من میدونم نباید خسته شد؛ میدونم نباید بُرید؛ میدونم زندگی ادامه داره؛ فقط دلم میخواست یه وقتایی، یه جایی، یه گوشه ای وایسم بگم خستهام و یکی بفهمه چی میگم ! نه که فقط بشنوهها، بفهمه! شاید من این همه برای تو گوش بودم برایت سنگ صبور بودم تا یک روز تو بگویی حال نوبت من است حال تو بگو .
یه فریم از لیاقت نداشتن اینه که با تمام وجود براش هر کاري میکني ولي بازم نمیبنه :) .
همه مکالمه هامون رو میتونم فراموش کنم به جز اون تیکه که قول دادي تو هم بهم ضربه نزني ولي به بهترین شکل انجامش دادي =) .