•┈┈••✾❀🍂❤️💜🍂❀✾••┈┈•
🌙نماز شب :
پس تو ای سالک دردمند، هر چه می توانی از ظلمت شب استفاده کن .
به عبادت ، به تلاوت قرآن، به فکر، به سجده ،به گریه، به تضرع ،و به استغفار در دل شب بپرداز .
در تاریکی آن و به هنگامی که جاهلان مغرور و مغروران بی خبر در غفلت خواب و یا در خواب غفلت غوطه ورند بار سفر پرمخاطره خویش بربند و برای آنچه در پیش است تحصیل آمادگی کن.
•┈┈••✾❀🍂❤️💜🍂❀✾••┈┈•
@Vajebefaramushshode
•┈┈••✾❀🍂❤️💜🍂❀✾••┈┈•
رنج ها گنج هایی در دل خود دارند
و دردها آسودگی هایی به همراه،
برای دیدن باید دیده گشود
برای گشودن باید پرده ها را زدود
زخمها چشم میشوند و شکست ها درس،
اگر هوشیاری باشد و شکیبایی یارش،
عزیزترین یارانمان در حقیقت،
چالش برانگیزترین لحظاتِ
زندگی مان می شوند،
و عدو سبب خیر می شود.
"هیچ آگاه شدنی بدون رنج نیست"
@Vajebefaramushshode
🍁همت عالى داشته باش!
به حدى که کس را عبادت نکنى جز
خداى تعالى.
در دورى ات از دنياو متاع و طيبات آن، تاجر مباش! و در عبادتت اجير مباش!
🍁چنانکه اميرالمومنان (ع) فرمايد:
«تورا از ترس آتش و طمع بهشت عبادت نکنم؛ بلکه تو را اهل عبادت يافته ام،
پس عبادتت کنم.»
🍂تو بندگى چو گدايان به شرط مزد مکن
🍂که خواجه خود صفت بنده پرورى داند
🍁در باب نوزدهم مصباح الشريعه آمده است: پیامبر (ص) فرماید:
«خداى تعالى فرموده است: به کسى که ذکر من او را ازسوال باز دارد، به او بهترين چيزى که به سائلين دهم، خواهم داد»
#رساله لقاء الله
#سیر و سلوک
@Vajebefaramushshode
#یک_داستان_یک_پند
⭕️ روزی پیرزنی به بنایی گفت: «ساعتی وقت کردی به خانه من بیا و دیوار خانهام را که خراب شده است درست کن.»
بنا روز بعد، کار را تعطیل کرد و خانهی پیرزن رفت و دیوارِ خانه را رایگان درست کرد.
⭕️ وقتی به خانه برگشت، زنش پرسید: «امروز کجا بودی؟»
مرد گفت: «هر روز دنیا سر من کلاه میگذاشت و امروز من موفق شدم سر دنیا کلاه بگذارم و کار خیری انجام دهم.»
@Vajebefaramushshode
《وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِوَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ》
🌹بایدازمیان شما، جمعى دعوت به نیکى، و امر به معروف و نهى از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند🌹
سوره آل عمران، آیه 104
@Vajebefaramushshode
#طنز_جبهه
داشتم توی جـادہ می رفتم
دیـدم یه بسیجی کنار جـادہ
دارہ پیاده میرہ
زدم کنار تا سـوار شد.
سلام و علیک کردیم و راہ افتادیم....
داشتم با دنده سه میرفتم
و سرعت ۸۰ تـا....!
بهم گفت:
اخوی شنیدی فرمانـدہ لشگر
گفته
هیچ ماشینی حق نداره از ۸۰ تا
بیشتر بـره ؟!
یه نگاه بهش کردم
و زدم دنده چهار !
گفتم اینم به عشق فرمانـدہ لشکر !
سرعت وُ بیشتر کردم
توی راہ که میرفتیم
دیدم خیلی تحویلش می گیرند
وقتی میخواست پیـادہ بشه
بهش گفتم اخوی
خیلی برات در نوشابه باز می کنند !!
لااقل یه اسم و آدرس بهم بـدہ
شاید به دردت خـوردم ؟!
یه لبخندی زد و گفت:
همون که به عشقش زدی دنده چهار !!
بیاد سردار
#شهید_مهدی_باکری
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...
خاطره امر به معروف دهه شصت
یک بار در ایام جنگ به چند نفر خانم جوان برخورد کردم که در پارکی نشسته بودند و سؤال کردم که چه شده؟ مشکلتان چیست؟
گفتند: «با سه ماشین وارد قم ميشديم که مأموران بازرسي كردند و از يكي از ماشینهاي ما یک نوار ترانه پیدا کردند و ما هم معطلیم.»
به دایرهی منکرات رفتم و قضیه را جویا شدم. گفتند: «حاج آقا! مگر امر به معروف واجب نیست»،
گفتم: «بله! ولی عمل خودتان که بسیار منکرست! اوّلاً چرا تجسس کردید؟ دوّماً عمل شما متناسب با مقدار منکر ایشان نیست؛ شما سه تا ماشین را اسیر کردید و شخصیتشان را خُرد نمودید.
اينها از قم، دین را باید یاد بگیرند و بروند. بهتر نبود لااقل نوارشان را كه میگرفتید، یک نوار خوب و زیبا هدیه میدادید؟!
حضرت امام هم فرمودهاند که تمام موسیقیها حرام نیست، یک موسیقیِ خوب، جایگزین میکردید.»
اين قضيه مربوط به زماني بود که ایران اولین موشک را به بغداد زده بود، گفتم: «الآن مردم خوشحالند، کاری نکنید که از دین بترسند و وحشت کنند.»
👤حجةالاسلام سید عباس لاجوردی
#آمر_به_معروف_و_ناهی_از_منکر_باشیم
@Vajebefaramushshode