📜 حکایت برجام
🔶🔸گویند مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کند...
🔸کفشاشو گذاشت زیر سرش و خوابید. طولی نکشید که دو نفر وارد کاروانسرا شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت اون جعبه. اون یکی گفت: نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره. گفتند: امتحانش کنیم کفشاشو از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه.
🔸مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد. اونها کفشاشو برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد. گفتند پس خوابه طلاها رو بزاریم زیر جعبه ،بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهاش رو بدزدن!!
✔️ یادمان باشد هیچ وقت خودمان را بخواب نزنیم❗️
#برجام
#برجام_اروپايى
🌠 آدرس كانال وقت سحر در پيام رسان هاى ايرانى:
eitaa.com/vaghtesahar
sapp.ir/vaghtesahar