🔹 نقد هر جریان و گفتمانی، اگر منصفانه باشد، پدیدهای مبارک و مایهی رشد است.
به علاوه، اگر این جریان، جریانی تأثیرگذار و پرمخاطب باشد، نقد آن، نه مستحب، بلکه واجب است.
🔹 اما متأسفانه امروز تفکری در جریان مذهبی، که به لطف فراگیری شبکههای اجتماعی مجازی، تبدیل به جریان غالب شدهاست، هرگونه نقدی به فعالیتهای مذهبی و اعتقادی، و یا شخصیتهای انقلابی و حتی افراد منتسب به ایشان را برنمیتابد، و آن را مصداق تخریب میداند.
جریانی که امروز صرفاً با شاخص تعداد و کمیت، و نه با شاخص اتقان و عالمانه بودن استدلالها، تبدیل به جریان اکثریت در جبههی مذهبی و انقلابی شدهاست،
و در تمام زمینهها نظر خودش را به عنوان نظر جبههی انقلاب دیکته میکند.
🔹 هرچند شاید برنامههای ضعیف در رسانه ملی زیاد باشد،
اما برنامهای مانند «معلی» با وجود کیفیت نسبی بهتر، حتما باید بیش از سایر برنامهها زیر ذرهبین و مورد نقد قرار گیرد،
چرا که هم مخاطب چندمیلیونی دارد،
و هم به جهت برخی فضاسازیها، و خصوصاً وجود چهرهای مثل میثم مطیعی، بسیاری (آگاهانه یا ناخودآگاه) این برنامه را برنامهای تراز، و به نوعی قلهای میدانند که میتواند روشنگر و معرفیکنندهی ایدهآلها در مراسم و برنامههای مذهبی باشد.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔸 برنامهی معلی، میثم مطیعی،
و چند سوال!
🔹 بعضی از مداحها فقط مداح هستند!
ولی میثم مطیعی، یک استاد دانشگاه در زمینهی معارف دینی است و نام او با نام هیأت دانشگاه امام صادق (ع) گره خوردهاست،
بنابراین با مابقی مداحها و حتی تهیهکنندهی معلی هم صحبتی جز تشکر و خدا قوت نیست،
اما از برادر بزرگوار، میثم مطیعی چند پرسش دارم:
❓ آیا سطح و دامنهی شوخیهایی که در جمعی خودمانی انجام میدهیم، با شوخیهایی که مقابل نامحرمان، و خانمهای جوان، و میلیونها بینندهی تلویزیونی انجام میدهیم، نباید متفاوت باشد؟
به نظر شما، بعضی وقتها سطح شوخیها و تکهاندازیهایتان در برنامهی معلی، در حد نوجوانهای تازهبهدورانرسیده نمیشود؟
❓ خاطرم هست که در هیأت دانشگاه امام صادق (ع) اجازهی فیلمبرداری در قسمت خانمها را حتی به صداوسیما هم نمیدادید، و خود شما بارها پشت تریبون، از این رفتار و رفتارهای مشابه آن در هیأت دانشگاه دفاع کردید.
آیا اینکه تعداد زیادی خانم و آقای غالباً جوان، با فاصلهی کم، مقابل هم بنشینند، و به صورت ریتمیک و بعضاً با حرکت جزئی بدن، کف بزنند،
و یا خانمها درمقابل آقایان کِل بکشند، و به شوخیهای شماها بخندند،
از نظر شما رفتار و الگودهی مناسبی برای سایر برنامههای مشابه است؟
و آیا یک بدعت برای هیأتها محسوب نمیشود؟
هیأتهایی که همیشه خانمها و آقایان در آن جدا، و با فاصلهگذاری به وسیلهی پرده نشستهاند.
❓ رفتارهای رسانهای، از بعضی شخصیتهای رسانهزده، قابل درک است،
اما وقتی از یک شخصیت مذهبی و انقلابی جاافتاده سر بزند، دچار بیرونزدگی میشود.
اینکه سعی کنید دائما چیزی برای شوخی بگویید، ولو بیمزه و سطح پایین،
یا با دیدن یک کودک یا فرد مسن، روی صحنه، سر از پا نشناسید و او را بغل کنید،
یا لابلای حرف شرکتکنندگان در برنامه، به سبک مجریهای لوس و خودنما (دور از شما)، دائما و بامناسبت و بیمناسبت، مکرراً از عبارات «جانم»، «ای جان!» و امثالهم استفاده کنید، در شان یک مداح وزین انقلابی است؟
❓ آیا اینکه در مقابل نامحرمان، در یک برنامهی کمتر از دوساعت، چندین بار با صدای بلند بخندیم و قهقهه سر بدهیم، در شأن یک استاد و مداح تراز انقلاب است؟
❓ کف زدن، به خودی خود، نه حرام است، نه جلفگری.
اما کف زدن برای تشویق و تقدیر، بدون شک یک پدیدهی وارداتی از فرهنگ غرب است.
و به افتخار فلان مداح یا خادم اهلبیت کف زدن، یک بدعت مربوط به چند سال اخیر است.
تا چندسال پیش از این، در برنامههای مذهبی، همه به افتخار فلان شخصیت، یا فلان حقیقت، صلوات میفرستادند!
که یک تشویق و جایزهی واقعی است، نه یک حرکت قراردادی!
واقعا «کف زدن برای تقدیر و تشویق»، چه فرقی با «یک دقیقه سکوت برای ابراز همدردی» دارد؟!
نمیگویم کاش برنامهای با این سطح از مخاطب، در این زمینه فرهنگسازی و حرکت رو به جلو میکرد، در جهت حذف کف زدن،
اما آیا به نظر شما برنامهی معلی از این جهت یک نوع عقبگرد و پسرفت حساب نمیشود؟
کدام برنامهای را سراغ دارید که به اندازهی معلی، وقت و بیوقت، و اینقدر لابلای حرفها و اجراها، کفزنی داشتهباشد؟
به سبک و تقلید از برنامههای سطحپایینی چون خندوانه و عصرجدید و..
این همه مایه گذاشتن شما برای کفزدن،
دست بالا آوردن، رفتن روبرو یا لابلای جمعیت، و ترغیب ایشان به کف زدن، کف زدنهای ریتمیک شما به سبک بندری!!!،
و همه ی اینها در حضور نامحرم،
به نظر شما عقبگرد محسوب نمیشود؟
ادامه در پیام بعدی 👇👇👇
ابتدا از پیام قبلی 👆👆👆
🔹 و دست آخر، حرفی که همیشه گفتهایم!
متأسفانه جریان مذهبی، همیشه خودش را در مظان اتهام اُمّل بودن، خشن بودن، و افراطیگری میداند، و دائما دارد تلاش میکند با حرکات و رفتارهایش این اتهام را از خودش مرتفع کند،
و در مسیر رفع این اتهام، اگر لازم باشد، به بخشی از جریان مذهبی اتهام افراط و تندروی میزند!، هرنوع رفتار خلاف شأنی انجام میدهد، و حتی روی مرزهای حرام راه میرود.
و فراموش میکند که کار فرهنگی، حرکت به سمت تثبیت حرام و حلال الهی، از مسیر اصرار بر مستحبات و دور شدن هرچه بیشتر از مکروهات است.
شما در معلی، بارها، از توجه اسلام به شادی صحبت کردید، اما از کیفیت شادی سخن نگفتید!
امروز مشکل جامعه مذهبی، رویگردانی از شادی است؟ کدام مذهبی را میشناسید که بگوید با شادی مخالفم؟!
حتی در خارج از جامعهی مذهبی، امروز چه کسی است که از تعدد برنامههای شاد! مذهبی بیاطلاع باشد؟
هر ساله هزاران تجمع مذهبی، با مناسبتهای ولادت و امثالهم برگزار میشود، به نحوی که حرص و کینهی جریان ضددین و ضدانقلاب، و فریاد ایشان را درآوردهاست.
مشکل در کیفیت شادی است، که برنامههای مذهبیِ ما را به نمونههای حرام آن شبیه کردهاست.
امروز این تلاش جریان مذهبی در رفع اتهام امّلگری از خود، و اولویت دادن به آن، منجر به «نمایش افراطی شادی»، تغییر در پوشش، تغییر در معیارهای سادگی و تجمل، و غالب مولفههای سبک زندگی شدهاست.
همین راه رفتن روی مرز حرامهاست که موجب میشود در برنامهای مثل سیدخندان، شوخی و بگوبخند با نامحرم، به سکهی رایج تبدیل شود، و با وجود این، مذهبیها همچنان این برنامه را یک برنامهی فاخر فرهنگی بدانند!
البته که از امثال شهبازی، انتظاری نیست،
او یک طنزنویس انقلابی است، در فضا و موضوعات سیاسی،
و در این جهت، خصوصا در برنامه پاورقی، مجاهده کردهاست،
اما به هیچ عنوان یک شخصیت نخبهی فرهنگی نبوده.
و قطعا سطح انتظارات، از شخصیتی مثل میثم مطیعی، به عنوان استاد معارفی و مداح انقلابی دانشگاه امام صادق علیهالسلام، بسیار متفاوت از دیگران است.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 شاهد از غیب رسید!
🔹 دقیقا یک روز پس از آنکه ما در اینجا، رویکرد افراطی مداحان در معلی به کفزدن را نقد کردیم،
میثم مطیعی، در برنامه معلی، خاطرهای از رهبر انقلاب تعریف کرد که تأیید این نقد بود.
🔹 این که امام خامنهای بفرمایند «مداحان چه اصراری دارند که موقع کف زدن دستها را بالا بیاورید، بلکه همینطور (ساده و آرام) هم میشود دست زد» یعنی چه؟
یعنی برادر من! اینقدر تاکید و این رویکرد افراطی به کف زدن، به نحوی که کف زدن موضوعیت داشتهباشد، صحیح نیست.
یعنی کف زدن را تبدیل به محور برنامههای شادی اهلبیت نکنید.
اتفاقی که امروز بدون شک رخ داده، و امروز بدون کف زدن، هیچ برنامهی شادی را نمیتوان متصور شد!
🔹 و متأسفانه نکتهی غمانگیز ماجرا آنجاست که جناب مطیعی حتی در همان برنامهای هم که این خاطره را نقل میکند، نهتنها به لوازم این فرمایش حضرت آقا، بلکه به ظاهر همین فرمایش هم پایبند نمیماند،
و بارها یا با حرکات دست و صورت، و یا صراحتاً، کلاماً و با اصرار، از حضار میخواهد که حین کف زدن دستهایشان را بالا ببرند!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 ما و سربازی امام
🔹 نیمهی اول این فیلم را همه دیدهاید،
اما نیمهی دومش را یا ندیدهاید یا اگر هم دیدهاید فراموش کردهاید!
چرا؟!
پاسخش مشخص است،
چون ما دنبال توجیه دوستداشتنیهای خودمان هستیم.
🔹 قسمت اول، نشر میلیونی می خورد،
با زیرنویسهایی که دارد میگوید ای افراطیهای خشکمغز! دیدید همه کارهای ما خوب و درست بود!
و قسمت دوم را هیچ کس نمیشنود که حسینیهی معلی در مقام تاسیس است، یا بعضی از این اجراها مناسب حسینیه و هیأت نیست.
و البته کسی هم نمیگوید چرا نیست!
بگذریم؛
🔹 اصل قضیه، واقعیتی است تکراری، و تلخ،
که ما سربازان امام خامنهای، همیشه دنبال این هستیم که هرچه خودمان دوست داریم را با حرفهای ایشان توجیه کنیم.
وگرنه چرا زندگی زاهدانهی ایشان هیچوقت برای ما الگو نشد؟
چرا زیلوی زیر پای ایشان در زندگیهای ما تکثیر نشد؟
چرا عتابهای غضبآلود ایشان دربارهی ساماندهی فضای مجازی، در عمل و حتی نوشتار و بازارسالهای ما هیچ پژواکی نداشت؟
و دهها چرای دیگر
🔹 چون ما میخواهیم آنطور که خودمان دوست داریم جهاد تبیین کنیم، نه آنطور که اماممان میخواهد،
آنطور که خودمان دوست داریم هیأت و جشن و مراسم بگیریم، نه آنطور که او دوست دارد،
آنطور که خودمان دوست داریم لباس بپوشیم و وسایل منزلمان را بخریم و بچینیم، نه آنطور که او دوست دارد.
🔹 و با رها کردن محکمات سلوک ایشان،
برای رفتارهایمان، لابلای فرمایشهای ایشان به دنبال توجیه میگردیم.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔸 چند نکته در باب خاطرهی میثم مطیعی دربارهی کف زدن
1⃣ شادی برای شادی؟!
اینکه حضرت آقا فرمودند دست زدن اشکالی ندارد، یعنی چه؟
◀️ اولا در مطالب پیشین توضیح دادیم که با توجه به ادامهی خاطرهی نقلشده، ظاهراً منظور امام خامنهای این است که اشکالی ندارد، اما به کف زدن موضوعیت و محوریت ندهید.
◀️ ثانیاً آیا ما در هیأتها به دنبال حدود و جواز شرعی هستیم، یا دنبال تربیت نفوس؟
آن شادی که در مجالس مولودی اهلبیت به دنبالش هستیم، از کدام جنس است؟
آیا صرفاً خود «شادی» هدف است؟
و بنابراین در مسیر این هدف، همین که مرتکب حرام نشویم، یا اماممان صرفاً ناراضی نباشند، کفایت میکند؟
یا اینکه این شادی وسیلهای برای یک هدف مقدس است، و بنابراین آداب و ابزار خودش را میطلبد!
2⃣ شادی در مجلس اهلبیت، ظرافت دارد
یک وقت ما داریم شادی عمومی طراحی و تجویز میکنیم،
و یک وقت دیگر، ما داریم شادیهای مجالس اهلبیت را ترسیم میکنیم!
طبیعی است که مجلس اهل بیت، احترام و چارچوبهای ویژهی خود دارد، و حساسیت بیشتری را میطلبد.
به علاوه، مراعاتها و چارچوبهای مجلس شادی اهلبیت، به نوعی حداکثر است در قیاس با مجالس شادی عمومی،
و بنابراین وقتی ما سقف را اینگونه تعریف میکنیم، خدا به داد کف برسد!!
3⃣ مجالس حداقلی، نتیجهی حداکثری نمیدهد.
یک فقیه و مرجع تقلید، در موقع صدور یک حکم عمومی، سعی میکند اَضعَف را در نظر بگیرد، و تا جایی که امکان دارد و حکم از مصدر و منظورش خارج نشده، فتوا را به نحوی صادر کند که عموم مردم بتوانند آن را رعایت کنند.
متأسفانه مشکل اینجاست که ما مذهبیها، خود و خانوادهمان را در جایگاه اضعف ایمانی قرار دادهایم!
روز اول، با نیت جذب جریانهای مقابل، این مشی حداقلی را انتخاب کردیم،
و امروز خودمان شدهایم مخاطب شماره یک این برنامههای حداقلی،
و سبک و سلوک خودمان هم در زندگی حداقلی شد.
و فراموش کردیم که اینها حداقلی بود،
و احساس میکنیم بهترین کار ممکن و اصلا کار تراز! همین است.
4⃣ جای تاسیس در آزمایشگاه است، نه در ویترین!
گفته شد برنامه معلی «در مقام تأسیس است، و دیکتهی نانوشته، غلط ندارد»،
◀️ آیا بزرگترین رسانهی کشور، یعنی رسانهی ملی، آن هم برنامهای که بینندهی میلیونی دارد، محل مناسبی برای این آزمون و خطاست؟!
سنگ مفت گنجشک هم مفت؟!
این همه شب، (و قطعا شبهای بعد از این هم)، این همه اجرای غیرقابلتوجیه را در مقیاس میلیونی تکثیر کنید،
و میلیونها مخاطب از رسانهی ملی (که در ذهن عموم موجه و قابل استناد برای جواز و عدم جواز است) ببینند، و سکوت و تمجیدهای مکرر در مکرر شما را به عنوان صحه بر این رفتارها بپذیرند، و بعضی کپیبرداری کنند، آن هم هرکسی به سبک خودش!،
بعد شما وسط این همه هیاهو و فریاد احسنت و مرحبای برنامه، یک جملهی کوچک بگویید که «نیت ما تأسیس است، و بعضی از اینها مناسب هیأت نیست»؟!
اصلا شنیده میشود؟!
جواز را صادر کردید رفت برادر من!
◀️ به علاوه اگر قرار باشد برای شادیهای مذهبی، و حوزهای به این حساسیت و پیچیدگی از فرهنگ، الگوی مناسبی جستجو و «تأسیس» کنیم، آیا این کار در صلاحیت مداحان است؟!
آیا نیازی نیست تا کاری عالمانه با حضور علمای متخصص در این حوزه انجام شود؟
🔹 لطفاً تصمیمگیری در حوزهی دین و مراسم دینی را هیجانی، و آلوده به عوامزدگی نکنید،
بگذارید لااقل در تعیین حدود برنامههای تراز، خطکشیها و خطمشیها عقلانی باشد.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 شما نام این رفتارها را چه می گذارید؟
حرکات موزون؟ رقص؟
اگر هم می فرمایید رقص محلی، حتما می دانید که امام خامنهای میان احکام رقص و رقص محلی تفاوتی قائل نمی شوند.
آهنگ و ملودی هم که ماشاءالله!
اصلِ آن طرفِ آبی است!
این وسط، عکسالعمل مداحان را ببینید!
🔹 اصلا به نتایج ترویج این سبکها و آهنگها به نام دین، فکر میکنیم؟
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
والعادیات
🔸 قافیه را باختی برادر!
🔹 تو مرد رسانه نبودی آقای مطیعی!
تو آدمی نبودی که بتوانی بایستی و به آن طفلهای معصوم، جلوی آن همه نگاه مخاطب، بگویی شماها دارید مسیر اشتباه میروید.
شاید به خاطر ضایع نشدن آن نوجوانها جلوی میلیونها بیننده بود،
شاید خواستی در شب میلاد باعث تلخی نشوی، و عیش حضار و بینندگان منقّص نشود!
شاید مراعات همصنفیهایت را کردی که از اول تا آخر آن اجراها، بهبه و چهچه کردند و ادای ذوقمرگها را درآوردند،
شاید هم مصلحتاندیشی کردی، و خواستی به قول بعضیها دوقطبی درست نکنی!
🔹 اما بلد نبودی چطور حرفت را بزنی!
حرفهایی که بارها و بارها پشت میکروفن هیأت دانشگاه امام صادق(ع) گفتی و فریاد زدی.
🔹 هرچه بود، اینجا نگفتی و گناه توجیه و تکثیرش به پای تو هم نوشته شد.
وقتی بلد نباشی با رسانه سرشاخ شوی، رسانه با ادبیات و دیکتاتوری خاص خودش تو را کیشومات می کند.
الحق کار بسیار سختی است که در چنین معرکه ای وارد شوی، و بتوانی حرف خودت را بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید! به کرسی بنشانی،
🔹 اما وقتی بلد نباشی و بیایی،
آخرش این می شود که جلویت رسماً می رقصند، و تو فقط می توانی بگویی بعضی از این اجراها مناسب هیأت و حسینیه نیست، اما برای رسانه اشکالی ندارد، و با اهلبیت پیوند عمیقی دارد!!
آخرش این می شود که گروه دختروپسر را میآورند جلویت با آهنگ و ریتم مبتذل اجرا میکند، و تو فقط میتوانی خودخوری کنی، و شاید در دلت فقط حسرت هیأت نوجوانان میثاق با شهدا را بخوری.
🔹 و یک وقت به خودت میآیی میبینی که تو داری میخوانی، و کنار دستت کمی آن طرفتر، چند خانم با لباسهای رنگارنگ، روی سن ایستادهاند، و با خواندن تو دست میزنند و رودرروی نامحرمان کل میکشند!
🔹 از آنهمه ایدهآلگویی و ایدهآلجویی، مو را از ماست کشیدن، و مراعاتهای ظریف و نکتهسنجانه در حوزههای محرم و نامحرم، در هیأت میثاق، کارت به اینجا رسید برادر!
کاش به معلی نیامدهبودی!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
برنامهای که ادعا میکند در مقام «تاسیس» است، آیا نباید احکام مرتبط با حوزهای که میخواهد در آن فرهنگسازی کند را احصا کرده، و در برنامه جاری کند؟!
به مداحان بزرگوار اهلبیت علیهمالسلام ارادت داریم،
اما هر کاری را باید به اهلش سپرد.
نتیجه سپردن دین به دست مداحان همین میشود که در برنامهای با قدرت فرهنگسازی میلیونی، خانمها کل میکشند و مردان نامحرم نهتنها صدای آنها را میشنوند، بلکه تصویر آنها را هم میبینند.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔹 یک تفکر رایج در جامعهی مذهبی این است که در برنامهسازیها، خصوصاً در مقام فرهنگسازی، همواره حداقلها را در نظر بگیریم، و اگر حدود را بالاتر بگیریم، باعث زدهشدن مردم از دین و برنامههای مذهبی میشویم.
این مسئله اگر تبدیل به روال عمومی شود (اتفاقی که امروز افتاده)، چند آسیب جدی در پی خواهدداشت؛
1⃣ وقتی سقف را پایین آوردیم، کف هم خودبهخود پایین میرود.
اگر ما حداکثرها و ایدهآلها را پایین آوردیم،
و یا با عدم تشریح آن، تعیین آن را به دست عرف یا جریانهای مخاطبباز سپردیم، که نتیجهی این حالت هم پایین آمدن سقف دینداری است، معمولاً تعریف کف دینداری هم در عرف عمومی پایین میآید، و ممکن است حتی درحرامها ورود کند.
در ذهن بسیاری از مردم ایران، رسانهی ملی، بیشتر نمایشگری برای سقف دینداری است، تا کف آن.
و مثلا اگر یک نوع از موسیقی در رسانه ملی رایج شود، کسی آن را به عنوان کف موسیقی مجاز در نظر نمیگیرد، بلکه عموماً تا چندسطح پایینتر از آن را نیز برای خود مجاز میشمارند.
2⃣ به قلهها لقب افراط داده میشود.
اگر ما قلهها را تشریح و تبیین نکردیم، و به مرور با هرنوع توجیهی ایشان را از سبک زندگی و برنامهها و مراسم خانوادگی و هیأتهایمان، حذف کردیم،
از آنجا که معمولا دامنهها نسبت به قلهها در اکثریت هستند، به مرور تفکر و سلوک دامنه (که ممکن است حتی داخل در حرام شدهباشد) تبدیل به عرف میشود و حتی پس از مدتی مشروعیت پیدا میکند!
و اصلا معنا و تعریف گزارههای دینی عوض میشود.
در این حالت، اگر کسی صرفا به رعایت حرام و حلال اکتفا نکرد و در دایرهی رعایت مستحبات و مکروهات هم پیشروی کرد، از جانب عموم و حتی خود مذهبیها طرد میشود و به او لقب افراطی و تندرو دادهمیشود.
3⃣ فرصت رشد برای دامنهها از بین میرود.
اگر قلهها را تبیین نکردیم، کسی که در دامنه حرکت میکند، اصلا متوجه وجود قلهها نمیشود،
و احساس میکند ایدهآل، و بهترین مشی و سلوک، همین سلوکی است که او دارد.
بنابراین هیچگاه به فکر مسیری به سمت قله و رشد نخواهدافتاد.
4⃣ محوریت تربیت در برنامهها نادیده گرفته میشود!
هدف ما از کار فرهنگی چیست؟
آیا هدف ما این است که ساعتی دور هم خوش باشیم، و فقط به حرام نیفتیم؟ یا هدف ما تربیت است؟
کار تربیتی و فرهنگی، یعنی تلاش برای تثبیت اعتقاد به حرام و حلال الهی،
از طریق برجسته کردن و اصرار و استمرار بر مستحبات، و دور شدن هرچه بیشتر از مکروهات.
حلال و حرام، حدود و چارچوبهای کار را مشخص میکند،
اما آن چیزی که مسیر ما را در کارهای فرهنگی، مشخص میکند و به ما خطمشی و الگوی عملی میدهد، مستحب و مکروه است.
و اگر بگوییم مستحبات و مکروهات، دفترچه راهنمای کار فرهنگیاند، بیراه نگفتهایم.
اغلب قریب به اتفاق فعالیتهای فرهنگی ما در همین قالب مستحبات میگنجد،
از هیأت و زیارت و مجلس دعا، تا اردوی جهادی و محفل انس با قرآن.
اگر بگوییم قرار است در هیأت یا حسینیه دور هم جمع شویم و «بدون رعایت مستحبات و مکروهات»، فقط مرتکب حرام نشویم، فعالیتهای تربیتی و فرهنگی ما بیمعنا میشود.
5⃣ بازهی دینداری را تنگ و دینداری را دشوار میکنیم.
برعکسِ آن چیزی که عموماً گفته میشود، که با ارائهی دین حداکثری، دینداری را سخت میکنید،
وقتی به جای عرضهی دائمی سطوح پایینتر دینداری، سقف دین و و درجات بالاتر دینداری را برای مردم تشریح کردیم، و الگوهای حداکثری از دینداری ارائه دادیم،
دایرهی دینداری را بزرگتر کردهایم.
کف دینداری، رعایت حلالها و حرامهاست،
وقتی مردم را به کف عادت دادیم، رعایت بالاتر از آن برایشان دشوار میشود.
اما وقتی مردم را با سطوح بالاتر آشنا کردیم، تحمل سختیهای رعایتهای کف، برایشان آسانتر میشود.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
بعضی برای بالا ماندن پرچم ایران، جانشان را کف دست گرفتهاند،
و بعضی هنوز تردید دارند که رأی بدهند یا نه!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔹 همسر شهید سجاد طاهرنیا، از شهدای مدافع حرم،
آسمانی شد،
و حالا این دو طفل معصوم ماندهاند و...
🔹 شهید طاهرنیا، به یکی از دوستانش گفتهبود که من و همسرم بدون همدیگر نمیتوانیم زندگی کنیم.
او خانوادهاش را به اطاعت از امام خامنهای وصیت کردهبود.
و به گفتهی همسرش، یکی از مهمترین دغدغههای ایشان، مسئلهی حجاب در جامعه بود.
🔹 آقایان مسئول!
معصومیت نگاه این دو یتیم شهید،
و داغ تنهایی و غربتی که همسر شهید نتوانست آن را تاب بیاورد،
و خون این شهید و هزاران شهید دیگر،
یقهی شما را خواهد گرفت!
اگر بخواهید ساعتی دیگر به بیتفاوتیتان در برابر وضعیت حجاب در جامعه اسلامی ادامه دهید.
🔹 نمیدانم چرا وقتی خانم جوانی از دنیا میرود، قلب آدم بیشتر از هر زمان دیگری آتش میگیرد،
مخصوصاً وقتی فرزند خردسال داشتهباشد..
شاید آتش این داغ، از مدینه روی دلهایمان ماندهاست.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
شب انتخابات یاد رفع فیلتر سکوهای خارجی افتادهاید؟!
اگر هدفتان رفتارهای عوامفریبانه، یا حتی جلب رضایت مردم، و در نتیجه افزایش مشارکت است، بدانید که به کاهدان زدهاید!
بمبباران دروغ و شایعه، و شبهههای فیلافکن!، تخصص سکوهای مجازی صهیونیستی است.
وجود این سکوها، قطعا باعث میشود حتی درصدی از افرادی که قصد مشارکت داشتهاند نیز در انتخابات شرکت نکنند!
بعد از این همه ضربهخوردن از این فضا، و این همه فراز و فرود تصمیمگیری، تازه برگشتهاید سر خانهی اول!
و راهحلهای آذریجهرمیطور!
واقعا چه کسانی به شما مشاوره میدهند؟!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
مزاح میفرمایید برادر؟!
اینستاگرام مگر پوستهپذیر است؟!
اصلا مگر در مورد پوستههای تلگرام توانستید اعمال حاکمیت کنید، که در مورد اینستاگرام و واتساپ و توئیتر بتوانید؟
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔸 انتخاب لیستی، و مصلحت
🔹 شاید در هیچکدام از انتخابات اخیر، تا این حد، گفتمان «رای به اصلح، به جای رای به لیستها و چهرههای مشهور»، فراگیر نشدهبود.
🔹 اما یک نکتهای که همچنان ذهن جریان انقلابی را درگیر میکند، این است که اگر ما به صورت لیستی، آن هم به لیست واحد، رای ندهیم، ممکن است لیست جریانهای مقابل رای بیاورد.
سوای پاسخهایی که به این مسئله دادهشده، به نظر میرسد حتی اگر رأی دادن ما به اصلح (بر اساس تکلیف شرعی) منجر به رای آوردن جریانها و لیستهایی شود که اعتقاد چندانی به اصول انقلاب ندارند، باز هم اتفاق بدی نیفتاده!
🔹 تجربههای گذشته، خصوصا تجربهی دو سال اخیر، نشان داده که هرگاه مجلس و دولت همسو و با عنوان انقلابی انتخاب شوند، جریان فعال و مطالبهگر انقلابی دچار رخوت و انفعال میشود،
و در برابر خطاهای مسئولان، به سکوت و توجیهگری روی میآورد و مطالبه را کنار میگذارد.
🔹 اما اگر دو جریان با گفتمانهای متفاوت در رأس باشند، جریان انقلابی نمیتواند همزمان که در برابر یک رفتار از سوی جریان مقابل واکنش نشان میدهد، در مقابل رفتار مشابه از جریان مطبوع خود سکوت کند.
و این به زنده ماندن روحیه انقلابی در جبههی انقلاب کمک میکند.
🔹 وظیفهی ما رأی به اصلح است،
و اگر ما به وظیفه عمل کردیم، نتیجه هرچه باشد به صلاح جبههی انقلاب خواهدبود.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
اگر کاندیدای مورد نظر شما، در مجلس فعلی هم نماینده است،
حتما به سامانهی شفافیت آرای نمایندگان مجلس مراجعه کنید، و اطلاعات مربوط به فعالیت ایشان در مجلس فعلی را ببینید.
و بعد از آن در خصوص ایشان تصمیمگیری کنید.
نمایندهای که ۴۰-۳۰درصد از جلسات را حضور نداشته،
یا با وجود حضور در مجلس، در صدها مورد از رایگیریهای طرحها و لوایح شرکت نکردهاست،
به درد مجلس نمیخورد.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat