#سخن_نیکو
انسان های صادق به صداقت حرف هیچکس شک نمی کنند و حرفِ همه را باور دارند،
انسان های دروغگو تقریبا حرف هیچکس را باور ندارند و معتقدند که همه دروغ می گویند.
انسان های امیدوار همواره در حال امیدوار کردن دیگرانند، انسان های نا امید همیشه آیه یاس می خوانند.
انسان های حسود همیشه فکر می کنند که همه به آنها حسادت می کنند.
انسان های حیله گر معتقدند که همه مشغول توطئه هستند،
انسان های شریف همه را شرافتمند می دانند.
انسانهای بزرگوار بیشترین کلام شان، تشکر از دیگران است
👈ذات خودت هرجور باشه با همون چشم بقیه رو
می بینی. پس به جای انتقاد اول ذاتت رو درست کن
@valiyeasreejvarkola
#هر_روز_یک_احکام_شرعی
💬پرسش:
کسى كه غيبت كرده، آيا بايد رضايت کسی رو که غيبتش شده، بهدست بیاره؟
👈 پاسخ:
آیات عظام رهبری، مکارم، وحید، سبحانی و نوری (وحید: بنابر احتیاط واجب):
اگه مشکلی پیش نمیآد، حلالیت بگیرین؛ اما اگه میترسین ناراحتی یا اختلاف و دشمنی یا مشکلی پیش بیاد، لازم نیست.
آیتالله سیستانی:
مستحبه که اگه حلالیتطلبیدن از شخص غیبتشده پیامد بدی نداره، این کار رو انجام بدین یا براش استغفار کنین؛ مگر اینکه با غیبت، توهین و بیاحترامی نسبت به غیبتشونده صورت گرفته باشه.
دراینصورت، اگه حلالیتخواستن، عرفاً جبران بیاحترامی و توهین حساب میشه، بنابر احتیاط واجب، حلالیت لازمه. البته بازم بهشرطی که حلالیتطلبیدن پیامد بدی نداشته باشه.
آیتالله شبیری زنجانی:
شخصی که از دیگری غیبت کرده، در صورت امکان، باید آبروریزی صورتگرفته رو جبران کنه.
اگه امکان جبران نباشه یا غیبتشونده اذیت شده، از اون حلالیت بطلبه؛ مگر اینکه خود حلالیتطلبیدن، مشکلی مساوی یا مهمتر ایجاد کنه.
دراینصورت، برای غیبتشونده دعا و طلب رحمت و مغفرت کنه.
📚رساله سیزده مرجع، ۲/۸۳۳، م۳۱؛ رهبری، رساله آموزشی، ۲/۹۹؛ وحید، منهاج، ۲/۵؛ همان، رساله، ۴۰۲؛ سیستانی، ۱/۱۷؛ مکارم، احکام ویژه، ۳۷ و استفتای کتبی، ش۱۳۳۶۸۱؛ نوری، استفتای کتبی، ش۱۰۵۱۷؛ سبحانی، المواهب، ۵۸۸.
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
امام حسین عليه السلام :
☘ همچون کسی عمل کن که می داند به خاطر گناهانش مؤاخذه می شود و به خاطر نیکوکاری، پاداش می یابد.
✍ اعْمَلْ عَمَلَ رَجُلٍ يَعْلَمُ أَنَّهُ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ مَجْزِيٌّ بِالْإِحْسَانِ
📖 بحارالأنوار ، جلد 75 ، صفحه 127
@valiyeasreejvarkola
#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
ایمان سعید بن جبیر
«سعید بن جبیر» از ارادتمندان ثابتقدم امام سجاد علیهالسلام بود؛ حجّاج سفّاک که قریب بیست سال از طرف بنی امیّه و بنی مروان بر شهرهای کوفه و عراق و ایران حکمران بوده و با سنگدلی که داشته حدود صدوبیست هزار نفر را کشته بود که از کشتگان سادات و دوست داران علی علیهالسلام از کمیل بن زیاد، قنبر غلام علی علیهالسلام و سعید بن جبیر را میتوان نام برد.
حجاج که از ایمان و عقیدهاش آگاه بود دستور داد او را تعقیب کنند و دستگیر نمایند.
او اوّل به اصفهان رفت و حجاج متوجه شد و به حکمران اصفهان نوشت او را دستگیر کند. حکمران به وی احترام کرد و گفت: زود از اصفهان به جای امنی بیرون رود. سپس به حوالی قم و بعد به آذربایجان رفت چون توقفش طولانی شد، به عراق آمد و در لشگر «عبدالرحمان بن محمّد» که بر ضد حجاج قیام کرده بود شرکت جست.
عبدالرحمان شکست خورد و سعید به مکه فرار کرد و به طور ناشناس در جوار خانه خدا اقامت گزید.
در آن زمان «خالد بن عبدالله قصری» که مردی بیرحم بود از طرف خلیفه ولید بن عبدالملک حاکم مکه بود. ولید به خالد نوشت: مردان نامی عراق را که در مکه پنهان شدهاند دستگیر کن و نزد حجاج بفرست.
حاکم مکه سعید را دستگیر و به کوفه فرستاد. حجاج در شهر واسط نزدیکی بغداد بود و سعید را به نزدش بردند.
حجاج سؤالاتی از سعید درباره نامش و پیامبر صلیالله علیه و آله و علی علیهالسلام و ابوبکر و عمر و عثمان و… کرد حجاج گفت: «تو را چگونه به قتل برسانم؟» فرمود: «هر طور امروز مرا بکشی فردای قیامت به همانگونه کیفر میبینی.»
حجاج گفت: «میخواهی تو را عفو کنم؟» فرمود: «اگر عفو از جانب خداست میخواهم، ولی از تو نمیخواهم.»
حجاج به جلّاد دستور داد سعید را در جلویش سر ببرد. سعید بااینکه دستهایش از پشت بسته بود این آیه را تلاوت نمود «من روی خود را به سوی کسی گردانیدم که آسمانها و زمین را آفریده، من به او ایمان دارم و از مشرکان نیستم.»*
حجاج گفت: روی او را از سمت قبله به جانب دیگر بگردانید، چون چنین کردند این آیه بخواند «هر جا روی بگردانید باز بهسوی خداست».*
حجاج گفت: او را به رو بخوابانید، چون چنین کردند این آیه بخواند: «شما را از خاک آفریدیم و به خاک بازگردانیم و بار دیگر از خاک بیرون میآوریم.»*
حجاج گفت: معطل نشوید، زودتر او را بکشید؛ سعید شهادتین گفت و فرمود: خدایا به حجاج بعد از من مهلت نده تا کسی را بکشد و جلاد سر سعید (چهلساله) را از تن جدا کرد.
بعد از شهادت این مظهر کامل ایمان، حال حجاج دگرگون و دچار اختلال حواس گردید و پانزده شب بیشتر زنده نبود؛ و هنگام مرگ گاهی بیهوش و زمانی به هوش میآمد و پیدرپی میگفت: مرا با سعید بن جُبیر چکار بود؟
📚بحارالانوار، جلد 69، صفحه 69
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح روز دوشنبه شما بخیر
🌴امام کاظم علیه السلام:
سعی کنید زمان خود را به چهار بخش تقسیم کنید:
زمانی برای خلوت با خدا
زمانی برای ارتباط و معاشرت با آشنایان و خانواده
زمانی جهت تلاش برای به دست آوردن روزی حلال
زمانی هم برای لذت های حلال
📚تحف العقول، صفحه ۴۰۹
@valiyeasreejvarkola
#در_محضر_بزرگان
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط رحمت الله علیه :
تمام نور معنوی و فیوضاتی که انسان از عبادات و زیارات کسب می کند با نیشی که بوسیله #زبان به دیگران می زند ، نابود می شود.
@valiyeasreejvarkola
#کلام_رهبری
دشمنان بیست سال است برای ما چالش هستهای درست کردهاند چون می دانند که حرکت در صنعت هستهای در حکم کلید برای پیشرفتهای علمی کشور است. بهانهی سلاح هستهای دروغ است و خودشان هم می دانند.
ما روی مبنای اسلامیمان نمی خواهیم طرف سلاح برویم و الا اگر این نبود جلویش را نمیتوانستند بگیرند؛ همچنانی که جلوی پیشرفتهای هستهای ما را تا الان نتوانستند بگیرند
✅ فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشمندان، متخصصان، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای کشور ۱۴۰۲/۳/۲۱
@valiyeasreejvarkola
#هر_روز_یک_احکام_شرعی
💬 سوال :
آیا فکر شهوانی حرام است؟
✅ پاسخ:
فكر گناه تا زماني كه منتهي به انجام گناه نشود، گناه محسوب نمي شود، ولي بي شك آثار نامطلوبي بر روح انسان مي گذارد. [1]
🔹 آیت الله خامنه ای :
بنابر احتیاط واجب باید از فکر شهوانی خودداری شود. [2]
📚 منبع:
[1]. امام، بهجت، سیستانی، صافی و مکارم: استفتا.
[2]. خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 791.
>>> برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج 1
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
امام حسين عليه السلام:
(اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ، وَاَبْخَلُ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بالسَّلامِ)
ناتوان ترين مردم كسى است كه از دعا عاجز باشد و بخيل ترين مردم كسى است كه درسلام بُخل ورزد.
📚بحارالانوار ، جلد93 ،صفحه294
@valiyeasreejvarkola
#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
قارون و موسی علیهالسلام
حضرت موسی علیهالسلام در راه ابلاغ رسالت بسیار رنج کشید و به انواع اذیت و آزار از فرعون و بلعم باعورا و دیگران مبتلا بود تا جایی که قارون پسرعموی موسی علیهالسلام از این قاعدهی آزار رساندن مستثنی نبود.
او ثروت زیادی داشت و بهاندازهای داشت که چندین جوان نیرومند، کلیدهای خزانهی او را حملونقل میکردند و از خانهای گردنکلفتی بود که به زیردستانش ظلم مینمود.
موسی علیهالسلام مطابق فرمان خدا، از او مطالبهی زکات میکرد، او میگفت: «من هم به تورات آگاهی دارم و کمتر از موسی نیستم، چرا زکات مالم را به او بپردازم!»
سرانجام غرور قارون باعث شد که تصمیم خطرناکی گرفت و آن این بود که: به یک زن فاحشه که خوشسیما و خوش قامت و فریبا بود گفت: صد هزار درهم به تو میدهم که فردا هنگامیکه موسی برای بنیاسرائیل سخنرانی میکند در ملأعام بگویی موسی با من زنا کرد.
آن زن، این پیشنهاد ناجوانمردانه را پذیرفت. فردای آن روز، بنیاسرائیل اجتماع کرده بودند، موسی تورات را به دست گرفته و از روی آن، مردم را موعظه میکرد.
قارون با زرق و برق همراه اطرافیان خود در آن اجتماع شرکت نموده بود، ناگهان آن زن برخاست، ولی وقتی سیمای ملکوتی موسی علیهالسلام را دید، از تصمیم قبلی خود منصرف شد و با صدای بلند گفت:
ای موسی علیهالسلام بدان که قارون صد هزار درهم به من داد تا در ملأعام به بنیاسرائیل بگویم تو مرا بهسوی خود خواندهای تا با من زنا کنی. تو هرگز مرا بهسوی خویش دعوت نکردهای، خداوند ساحت مقدس تو را از چنین آلودگی منزّه نموده است.
در این هنگام دل پر درد و رنج موسی شکست و درباره قارون چنین نفرین کرد:
ای زمین قارون را بگیر و در کام خود فرو بر.
زمین به امر الهی دهن باز کرد و قارون و اموالش را به اعماق زمین فرو برد.
در نقل دیگر آمده است که: حضرت موسی مردم را به احکام و شریعت موعظه میکرد، به این مطلب رسید:
کسی که زنا کند ولی همسر نداشته باشد صد تازیانه به او میزنیم و کسی که زنا کند و همسر داشته باشد، او را سنگسار میکنیم تا بمیرد.
قارون برخاست و گفت: گرچه خودت باشی؟ موسی فرمود: آری. قارون گفت: بنیاسرائیل گمان میکنند که تو با فلان زن زنا کردی!
موسی علیهالسلام گفت: من! آن زن را به اینجا بیاورید، اگر چنین ادعایی کرد، طبق ادعایش عمل کنید. آن زن را نزد موسی علیهالسلام آوردند و موسی به او قسم داد که راست بگوید، آیا من با تو آمیزش کردهام. زن هماندم منقلب شد که با این تهمت پیامبر خدا را بیازارم؛ با صراحت گفت: «نه آنها دروغ میگویند، قارون فلان مبلغ را به من داد تا چنین بگویم.»
قارون سرافکنده شد و موسی به سجده افتاد و گریه کرد و گفت: خدایا دشمن تو مرا آزرد و خواست با تهمت مرا رسوا سازد، اگر من رسول تو هستم مرا بر او مسلّط گردان… و نفرین کرد و عذاب الهی یعنی زمین او را به کام خود فرو برد.
📚(حکایتهای شنیدنی، ج 5، ص 122 -بحارالانوار، ج 13، ص 253)
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح روز سهشنبه شما بخیر
🌴 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
زندگی جز به دینداری نیست و مرگ جز با از دست دادن یقین نیست.
📚الارشاد، جلد ۱، صفحه ۲۹۶
@valiyeasreejvarkola
#در_محضر_بزرگان
آیت الله حق شناس رحمت الله علیه:
☘️ اگر بخواهی بفهمی که #مؤمنی یا نه، ببین که در برابر اراده ی الهی و حوادث روزگار حالت #تسلیم و رضا داری یا نه.
@valiyeasreejvarkola