود احساس میکند. یعنی درد جامعه حقیقتا درد و دغدغهی او میشود ودرصورت شدت گرفتن آن بحران احتماعی، خواب وخوراک او به هم میخورد.
✍سید مهدی موسوی
سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳
#دغدغههای_طلبگی
#برنامه_تحصیلی
#علوم_انسانی
┄══•ஜ📖ஜ•══┄
❇️ #عقلانیت_انقلاب_اسلامی
https://eitaa.com/usul121/1844