واجب فراموش شده 🇵🇸
سالگرد شهادت🍃🌸 دو یار وفادار و شهید مدافع حرم قدیر سرلک و روح الله قربانی گرامی باد خودروی روح ا
🔰ناله جامانده ها به گوش می رسد.
حسرت #شهادت بر دلشان و بغض دلتنگی💔 بر گلویشان مهمان شده است.
شهادت #مصطفی_صدرزاده را هنوز باور نکرده اند و جای خالی سیدابراهیم تلنگر دل های شکسته است.
اشک می ریزند😭و میان هق هق هایشان، دعای روسفیدی میکنند🤲
🔰دلتنگی های همسر💞 روح الله از پشت گوشی و حرف های #همسفر زندگی اش برای آرام کردنش قصه هرروز دمشق است.
#عملیات تمام شده و روح الله بار سفر برای بازگشت بسته است💼
🔰دقایق آخر است و فرمانده گردان امام حسین آرزوی شهادت🌷 را تا می کند و در چمدان امید می گذارد برای بازگشت مجدد به سرزمینی که برای آرزویش آمین می گوید.
#قدیر_سرلک را میگویم.
مدافعی که میخواهد قبل از رفتن، امانتی های لشکر را تحویل دهد مبادا مدیون #بیت_المال شود.
🔰قدم بر می دارند 👣 برای برگشت اما دل کندن از سرزمینی که صدای #هل_من_ناصر_ینصرنی از آن به گوش می رسد سخت است😔
سنگینی دل کندن همچون وزنه ای به پایشان زنجیر شده است.
هوای دلشان ابری شده و برای آرزوی چند سالشان #امن_یجیب می خوانند.
به قول روح الله اگر خدا بخواهد جلوی مقر هم شهادت روزی می شود🕊
🔰دعایشان مستجاب شد.
ماشین منفجر شد💥
بوی #دود می آمد وآتش روضه #حضرت_مادر در دلشان زمزمه میشد.
بقیه که آمدند به یاد #ارباب ناله کردند😭
حاج عمار از روضه علمدار گفت و #دست های قطع شده.
نوحه خواند و به رسم کربلا تکه های بدن را روی پتو جمع کرد.
امان از دل عمار و روضه #انکسرت_ظهری😞
🔰حرف از #علمدار که می شود دل می لرزد و چشم بر جای خالی #سردار_دلها می بارد.
او هم سوخت.
در شب جمعه ای، #اربا_اربا شد.
حال، دست قطع شده و انگشترش💍 روضه روزهای بدون او شده است😭
شکر خدا #انگشترت مونده توی دستت
شکر خدا که #ساربانی اونطرفها نیست
🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_روح_الله_قربانی و #شهید_قدیر_سرلک
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
♡بسم رب الشهید♡
.
🍃کتاب دلدادگی را ورق میزنم به سیصد و شصت و پنج روز پیش میروم چشمانم خط به خط کتاب را میکاود و با هر کلمه بغض میکنم:
آسمان گرگ و میش است، ابرها از هم سبقت گرفته اند و باران منتظر است تا پیک آسمانیان را به دستمان برساند.
.
🍃 دلواپس به قاب عکس روی دیوار چشم دوخته ام. این چند وقت اخیر آرامش چهره اش اضطراب را میهمان دلم کرده بود. موهای سپیدش خستگی و دوندگی این سالها را به رخ میکشید. چشمانش خوابی عمیق را طلب میکرد و همین من را میترساند که نکند...
.
🍃شایعات امانم را بریده بود کانال های خبر را بالا و پایین میکردم تا اینکه نگاهم میخ یک خبر شد: #فرمانده حشدالشعبی عراق ابومهدیالمهندس در این حمله موشکی به #شهادت رسید. خبر های بالاتر را میخوانم انفجاری در فرودگاه #بغداد! نفسم در سینه حبس میشود آسمان میغرد و من بغض میکنم.
.
🍃خبر ها میگفتند عمو ق.ا.س.م و پدر هردو در یک ماشین به شهادت رسیدند اما امان از دلم که باورش نمیشد به همین زودی پدر را در خوابی عمیق کنار رفیقش میبیند...
اما....نه!
.
🍃آسمان میبارد صدایی میگوید تن ارباً اربا پدر و عمو را کنار هم میبینی، #روضه_گودال پیش چشمانم جان میگیرد #علمداری که علمش افتاده. پدری کنار پسر زانو زده و دنیای بعد از پسرش را لعنت میکند...
.
🍃آتش انفجار را تصور میکنم جرقه ای در ذهنم کوچه را یادم میآورد یاسی که بین در و دیوار در آتش میسوزد، مگر نمیدانستند که یاس تاب در و دیوار ندارد؟
آه میکشم...تقویم، #فاطمیه را نشان چشمانم میدهد و ارادت پدر یادم میآید...
.
🍃من نیز همراه آسمان میبارم و روضه خوان #حضرت_مادر میشوم دلم آرام میگیرد .ندایی از عمق وجودم آهسته میگوید: #شهادتت_مبارک بابا جون!
🌺به مناسبت سالروز شهادت #شهید_ابومهدی_المهندس
🌹🍃🌹🍃
@Vajebefaramushshode
چه میپرسی ز حالم؟
سنگ میبارد،
بلورم من...!
به رسوا کردن ایّوب مشغولم، صبورم من!
#حضرت_مادر