eitaa logo
وقایع‌الایام
359 دنبال‌کننده
86 عکس
153 ویدیو
4 فایل
مناسبت‌های مذهبی، رویدادهای مهم تاریخی، احوالات علمای بزرگ و شخصیت‌ها. بعضاً مسائل سیاسی اجتماعی روز خادم کانال: @ba_velayat_ta_zohor بَقِيَّةُاللهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
مشاهده در ایتا
دانلود
حکمی برای ایمنی از وبا بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. قرن‌ها پیش، عده‌ای از سادات طباطبایی در «زواره» از توابع اصفهان قصد توطن کردند و برخی از آنان، پس از مدتی از آنجا به روستایی به نام «فشارک» کوچ نمودند. در این روستا بود که سید محمد به دنیا آمد و از همان دوران طفولیت آثار هیبت و بزرگی در وجنات‌اش پیدا بود. مرگ پدر در شش‌سالگی، اثری عمیق بر روحیه‌اش گذارد اما حمایت‌های جهادگونه‌ی مادرش، او را در راه تحصیل علم بیش از پیش مصمم و مقاوم ساخت؛ مادر نور دیده را به کربلا برده، ضمن توسل به حضرت ابی‌عبدالله الحسین علیه السلام از مقام شامخ امامت می‌خواهد زمینه‌های تحصیل و ترقی فرزندش فراهم گردد. سید محمد در کربلا از بزرگانی نظیر فاضل اردکانی و سید حسن بن محمد مجاهد (نواده‌ی صاحب ریاض و وحید بهبهانی) اسفناده‌ی فراوانی می‌کند و دست تقدیر، ایشان را در ادامه‌ی سیر علمی‌اش با آیت‌الله العظمیٰ مجدد شیرازی آشنا می‌سازد. سید محمدحسن مجدد شیرازی خاطر شاگرد خویش را بسیار عزیز داشته، او را از خصیصین خویش و صاحب اسرار خویش قرار می‌دهد تا جایی که در مسأله‌ی مهمی چون صدور فتوای تحریم تنباکو، با وی مشورت، و به تشویق و ترغیب وی که حتی شهادت در این راه را برای میرزا افتخار دانست، مبادرت به صدور حکم تحریم توتون و تنباکو نمود. آیت‌الله سید محمد طباطبایی فشارکی پس از ارتحال استادش میرزای بزرگ شیرازی، با آنکه به شهادت اهل‌خبره اعلم شاگردان آن مرد بزرگ بود، از قبول مرجعیت مسلمین خودداری کرده، امت را به آیت‌الله محمدتقی شیرازی (میرزای دوم شیرازی) ارجاع داد. او خود در این باره گفته است: روزهای بیماری استادم میرزای شیرازی، در سویدای دلم نشاطی حس می‌کردم که سبب‌اش را نمی‌دانستم! پس از قدری تأمل، احتمال دادم نکند چون به واسطه‌ی قریب‌الارتحال بودن استادم، عنقریب است که ریاست و مرجعیت به من واگذار شود چنین حالتی در من پدید آمده؟!!! لذا به حرم مطهر مشرف شده، به جد از خدا می‌خواهد این خطر عظیم را از او دور کند! شگفتا که آن مرد یگانه‌ی عرصه‌ی علم و دیانت و تقوا، به جهت خوف ریا، حتی از نوشتن و تألیف نیز دوری و استنکاف می‌ورزید!!! یکی از اصحاب و شاگردان آیت‌الله فشارکی، مرحوم حاج شیخ مؤسس عبدالکریم حائری یزدی بود که تأثیرپذیری عمیقی از حیث تعلیم و تربیت و تزکیه از ایشان داشت و خود، توفیق‌اش در راه‌اندازی حوزه‌ی مقدسه‌ی قم را، مرهون خدمت صادقانه به استادش فشارکی دانسته است. نقل است زمانی در سامرا «وبا» فراگیر شد و همه‌‌روزه عده‌ای می‌مردند. مردم که چنین دیدند، به علما پناه بردند و ایشان در منزل آیت‌الله شیرازی گردهم آمدند که چاره‌ای بیاندیشند. در این بین، آیت‌الله فشارکی فی‌المجلس از حضار که همه از مجتهدین بودند، استعلامی مبنی بر اجتهاد و عدالت خود گرفته، وقتی با تأیید و تأکید ایشان مواجه می‌شود، می‌پرسد با این وجود اگر حکمی بکنم مطاع است؟! همه اظهار موافقت کردند و آیت‌الله فشارکی فرمود حکم این است تا ده روز، همه (زن و مرد) زیارت عاشورا خوانده، ثواب‌اش را به نرجس‌خاتون مادر حضرت حجت علیهما السلام هدیه نمایند. شیعیان به این حکم عمل کردند و وقتی اثرش آشکار شد، اهل‌سنت نیز به آن ملتمزم گردیدند و بلا از همه‌ی مردم سامرا دور شد. آیت‌الله العظمیٰ حاج سید محمد طباطبایی فشارکی سرانجام در ۳ذی‌القعده‌ی ۱۳۱۶ هق (سال ۱۲۷۷) بر اثر بیماری در نجف درگذشت، و در حرم مطهر علوی علیه السلام به خاک سپرده شد. روح‌اش شاد والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) سه شنبه ۲ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۳ ذی‌‌القعده‌ی ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
فتح خرمشهر، فتح ارزش‌های اسلامی بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین. سال ۱۳۶۱ در چنین روزی بود [پس از نواختن آن مارش نظامی خاطره‌انگیز] خبری مسرت‌بخش گوش‌ جان میلیون‌ها ایرانی را نوازش داده، شادی قلب امت و امام امت را سبب گشت و موجی از شور و نشات و شعف را در بین ملت ایران پدید آورد: «شنوندگان عزیز! توجه فرمایید! خونین شهر، شهر خون، آزاد شد»!!! فتحی بزرگ، که حضرت امام، به حکم آیه‌ی شریفه‌ی «وما رمیت اذ رمیت، ولکن الله رمی؛ انفال، ۱۷» آن را به خدای قادر متعال نسبت داده، فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد» آری! خرمشهر را نه نیروی نظامی و نه تجهیزات پیشرفته‌ی زرهی و نه زیادی لشکر و ... که نیروی ایمان و اعتماد به نصرت الهی آزاد کرد. خیانت‌های بنی‌صدر معزول که در قامت یک رئیس [البته بی‌کفایت] جمهور، فرماندهی کل قوا را نیز در اختیار داشت، سبب شکست‌های سنگینی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل را فراهم آورده بود؛ اما با کوتاه شدن دست‌های پلید آن خائن، در اندک‌زمانی، گامی به بلندی «عملیات بیت‌المقدس» برداشته شده، چنان پیروزی بزرگی را به ثمر نشاند. اما این فتح، در کلام نورانی خلف صالح امام، آیت‌الله خامنه‌ای، فقط فتح خاک نبود؛ فتح ارزش‌های اسلامی بود!!! این سخن، نه سخنی حماسی و شورانگیز، بلکه تحلیلی عمیق است که مُتَعَضَّد به آیات کریمه‌ی قرآن است: ۱. «جهاد» یکی از برجسته‌ترین دستورات قرآن، و یکی از فروعات ده‌گانه‌ی دین است که رهبانیت امت مرحومه خوانده شده، و ما در بیرون راندن بعثی‌های کافر، مجاهدتی مثال‌زدنی را در حافظه‌ی تاریخ به یادگار گذاشتیم. ۲. «قیام لله» توصیه‌ای الهی است که قرآن، از لسان پیامبر صلی الله علیه وآله خطاب به مردم گوشزد فرموده است: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ﺑﮕﻮ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﻧﺪﺭﺯ ﻣﻰ‌ﺩﻫﻢ [ﻭ ﺁﻥ] ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻭﺩﻭ ﻭ [یا حتی] ﻳﻚ‌ﻳﻚ ﺑﺮﺍی ﺧﺪﺍ ﻗﻴﺎم ﻛﻨﻴﺪ. فرقان/ ۴۶ و مسلم است دفاع از خاک و ناموس، از نمونه‌های بارز قیام لله است. ۳. استقامت و پایمردی (که به دنبال قیام برای خدا، ضرورت‌اش جهت نیل به پیروزی، لابد منه است) از دیگر ارزش‌هایی است که دین، به احیای آن بها و اهمیت فوق‌العاده‌ای می‌دهد: إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّاتَخَافُوا ... بی‌ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺳﭙﺲ [ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ] ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ، ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰ‌ﺷﻮﻧﺪ [ﻭ ﻣﻰ‌ﮔﻮﻳﻨﺪ] ﻣﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ... .فصلت/ ۳۰ و این چند مورد، تنها نمونه‌هایی از برجسته‌ترین و والاترین ارزش‌های اسلامی‌انسانی است که سال‌ها به فراموشی سپرده شده، رنگ افسانه گرفته بودند و فتح‌الفتوح زیبای خرمشهر، همه‌ی آنها را احیا (فتح) نمود. یاد شهید «محمد جهان‌آرا» به خیر که با این جمله به بچه‌ها روحیه می‌داد: «شهر سقوط کرد، پسش می‌گیریم؛ مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند»!!! امام بزرگوار امت همیشه نسبت به خطر رفاه‌زدگی و عافیت طلبی هشدار می‌دادند که بزرگترین مانع برای حق‌طلبی و عدالت‌خواهی است. تقابل روحیات خیر و شر فقط در میدان کارزار نظامی رخ نمی‌نماید که بسیاری صحنه‌های زندگی فردی و جمعی، بستر ظهور و بروز این روحیات متضاد است و آنجاست که می‌شود عیار قاطبه‌ی اجتماع را محک زد که عافیت‌خواه‌اند یا عدالت طلب؟! رفاه‌زده‌اند یا حق‌جو؟! . شاید مفصل‌ترین و دقیق‌ترین روایت سقوط و آزادسازی خرمشهر را در کتاب «دا» بشود دید که حقیقتاً کتاب عالی‌ای است و مطالعه‌ی آن به خوبی بیانگر این است رزمندگان اسلام که بعضاً اهالی خود خرمشهر و حتی بانوان خرمشهری بودند، هرگونه رفاه و راحتی و آسایشی را بر خویشتن حرام کرده بودند تا توانستند شهرشان را از دشمن پس بگیرند. ان‌شاءالله همیشه و در همه‌ی میادین و بسترهای آزمون الهی نشان دهیم آماده‌ی خلق حماسه‌های انسان‌ساز از نوع آزاد کردن خرمشهر هستیم و چه زیبا فرمود ولی‌امر و زعیم امت که: «خرمشهرها در پیش است»!!! به روان پاک همه‌ی شهیدان و امام شهیدان صلوات. والسلام علیکم ورحمت‌الله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۴ ذی‌قعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
فدایی آستانی بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. در طول تاریخ، انسان‌های بزرگی یافت شده‌اند که علی‌رغم شخصیت والای علمی و عملی که داشته‌اند، سهم‌شان از همه‌ی این دنیای هزار چهره و هزار شُهره، فقط و فقط گمنامی بوده و بس!!! گمنامانی که در نظر آسمانیان جزو معروف‌ترین معاریف و مشهورترین مشاهیرند و جهانی از نور وجود آنها منور است بی آنکه کمترین و کوچکترین تظاهری داشته باشند. ملا محمد اسماعیل فدایی آستانی (کَزّازی) یکی از ایشان است که در منطقه‌ای به نام «کَزّاز» آستانه در شهرستان شازند استان مرکزی در سال ۱۱۸۴ه‌ق به دنیا آمده است. وی که در قرن ۱۳ه‌ق می‌زیسته، تحصیل علوم دینی را در شهرهای بروجرد، همدان و اصفهان دنبال کرده و در اغلب رشته‌های علوم، صاحب نظر بوده است. علامه‌ی محقق، علاوه بر ذوق شعری که دیوانی هم از وی به جا مانده و به چاپ نیز رسیده، تألیفات گرانسگ دیگری نیز داشته؛ از جمله: - الاشعةالبدریه فی شرح الجعفریه [محقق کرکی]. - اللئالی که در اصول دین و اعتقادات است. - الفیوضات القدسیة فی شرح الرسالة المجلسیه. - العقیدةالوحیدة در علم کلام. و ... . ۷ ذی‌القعده، یاد آور سالگرد درگذشت آن عالم فرزانه است که در ۱۶۸ سال پیش (۱۲۷۶ه‌ق) به رحمت ایزدی پیوست و در همان زادگاه خود به خاک سپرده شد. گفتنی است در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ مراسم نکوداشت ایشان در شهرستان شازند برگزار گردید. روحش شاد والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۷ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
شهیدی از تبار روحانیت، در اوج گمنامی و مظلومیت بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. روزی در نجف، کنار ضریح مطهر اول مظلوم عالم علیه السلام به حضرت عرضه داشتم: آقاجان! نَمی بسیار ناچیز از دریای مظلومیت شما به ما شیعیان [محبینتان] رسید، آنهم در حالی که بسیاری از ماها فقط شیعه‌ی اسمی و شناسنامه‌ای هستیم؛ به آقا گفتم البته این مظلومیت را به پادشاهی جهان نمی‌دهیم😭 در این میان، روحانیت (و روحانیت متعهد و اصیل) سهم بیشتری از مظلومیت را به خود اختصاص داده است. مولا زین‌العابدین علیه السلام فرموده است: کشته شدن در راه خدا عادت، و شهادت کرامت ماست. انگار این عادت معهود و کرامت مشهود آل‌الله علیهم السلام، به شاگردان سعادت‌قرین مکتب ایشان نیز تسرّی داده شده که هرازگاهی عالمی فرزانه و وارسته و طلبه‌ای جهادگر در گوشه‌ای هدف سوءقصد جهّال قوم و افراد لاابالی و اوباش قرار می‌گیرد و مظلومانه و بی‌گناه در خون خود می‌غلطد. در این چند سال اخیر، موارد متعددی از حمله‌ی مسلحانه‌ی افراد شرور به طلاب و روحانیون را شاهد بوده‌ایم که به شهادت ایشان منجر گشته است: - محمد خرسند، امام جمعه‌ی کازرون. - سه روحانی حرم مطهر رضوی علیه السلام. - آرمان علی‌وردی - سجاد شهرکی - طلبه‌ی مظلوم همدانی - و ... همین چند وقت پیش بود آیت‌الله عباسعلی سلیمانی در بابلسر به همین طریق و بسیار ناگهانی و ناجوانمردانه به شهادت رسید. و امروز هفتم خرداد، سالگشت شهادت یکی دیگر از این سلسله‌ی نورانی مبلّغان و تلاشگران عرصه‌ی فرهنگ دینی است که در روز شهادت حضرت باب‌الحوائج موسی بن جعفر علیهما السلام به شهادت رسیده است. آری! مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم عیدگاهی عالمی فرزانه بود که با یتیمی و بی‌پدری بزرگ شده و رشد کرده بود. در چهاردهمین بهار عمرش، سایه‌ی پربرکت‌ پدر از سرش دور شده، تحت کفالت برادر روحانی‌اش که به روضه‌خوانی اشتغال داشته، روزگار می‌گذراند. کلام اخوی در جهت تشویق او به فراگیری علوم دینی مؤثر افتاده، راه نورانی شاگردی مکتب امام صادق علیه السلام را از همان زادگاه‌اش مشهدالرضا علیه السلام پی می‌گیرد. در بیست سالگی پس از استغناء از حوزه‌ی درسی مشهد، هوای هجرت به بحرالعلم نجف و هم‌جواری با باب‌ العلم نبوی علیهما السلام به دلش می‌افتد، راحتی و آسایش وطن را به تحت‌الحمایگی باب یتیمان علیه السلام معاوضه می‌نماید و می‌رود که مجلس‌نشین درس فقیه سترگ، میرزای بزرگ شیرازی گشته، در اندک‌زمانی نظر استاد فاضل خود را به خویش معطوف دارد. عبدالکریم که مفتخر به دریافت اجازه‌ی اجتهاد از میراز بود، پس از رحلت ایشان، ملازمت مجلس درس مرحوم آخوند خراسانی را اختیار کرد که آنجا هم خوش درخشیده، مورد تفقد و حمایت صاحب‌کفایه قرار گرفت. عیدگاهی که در فقه و اصول و تفسیر و ... به سرحد رشد و کمال خود رسیده بود، به حکم آیه‌ی شریفه‌ی قرآن، به جایگاه اولیه‌ی خود، مشهد رجعت می‌نماید تا حاصل سال‌ها «تفقه فی‌الدین» را در اختیار عالم و عامی وطن‌اش قرار دهد. سال‌های حضورش در مشهد مشحون از تلاش و مجاهده، تدریس و تبلیغ، امر به معروف و نهی از منکر بود تا اینکه علی‌رغم سن کم (۵۴ سال) در ۲۵ رجب سال ۱۳۳۴ (۷ خرداد ۱۲۹۸ ه‌ش) در حمله‌ی اشرار مسلح شربت شهادت نوشید. آن شب، نماز مغرب و عشاء را در حرم مطهر خوانده، در حال مراجعت بود که فاسقی از خدا بی‌خبر او را با گلوله مورد هدف قرار داده، به شهادت رساند. رواق دارالسیاده، زیر چهلچراغ، برای عبدالکریم عیدگاهی روضه‌‌ای از ریاض جنت است که در جوار روضه‌ی منوره‌ی سلطان خراسان علیه السلام قسمت و روزی‌اش شده است؛ هنیئاً له والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) یکشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۸ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
فانی اصفهانی بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. بیماری و ارتحال حضرت امام خمینی در بهار سال ۱۳۶۸ باعث شده بود بسیاری اخبار مقارن آن واقعه‌ی جانگداز، تحت‌الشعاع قرار گرفته، انعکاس و انتشار در خور نیافته باشند. یکی از این‌دسته وقایع آن ایام و روزگار، وفات عالم فرهیخته و فقیه فرزانه، مرحوم حضرت آیت‌الله حاج میر سید علی فانی اصفهانی بود که پنج روز پیش از امام بزرگوار امت رخت از جهان فانی بربسته، راهی دیار باقی گشت. مرحوم فانی اصفهانی ۶ ساله بوده که از نعمت پدر محروم می‌شود؛ و یازده ساله بوده که تحصیل علوم دینی را با آموزش زبان و ادبیات عربی آغاز می‌نماید. ایشان تا زمان درگذشت استاد برجسته‌‌اش آیت‌الله سید علی نجف‌آبادی ملازم مجلس درس وی بوده، پس از درگذشت نامبرده، آهنگ نجف‌اشرف نموده، در زمره‌ی تلامذه‌ی فقیه بزرگ شیعه، مرحوم آیت‌الله العظمیٰ سید ابوالحسن اصفهانی و سید عبدالهادی شیرازی لیاقت و شایستگی در خور توجه و تحسینی از خود نشان می‌دهد. رشد سریع علمی و اخلاقی فانی در نجف، خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رفت اتفاق افتاده، او را در عِداد اساتید مطرح آن حوزه‌ی کهن ارتقاء می‌بخشد؛ به گونه‌ای که مورد تکریم و تعریف و توصیف بسیاری از اجلای اصحاب امامیه در عصر و زمان معاصر (علامه‌ی امینی، الغدیر، ج۱۱؛ محمدشریف رازی، گنجینه‌ی دانشمندان، ج۲، ص۲۱۰؛ و ...) قرار گرفته، مقام علمی و سجایای اخلاقی‌اش را ستوده‌اند. آیت‌الله فانی اصفهانی در سن ۶۰سالگی و به دنبال اخراج ایرانیان مقیم عراق توسط حزب بعث، به شهر مقدس قم هجرت نموده، در مسجد اعظم مجموعه‌ی حرم مطهر به تدریس فقه و اصول و تفسیر و ... همت گماشت. از جمله شاگردان معظم‌له در دوران تدریس در قم، مرحوم آیت‌الله حاج سید محمود ده‌سرخی اصفهانی بود که سال ۱۳۷۲ که من طلبه شدم، کتابی از ایشان در موضوع طب اسلامی در بین طلاب محبوبیت فراوانی داشت. فانی اصفهانی در مدت عمر پربرکت‌اش بیش از سی اثر مکتوب در قالب کتاب و رساله در موضوعات مختلف علوم اسلامی از خود به یادگار گذاشت. ایشان که علاوه بر فارسی و عربی، به دو زبان انگلیسی و فرانسوی هم تسلط کامل داشت، برخی آثار خود را به این زبانها برگردانده، در اختیار طالبین قرار داد. ذوق و قریحه‌ی شعری از دیگر امتیازات فانی بود که دو دفتر شعر در ادبیات آئینی و یک دیوان اشعار در شمار تراث ادبی‌اش به یادگار مانده است. آیت‌الله فانی اصفهانی سرانجام در تاریخ هشتم خردادماه سال ۱۳۶۸ در اثر سکته‌ی قلبی به لقاءالله پیوست و پیکر مطهرش پس از تشییعی باشکوه، و نماز میت توسط مرحوم آیت‌الله العظمیٰ سید محمدرضا گلپایگانی (همان بزرگمردی که شش روز بعد، در ۱۴ خرداد در تهران بر پیکر شریف حضرت امام نماز گزارد) در حرم مطهر حضرت فاطمه‌ی معصومه سلام الله علیها رخ در نقاب خاک کشید. به روح مطهر و منورش صلوات. والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۹ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
بَشر واجب الاطاعه! بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. امروز یازدهم ذی‌القعده‌، هزار و دویست و نود و ششمین ‌سالروز ولادت باسعادت هشتمین امام شیعه، حضرت ابوالحسن علی بن موسی بن جعفر ملقب به «امام رضا» علیه وعلیهم السلام است. امام رضا علیه السلام در میان امامان متأخر، یک شاخص است و ائمه‌ی پس از ایشان را با عنوان «ابن الرضا» خطاب می‌کردند. دلیل این امر، شبهه‌ی خطرناکی بود که از سوی یک عده دنیاپرستِ سست عنصر و فاسدالعقیده پیرامون امامت ایشان القاء شد و مع‌الأصف به عقیده و مذهب باطلی به نام «وقف» انجامید. [واقفیه] معتقد شدند: «ائمه هفت نفر بیشتر نیستند؛ موسی بن جعفر علیهما السلام از دنیا نرفته و غایب شده و روزی ظهور خواهد کرد و ...». «ابن ابی یحیی» یکی از شیعیان و اصحاب امام کاظم علیه السلام بود که فریب شبهه‌افکنان را خورده و امامت امام هشتم علیه السلام را انکار کرده بود؛ او خود می‌گوید: سالی، به قصد انجام مناسک حج در مکه بودم؛ روزی به مسجدالحرام وارد شدم و خواستم مشغول طواف شوم، دیدم امام رضا سلام الله علیه در مطاف است. نیتی در دل کردم و این آیه را خواندم: «أَبَشَرًا مِّنَّا وَاحِداً نَّتَّبِعُهُ ...» قمر/ ۲۴. ﺁﻳﺎ ﻣﺎ ﺑﺸﺮﻯ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ که تنهاست و ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻳﻰ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﻨﻴﻢ؟! ... » ناگهان دیدم آنحضرت قدم‌های خود را سرعت بخشیده، خود را به من رسانده، فرمود: «به خدا سوگند من همان بشری هستم که بر تو واجب است از من تبعیت کنی»!!! و این شد که به حقانیت حضرتشان اعتراف کردم و از محضرشان عذرخواهی کردم و ایشان هم مرا مورد عفو قرار دادند. رک: القطره فی فضائل النبی و العتره علیهم السلام. اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری ... والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) چهارشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۱۱ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
وقایع‌الایام
سخنرانی روز میلاد امام رضا علیه السلام، بابل، دفتر آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی، سال ۱۴۴۴ ه‌ق https://eitaa.com/vaqayeolayam
شخصیت جنجالی قطب‌الدین رازی بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. - سال ۶۴۷ ه‌ق در ورامین دیده به جهان گشود. - در سلسله‌ی نسب‌اش بین اینکه از نوادگان دیالمه است یا به شیخ صدوق می‌رسد، اختلاف است. - نزد بزرگانی از علمای فریقین، همچون علامه‌ی حلی و سعد تفتازانی شاگردی کرد. - بزرگانی مانند شهید اول از محضرش استفاده نمودند. - در دم‌ودستگاه آل بویه از احترام شایانی برخوردار بود، و تحت حمایت ایشان توانست به ترویج مذهب جعفری اثنی‌عشری بپردازد. - قتل سلطان ابوسعید بویه‌ای و وزیرش باعث هرج و مرج ایران، و به دنبال آن، مهاجرت قطب‌الدین از ایران به شام شد که تا پایان عمرش (۱۲ ذی‌القعده‌ی ۷۶۶ ه‌ق) در آنجا ساکن بود. - رازی از پیشوایان علوم عقلی بود که تألیفات بسیار ارزشمندی نیز در این حوزه از خود به یادگار گذاشت. - البته در کنار این امتیاز ویژه، نداشتن هیچ اثر مکتوبی در فقه و اصول، طعن برخی بزرگان را نسبت به وی برانگیخته، به طوری که مرحوم خوانساری در روضات‌الجنات حتی در تشییع وی تردید کرده است! - در مقابل، مرحوم حاجی نوری در مستدرک، او را از اجلای اصحاب امامیه‌ی اثنی‌عشریه معرفی کرده و گفته است: «بوده‌اند عالمانی که اثری در اصول و فروع نداشته‌اند ولی این دلیلی بر عدم صحت عقیده‌ی ایشان قلمداد نشده است» - نظرات فقهی رازی مورد استفاده‌ی بسیاری از بزرگان قرار گرفته؛ از جمله شهید ثانی در روض‌الجنان و مسالک، شیخ انصاری در مکاسب و فرائد، و ... ششصد و هفتاد و هشتمین سال درگذشت‌اش گرامی باد والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی دهبالایی (ایلامی) پنج‌شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۱۲ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
بزرگ خاندان علمی حکیم بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین نسب خانوادگی‌شان به «سید علی» پزشک مخصوص شاه عباس صفوی می‌رسد و نام خانوادگی «حکیم» را نیز به همین مناسبت دارند. سال ۱۳۰۶ ه‌ق در نجف زاده شد بعد از درگذشت مرحوم آیت‌الله بروجردی، مرجعیت او رسمیت بیشتری یافت مشهورترین اثر فقهی‌اش «مستمسک عروةالوثقی» است که شرحی مبسوط و استدلالی بر میراث علمی مرحوم سید محمدکاظم یزدی است. گویند در نام‌گذاری این اثر، به قرآن کریم تفأل زده، این آیه آمد: وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ ولذا نام آن را عروةالوثقی گذاشت. سید محسن طباطبایی حکیم نزد بزرگانی چون محمدحسین نائینی و آخوند خراسانی تلمذ کرد. نیز، آیت‌الله العظمیٰ حسین وحید خراسانی که در حال حاضر شیخ المراجع جهان اسلام است از جمله شاگردان معظم‌له بوده است. آیت‌الله العظمیٰ حکیم در قبال حکومت پهلوی و تحولات جامعه‌ی ایران موضع مخالف داشت؛ در خصوص انجمن‌های ایالتی و ولایتی بیانیه‌ی اعتراضی داد و ... شهید محراب آیت‌الله سید محمدباقر حکیم و برادرش سید عبدالعزیز، از جمله فرزندان سید محسن حکیم هستند. آیت‌الله حکیم سرانجام در ۱۲ خرداد سال ۱۳۴۹ ه‌ش دار فانی را وداع گفته، در باب‌القبله‌ی حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام در ورودی مدرسه‌ی علمیه‌ی هندی به خاک سپرده شد. رضوان الله علیه والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۱۳ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
📛 مرجع انقلابی کجا ؛ مرجع خودخوانده کجا؟!!! بسم الله الرحمن الرحیم وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین. ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ (عاشورای سال ۱۳۸۳ ه‌ق) بود که انقلابی‌ترین مرجع تقلید عصر غیبت کبری، حضرت آیت‌الله‌العظمیٰ حاج سید روح‌الله الموسوی الخمینی در سخنرانی‌ای کوبنده و طوفنده، رژیم دیکتاتوری دست‌نشانده‌ی پهلوی را مورد شدیدترین حملات و انتقادها قرار داد؛ وابستگی شدید شاه به بیگانگان در رأس‌شان آمریکا، حمایت از اسرائیل، «ارتباط با بهائیان»، ظلم و ستم گسترده‌ی اطرافیان و درباریان، و ... را نکوهش کرده، شجاعانه و دردمندانه و پدرانه به نصیحت محمدرضا پهلوی پرداخت. آن سخنرانی افشاگرانه و انقلابی، دستگیری و زندانی شدن امام امت را در پی داشت که قیام عمومی مردم، نتیجه‌ی اقدام اشتباه رژیم شد و دیری نپائید که حکومت مجبور به آزاد کردن رهبر انقلاب گردید. 📛 شصت سال بعد ...! اگرچه بشخصه و به عنوان یک طلبه، برای بیت شریف و معظم و مکرم مرجع تقلید بزرگ شیعه، مرحوم حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج‌‌آقا حسین طباطبایی بروجردی [که تلاش‌های روشنگرانه و افشاگرانه‌اش در مبارزه با فرقه‌ی ضالّه و مضلّه‌ی بهائیت زینت‌بخش صفحات تاریخ زندگی‌اش است] نهایت احترام و تکریم و تعظیم را قائل‌ام، ولی این روزها از اظهارات عجیب و تأسف‌بار یکی از منتسبین به آن فقیه والامقام (آقای سید محمدجواد علوی) در حمایت از آن فرقه‌ی کثیف صهیونیستی، سرخورده و دل‌آزرده شده‌ام. اگرچه به خاطر حق استادی‌ای که نامبرده بر گردن حقیر دارد (مدتی در درس خارج ایشان حاضر می‌شدم) نمی‌توانم رعایت ادب شاگردی را در حق‌اش ننمایم، اما نمی‌توانم از کنار ظلم فاحش و بیّن «متهم نمودن نظام اسلامی به کشتار بهائیان»؟!!! نیز به آسانی بگذرم! معلوم نیست چه عاملی باعث اینگونه لغزش‌ها در بزرگان می‌شود؛ آنچه برابر تجربه، به عقل قاصر این کمترین می‌رسد، عدم تهذیب، حب ریاست، عدم فطانت و تیزبینی و کیاست، و ... و بعضاً فساد اطرافیان است که چنین فجایعی را رقم می‌زند. اما از همه‌ی این‌ها که بگذریم، امتحان شدید شیعه (اعم از خواصّ و عوام) در آخرالزمان را نباید از نظر دور داشت که غربال‌گری وسیع و گسترده‌ی مدعیان دین‌داری و دین‌مداری از مهم‌ترین نشانه‌ها و شرایط حتمی و تحقیقی ظهور موفورالسرور منجی عالم بشریت حضرت بقیةالله الاعظم حجت بن الحسن المهدی ارواحنا فداه است. اعاذنا الله الرحمن الرحیم من شرور انفسنا و جعل الله عواقب امورنا خیرا؛ بحق محمّد وآله الطاهرین. والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۱۴ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam
یادی از آن روزها (خاطره‌ی کودکانه‌ی نگارنده از اولین چهارده خرداد) بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین. آنچه در زیر می‌خوانید، خاطره و حال و روز خودم در ۱۴ خرداد سال ۶۸ است؛ اگر با زبان عامیانه نوشته‌ام، عذرخواهی می‌کنم: ... إنا لله و إنا إلیه راجعون! روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان حضرت امام خمینی به ملکوت اعلیٰ پیوست ... اینها اولین کلماتی بود که ساعت هفت صبح روز یکشنبه ۱۴ خرداد پیچ رادیو رو که باز کردیم، ناباورانه از «محمدرضا حیاتی» شنیدیم و چونان پتکی سنگین بر روح و جسم و جان و قلبمون فرود اومد! اون روزا، ایام امتحانات آخر سالمون بود و یادمه دو روز بعدش امتحان «ریاضی» داشتیم. شب قبلش اخبار ساعت ۱۹ تلوزیون اعلام کرده بود در روند معالجه‌ی امام، برا قلبشون مشکلی پیش اومده، مردم دعا کنن خونه‌ی ما مثل همه‌ی خونه‌های دیگه ماتم‌سرا شده بود. مونده بودیم چه بکنیم؛ جز دعا هیچ کاری ازمون ساخته نبود. مادرم رو یادمه شدیداً بی‌تاب بود و سیلاب اشک بود که لحظه‌ای امونش نمی‌داد. خبر رو که از رادیو شنیدیم، شیون بود و گریه و زاری ... خانواده‌ی دایی مرحومم منزل ما مستأجر بودن؛ ... انگار یکی از اعضای خانواده از دست رفته باشه، ... با داداش کوچک‌ترم حسن از خونه زدیم بیرون و یواش‌یواش از کنار دیوارها و کوچه پس کوچه‌ها و خیلی با احتیاط خودمون رو به مسجد جامع رسوندیم. تصور کودکانه‌ی ما این بود حالا که امام رفته پیش خدا، شاه دوباره برمی‌گرده و حالا نوبت ماست مبارزه کنیم و بجنگیم تا کی خدا یه امام خمینی دیگه رو به فریادمون برسونه! چندتا از همکلاسی‌هامون رو دیدیم تو یه زمین خاکی مشغول بازی‌ بودن؛ یکیشون (آقای علی میرزاد که بعدها کارمند بانک ملی شد) رو صدا زدم: علی! بیا اینجا ببینم! ... هول کرده بود! اومد با تعجب و ترس گفت: ها؟! چیه؟! چتونه؟ چرا رنگتون پریده؟! چرا چشماتون سرخه؟! گریه کردین؟! خب بگین چی شده کشتیمون!!! گفتم خاک تو سرتون فوتبال بازی می‌کنین؟! بی‌چاره‌ها امام خمینی مرد😭 اینا رو گفتم در حالی که گریه امونم نمی‌داد ... به یکباره همه‌ی بچه‌ها زدن تو سر خودشون و گریه‌کنان چنان فرار کردن که توپشون جا موند! انگار همه همین حس من رو داشتن و شدیداً وحشت سراپای وجودشون رو فرا گرفته بود. می‌دیدم مردم رو که چندتا چندتا به سمت مسجد جامع شهر در حرکتن و همه ناراحت و ... در خیال خودم فکر می‌کردم الان اطراف مسجد، مردم دارن با مأمورای گارد و ساواک می‌جنگن و کوچه خیابونای اطراف مسجد پر از شهید و مجروحه!!! آخه از بس خاطرات ایام مبارزه رو در کتاب‌های درسی و غیر درسی خونده بودیم و برامون تعریف کرده بودن که احساسمون این بود به محض از دست دادن امام دوباره «روز از نو روزی از نو»! تقصیر هم نداشتیم. از بدو ورود امام و پیروزی انقلاب تا اون لحظه و ساعت، درگیر جنگ با دشمنان بودیم. بله؛ خودمون رو آماده کرده بودیم که شعار بدیم و سنگ و کوکتل مولوتف پرتاب کنیم و شهید بشیم و ...!!! در همین فکر و خیال‌ها بودیم که رسیدیم مسجد و آنچه دیدم، با همه‌ی تصورات و انتظاراتم متفاوت بود! مردم سیاه‌پوش و با سر و صورت گل‌مالی مشغول عزاداری بودن؛ نه از درگیری خبری بود و نه ... غریو غم‌بار «وای‌وای» مردم لرزه‌ای غیر قابل توصیف بر در و دیوار مسجد انداخته بود؛ آدم بود که غش می‌کرد و روی زمین می‌افتاد! هرکس روی زمین می‌افتاد بلافاصله روی دست مردم به بیرون و به بیمارستان هدایت می‌شد و واقعاً هنگامه‌ای بود از مصیبت و عزا؛ و الان که به اون روزا فکر می‌کنم اشکم سرازیر می‌شه و قلبم به درد میاد😭 بزرگ و کوچک داشتن اشک می‌ریختن و گریه و شیون می‌کردن. یکی روی زمین نشسته بود و چنان با مشت خودش رو می‌زد که چندنفری دستش رو گرفته بودن نمی‌تونستن کنترلش کنن ... نفهمیدیم کی ظهر شد و کی بعد از ظهر شد؛ اصلا از خونه و مادرم‌اینا خبر نداشتم. طرفای عصر بود و مردم همچنان بی‌تاب، که ناگهان روزنامه‌ی کیهان (که اون زمان روزنامه‌ی عصر بود) در میان جمعیت توزیع شد با یک خبر باورنکردنی! «خامنه‌ای رهبر شد »! نمی‌دونم چرا انگار آب سردی رو سر جمعیت پاشیده باشی! به یکباره همه آرام شدن و خبر را با بهت و حیرت برا هم زمزمه کردن ... این حالت یکی دو دقیقه بیشتر طول نکشید؛ فریاد مردم دوباره به هوا بلند شد: «عزا عزاست امروز روز عزاست امروز خامنه‌ای رهبر صاحب عزاست امروز»! تا چهل شبانه‌روز کار ما شده بود رفتن به مسجد جامع و عزاداری ... امتحانات هم که افتاد مرداد! خدا سایه‌ی پر مهر رهبر عزیز رو تا ظهور ولی‌عصر عجل الله فرجه مستدام بدارد. آقاجان سرت سلامت. والسلام علیکم ورحمةالله وبرکاته علی‌رضا احمدی‌ دهبالایی (ایلامی) یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲ ؛ ۱۵ ذی‌القعده ۱۴۴۴ https://eitaa.com/vaqayeolayam