🔸🔸🔸
✅ مباحثات علامه عسکری ( شماره ۳)
🔺مباحثه با مبشّر و مبلّغ مسیحی در بغداد
#قسمت_اول
💠 در شهربغداد؛ پایتخت عراق، مکانی به نام " المکتبة الانجيليه " وجود داشت که در آن مکان تبلیغ و ترویج مسیحیت میشد.
در ایام جنگ جهانی اول ؛ جوان های شهر به خاطر اطلاع از اوضاع کشور و جهان به آن مکان می رفتند و اخبار جنگ را از روزنامه های موجود در آنجا می خواندند.
🔶یک مبلِّغ مسیحی در بغداد بود که او از این فرصت سوءاستفاده می کرد و آن جوان ها را به مسیحیّت تشویق می کرد.به فکرم رسید که یک روز به آن مکان بروم، صبح جمعه ای به آنجا رفتم در آن زمان جوان بودم. به نظرم رسید طوری وارد بشوم که او گمان کند من کم خرد هستم تا برای من هم ترویج مسیحیت کند ( چون که آنها از اهل علم می ترسیدند و نزد آنان سخنی نمی گفتند).
🔶 لذا وقتی که وارد شدم به در و دیوار و سقف نگاه کردم تا رفتم کنار میزش نشستم، روزنامه ای به دستم داد، من هم صفحاتی که دارای عکس بود ورق زده و به عکس ها نگاه می کردم ( او احساس کرد که امروز فرد مناسبی گیرش آمده).
💥جوان ها به تدریج برای خواندن روزنامه ها آمدند و او هم طبق معمول تبلیغ مسیحیت کرد. من به دقت سخنانش را گوش کردم و بعد شروع کردم به صحبت کردن و#داستان_های_ساختگی را که در تورات بود برای جوان ها بیان کردم( مانند داستان خلقت آدم و حوا، که چگونه خداوند سبحان العیاذبالله آنها را فریب داد، داستان کشتی گرفتن خدا با یعقوب تا صبح و پیروز شدن یعقوب در کشتی العیاذبالله و ...)
💠 جوان ها خوب به حرف هایم گوش می دادند و از این خرافات موجود در تورات و انجیل تعجب کرده و می خندیدند. در آخر سخن، بعد به این مبلّغ مسیحی گفتم که تورات برچه کسی نازل شده؟
👈 ادامه در قسمت دوم...
@vaghfeahlebeyt