eitaa logo
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانی‌ها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
552 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
765 ویدیو
1.3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تاریخچه قاعده بخش دوم تاریخچه این قاعده در تاریخ فقه ، در کتب شیخ طوسی و بعد از ایشان در کتب محقق حلی و به ویژه در قرن هشتم در کتب علامه حلی و شهیدین به این قاعده استناد شده است. بنابراین، اصل عمل به قاعده توسط فقها مسلم است؛ولی روشن نیست که مستند آنها در این باره چه بوده و حدود و قلمرو قاعده از نظر آنان چه اندازه بوده است. آیا فقط آیه مزبور مستند نظریه ایشان بوده یا علاوه بر آن مستند دیگری هم داشته‌اند؟ آیا مبانی عقلایی مستند قاعده بوده یا مبانی دیگری هم داشته است؟ به هر حال آنچه مسلم است در کتب فقها، استناد به آیه و موارد فتوای آنان موجود است؛ ولی اینکه مستند قدمای اصحاب در عمل به این قاعده چه بوده است، روشن نیست. نظر فقیهان اهل سنتاستناد به قاعده احسان در میان فقهای مسلمان در میان فقیهان اهل سنت هم فقهای حنفی به این قاعده بسیار تمسک کرده‌اند؛ زیرا مبانی فقهی مذهب حنفی بیش از دیگر مذاهب اهل سنت بر منطق عقلایی استوار است. این قاعده را مرحوم محمد جعفر شریعتمدار استرآبادی (متوفای ۱۲۶۳ ه) در کتاب مقالید الجعفریه تحت عنوان یک قاعدۀ مستقل آورده است و بعد از او نیز بزرگانی مانند میر فتاح مراغی آن را مورد بحث قرار داده‌اند. مستندات این قاعده از قرآن خداوند در آیه ۹۱ از سوره توبه می‌فرماید: «لیس علی الضعفاء و لا علی المرضی و لا علی الذین لا یجدون ما ینفقون حرج، اذا نصحوا لله و رسوله ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم» طبق ظاهر این آیه، برای افرادی که به علت ناتوانی جسمی نمی‌توانند در جبهه شرکت کنند و یا به خاطر ناتوانی مالی قادر به کمک مالی نیستند، هیچ گونه عقاب اخروی وجود ندارد و اینان در قیامت مؤاخذه نمی‌شوند. ظاهر آیه همین است و به موضوع ضمان و مسئولیت در زندگی روزمره ربطی ندارد؛ اما همان طور که می‌دانیم بیشتر آیات قرآن مجید از همین قبیل است و اگر چه در موارد خاصی نازل شده و به اصطلاح شان نزول ویژه‌ای دارد، فقهای اسلامی نسبت به موارد خارج از آن مورد نیز به عموم آیه تمسک کرده‌اند. به همین دلیل از نظر روش اجتهادی ، فقیه هیچ گاه نباید دقت خود را فقط بر مورد نزول آیه متمرکز کند، بلکه به آنچه مفاد ظاهر آیه از نظر عموم و اطلاق بر آن دلالت دارد نیز می‌توان تمسک کرد. البته بدیهی است که نباید به گونه‌ای آیه را تفسیر کرد که به تمامی از مورد نزول بیرون باشد و آن مورد را شامل نشود؛ زیرا این گونه تفسیر، غیر موجه و فاقد اعتبار است. مستندات روایی در تایید قاعدۀ احسان به روایات و احادیث متعددی استناد شده است که به برخی از آنها اشاره می‌شود. از علی علیه‌السّلام منقول است که فرمود: «الجزاء علی الاحسان بالاساءة کفران»؛ یعنی پاداش احسان را به بدی دادن، نادیده گرفتن نعمت است. روایت دیگر نامه حضرت علی علیه‌السّلام به مالک اشتر است: «و لا یکونن المحسن و المسی ء عندک بمنزلة سواء فان فی ذلک تزهیدا لاهل الاحسان فی الاحسان و تدریبا لاهل الاساءة علی الاساءة»؛یعنی نیکوکار و بدکار نباید نزد تو مساوی باشند؛ زیرا در این صورت به نیکوکاران به خاطر احسان آنان سختگیری شده و بر بدکاران نسبت به بدکاری آنان آسان گرفته می‌شود. دلیل عقلی بر این قاعده عقل مؤاخذۀ شخصی را که عمل او با قصد نیکوکاری، منجر به زیان دیگری شده است، قبیح می‌داند. در همین باره در سوره الرحمن آیه ۶۰ آمده است: «هل جزاء الاحسان الا الاحسان:» آیا جزای نیکی جز نیکی چیز دیگری است. آنچه در این آیه آمده نوعی استفهام انکاری است و گویی پاسخ آن از سوی تمام خردمندان منفی است؛ یعنی همه انسانها اعتراف دارند که برای احسان، هیچ پاداشی جز احسان نیست. به علاوه، بنابر علم کلام به حکم عقل، شکرگزاری از منعم واجب است؛ یعنی اگر کسی به دیگری نعمت و خیری برساند، طرفی که خیر می‌بیند، از نظر عقل موظف است که در برابر فرد خیراندیش سپاس گوید. بنابراین، خردمندان برای کسی که اقدام نیکوکارانه (محسنانه) کرده است احترام قائلند و احسان بیننده را ملزم به تشکر و سپاس از او می‌دانند؛ هر چند عمل او به زیان منجر شده باشد؛ زیرا به هر حال او در این اقدام قصد خیانت نداشته، بلکه برعکس به نیت خیرخواهی و احسان به این عمل مبادرت کرده است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔@valiasrk
قابل توجه کلیه طلاب محترم سطح 2 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 سلام علیکم به هر دلیل در امتحان مجازی شرکت نکرده اید جهت ثبت غیبت موجه و امکان شرکت در امتحان تجدیدی عدم حضورتان را همراه اسم درس پیامک کنید ( فقط پیامک ) در صورت عدم اطلاع رسانی به هیچ وجه امکان شرکت در امتحان تجدیدی نخواهید داشت
نشست نقش منطق در فرآیند استنباط.mp3
21.08M
؛ نقش منطق در استنباط احکام فربهی-متخصص منطق وفلسفه •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
🔶️علی بن محمد در اسانید کافی بخش اول ⭕علی‌بن‌ محمد، نامی پرتکرار در صدر اسانيد کافی است. با احتساب ضمیرها، سندهای تعلیقی و تفکیک سندهای تحویلی، در صدر سند 535 روایت از روایات کافی، «علی‌بن‌ محمد» به صورت مطلق وارد شده است؛ در 107 سند، به صورت«علی‌بن‌ محمدبن بندار»آمده است؛در 38 سند به صورت «علی‌بن‌ محمدبن عبدالله»، در 2 مورد به صورت «علی‌بن‌ محمدبن عبدالله القمی» و در یک مورد به صورت«علی‌بن‌ محمد الکلینی»[علان الکلینی]ذکر شده است. علی‌بن‌ محمدبن بندار و علی‌بن‌ محمدبن عبدالله و علی‌بن‌ محمدبن عبدالله القمی،هر سه نام نوه دختری «احمدبن محمدبن خالد برقی»می‌باشد که در پاره‌ای از اسناد از او با نام «علی‌بن‌ محمدبن ابی القاسم» نیز تعبیر شده است.«ابی القاسم» کنیه «عبدالله ¬بن عمران»، جدّ «علی‌بن‌ محمد»است و «بندار» نیز لقب «ابوالقاسم» می‌باشد. نجاشی (رحمة‌‎الله علیه)علي¬ بن محمدبن أبي القاسم عبد الله¬ بن عمران البرقي را توثیق کرده و همانگونه که بیان شد با علی‌بن‌ محمد بن بندار اتحاد داشته و در نتیجه او نیز توثیق می‌شود. اما علی‌بن‌ محمد علان الکلینی، دایی مرحوم کلینی،در رجال نجاشی با عنوان علي بن محمدبن إبراهيم¬بن أبان الرازي الكليني ترجمه و توثیق شده است. مراد از علی‌بن‌ محمد در صدر اسناد کافی اما مراد از علی‌بن‌ محمد واقع در صدر اسناد کافی کیست؟ در این باره دو دیدگاه وجود دارد که در ادامه به بررسی این دو دیدگاه می‌پردازیم. دیدگاه اول: تعین علی بن محمد در علی بن محمد بن بندار محقق خویی (رحمةالله علیه)مدعی است که علی بن محمد در صدر اسناد کافی، به علی‌بن‌ محمدبن بندار منصرف است و برای اثبات ادعای خویش به روایات کتاب الاطعمه کافی استدلال نموده است.ایشان معتقد است با توجه به اینکه مرحوم کلینی (رحمةالله علیه)در 33 سند از ابواب الاطعمه کتاب شریف کافی، از علی‌بن‌ محمد با قید «ابن بندار» روایت دارد، از این رو طبق قانون انصراف عنوان مطلق به عنوانی که در اسناد شاگرد، تصریح به خصوصیاتش شده است، میتوان علی‌بن‌ محمد مطلق را به علی‌بن‌ محمدبن بندار که کلینی با تصریح به خصوصیات، فقط از او روایت دارد، منصرف دانست. مناقشه در استدلال محقق خوئی استدلال ایشان، هم از ناحیه کبروی و هم از ناحیه صغروی مورد اشکال است. ولی پیش از بیان این دو اشکال، ذکر این دو نکته مفید است: یکم: تعداد اسنادی که مرحوم کلینی در آنها به ابن بندار تصریح کرده است، در 33 روایت منحصر نیست. بلکه همان‌گونه که اشاره شد، این موارد به ضمیمه موارد تعلیقی، تحویلی و ضمیرها بالغ بر 107 مورد است. در 38 سند علی‌بن‌ محمدبن عبدالله در صدر سند کافی واقع شده و در 2 مورد علی‌بن‌ محمدبن عبدالله القمی مروی عنه کلینی است که همگی همان علی‌بن‌ محمدبن بندار هستند. دوم: محقق خوئی با وجود نقل مرحوم کلینی از علی بن محمد کلینی در چندین روایت در کافی و کتب صدوق با عنوان «علی بن محمد الکلینی»، «علی بن محمد المعروف بعلان»، «المعروف بعلان الکلینی»و یا «علان الرازی»حتی یک روایت نیافته است که مرحوم کلینی از علان نقل کرده باشد ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
بخش دوم در کلام محقق خوئی کلینی(رحمةالله علیه) با تصریح به خصوصیات،تنها از علی‌بن‌ محمدبن بندار روایت نداشته و همان‌گونه که گذشت، از علی‌بن‌ محمد علان الکلینی با عنوان علی‌بن‌ محمد الکلینی، نیز روایت دارد. از سوی دیگر علامه(رحمةالله علیه) در خلاصه الاقوال، در تفسیر «عدة من اصحابنا عن سهل بن زیاد»، نام این عده را نقل کرده که یکی از آنها علان کلینی است. بنابراین با توجه به اینکه در 1553 سند، عدة من اصحابنا عن سهل بن زیاد در کافی وارد شده است، تعداد نقل های کلینی از علان، به مراتب بیش از تعداد نقل های ایشان از ابن بندار با تصریح به خصوصیات، است. علاوه بر اینکه در 200 سند، علی‌بن‌ محمد به صورت مطلق واسطه بین کلینی و سهل واقع شده است که در این موارد به نظر علان کلینی بودن متعین است؛ زیرا علان کلینی در ضمن عده، به صورت تصریح از سهل روایت دارد اما علی‌بن‌ محمدبن بندار با نام کامل از سهل زیاد روایت ندارد. بله در یک سند علی‌بن‌ محمدبن بندار با واسطه ابراهیم بن اسحاق از سهل بن زیاد روایت نقل میکند، هر چند در کافی تحریفی در آن اتفاق افتاده و به جاي سهل بن زیاد، سهل بن الحارث آمده است. اما همین روایت در خصال ، عیون، معانی الاخبار و امالی صدوق به واسطه سهل¬بن زیاد نقل شده که شاهد بر وجود تحریف در سند کافی است. به هر حال هر چند ثابت است که در یک مورد روایت ابن بندار از سهل، با واسطه وجود دارد، اما حتی یک روایت در کافی بدون واسطه دیده نشده است که خود شاهد بر عدم روایت ابن بندار از سهل است و باید مراد از علی‌بن‌ محمد را همان علان کلینی دانست. پس با احتساب روایت علی‌بن‌ محمد از سهل و عدة من اصحابنا عن سهل، 1753 مورد شیخ کلینی از علان نقل روایت دارد و همین مؤید این است که علان یکی از اصلی‌ترین مشایخ کلینی است. در کلام محقق خوئی این سخن که حتما عنوان مطلق به عنوان مقید انصراف دارد، صحیح نیست. زیرا انگیزه مطلق گذاشتن عنوان همیشه وجود عنوان مقید در اسناد صاحب کتاب نیست. یکی از علت های اطلاق، شهرت مروی عنه می باشد. به عنوان نمونه در بحث ابی بصیر برخی عنوان مطلق ابوبصیر را به لیث بن البختری المرادی منصرف دانسته اند؛ زیرا در پاره ای از روایات – آنجا که ابن مسکان از ابو بصیر نقل روایت دارد به تصریح ابو بصیر لیث المرادی وارد شده است؛ اما محقق خوانساری (رحمةالله علیه) در «رسالة عدیمة النظیر»، این سخن را صحیح نداسته و ابو بصیر را به یحیی ابو بصیر الاسدی که مشهور تر است، منصرف می داند. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
بخش سوم دیدگاه دوم: تعین علی بن محمد، غیر از دو مورد، در علی بن محمد علان الکلینی با توجه به آنچه در مناقشه صغروی و کبروی به دیدگاه اول داشتیم، می‌توان چنین نتیجه گرفت که در همه مواردی که علی بن محمد به صورت مطلق آمده است و قرینه‌ای بر تعیین آن در علی بن محمد بن بندار نداریم، مراد، علی بن محمد علان کلینی است. تنها دو مورد است که قرینه تعیین کننده علی بن محمد در ابن بندار است که به گفته آیت‌الله شبیری(دام‌ظلّه)آن دو مورد عبارتند از: اول: مرحوم كلينى توسط «على بن محمد» از «احمد بن ابى عبد الله برقى»، نقل روایت کرده باشد كه در اين صورت مراد از «على بن محمد»،«على بن محمد بن بندار»، نوه دخترى برقى است. دوم: مرحوم كلينى توسط «على بن محمد» از «ابراهيم بن اسحاق احمرى» روايت کرده باشد كه در اين صورت هم مراد از «على بن محمد»، «على بن محمدبن بندار» مى‌باشد کلینی از برقی و ابراهیم بن اسحاق در پایان این بحث شاید بد نباشد اشاره شود که احتمال دارد وجه استثنای روایت کلینی از احمدبن ابی عبد الله برقی و ابراهیم بن اسحاق الاحمری در کلام آیت‌الله شبیری (دام ظلّه)،از این باب باشد که نه تنها احمدبن ابی عبد الله برقی جد علی‌بن‌ محمدبن بندار است؛ بلکه علی‌بن‌ محمدبن بندار در 109 سند از اسناد کافی با تصریح به ابن بندار از احمدبن ابی عبد الله روایت دارد، در حالی که علی بن محمد علان کلینی از او روایتی ندارد. همچنین علی‌بن‌ محمدبن بندار در 27 سند از اسناد کافی از ابراهیم بن اسحاق هم روایت دارد، در حالی که علی بن محمد علان کلینی از او روایتی ندارد. پایان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
21.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅دریافت نرم افزار متن فارسی برای WORD ،تمام مشکلات نیم‌فاصله و نقطه گذاری‌ها را ۱۰ ثانیه حل کنید... 🤔زمان زیادی برای پیدا کردن نیم‌فاصله‌ها و اصلاحشون می‌گذارید؟ ❓به نظرتون فشردن مداوم کلیدهای نیم فاصله در کیبورد واقعا طاقت فرساست؟ 🧐ناشر کتاب از شما خواسته که قواعد مربوط به نیم‌فاصله و نقطه‌گذاری باید حتما رعایت شوند؟ 🤔مقاله‌ای میخواهید در اینترنت منتشر کنید اما رعایت همه نیم فاصله‌ها برای شما مشکل است؟ ❓داورهای پایان‌نامه و مقالات روی نیم فاصله حساس هستند؟ 🤔چگونه با یک دکمه تمام نیم فاصله‌ها رو توی ورد رعایت کنیم؟ حل بسیاری از مشکلات نیم فاصله و ویراستاری با دریافت این نرم افزار ویراستار ورد بسیاری از مشکلات فایل‌‌ها به صورت حل خواهد شد. ایراد‌های تایپی مثل فاصله گذاری‌‌های قبل و بعد از نقطه و ویرگول، فاصله‌گذاری‌‌های پرانتز‌ها و از همه مهمترین مشکلات مربوط به نیم فاصله و … تهیه نرم افزار https://arangweb.com/product/macro-pro/ ـــــــــــــــــــ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
paknevis_0.11.4.exe
14.25M
✅نرم افزار "پاک نویس" یک خطایاب هوشمند فارسی است که خطاهای متون وارد شده در محیط رایانه را داده و هایی برای اصلاح آن ها به کاربر می دهد ویژه کسانی که می‌خواهند محتوای نوشتاری خود را با و بیشتری تولید کنند . نکته: این نرم افزار مخصوص رایانه است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
مدیریت سرعت مطالعه.pdf
519.3K
درآمدی بر تکنیک های تندخوانی 📚فصلنامه رهنامه پژوهش •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
💠تاریخ تطبیقی💠 🔸تاریخ تطبیقی (Comparative history) روی‌کردی خاص در مطالعات تاریخی به شمار می‌آید که اساس آن را مقایسه‌ی میان جوامع، مؤسسات تمدنی و ادوار مختلف تشکیل می‌دهد. 🔹در طول قرن بیستم تاریخ تطبیقی به عنوان شعبه‌ای از تاریخ‌نگاری رشد بسیاری یافته است. 🔸آنچه که تاریخ تطبیقی نامیده می‌شود در کشور ما بیشتر به صورت تاریخ عمومی (general History) انعکاس یافته است، که در یک برهه از زمان در همه عرصه‌ها یا زمان‌ها یک پدیده را بررسی می‌کند. لذا صرف بیان همزمانی وقایع را نمی‌توان تاریخ تطبیقی نامید. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
💠فقه الامام الصادق💠 🔸فقه الامام الصادق اثری ارزشمند، ابتکاری و با اسلوب جدید در فقه شیعی اثر محمدجواد مغنیه است. 🔹استاد محمدجواد مغنیه، محقق ونویسنده برجسته شیعی و دارای آثار و نوشته‌های ارزشمندی است. 🔸در بیشتر کتابهای وی، ابتکار، روانی و شیوایی قلم ، عصری بودن و همگامی با زمان و نیاز، به روشنی پیداست. 🔹این اثر غنی، در سال ۱۳۸۴ه.ق نگاشته شده و تاکنون چند نوبت به چاپ رسیده است. 🔹كتاب "فقه الإمام الصادق" يك دوره‌ى كامل فقه از طهارت تا دیات است كه به منظور آشنايى ساير فرق اسلامى با فقه جعفری نوشته شده است. مسائل به صورت نيمه استدلالى مطرح شده و در عين اختصار عبارات، ادله‌ى احکام نيز مورد توجه قرار گرفته است. 🔸استاد، در مقدمه کتاب، هدف از نگارش را چنین بیان می‌کند: این کتاب، برای کسانی که شناختی از فقه جعفری ندارند، ولی شوق آن را دارند که بشناسند، نوشته شده است. برای آنان که راهی برای این آشنایی نمی‌یابند… زیرا منابع موجود در فقه شیعی، دارای عبارتهای مشکل، روش پیچیده، بدون ترتیب و تبویب، با طول و تفصیل و نقل قولهای فراوان است که خواننده جذب آن نمی‌شود و نمی‌تواند با آن انس پیدا کند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk
✅ استاد آیه الله علیدوست: بدون ، متکفل استنباط نیست. 🔹به متکفل استنباط، فقیه نمی‌توان گفت مگر اینکه اولا خودش ... آیا ممکن است فقیه، فقیه باشد، ولی روش نداشته باشد و در هر بابی به روش گروه خاصی استنباط کند؟ مثلا در یک مسئله به روش مدرسه‌ای و صناعی اشاره کند و در یک مسئله روش تجمیع ظنون را برگزیند؟ یا در یک باب از نصوص خود به قواعد کلام برسد و در یک باب به همان نصوص بسنده کند؟ این می‌شود و فقاهت فاقد روش. 🔹ثانیا متکفل استنباط فقیه نیست مگر اینکه ، زیرا بخشی از کار یک مجتهد تتبع است و می‌خواهد متون دیگران را فهم کند. بنده اگر ندانم متعلق به مدرسه صناعت‌محور است یا اهل تجمیع ظنون است و ندانم که چگونه قواعد را از نصوص استخراج می‌کند و ندانم که ش از نصوص بر چه مبنایی استوار است و ... ، آیا می‌توانم متن فقهی شیخ را بفهمم؟! (مصاحبه با مجله تا اجتهاد، سال اول، پیش شماره سوم،‌ تابستان ۱۳۹۱) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️ @valiasrk