eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
147 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110 @mahaimohmmade.
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت هفتم 7️⃣ ✅دوره دوره گذر از و شكل گيري حس فرد است. از همين رو، جوان سعي دارد با روش هاي مختلف استقلال و هويت خود را به ديگران نشان دهد. به عنوان نمونه در سن جواني و گاهي در نوجواني دست به آزمون«آرايش» مي‌زنند تا از گروه سني خود پيش‌تر باشند. ✅اين دختران به اين سبب، پوشش های نامناسب و را به کار مي‌برند که خود را بزرگ‌تر نشان دهند و از رهگذر جادوي لوازم آرايش، آرزوي خود را براي کوتاه کردن دوره کودکي و نوجواني محقق سازند و به «بزرگسالي» قدم نهاده و به نيازهاي عاطفي خويش پاسخ گويند. ️✅بهترین راه برای پیشگیری از این، موضوع هدایت دختران به کارهای مفیدی هست که بتوانند از آن طریق چنین نیازی را پاسخگو باشند. مثلاً اگر دختری در فعالیت های ویژه ای، دارای توانمندی و برتری نسبت به دیگران باشد مواردی همچون توانمندی علمی، توانمندی هنری (خیاطی، آشپزی، عروسک سازی و...)، توانمندی ورزشی و ... چنین دختری دیگر نیاز ندارد برای استقلال طلبی، به اقدامات پرخطری همچون حضور آرایش کرده در جامعه متوسل شود. @Vajebefaramushshode
🍃بهشت من تویی🍃 💠 آدم اگر اش را برای صرف کند. جوانی اش می شود ... خضر می‌شود ... 💠 خدایا! من از چیزهایی که می خواست ؛ آنچه برای یک جوان جاذبه داشت ؛ و بخوبی، رنگارنگش کرده بود بخاطر گذشتم ... 🔺به خاطر ، به آنچه نهی کرده ای، نگاه نکردم؛ 🔺به خاطر پا روی هوای نفسم گذشتم؛ 🔺به خاطر خود را از نامحرم پوشاندم؛ 🔺بخاطر ، حواسم به گفتارم، کردارم، گام هایم بود... 🔺بخاطر فکرم و نیتم را کنترل کردم ... ♨️خدایا خودت میدانی اینها برای یک جوان، آن هم در جامعه ای مثل جامعه ی ما چقد دشوار است... 💯ولی سختی را به جان میخرم چون بهشت را به بها دهند نه به بهانه... و بهشت من لقای توست.... @Vajebefaramushshode
💠از من به تو!!!! 🔰نحوه ی یار کشی های دوران کودکی مان بود. این برای من، آن برای . همیشه خوب ها و بهترین ها را برای خود جدا👥 می کردیم. ⇜از من به تو که . نمی دانم چه می کنی. در هیاهوی کدام اندیشه ای⁉️ ⇜از من که این جا ایستاده ام به تو که و اقتدار آن جا ایستاده ای✌️ ⇜از من که غرق در آمال و آرزوها و افکار💭 خودم هستم، به تو که نمی دانم به چه می اندیشی یا ای که آنجا هستی.. ⇜از من که روزهای به اصطلاح ام را در یک قاب کوچک مستطیلی می گذرانم، به تو که دنیایت🌍 با من خیلی فرق دارد. به تو که های لایک و فرند مرا نداری... "از من به تو" ⇜ از من دست و پا بسته به دنیای خودم، به تو که از عبور کردی. 🔸معشوق تو♥️ با تمام معشوق هايي که من تا به حال دیده ام فرق دارد؛ جنسش، ، رنگش و... يادم رفت که بگویم تو ها را برای خود انتخاب کردی و من باز در این یارکشی باختم 😔 🔸اوضاع آنجا چطور است⁉️ این جا هم مثل همیشه است. اتفاق خاصی نيفتاده. همه درگیر زندگی و های خود هستند. اصلا خیلی ها نمی دانند آنجایی و آنجا چه می گذرد. حتی خود من😔 🔹خیلی جزئی بین پست ها خبری هم از آنجا و دوستان شهیدت🌷 به دستمان می رسد. اگر امروز بیرون نمی آمدم و عکس دوستان که شهر را مزین کردن نمی دیدم شاید اصلا به شما فکر نمی کردم🗯 🔸راستی از چه خبر؟!؟! آنجا که ایستاده اید👤 برای حال دل ما که اینجاییم کنید. من هم برای نصرت وپیروزی شما دعا می کنم🤲 @Vajebefaramushshode
دلمان تنگ💔 است برای کشیدن در سرزمین ملائکـ🕊 دلمان تنگ است میشود دستمان را بگیرید⁉️ "روزی عده ای جوانی خود را دادند تا ما بتوانیم امروز کنیم ...♥️" 🌷 🌙 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshoe
✍سردار قاسم سلیمانی: 🔻من یک روزی از هواپیما🛬 پیاده می‌شدم، یک را دیدم که از از این شلوارهای مد جدید که معمولا بخشی از این شلوار پاره⚡️ هست، از این شلوارهای جین پاش بود. به من گفت: من میتونم مدافع حرم بشم⁉️ 🔹من تعجب کردم😟 گفت: می‌دونم من را نمی‌پذیرید🚷 اما می‌دونین من دوست کی هستم؟ گفتم نه... گفت من دوست . (سید ابراهیم از بهترین فرماندهان ما بود، فرماندهان فاطمیون که خودش را به عنوان افغانی جا زد و وارد جبهه شد بعد جبهه او را گرفت و نگه داشت و نگذشت برود و روز عاشورای سه سال قبل به رسید) 🔸من تعجب کردم که گفت من دوست سید ابراهیم هستم. که یک خصوصیاتش ترسیم راه است👌 یک تحرک عظیمی و یک معنویت جدیدی ویک دگرگونی جدیدی در جامعه‌ی ما در ما در سطوح گوناگون این فرهنگ مدافع حرم ایجاد کرد✅ 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
زيبای يك رزمنده برای نسل های بعد؛ 💢ما می خواستیم محکوم تاریخ نشویم و نسل بعد ما را نداند و جنگ آمد ... میدانی چه میگویم؟؟ آری جنگ آمد. ما به دنبال جنگ نرفته بودیم🚫 او آمد 🔰تعدادی از ما تحت امر امام و ولی مان جنگیدیم👊 شدیم. عده ای رنگ رزمنده گرفتند. عده ای نیز رنگ رزمندگی به خود پاشیدند و تعدادی نیز رنگ جبهه را ندیدند و جنگ شدند. عده ای . عده ای . اما یا ز برتن یا داغ بر دل و عده ای نیز داغ بر پیشانی زدند. ↫عده ای ↫عده ای مظلوم ↫عده ای مغموم ↫وعده ای نیز مذموم 💢تعدادی آمده بودند تا بروند. قرار را بر گذاشته بودند. عده ای نیز آمده بودند تا بمانند. چاره ای نبود. شهیدی گفته بود: "از یک طرف باید بمیریم تا آینده شهید🌷 نشود و از طرفی باید شویم تا آینده زنده بماند. 🔰عده ای آمده بودند تا از خود بکشند. عده ای تا حساب های خود را تسویه کنند. عده ای آمده بودند تا آدم حسابی شوند👌 عده ای نیز حساب باز کردند. عده ای نیز آمده بودند تا حسابی آدم شوند. عده ای آمدند تا بی پیکر شوند ... عده ای نیز تراش عده ای نیز پیکره ی یک "بت" عده ای ویلچری♿️ تعدادی ویلایی عده ای حاضر✌️ تعدادی ناظر قومی نیز 💥واما.. 💢دیوانگی ما با جنگ مصادف شد. در ما میل به زیستن زنده بود. حس عاشقی و معشوقی نیز جریان داشت. اما جنگ آمده بود. چه باید میکردیم؟ آیا جز جنگیدن چاره ای داشتیم⁉️ ما هم آینده را برای خود ترسیم کرده بودیم. اما نزدیکتر از دور بود. 🔰جنگ بود. باید این نزدیک را پاسخ میدادیم و نزدیکمان دور شد و دور و دور و دور به ساعات ۸ سال باید میرفتیم به دنبال این . مگر چاره ای جز جنگیدن داشتیم❓ 💢برای ما هم عزیز بود. از توپ وتفنگ و ترکش💥 میترسیدیم. باید جرأت می یافتیم. عشق و عاشقی و معشوقه را به امید از تمامی عاشقان ومعشوقانی مانند شما رها کردیم ...و رفتیم ...چه باید میکردیم؟ 🔰ما بدنبال شدن نرفتیم🚷 خواستیم محکوم تاریخ آینده نشویم. خواستیم فردا از نگاه تیز و شماتت بار شما فرار نکنیم. ما خونخواری نیاموخته بودیم. باور کن از رنگ خون میترسیدیم. اما به رفتیم. خونخواهی سرهای به ناحق بریده شده. مگر چه باید میکردیم؟؟؟ 💢از جنگ به بعد شکل عاشقی مانیز تغییر کرد. ما با دلتنگی و دلبستگی به محبوبه های شب♥️محبوبه های شب عملیات. محبوبه های جا مانده در ارتفاعات میمک، قلاویزان "ماووت" و جاماندگان در زیر خاک ریزهای و رفیقان رفته تا دهانه ی خلیج و نبرد های نابرابر جبهه ها 🔰باور کنید قطار قطار رفتیم👥 واگن واگن برگشتیم جوان رفتیم پیر پیر برگشتیم راست راست رفتیم شکسته شکسته🥀 بر گشتیم گروه گروه رفتیم، دسته دسته برگشتیم دسته دسته رفتیم، برگشتیم 💥اما 💢آری من و تو حق داریم همدیگر را نشناسیم. از دو نسل دوستان ما آنسوی دردها ورنج ها به ساحل و ما این سمت چشم دوخته به افق های نامعلوم😭 🔰راستی اگر نمیرفتیم چه میکردیم⁉️ باور کنید ما هم دل داشتیم😢 ↵با دل رفتیم، بیدل برگشتیم ↵با رفتیم، با بار بر گشتیم ↵با پا👣 رفتیم، بی پا برگشتیم ↵با عزم رفتیم، با زخم💔 برگشتیم ↵پر شور رفتیم، برگشتیم ⇜ما پریشانیم ...اما نه ⇜شکسته ایم ... اما نشسته نه❌ ⇜دلخسته ایم ...اما دست بسته نه 💢ما همان پیاده ایم. سواری نیاموخته ایم. سوای شما نیز نیستیم✘ ما همان دیروزی هستیم. تعداد ما میدانید در ۸سال چه تعداد بود؟ ۳ونیم درصد از جمعیت . اما مردم تنهایمان نگذاشتند. 🔰آری همه ی ما ۸ سال بودیم، با هم در کنار هم. هم بودی. آری همه بودند. نگاه محبت آمیز آن دوران به ما؛ هدایای مادران و پدران شما به جبهه♥️ گذشتن از شام شب و هدیه به جبهه. گذشتن از فرزند و اعزام فرزند دیگر. بمباران. تشییع رفیقان ما. دیدار وعیادت و دلجویی از جانبازان ما. 💢آری مردم بودند... ایستادند، مقاومت کردند👊 تلخی چشیدند اما به رخ ما نکشیدند. ما هنوز لقمه های سفره های شما هستیم که بیدریغ به سنگر های ماهدیه کردید. 🔰ما هنوز به آنسو و این سو بدهکاریم. طلبی نداریم❌ اما بدانید... قرار "دیروز" آنچنان بود. از امروز شرمنده ایم. ما غارت را آموزش ندیده بودیم. را تجربه کردیم. از امروز 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
★🌟★🌟★🌟★ 🌸گذشتی از های خوش نوجوانی ات ! دعاکن 🤲برایم... 🌸تااین ، مرابه بازی نگیرد... 🌙 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
یادمان باشد گنـــ🔞ــاه ڪه ڪردیم آن را به حساب نگذاریم میشود جوانے ڪرد 👈به عشــ♥️ــق و به رسید 👈فــــــــداے 🌺 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
🍃حلب، کافیست نامش از زبان جاری شود و به‌ گوش اهل دلش برسد. کهکشان خاطرش ققنوس وار به سوی ای می رود که صورت فلکی زیبایی را در جبهه ترسیم کردند و در آسمان آبی خاطره ها ماندگار شدند🌹 . 🍃 این روزها ستاره های قصه ما به شهدای شهرت یافته اند. که در اوج طراوت و ، بند بند وجودشان را از و مافیها، شستشو دادند و راهی دفاع از شدند. جوانهایی که هر کدام ستاره ای بخش در میان اهل بیتشان بودند🌟 . 🍃گاهی که غرق خاطرشان میشوم، در گوشه ای از ذهن خویش صندوقچه ی حیاتشان را باز میکنم، به دفتر هر کدامشان که میرسم، ورق میزنم و آنگاه که با چشم روح نامه هایشان میخوانم، به سر منزلگاهی میرسم که در آنجا خوب میفهمم، آری ، این من هستم قافیه را باخته ام، این جوانها چه زیرکانه و هوشیارانه سنگر نفس و را هدف قرار دادند و چه زیبا در خویش غلطیدند😔 . 🍃اما اکنون، مَـــــن، با شما هستم، ای ستاره های شب های آفتابی ، چگونه‌ هایتان را در وصف جانانتان فریاد کردید که موج صدایش بیدار کرد حتی آن خواب برده از فرط را. . 🍃اصلا بگویید چگونه شد که با وجود کم سن و سالیتان راه پیران را در کوتاه ترین‌ مسیر ممکن از آن خود ساختید؟!🥺 . 🍃ای شهدا، مرا دریابید، شما را به تمام رمز هایتان، میدهم، این راز سر به مهر بسته را برایم بگشایید😔 . 🍃و حال، در این ثانیه های طاقت فرسای زندگی چه دارم که بگویم، جز اینکه خود را به زنجیر بکشانم، که آری، این واژه های سیاه و سفید من فقط بلدند رو به روی شما ناله سر دهند و زار زار بریزند، کاش میدانستند، خاطر‌ و شما زنگ هجرت است به سوی ... . 🕊به مناسبت سالروز شهادت شهیدان ☘ . 📅تاریخ شهادت : ۲۱ آبان ۱۳۹۴ . 📅تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰ . به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
#بازنشر طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن🌹 به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramush
🍃 دانشجوی دانشگاه بود، درسش که تمام شد طبیعتا باید ادامه تحصیل می داد اما رفت سمت کار، همه اطرافیان تعجب کردند که او با آن همه هوش و استعداد، خصوصا که شرایط ادامه تحصیل برایش مهیا بود چرا این کار را نکرد به همین خاطر شروع کردند اصرار کردن به او تا باز هم ادامه تحصیل بدهد اما او قبول نکرد و همه را با یک جمله کوتاه جواب داد.😌 . 🍃 بعدها هم که توی کارش پیشرفت کرد و شد مسئول کل سازمان، اطرافیان که می دیدند ادامه تحصیل خیلی برای او ساده تر شده است باز هم اصرار کردند، اما باز هم همان جمله قبلی را جواب داد: «با همین مقدار تحصیلات هم خیلی کارها میشود انجام داد که انجام نداده ام» . 🍃 همیشه همینطور بود سعی می کرد بیهوده هیچ کاری را انجام ندهد، هدفی را در که نظر میگرفت به سمتش حرکت می کرد و توی راه رسیدن به آن به هیچ حاشیه ای هرچند جذاب توجه نمیکرد، کاری هم به سرزنش باقی مردم نداشت . 🍃 کل زندگی نه چندان طولانی اش به همین منوال گذشت، اصلا به همین خاطر رسیدن به هدف اصلیش که لقا خدا بود هم خیلی طول نکشید و در اوج به آن رسید😓 . 🍃 مصطفی احمدی روشن با این خصوصیات حقیقتا نمونه و الگوی یک جوان است❣ . ✍نویسنده : . 🌺 یه مناسبت سالروز شهادت . 📅 تاریخ تولد : ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ . 📅 تاریخ شهادت : ۲۱ دی ۱۳۹۰ . 🥀 مزار شهید: امامزاده علی اکبر چیذر . به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode
رفقا، این فقط یک لباس نیست رعناست هیکلش را می‌بینی، و با شجاعت💪 می خندد، مادر♥️ قربان قد و بالایش می رود. لباس دامادی پسرش همین بود...! قول داد بود زود برگردد... می‌بینی! هنوز ایستاده است، گوش به فرمان . خالق حماسه ی اروند، صدای شب عملیات از همین لباس👕 به گوش می رسد. آری! همین لباس به رنگ آسفالت ، از آب به آسمان پروازش داد🕊 دست بسته؛ غواص را می‌گویم... 👈همیشه دوستت دارم ای 🌷 به ما بپیوندید👇 •❥🌼━┅┄┄ @Vajebefaramushshode