#خاطره_شماره_33
دیروز غروب از جلسه ای با ماشین خودم داشتم برمیگشتم خونه.توی راه موردی برای امر به معروف نبود😌
یکی دومورد بود که بهشون نرسیدم😁
آخه خطر تصادف داشت😅
فقط دعاشون کردم🙏
خلاصه رسیدم خونه، ماشین را پارک کردم و میخاستم برم داخل،دیدم به به 👌یه مورد ناب اونم جنس خارجی داره میاد😋
یه دختر اونم ، اتباع
روسری شل و ول 😔،
مو و گردن پیدا😢,
مانتو جلو باز و شلوار تنگ😭،
گردنبندش پیدا بود،صداش کردم دخترخانم ..
اما خودشو به نشنیدن زد ظاهراً خیلی هم خسته بود، دم غروب بود.
دوباره صداش کردم و گفتم عزیزم بنظرتون گردنتون پیداست و گردنبندتون هم پیداست توی کوچه خلوت کسی اذیتتون نمیکنه؟! این کار خطرناکه.
یهکم خودشو پوشوند، گفتم تازه مو و گردنتون را بپوشونید خوشگلترم میشید به لبخندی زد و گفت باشه و یه کم خودشو جمع ترکرد رفت،😄
منم انگار شاهکار کرده بودم😅 با رضایت و شکر خدا رفتم داخل خونه.
انگار دیگه سخت نیست تذکر دادن،هرچند استرسش بالاست چون اصلا قابل پیش بینی نیست طرف چه عکس العملی نشون میده اما کسب تجربه از دیگران خیلی استرس را کمتر میکنه🤗،
تازه اش هم همین که انجام وظیفه کردی حس خیلی خوبی میده😇😇😇
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh
🌸با ارسال خاطرات به گروه های بانوان
و دعوت از دوستان خود زمینه ی آشنا شدن بقیه با این خاطرات را فراهم کنید🌸
#خاطره_شماره_34
دیروز روز شلوغی بود. لابلای همه این رفت و آمدها، یکبارش رو با اسنپ رفتم محل جلسه.
توی مسیر یه خانمی چادرش داشت میرفت زیر چرخ موتورشون.
البته ناگفته نماند که بعدا دیدم صورتشم نقاشی داره😔
راننده تلاش کرد با بوق و ... بهش بفهمونه که چادرش رو جمع کنه تا نخوردن زمین.
البته موفق هم شد.
مساله ای که خییییلی برام جالب بود
اینکه وقتی بهش تذکر داد، اون خانم
1. بلافاصله عمل کرد (حفظ جان)
2. برگشت تشکر کرد
3. که مهمتر از دو تای قبلیه، راننده اصلا منتظر تشکر نبود و در واقع اصلا متوجه تشکر اون خانم نشد. یه جورایی انگار وظیفه اش بوده و کار خاصی هم نکرده 😎
این وسط من هی فکر میکردم آیا وقتی به کسی تذکر میدیم
حفظ ایمانش براش مهم نیست؟!😔
اون به تو چه ای که بهمون میگن همون تشکره اس منتها کادو پیچش نکردن😆
ما هم وظیفه مون رو انجام میدیم
حتی منتظر تشکر خدا هم نباید بود چه برسه خلقش.
حالا من چیکار کردم...
وقتی به مقصد رسیدم
گفتم آقا
شما به اون خانم بابت جمع کردن چادرش تذکر دادین...
گفتن بله
گفتم امر به معروف هم همینه.
طرف تا داشت حلاجی میکرد
خداحافظی کردم
جستم بیرون😂
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh
#خاطره_شماره_35
سلام دوستان من امشب رفته بودم بیرون
یه مورد خانم کم پوششی بود خب منم گوشیم دستم بود یه نگاهی به گوشیم کرد منم نشونش دادم که فیلم نمی گیرم😏
شروع به صحبت کردیم و ایشون یه عالمه حرف تو دلش بود
می گفت سیل وزلزله که میاد اینا همش تقصیر ما شل حجاباست واگه ما حجابمونو درست کنیم امام زمان میاد و اینکه خودم یه سری خانمهای چادری می شناسم که فلان وبهمان هستن...
من به هیچکدوم این حرفاش جواب ندادم
گفتم الان فقط من هستم وشما بیا درمورد خودمون صحبت کنیم
من ازت خواهش می کنم ظاهرتو به خاطر امام زمان درست کنی و دعا کنی من هم بتونم باطنم رو درست کنم تا باهم دیگه امام زمانمون رو بیاریم✌
وقتی اینجوری بهش گفتم اصلا سکوت کرد👌
بعد مدتی گفت اینجا به زور باید قانون حجاب رو رعایت کنم اگه می تونستم می رفتم خارج راحت بودم
جوابشو دادم گفتم اگه الان من شما رو اذیت کنم باید زنگ بزنی پلیس بیاد
گفت قطعا
گفتم پس قبول داری قانون باید به این مشکل بین ما رسیدگی کنه
گفت بله
گفتم که خب الان قانون حجاب رو هم که بخشی از قانون کشوره باید قبول داشته باشی
نمیشه قانون رو دلبخواهی قبول داشته باشی
ده دقیقه صحبت کردیم و ایشون پر از شبهه بود
موردی که خیلی ناراحت شدم فیلم گرفتنامون از هم بود که چرا ما باید صحبت دوستانه بین خودمون رو تبدیل به یه بحثی کنیم که من فیلم گرفتم یا تو فیلم گرفتی
خدا لعنت کنه اون پولی نژاد رو که اینو باب کرد
دوستان یه مورد دیگه که متوجه شدم اینه که
لازم نیست برای بعضیاشون که دین واسلام و قانون کشور رو قبول ندارن مساله حجاب رو توضیح داد
گفتم ببین اگه یه آقا پسری با شما تحریک بشه وقطعا دستش به شما نمی رسه دستش به یه دختر7ساله برسه😱
اونوقت چی میشه😭
من وشما تو این ماجرا حتما حتما مقصریم
بهش فکر کن😒
تند تند میگفت باشه
معلوم بود که دیگه جوابی نداشت بده
گفت اگه شوهرم بخواد با نگاه به زنای دیگه زندگیمونو سست کنه که دیگه اون شوهر بدرد نمی خوره
گفتم اگه دقت کنی الان همینجوره خیلی دخترخانمهای هم تیپ شما که ازدواج کردن همینجوری فکر میکردن و زندگیشون بهم ریخته
گفتم فکر می کنی غربیا چشم ودلشون سیره...؟
گفت آره آره اونا خوش به حالشون چشمشون سیره😳
گفتم برو یه سرچی کن جنون جنسی در غرب به کجاها رسیده!!؟؟
گفت ببین شما چه چادر داشته باشی چه نداشته باشی متلک رو می شنوی
گفتم من تاحالا متلکی که شما میگی رو نشنیدم☺
گفت نه یکی از دوستام...
گفتم راجع به خودمون دوتا صحبت کنیم
گفت اسلام که همش به حجاب نیستش که
گفتم نه نیست اما یکی از مظاهر اسلام حجابه👏👏
خلاصه هرچی حرف زد جوابشو دادم مگر مسائلی که ناراحتش می کرد رو جواب ندادم
چون مواردی مثل بلاهایی که میادو فساد در کشور هم تقصیر گناهان ظاهری اونا هم گناهان باطنی ماست
سر آخر خیلی تشکر کرد وخداحافظی کردیم.
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh
#خاطره_شماره_36
سلام دوستان.یه روش امر به معروف و نهی از منکر که برای خودم دیروز اتفاق افتاده براتون تعریف کنم اگر متنم طولانی شد به بزرگواری خودتون ببخشید..😊
بنده تو گروهی به نام گروه خانم های فعال عضو هستم.این گروه لوازم دست دوم خودشونو که نیاز ندارن گذاشتن برای فروش....چند روزی بود که تبلیغات آرایشگاه و کاشت ناخن و همینطور تتو ابرو و بعد از اون یه عکش گذاشته بودن که بازوی لخت یه خانم😔 و تتو های آنچنانی این خانم که کار در منزل انجام میداد (کار تتو).رفتم تو پیج شخصی اون خانم و با سلام و عرض ادب ازش خواستم که از این عکس ها تو گروه نذاره.در جوابم گفت:دخالت نکن به تو ربطی نداره.😒براش نوشتم که به پلیس اطلاع میدم..نوشت هر کاری دلت میخواد بکن اگه تو تونستی منو گیر بیاری به پلیس گزارش بده..گفتم چه میدونی همین امروز و فردا یکی از مشتری هات که برا کار تتو بهشون وقت داده بودی آدرستو بهم دادن...بعدش جوری به تته و پته افتاد که نمیدونید.برام ویس (صداشو فرستاد) که من زن سرپرست خانواده هستم و از این راه امرار معاش میکنم توی فایل صوتیش صدای بچه👶🏻 میومد.براش نوشتم حالا که زن سرپرست خانوار هستی بچتو با پول حلال بزرگ کن.نوشت من آدم متشرعی هستم نماز میخونم.گفتم زنگ بزن دفتر مرجع تقلیدت سوال کن اگر اینکار حرام نبود ادامه بده.....که امروز بعد نماز ظهر برام نوشت ممنونم زنگ زدم سوال کردم بهم گفتن حرامه.وقتی شما به من گفتید که با پول حرام بچمو بزرگ نکنم خیلی روم تاثیر گذاشت و تنم لرزید.باور کنید وسایل تتو رو دادم به کسی و دیگه اینکارو نمیکنم😇..دوستان میشه از راه فضای مجازی هم واجب خدا را انجام دهیم.امیدوارم خداوند از همه ما راضی باشه.باز هم ببخشید .
به نقل از دوستان
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh
🌱 و این زندگانی فانی
#جوانی
خوشی های امروز و اینجا ...
#به_افسوس_بسیار_فردا_نیارزد😔
👇🏻👇🏻👇🏻
@vajebefaraamooshshodeh
#خاطره_شماره_37
❌حتما بخونید
سلام دوستان داشتم درمورد شخصیت و زندگی خانم طاهره دباغ تحقیق میکردم که چرا امام خمینی ایشون را به عنوان الگو زنان معرفی کردن
یه تیکه از خاطرات ایشون توی زندان ساواک را دیدم گفتم براتون بفرستم
شکنجهها با سیلی و توهین و به تدریج با شلاق و باتوم و فحاشی جان فرسا شروع شد.😔 چند بار دست و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و کلاهی آهنی یا مسی بر سرم گذاشته و بعد جریان الکتریسیته🔌 با ولتاژهای متفاوت به بدنم وارد میکردند که موجب رعشه و تکانهای تند پیکرم میشد. شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود که گاهی به شکل عادی و گاهی حرفهای صورت میگرفت. در مواقع حرفهای آنقدر شلاق بر کف پاهایم میزدند که از هوش میرفتم.😳 بعد با پاشیدن آب هوشیارم کرده مجبور میکردند تا راه بروم که پاهایم ورم نکند. دردی که بر وجودم در اثر این کار مستولی میشد طاقت فرسا و جانکاه بود. 😭
دیروز که رفتم بیرون یه خانمی را امر به معروف کردم شلوارش کوتاه بود گفتم شلوارتون مناسب بیرون نیست و جوونا پاهای سفیدتونا میبینند اذیت میشند و...... گفت باشه... ولی اینقدر بد نگاهم😒 می کرد که بعد پیش خودم گفتم عجب گیری کردیم چه کار سختیه من آدم اینکار نیستم
ولی الان که این سختی ها که خانم دباغ تحمل کردن را خوندم و خوندم وقتی ایشون آزاد میشدند بازم دست از مبارزه بر نمیدارند وباز میرند زندان و بازم شکنجه .... پیشم خودم واقعا شرمنده😔 شدم که تحمل یه نگاه بد یا فحش را ندارم .... بچه ها اوضاع خیلی داره بد میشه نمی تونم و نمیشه را باید گذاشت کنار ... یاعلی
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh
سلام
این عکس رو برای شخصی خانم های شل حجاب فرستادم 😎
اون هایی که عکس پروفایل شون ...😔
#شما_هم_بفرستید
بازخورد بگیرید
بفرستیید
@abed18
#خاطره_شماره_38
چند روزی بود از خونه بیرون نرفته بودم و توفیق تذکر لسانی حضوری نداشتم
و فقط خوابش رو میدیدم😌😔
امروز گفتم به جای تاکسی با اتوبوس برم ببینم چی میشه
از اتوبوس که پیاده شدم
دیدم اوف خانمی شلوار تو خونه ای تنگ و کوتاه😳 و موها بیرون از جلو و عقب
از دور ، ی اگه بیای بگی می زنمت خاصی تو چشماش بود ♀♀🙅♀
گفتم خدایا کمک کن
به بهانه ی آدرس پرسیدن رفتم جلو و گفتم برای فلان جا از همین طرف سوار بشم ؟ ( ترفند خوبی هست برای اولین ارتباط )
خلاصه آدرس داد
گفتم به به چقدر هم خوش برخورد هستید
این طوری بود 😄😁😌
گفتم حیفم اومد نگم
شلوارتون خیلی کوتاهه
تند تند گفت آره از خونه اومدم بیرون
زود میرم
برای همین پلاستیک رو گرفتم جلوی پام که مشخص نباشه😉
گفتم پس لطف کنید موهاتون رو هم بپوشونید
چون دیدم خوش اخلاق هستید حیفم اومد نگم
ی مرد که دستش به شما نمی رسه
دستش به ی دختر ۷ ساله می رسه
درسته ؟
گفت بله
گفتم خب همین طور میشه آمار تجاوز میره بالا
....
گفتم موفق باشید
و سریع خداحافظی کردم 😋
✅ #دست_خدا_همراه_مون
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh
#خاطره_شماره_39
اومدم توی اتوبوس بعدی
نشستم
دیدم دختری آدامس کنار دهنش
تکون می خوره
اومد رد بشه بره عقب در گوشش گفتم میشه ی چیزی یواشکی بگم؟🙊🙈
گفت بعله
گفتم اگه آدامس می خورید همه روزه ان
گفت بعله و رفت ☺️😜
پسرم کنارم بود گفت من گرسنه ام مامان
نگاه کردم دیدم دو تا خانم شل حجاب کنار من هستن
منم رفتم برای پسرم و جمع سخنرانی کردن 😎
گفتم ببین مامان همه روزه ان
خدا گفته جلوی بقیه نباید روزه خواری کنید
ما باید حرف خدا رو گوش بدیم 😋
کم کم اومدم سمت حجاب
بهش گفتم مامان ببین من حجاب دارم
اونم حرف خداست 😍
خدا توی قرآن بهمون گفته باید چه حدی رو رعایت کنیم
اگه رعایت کنیم خدا بیشتر دوست مون داره
البته مردها هم وظایفی دارن که بزرگتر که شدی کم کم برات میگم
اون دو تا خانم هم داشتن میشنیدن😝
پسرم یواش در گوشم گفت
پس اون خانم که حجاب نداره
خدا هم دوسش نداره 🙄
آروم گفتم چرا خب
ولی کمتر
اونم تلاشش رو می کنه که حرف خدا رو کم کم گوش کنه 🙃
#اینم_ی_نوعشه😌
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh
#خاطره_شماره_40
سلام به همگی
راستش من کسی بودم که هیچ موقع فکر نمیکردم بتونم امر به معروف در زمینه حجاب انجام بدم.😔 در زمینه های دیگه چرا ولی این مورد رو خیلی میترسیدم ولی با خوندن خاطرات شما انگیزم خیلی زیاد شد.😊
اینم از تجربه ی اولم:
من توی بیمارستان🏩 کار میکنم.چند شب پیش یه خانمی اومد که گفت سر کارش خورده زمین و میخواست از دستش عکس بگیره
چادر سرش بود ولی آرایش داشت و موهای رنگ کردشم بیرون بود
وقتی اومد توی اتاق عکسبرداری و من رفتم پیشش همونطور که داشتم کارشو انجام میدادم شروع کردم به صحبت کردن باهاش
که کجا کار میکنه و چه شکلی خورده زمین و چندتا بچه داره و اینا
یکم دیگم از درد دستش پرسدم و گفتم خدارو شکر نشکسته و خوب میشه و نگران نباش و کلا یکم راهنماییش کردم
و خدا میدونه چه استرسی داشتم که بگم در مورد حجابش و از خود خدا کمک گرفتم💪🏻
گفتم شما که این چادر خوشگل و پوشیدین حیفه که موهاتون که رنگشم خیلی قشنگه بیرون گذاشتین.اگه موهاتونم بپوشونید خدا بیشتر دوست داره و انشاالله کمک میکنه دستتونم زودتر خوب میشه😇
بعد چون دستش درد میکرد نمیتونست خودش بپوشونه.رفتم کمکش کردم و روسریشو آوردم جلو و باهم موهاشو پوشوندیم😉
بیمارا چون به ما برای درمان مراجعه کردن معمولا خیلی خوب میشه باهاشون ارتباط برقرار کرد و خیلی خوب حرف از ما گوش میکنن و ازین طریق علاوه بر مشکلات جسمی میشه راهنمایی های دیگه ای هم بهشون کرد.
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh
#خاطره_شماره_41
#ارسالی_اعضای_کانال
سوارمترو شدم ودیدم یه نفرروسریش افتاده اومدم تذکر بدم دیدم چهارنفر توی اون ردیف روسری ندارن🙄😳
هیچی دیگه منم یکم بلند تدکر دادم بقیه هم بشنون✌️
گفتم حواستون نبوده روسری تون افتاده
گفت نه حواسم هست وسر نکرد
اون یکی هم ازش طرفداری کرد که اره میدونیم ونمیخوایم سرکنیم😏
بعدش یه خانم مانتویی که فقط کمی موهاش بیرون بود
گفت خانم اختلاس میشه دزدی میشه اول اونارودرست کنیم بعد
❌گفتم عزیزم منم از این وضعیت ناراحتم ولی این دوموردربطی به هم نداره
👌❌البته ربطش اینه هردوتاشون به قانون عمل نمیکنن وباعث ناراحتی مردم میشن
هیچی دیگه چشمم افتادبه چندتاخانم چادری وشروع کردم اونهاروامر به معروف کردن
گفتم خانمای عزیزشماهاچراتذکر نمیدید
چراهمش میشینید نگاه میکنید
فک نمیکنید اگه شماهاتذکر میدادید اوضاع بهتر بود😔
خلاصه بحث شروع شد ومنم داشتم میرسیدم به مقصد که اخرین حرفامو زدم وپیاده شدم
گفتم
کی میگه شمابیحجابا آزادی ندارید😡
والاماپارک میریم شماراحتید مامعذب
سینما میریم بازشماهاراحتید
یه کوه نمیتونیم باشوهرامون بریم چون شماها هرکاری که دلتون بخوادمیکنید...😏
پس دیگه نگید ماآزادی نداریم
وپیاده شدم!
تاپیاده شدم یه خانم مانتویی مهربون وزیبا گفت شمابودید تذکر دادید
گفتم بله
موهاش بیرون بود وگردنش هم پیدابودولی تابامن هم کلام شد بیشتر خودشو پوشوند
گفت متاسفم که خانم های چادری هم از شماحمایت نکردند😔
ولی این دخترهایی که روسری شون میفته از قصده وربطی به حواس پرت بودنشون هم نداره
خیلی هم بی حیاهستن
گفتم بله اکثرا
گفتم من معمولا تذکر نمیدم ولی کشف حجاب رودیگه نمیتونم چیزی نگم
تااالان هم ماهاچیزی نگفتیم که کار به اینجاها کشید
گفت بله حق باشماست
تابالاحرف زدیم
گفت من مجردم ولی نخواستم به هر قیمتی ازدواج کنم مثل دوستام که همه بادوست پسراشون رابطه داشتن واخر هم ازدواج کردن والبته پشیمون نیستم از کارم
گفتم پیش خداحتمااجر داری بخاطر این خویشتن داری ویه اخرتی هم هست
براش ارزو کردم که خوشبخت ترین باشه وبهش گفتم اگه قابل باشم حتمابرات دعامیکنم عزیزم
برق امیدوشادی وتوچشماش دیدم وخداحافطی کردیم....😎
#دست_خدا_همراهم_بود
#چ_خوب_که_سکوت_نکردم
#با_ی_امر_به_معروف_به_جمع_متذکر_شدم
#با_خاطرات_امر_به_معروف_در_پیام_رسان_ایتا_همراه_باشید😌
👇👇👇
@vajebefaraamooshshodeh