eitaa logo
والعصر
802 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
313 ویدیو
39 فایل
کانال رسمی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان🌱 سایت والعصر: https://Valasrmui.ir فرم عضویت در بسیج دانشجویی: https://survey.porsline.ir/s/t9r4zo5g شرح چالش آموزشی: https://survey.porsline.ir/s/gL1PgpF1 ادمین🔹 @valasr_admin_Eitaa
مشاهده در ایتا
دانلود
•○●پویش خاطره نگاری اردوی راهیان نور●○• 《خاطره شماره ۱》 نام خاطره: نیروی تأمین از آنجا که نشستن کنار مسئول اتوبوس الطاف خاص الهی را به دنبال دارد، چشم باز‌ کردم و دیدم یک تریلی بار رویم گذاشته است؛ در همان حین که بطری آب معدنی دستم بود و اعوذ بالله قصد آب خوردن داشتم، مسئول برادر صدا زدند که خواهر مسئول؛ بدون تعارف کوله اش را هم دستم داد و آپشن های باری اینجانب تکمیل شده بود. دوتا موبایل و پوشه و لیست اسامی و کتاب و کوله و بطری را که نمیشد کاری کرد، گفتم لااقل لباسی که دستم دارم را روی صندلی جلو بیاندازم تا بطری آب نیمه باز کنترلش راحت تر شود. لباس را انداختم روی صندلی جلویی که به ناگاه با حقیقت تلخی مواجه شدم: بطری تا یک پنجم نهایی خالی شده بود! داشتم با خودم فکر می‌کردم که آبها کجا می‌تواند ریخته باشد تا اینکه از شکاف بین دو صندلی جلویی، با لباس سراپا خیسِ نیروی محترم تأمین مواجه شدم. نیروی تأمین چیست؟ فردی نظامی دارای یک اسلحه به اندازه نصف قد آدمیزاد و یک کوله پر از مهمّات که برای حفظ امنیت ماجرا در اتوبوس می‌گذارندش. چشمتان روز بد نبیند که در حین گذاشتن لباس، بطری آب روی آن بزرگوار و کوله ی مهمّاتش خالی شده بود... ناگفته نماند که ده دقیقه بعد این را فهمیدم :) از کجا؟ از آستین خیس ایشان و درب آبی رنگ بطری که جلوی صندلی افتاده بود :) بنده خدا نمی‌دانست آن همه آب از کجا به سرش نازل شده و آنقدر حجم شرمندگی این اتفاق برایم سنگین بود که عذرخواهی هم کفاف نمی‌داد... @noghteh_rahaee_mui @valasr_bmui 🌱