وَلو
همونجور که رو زمین بغلم بود، میگف دوست دارم و یه بوس میشوند رو لپم فکر میکرد مشکل از دوست داشتن یا
بله استاد هانا هستن، بهطور اتفاقی تو خیابون دیدمشون و بعد حرف زدن باهاش بازم گف تو نرو😂
و بله، خونوادهشو رها کرد، با ما روونه شد
-عکس بهتری نشد بگیرم وژدانی