eitaa logo
وارثین (کانال مدرسه علمیه ولیعصر کرمانی‌ها «عج» ارائه مطالب علمی ، اخلاقی، آموزشی و پژوهشی)
553 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
752 ویدیو
1.3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بخش اول 🔶️توضیح اجمالی درایه علمى است که در آن از سند و متن، چگونگی نقل و آداب حدیث گفت‌وگو می‌شود. اسم‌های دیگری که برای این علم بیان شده است عبارتست از: علم مصطلح الحدیث، علم اصول الحدیث، علوم الحدیث و مصطلحه. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش دوم موضوع علم درایه حدیث است؛ اعم از سند، متن، نحوه ی تحمّل (فرا گرفتن) و آداب نقل آن. معنای حدیث حدیث، کلامى است که بیانگر قول ، فعل و یا تقریر و امضاى معصوم علیه السّلام باشد. بنابر این، اطلاق حدیث بر کلام غیرمعصوم، مَجاز است.  فایده ی علم درایه فایده ی علم درایه، بازشناسى حدیثِ پذیرفته از غیر پذیرفته استکه نتیجه ی آن، عمل به اوّلى و اجتناب از دومى خواهد بود. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش سوم متن حدیث عبارت است از الفاظ و قالب حدیث که گویاى مفاد آن است. متن حدیث به لحاظ وضوح یا عدم وضوح دلالت بر مقصود، به ، ،  و تقسیم مى‌شود؛ زیرا لفظ یا تنها یك معنا دارد و احتمال معنایى دیگر در آن نمى‌رود که به آن نصّ مى‌گویند، یا معنایى دیگر در آن محتمل است. در فرض دوم، یا احتمال هر دو معنا یكسان است که به آن مجمل گویند و یا یكى بر ‌ دیگرى رجحان دارد. در فرض دوم اگر احتمال مرجوح- به دلیلى- مقصود باشد، به آن مؤوّل، و اگر احتمال راجح،مقصود باشد، به آن ظاهر گویند. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش چهارم به سلسله ی راویان حدیث تا معصوم علیه السّلام، سند حدیث ،اطلاق مى‌شود. حدیث به لحاظ سند به  و ، و  به  ،  ،  و  ،تقسیم مى‌شود.  براى فراگرفتن حدیث، هشت طریق ذكر کرده‌اند:۱) ، ۲) ، ۳) ، ۴) ، ۵)، ۶) ، ۷) ، ۸)و  . ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش پنجم ۱) بنابه گفته ی عالمان علم درایه، چنانچه راوى، حدیث را با شرایط آن فراگرفته باشد، مى‌تواند آن را ازکتاب خود- در صورتى که تصحیح شده باشد- روایت کند و مستحب است ابتدا سند حدیث و سپس حدیث را نقل نماید. ۲)راوی مى‌تواند به نقل مفاد حدیث، اكتفا کند و لازم نیست عین الفاظى راکه فراگرفته نقل نماید؛ به شرط آنكه نقل به معنا موجب اخلال در مراد و تغییر معنا نشود. از این رو، لازم است راوى به خواصّ الفاظ و کیفیت تركیب صحیح آنها در ایفاى معانى از بعد ادبى آشنا باشد. ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش ششم عالمان درایه، شناخت راویان حدیث از جهت عدالت و فسق، مورد اعتماد بودن و نبودن، امامى و غیرامامى بودن و دیگر جهات را بر فقیه لازم دانسته‌اند تا بتواند حدیث صحیح را از ضعیف باز شناسد؛ همان گونه که شناخت طبقات و مراتب راویان از لحاظ تقوا و دانش و توانایى حفظ حدیث را، جهت ترجیح روایتى بر روایتى دیگر هنگام تعارض بر فقیه ،واجب دانسته‌اند (تعادل و تراجیح).  الفاظ دلالت کننده بر تعدیل راوى-که درکتاب هاى رجالى آمده- عبارتند از: ۱) عدل (عادل)، ۲) ثقه، ۳) حجت، ۴) صحیح الحدیث (روایتش صحیح است)، ۵) متقن (حدیثش از اتقان لازم برخوردار است)، ۶) حافظ، ۷)ثبت، ۸) صدوق، ۹) شیخ، ۱۰) صالح، ۱۱) معتقد، ۱۲) وجه، ۱۳) عالم، ۱۴) و غیر آن. الفاظ دلالت کننده بر جرح عبارتند از: ۱)ضعیف، ۲) کذاب، ۳) غالی، ۴) وضاع للحدیث (جعل کننده ی حدیث)، ۵) مضطرب، ۶) ساقط، ۷)متروک الحدیث، ۸) مخلط و غیر آن ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
بخش هفتم ۱)نوشتن و ثبت حدیث به منظور حفظ آن، جایز، بلكه واجب است. ۲)لازم است نویسنده، حدیث را به گونه ی صحیح، ضبط کند و حروف و کلمات آن را واضح بنویسد. ۳)سزاوار است نویسنده در آغاز- پس از نام خدا- مشخصات (نام، کنیه و نسب) استادى راکه حدیث را از او فراگرفته، بنویسد. ۴)چنانکه مستحب است به حمد و ستایش خداوند با نوشتن «عزّوجلّ» و مانند آن پس از نوشتن نام خدا و نیز نوشتن نام پیامبر اسلام صلّى اللّٰه علیه و آله و امامان معصوم علیهم السّلام همراه ذكر صلوات و سلام بر آنان اهتمام ورزد. ۵)مستحب است به یاد کردن راویان صالح و عالمان دین با ترضی (رضى اللّٰه عنه) یا ترحم(رحمه اللّٰه) اهتمام ورزد پایان •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk
🔶️ کیست؟ 🔹️ راوی کم‌نظیری است. مدح و ثنایی که امام علیه السلام برایش خرج کرده‌اند برای کمتر کسی خرج کرده‌اند. در رجال کشی می‌توان به وفور جلالت وی را بر لسان امام خواند و دعا کرد که ما نیز کاش جای او بودیم. چالشی که خواننده‌ی روایات باب زراره با آن روبروست، چالش نکوهش است. او در روایات کثیری نکوهش شده و در برخی گزارشات تاریخی نیز چهره‌ی دیگری دارد. برخی نکوهش‌ها به خاطر تقیه و حفظ جان زراره بوده است. اما اینکه زراره از دنیا رفت و حال آنکه امام کاظم علیه السلام را که امام عصرش بودند به امامت نمی‌شناخت مساله دیگری است. زراره در هنگام مرگ می‌دانست که پس از رحلت جعفر بن محمد علیه السلام امامی از سوی خدا مشخص شده است؛ اما شک داشت که آن امام کیست. او که به فاصله‌ی کمی از شهادت امام صادق علیه السلام از دنیا رفت وقتی در بستر بیماری بود فرزنش را جهت تحقیق در اینکه امام بعدی کیست روانه کرد. اما وقتی دید که اجل فرا رسید و فرزندش بازنگشت، قرآن را پیش روی خود نهاد و گفت: خدایا این قرآن توست. من نمی‌دانم چه کسی امام است؛ اما هر که را که تو و قرآن تو امام می‌دانند امام من است. سپس از دنیا رفت. برای این ناآگاهی شیخِ اصحاب امام صادق علیه السلام از امامِ زمانش که نشان «رَحِمَ اللَّهُ زُرَارَةَ بْنَ أَعْيَنَ- لَوْ لَا زُرَارَةُ وَ نُظَرَاؤُهُ لَانْدَرَسَتْ أَحَادِيثُ أَبِي‏» را بر سینه دارد می‌توان تحلیلی ارائه داد. مساله‌ی اسامی امامان که اینک برای ما از ضروریات امامیه و اساسا قوام آن است، در آن زمان برای حتی زراره روشن نبوده است. تقیه و دیگر مسائل مجال بیان این مهم را در حد گسترده به امامان نمی‌داد تا جایی که بزرگ فقیهان امامیه از آن آگاه نبوده است. از برخی روایات این باب، برمی‌آید همینکه زراره به آنچه فهمیده پایبند بوده و در دل هرکه را خدا امام می‌داند او نیز امام می‌داند، برای نجاتش کافی است. روایات این حوزه خواندنی است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•                                              ( ارائه مطالب علمی وپژوهشی و مشاوره پژوهشی) 🆔️@valiasrk