#نکته
مهمترین عامل بازدارنده مسلمانان در اجرای فریضتین ⁉️
این روایت مولا(ع)؛ عجیب روایتی است و قابل تأمّل...!👇
☘امام علی علیه السلام میفرمایند:
«اعْلَمُوا أَنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَايُقَرِّبَانِ أَجَلًا، وَ لَايَقْطَعَانِ رِزْقا»
«بدانید که همانا امر به معروف و نهی از منکر مرگ را نزدیک نمیکند و رزق را قطع نمیگرداند.»
🔻این کلام امیرالمؤمنین گویا در جواب یک سؤال مطرح شده است و آن اینکه
«آیا امر به معروف و نهی از منکر موجب ضرر جانی و یا مالی میگردد؟»
👈که حضرت عقیدهای بر خلاف آن را مطرح مینمایند.
این معنا مجموعاً سهبار دیگر در قول آن حضرت (با اندکی تفاوت)، بیان گردیده است.
🔻بنابراین مهمترین عامل بازدارنده مسلمانان از اجرای فریضه مقدس امر به معروف و نهی از منکر از نظر روانی بر اساس دیدگاه امام علی علیهالسلام، عبارت از «بیم و خوف جانی و ترس از ضرر مالی» است.
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
🇮🇷 #قانون_حمایت_از_آمرین #ماده 7⃣1⃣ ⚖ به کارگیری آحاد بسیجیان در راستای #امر_به_معروف و #نهی_از_م
🇮🇷 #قانون_حمایت_از_آمرین
#ماده 8⃣1⃣
⚖ کلیه دستگاه های اجرائی قانون مدیریت خدمات کشوری و مؤسسات و شرکت های خصوصی و مراکز خدمات عمومی و اماکن عمومی و واحدهای صنفی، مکلف به رعایت
این قانون شده اند.
#قانون
#آمران_به_معروف_و_ناهيان_از_منکر
@Vajebefaramushshode
📝 #درسنامه_مهدویت
🔴 آسیب شناسی جامعه منتظر:
⬅️ آسیب های رفتاری:
1⃣ ایجاد هرج و مرج و بروز اختلافات شدید:
🔖 حیران و سرگشتگی ناشی از #غیبت، به اختلاف و چند پارگی اعتقادات و مذاهب فکری منتج میشود؛ از این رو یکی از آسیبهای اصلی و اساسی جامعه منتظر، دچار شدن به اختلاف در افکار و رویارویی گروه ها برابر یکدیگر است.
🔺 حضور در زمان غیبت و زندگی در بستر آن، با ابتلائات و آزمایشهای سختی همراه بوده و این موارد همه انسانها و جوامع و #حتی_شیعیان را در بر میگیرد؛ اما وجه آسیبزای این آزمون ها این است که منتظران نیز به دام آن ها افتاده، حیرت و سرگشتگی ناشی از غیبت به انحرافات، چنددستگی ها و تشتت و هرج و مرج منتهی شده و به رویارویی آنها برابر یکدیگر بیانجامد.
این وضعیت نابهنجار، در بعضی روایات مطرح و درباره آن هشدار داده شده است.
🔹ابتلا به چنین آسیبهایی تا بدانجاست که ممکن است انسان در فاصله صبح تا شام یا شب تا بامداد دین خود را از دست بدهد و از مسیر امر معصوم خارج شود.
پس شناخت چنین وضعیتی و تلاش برایتان دور ماندن از آسیب های آن امر مهمی در حیات جامعه منتظر به شمار میآید،
✍ آنچنان که امام صادق علیهالسلام فرمود:
👈🏻 در آینده #شبهه ، شما را فرا میگیرد؛ بهگونهای که حیران و سرگردان باقی می مانید، بی آنکه نشانه نجاتی دیده شود که راه بنمایاند و نیز امام هدایتگری باشد که هدایتتان کند.
آن روزگار، کسی از آن شبهه رهایی نمییابد، جز آن کس که دعای غریق را بخواند.۱
📚 کتاب آسیب شناسی جامعه منتظر
۱.کمال الدین،ج۲،ص۳۵۱
❣الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج❣
@Vajebefaramushshode
•|چه تکلیف سنگینی است
بلا تکلیفی
وقتی که نمیدانم
منتظرت ماندم
یا فقط خودم را
به انتظار زده ام آقا .....😞💔
#اللٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَالفَرَجْبِهحَقِزینَب
@Vajebefaramushshode
▪️زینب سلام الله علیها، دوباره به #کربلا رسید.
و این غم به #چلّه نشست...
📎و تو !
ای صاحب #عزا کجایی⁉️
کاش برگردی! . . .
#یاایهاالعزیز
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 7⃣3⃣#قسمت_سی_هفتم 💢آتش🔥 همچنان #پیشروى مى کند... و #خ
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
8⃣3⃣#قسمت_سی_هشتم
💢آنجا را نگاه کن...!
آن #بى_شرم ، دست به سوى #گردن_سکینه یازیده است.خودت را برسان زینب ! که سکینه در حالى نیست که بتواند از خودش دفاع کند....
مواظب باش که لباس به پایت نپیچد!
نه ! زمین نخور زینب ! الان وقت لرزیدن زانوهاى تو نیست . بلبند شو! سوزش زانوهاى زخمى قابل تحمل تر است از آنچه پیش چشم تو بر سکینه مى رود.
🖤کار خویش را کرد آن #خبیث_نامرد!
این #گوشواره_خونین که در دستهاى اوست و این خون تازه که از #گوش و #گردن و #گریبان_سکینه مى چکد.
جز نگاه خشمگین و نفرین ، چه مى توانى بکنى... با این دشمن #سنگدل بى همه چیز.گریه سکینه طبیعى است...
اما این #نامرد چرا #گریه مى کند؟!
گریه ات دیگر براى چیست اى خبیثى که دست به شوم ترین کار عالم آلوده اى!
💢نگاه به سکینه دارد و دستهاى خونین خودش و گوشواره . و گریه کنان مى گوید:_به خاطر مصبتى که بر شما اهل بیت پیامبر مى رود!با حیرت فریاد مى زنى که :_✨خب نکن ! این چه حالتى است که با گریه مى کنى ؟گوشواره را در انبانش جا مى دهد و مى گوید:_من اگر نبرم دیگرى مى برد..
🖤#استدلال_ازاین_سخیف_تر؟!
واى اگر جهل و قساوت به هم درآمیزد!
دندانهایت را به هم مى فشارى و مى گویى :خدا دست و پایت را قطع کند و به آتش🔥 دنیایت پیش از آخرت بسوزاند! و همو را در چند صباح دیگر مى بینى که #مختار دست و پایش را #بریده و او #زنده زنده به آتش مى اندازد.... #سکینه را که خود #مجروح و #غمدیده است... به#جمع_آورى_بچه_ها از #بیابان مى فرستى و خودت را عقاب وار به بالین بیابانى سجاد مى رسانى.
💢عده اى با #شمشیر و #خنجر و #نیزه او را دوره کرده اند....
و #شمر که سر دسته آنهاست به جِد قصد کشتن او را دارد... و استدلالش فرمان ابن زیاد است که :_هیچ مردى از لشگر حسین نباید زنده بماند.. تو مى دانستى که #حال_سجاد در #کربلا باید چنان بشود که دشمن #امیدى به زنده ماندنش و #رغبتى به کشتنش پیدا نکند،
🖤اما اکنون مى بینى که #کشتن او نیز به اندازه وخامت حال او جدى است...
پس میان شمشیر شمر و بستر سجاد #حائل مى شوى.... پشت به سجاد و رو در روى شمر مى ایستى ، دو دستت را همچون دو بال مى گشایى و بر سر شمر فریاد مى زنى شرم نمى کنى از کشتن بیمارى تا بدین حد زار و نزار؟ و الله مگر از جنازه من بگذرى تا به او دست پیدا کنى.
💢این کلام تو، نه رنگ تعارف دارد، نه جوهر تهدید.... چه ؛ مى دانى که #شمر کسى نیست که از کشتن زنى حتى مثل تو پرهیز داشته باشد.بر این باورى که یا تو را مى کشد و نوبت به سجاد نمى رسد،... که تو #پیشمرگ_امام_زمانت شده اى . و چه فوزى برتر از این ؟!
و یا تو و او هر دو را مى کشد که این بسى #بهتر است از زیستن در زمین بى امام زمان و #خالى از حجت....
🖤شمر، شمشیر را به قصد کشتننت فراز مى آرد و تو چشمانت را مى بندى تا آرامش آغوش خدا را با همه وجودت بچشی..اما...اما انگار هنوز هستند کسانى که واقعه اى اینچنین را بر نمى تابند.
یک نفر که #واقعه_نگار جبهه دشمن است ، پا پیش مى گذارد و بر سر #شمر نهیب مى زند که :هر چه تا به اینجا کرده اید، کافیست . این دیگر در قاموس هیچ بنى بشرى نیست. و دیگرى ، زنى است از #قبیله_بکربن_وائل ، با شمشیر افراشته پیش مى آید،... #مقابل همسر و همدستانش در جبهه دشمن مى ایستد...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
9⃣3⃣#قسمت_سی_نوهم
💢مى ایستد و #فریاد مى زند:
_ «کشتن پسر پیامبر بس نبود که بر کشتن زنان حرم و غارت خیام او کمر بسته اید؟!» #همسرش او را به توصیه دیگران مهار مى کند و به درون خیمه اش مى فرستد... اما این بلوا و بحث و جدل ، #ابن_سعد را به معرکه مى کشاند.ابن سعد، #سَیّاستر از این است که #جوعمومى را بر علیه خود برانگیزد و جبهه خود را به #آشوب و بلوا بکشاند.... از سویى مى بیند که این حال و روز سجاد، حال و روز جنگیدن نیست...
🖤و از سوى دیگر او را #کاملا در چنگ خود میبیندآنچنانکه هر لحظه #ارادهکند، مى تواند جانش را بستاند....
پس چرا بذر #تردید و #تفرقه را در سپاه خویش بپاشد، فریاد مى زند:
_دست بردارید از این جوان مریض!
تو رو به ابن سعد مى کنى و مى گویى :
شرم ندارید از غارت خیام آل االله ؟
ابن سعد با لحنى که به از سر واکردن بیشتر مى ماند، تا دستور، به سپاه خود مى گوید: _هر که هر چه غنیمت برداشته بازگرداند.
💢#دریغ از آنکه حتى تکه #مقنعه اى یا پاره معجرى به صاحبش باز پس داده شود.ابن سعد، افراد #لشگرش را به کار جمع آورى جنازه ها و کفن و دفنشان مى گمارد... و این #فرصتی است براى تو که به سامان دادن جبهه خودت بپردازى....
اکنون که افراد #لشکر دشمن 🐲، آرام آرام دور خیمه ها را خلوت مى کنند،...
تو بهتر مى توانى ببینى که بر سر سپاهت چه آمده است... و #هجوم و #غارت و #چپاول با اردوگاه تو چه کرده است.نگاه خسته ات را به روى دشت پهن مى کنى.
🖤چه سرخى #غریبى دارد آفتاب ! ☀️
و چه شرم جانکاهى از آنچه در نگاهش اتفاق افتاده است . آنچنانکه با این رنج و تعب ، #چهره خود را در پشت کوهسار جمع مى کند. او هم انگار این #پیکرهاى پاره پاره ، این کبوتران🕊 پر و بال سوخته و این آشیانه هاى آتش 🔥گرفته را نمى تواند ببیند.پیش روى تو #سجاد خفته است بر داغى بیابانى که تن تبدارش را مى سوزاند، آنسوتر #خیمه🏕 هاى نیم سوخته است که در سرخى دشت ، خود به لشگر از هم گسسته مى ماند...
🖤و دورتر، #بچه_هایى که جا به جا در پهناى بیابان ،... ایستاده اند،
افتاده اند، نشسته اند، کز کرده اند
و بعضیشان از شدت #خستگى ، صورت بر کف خاك به خواب رفته اند.آنچه نگران کننده تر است ، دورترهاست . لکه هایى در دل ❤️سرخى بیابان . خدا نکند که اینها #بچه_هایى باشند که سر به بیابان نهاده اند... و از شدت #وحشت ، بى نگاه به پشت سر، گریخته اند.
در میان #خیمه_ها، تک خیمه اى که با بقیه اندکى #فاصله داشته ، از دستبرد شعله ها به دور مانده و پاى آتش به درون آن باز نشده.
💢دستى به زیر سر و گردن و دستى به زیر دو پاى #سجاد مى برى ، از زمین بلندش مى کنى.... و چون جان شیرین ، در آغوشش #مى فشارى، و با خودت فکر مى کنى ؛ هیچ بیمارى تاکنون با هجوم و آتش 🔥و غارت، تیمار نشده است و سر بربالین نگذاشته است.
وقتى پیشانى اش را مى بوسى ،
#لبهایت از داغى پیشانى اش ، مى سوزد.جزاى بوسه ات درد #آلودى است که بر لبهاى داغمه بسته اش مى نشیند.
🖤همچنانکه او را در #بغل دارى و چشم از بر نمى دارى ، به سمت تنها خیمه⛺️ سلامت مانده ، حرکت مى کنى....
یال خیمه را به زحمت کنار مى زنى و او را در کنار #خیمه بى اثاث مى خوابانى.
#اکنون_نوبت_زنها_وبچه_هاست...
باید #پیش_از تاریکى کامل هوا، این تسبیح عزیز از هم گسسته ات را دانه
💢دانه از پهنه بیابان برچینى.
عطش ، حتى حدقه چشمهایت را به خشکى کشانده . نه تابى در تن مانده و نه آبى در بدن . اما همچنان باید بدوى....
باید تا یافتن تمامى بچه ها، راه بروى و تا رسیدگى به تک #تکشان ایستاده بمانى. تو اگر بیفتى #پرچم_کربلا فرو مى افتد..
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@Vajebefaramushshode