eitaa logo
مرکز تخصصی علوم دینی حضرت ولی‌عصر(عج)
368 دنبال‌کننده
164 عکس
76 ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین @Valiasr_mt_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
مرکز تخصصی علوم دینی حضرت ولی‌عصر(عج)
🎙 آیت الله سیدان دامت افاداته 🔰 روش صحیح تفسیر و تأویل قرآن کریم ✨ تفسیر و تأویل کار چه کسانی است؟
🔹 🔹 🔹 🔰 دیدگاه ابن عربی در عتاب حضرت موسی به هارون: 🔸 ابن عربی می‌گوید: فکان موسی أعلم بالأمر من هارون لأنه علم ما عبده أصحاب العجل، لعمله بأن الله قد قضی ألا یعبد إلا إیاه، و ما حکم الله بشیء إلا وقع؛ فکان عتب موسی لاخیه هارون لِما وَقَعَ الأمرُ فی إنکاره و عدم إتّساعه، فإنَّ العارفَ مَن یَری الحَقَّ فی کُلُّ شیء، بل یَراه عَین کُلِّ شیء. فصوص الحکم ص۱۹۲ 🔸 موسی علیه‌السلام به واقع و نفس الامر و به امر توحید اعلم از هارون بود. چه اینکه می‌دانست اصحاب عجل چه کسی را پرستش می‌کردند. زیرا او عالم بود که خداوند حکم فرموده که جز او پرستش نشود و آنچه را حکم فرمود، غیر آن نخواهد شد پس جمیع عبادت‌ها عبادت حق تعالی است و لکن، «ای بسا کس را که صورت راه زد». بنابراین عتاب موسی برادرش هارون را از این جهت بود که هارون انکار عبادت عجل می‌نمود و قلب او چون موسی اتساع نداشت. چه اینکه عارف حق را در هرچیز می‌بیند، بلکه او را عین هر چیز می بیند. ممد الهمم: ۵۱۴ ✍️ نقد و بررسی: در قسمت های قبل ‌از مباحث آیات العقائد گفته شد که شخص باید قرآن و روایات را به عنوان معیار و ملاک اصلی برای تفسیر و فهم مسائل دینی استفاده کند. و هر آنچه عقل او بدان حکم می‌کند باید به این ملاک ارجاع بدهد و در مرحله سنجش با آن قرار دهد. حال اگر شخص ملاک و معیار ارزیابی را آیات و روایات قرار ندهد و یا اینکه بعد از فهم عقلی به این ملاک گفته شده رجوع نکند، انحرافات بزرگی در فهم او به‌ وجود خواهد آمد. بر پایه همین خط مشی نادرست است که انحرافات بزرگی در سخنان عرفا مشاهده می‌شود، تا آنجا که عتاب موسی به هارون را به جهت کوته فهمی و کم ظرفیتی هارون می‌انگارند که درنیافت (هارون متوجه نشد) بت پرستی عین خداپرستی است؛ زیرا «عارف کسی است که حق را در هر چیزی، بلکه او را عین هر چیزی می‌بیند». 📚 منبع: تفسیر آیات العقائد، تقریرات دروس آیت الله سید جعفر سیدان ج۱ ص۶۰ 🔹 مدرسه تخصصی علوم دینی حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف @valiasr_mt
🔰 تفاوت اخبارگرایی با اخباری گری ✍️برخی از افراد، کسانی را که بر مراجعه به اَخبار - در مسائل اعتقادی - اِصرار می‌ورزند، به اخبار‌ی‌گری متهم می‌سازند. این کار، شیوه‌ای ناجوانمردانه و سخنی نابجا و خام می‌باشد؛ زیرا رجوع به قرآن و روایات و اهمیت دادن به آنها برای مؤمن، کمال افتخار است. 🔻پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم همواره در طول بعثت به آن فرامی‌خواند و از مردم می‌خواست که آموزه‌های وحیانی را ملاک اعتقاد و رفتار و کردارشان قرار دهند و دین را از خود دین برگیرند. این شیوه مراجعه به اخبار و محور قرار دادن کلام قرآن و معصومین علیهم‌السلام از اخباری‌گری اصطلاحی [که به معنای نفی تقلید و مبانی قطعی اصولی است] متمایز است. ✍️ همچنین روشن است که در مواردی، از ظواهر تعالیم وحیانی آموزه‌هایی به نظر می‌رسد که اصولِ دین، آنها را بر نمی‌تابد و یا برخلاف حکم عقل قطعی است؛ در این موارد خودِ وحی به تأویل آن پرداخته است. نمونه‌هایی از آنها را می‌توان در تأویل آیات زیر مشاهده کرد: « وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» « وَجَاءَ رَبُّكَ» « وَجَاءَ رَبُّكَ» ✍️ و نیز باید توجه داشت که بخشی از اصول عقلی قطعی که در فلسفه مطرح است، تردید ناپذیر است، با آنهاست که می‌توانیم معارف وحیانی و توحیدی را روشن سازیم، با منکران خدا بحث کنیم و استدلال آوریم و آیات و روایات دشوار را بفهمیم و تبیینی درست از آنها ارائه دهیم و نکات ظریف و دقیق را دریابیم. نیاز معلول به علت، محال بودن اجتماع نقیضین، استحاله دور و تسلسل و پیروی نظم دائمی از ناظم آگاه و توانا و ... از آن جمله‌اند. این اصول عقلی در انحصار فلاسفه نیست، بلکه همه‌ عقلای عالم از آنها استفاده می‌کنند و در امور مختلف آنها را به کار می‌برند. ✍️ آری، آن دسته از مسائل فلسفه که بحث‌های نظری و اختلافی است نباید مسلم انگاشته شود. اصالتِ وجود، وحدت وجود، وحدت تشکیکی و اطلاقی، قاعده «الواحد» ... که زیربنای سنخیت میان خدا و خلق، اتحاد علم و اراده حق، قِدَم عالَم، معاد مثالی و ... می‌باشد، پذیرفتنی نیست. 📚 منبع: تفسیر آیات العقائد، تقریرات دروس آیت الله سید جعفر سیدان ، ج۱ ص۲۵۱ 🔹 مدرسه تخصصی علوم دینی حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف @valiasr_mt
🔰 پلورالیزم (کثرت گرایی) ✍️ گرایش‌های جدیدی که با عنوان پلورالیزم (کثرت گرایی) مطرح است از نظر عقل و نقل بر بنیان درستی استوار نمی‌باشد. بلکه خلاف ضرورت عقل و نقل است. زیرا عقاید گوناگون در بسیاری از موارد به تضاد و تناقض می‌انجامد. اگر همه آنها درست باشد، لازمه آنها اجتماع نقیضین و ضدین است که در بطلان آنها شکی وجود ندارد. اشکالات کثرت‌گرایان در این باره سه اشکال مطرح شده است: ۱- اگر تنها یک مکتب حق باشد و دیگر مسلک‌ها و مرام‌ها باطل انگاشته شود، هدایت‌گری خدا معنای درستی نمی‌یابد؛ زیرا بدان معناست که خدا تنها مردمان اندکی را هدایت می کند و دیگران از هدایت خدا به دور می‌مانند. ۲- در فرض مذکور، زحمات انبیاء و کوشش‌های آنها، بی‌فایده و پوچ می‌شود؛ چون گروه بسیار کمی از مردمان، راه درست را می‌یابند و گروه بسیاری به کژراهه می‌روند و شیوه باطل را می‌پیمایند. ۳- مسئله عقلانیت در جهان خلقت و آفرینش آدمیان خدشه‌دار می‌شود و بدان معناست که خدا کارخانه بزرگی به نام جهان را آفریده که بسیار پیچیده و دقیق است، لیکن تولیدات سالم و بی‌نقص آن بس اندک‌اند و این کارگاه عظیم پیوسته محصولات معیوب و خراب تولید می‌کند. ✍️ پاسخ‌‌های عقلی در پاسخ اشکالات مذکور می‌توان گفت: اولا: اینکه خدا هادی است و هدایت می‌کند بدان معناست که راه را می‌‌نمایاند، و انحراف خلق به خودشان مرتبط است، کما اینکه خدا کسی را به پیمودن راه درست مجبور نمی‌سازد. ثانیا: مجاهدت‌های پیامبران الهی در جای خودش محفوظ است؛ شریعت انبیای پیشین دارای محدوده زمانی ويژه می‌باشد و هر یک از آنها به آمدن پیامبر بعد مقید است. حال اگر کسی مستضعف فکری باشد و به اسلام نگراید، عقیده باطل دارد، هر چند دوزخی نمی‌باشد. ثالثا: کسانی که به آئین حق نمی‌رسند، لیکن عقلانیت خود را به کار می‌برند و به میزان خرد ورزی‌شان کارهای شایسته و نیک می کنند، پس از مرگ در مسیر تکامل قرار می‌گیرند و رشد و تعالی می‌یابند و به کمال می‌رسند به شرط آنکه در دنیا نسبت به حق و حقیقت لجاج و عناد نورزند و در پیدا کردن حق و رهنمون به آن، مقصر نباشند. ✍️ پاسخ‌های نقلی اینکه همه‌ راه‌ها و آیین‌ها نجات بخش‌اند و همه‌ عقاید درست می‌باشند،‌ برخلاف تعالیم وحیانی است و قرآن و احادیث بر پوچی چنین گرایش‌ها و باور‌هایی گویاست و هر کس با اندکی تأمل می‌تواند دریابد که هر شیوه و مسلکی نمی‌تواند انسان را رستگار سازد و همه راه‌ها آدمی را به مقصود نمی‌رساند. در سوره حمد می‌خوانیم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ» خدایا ما را به راه راست هدایت کن؛‌ راه کسانی که به آنها نعمت دادی، نه راه کسانی که بر آنان خشم گرفتی و نه راه گمراهان. در این آیه، افراد به سه دسته تقسیم شده‌اند، و از آنها تنها یک دسته در صراط مستقیم‌اند، نه اینکه هر کس هر عقیده‌ای پیدا کند و به هر راهی که رود، در راه مستقیم قرار دارد و به کمال مطلوب دست می‌یابد! .... در سوره «عصر» می‌خوانیم: «وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» سوگند به عصر که انسان در زیان و خسران است مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و یکدیگر را به حق فراخواندند و به صبر سفارش کردند. پس کسانی که درحیطه ایمان درنیایند و عمل صالح انجام ندهند و حق مدار و شکیبا نباشند و مردم را به حق و صبر توصیه نکنند، زیان کارند و سودی عایدشان نمی‌شود. .... همچنین در آیات فراوانی، بت پرستی و شرک «به شدت» نفی شده و کژراهه‌ای به شمار آمده است که انسان را دوزخی می‌سازد و از هر خیر و سعادتی محروم می‌کند و پیامدی جز فلاکت، تباهی و هلاکت ندارد: «وَ لَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» اگر شرک بورزند،‌اعمالی را که انجام داده‌اند از دستشان می‌رود و هیچ می‌شود. « قُلْ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ وَلَا أُشْرِكَ بِهِ ...» بگو: همانا من امر شدم که خدا را بپرستم و به او شرک نورزم 📚 منبع: تفسیر آیات العقائد، تقریرات دروس آیت الله سید جعفر سیدان ، ج۱ ص۲۴۱ 🔹 مدرسه تخصصی علوم دینی حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف @valiasr_mt