سبزقبا
سرش را انداخت پایین وگفت: «مجید! ببین! من تو همین عملیات شهید می شم! می خوام یه وصیتی بهت بکنم! » بغضی که در گلویم چنگ می انداخت حتی اجازه نمی داد که به حسین بگویم:«بگو!» خودش ادامه داد و گفت:« حضرت سبزقبا رو فراموش نکنید! من تا حالا هر مشکلی داشتم همین آقای بزرگوار برام گره اش رو باز کرده!» بعد لبخندی انداخت روی لبش تا جو را عوض کند وگفت: «ببین نیاز نیست که حتماً بری توی حرمش! همین از سر چهارراه هم که مشکلت رو بگی، برات حلش میکنه! من سفارش آقا سبزقبا رو بهتون میکنم! حرمتش رو داشته باشید و مدام به زیارتش برید!»
🌹شهید حسین ناجی
راوی : مجید هفت تنانیان
دهم ذی القعده روز بزرگداشت حضرت محمدبن موسی کاظم آقا سبزقبا گرامیباد
#السلام_علیک_یا_محمدبنموسیکاظم
@varesan_shohada_dezful