سهم #روز_صد_وسیزدهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ بند ۷ تا ۱۱
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه192، خطبه قاصعه
{قسمت_چهارم}
7️⃣ ضرورت عبرت از گذشتگان
🔻مردم! از آنچه كه بر ملّتهای متكبّر گذشته، از كيفرها و عقوبتها و سختگيری ها و ذلّت و خواری فرود آمده عبرت گيريد و از قبرها و خاكی كه بر آنچه ره نهادند و زمينهایی كه با پهلوها بر آن افتادند پند پذيريد و از آثار زشتی كه كبر و غرور در دلها می گذارد به خدا پناه ببريد، همانگونه كه از حوادث سخت به او پناه می بريد. اگر خدا تكبّر ورزيدن را اجازه می فرمود، حتما به بندگان مخصوص خود از پيامبران و امامان (عليهم السلام) اجازه می داد، در صورتیكه خدای سبحان تكبّر و خودپسندی را نسبت به آنان ناپسند و تواضع و فروتنی را برای آنان پسنديد كه چهره بر زمين می گذارند و صورتها بر خاك می مالند و در برابر مؤمنان فروتنی می كنند و خود از قشر مستضعف جامعه می باشند كه خدا آنها را با گرسنگی آزمود و به سختی و بلا گرفتارشان كرد و با ترس و بيم امتحانشان فرمود و با مشكلات فراوان، خالصشان گردانيد. پس مال و فرزند را دليل خشنودی يا خشم خدا ندانيد كه نشانه ناآگاهی به موارد آزمايش و امتحان در بی نيازی و قدرت است، زيرا خداوند سبحان فرمود: «آيا گمان می كنند مال و فرزندانی كه به آنها عطا كرديم، به سرعت نيكی ها را برای آنان فراهم می كنيم نه آنان آگاهی ندارند.»
8️⃣ فلسفه آزمايشها
🔻پس همانا خداوند سبحان بندگان متكبّر را با دوستان خود كه در چشم آنها ناتوانند می آزمايد؛ وقتی كه موسی بن عمران و برادرش هارون (عليهم السّلام) بر فرعون وارد شدند و جامه های پشمين به تن و چوب دستی در دست داشتند و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد؛ فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمی كنيد كه دوام عزّت و جاودانگی حكومتم را به خواسته های خود ربط می دهند، در حالی كه در فقر و بيچارگی به سر می برند اگر چنين است چرا دستبندهای طلا به همراه ندارند؟» اين سخن را فرعون برای بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسی از پشم گفت، در حالیکه اگر خدای سبحان اراده می فرمود به هنگام بعثت پيامبران، درهای گنجها و معدنهای جواهرات و باغات سرسبز را به روی پيامبران می گشود و پرندگان آسمان و حيوانات وحشی زمين را همراه آنان به حركت در می آورد. امّا اگر اين كار را می كرد، آزمايش از ميان می رفت و پاداش و عذاب بی اثر می شد و بشارتها و هشدارهای الهی بی فايده می بود و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمی شد و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمی يافتند و واژه ها، معانی خود را از دست ميداد، در صورتیكه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوی، گرچه با ظاهری ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتی كه دلها و چشمها را پر سازد، هر چند فقر و نداری ظاهری آنان چشم و گوشها را خيره سازد. اگر پيامبران الهی دارای چنان قدرتی بودند كه مخالفت با آنان امكان نمی داشت و توانایی و عزّتی می داشتند كه هرگز مغلوب نمی شدند و سلطنت و حكومتی می داشتند كه همه چشمها به سوی آنان بود، از راههای دور بار سفر به سوی آنان می بستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود و متكبّران در برابرشان سر فرود می آوردند و تظاهر به ايمان می كردند، از روی ترس يا علاقه ای كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّتهای خالص يافت نمی شد و اهداف غير الهی در ايمانشان راه می يافت و با انگيزه های گوناگون به سوی نيكی ها می شتافتند. امّا خدای سبحان اراده فرمود كه پيروی از پيامبران و تصديق كتب آسمانی و فروتنی در عبادت و تسليم در برابر فرمان خدا و اطاعت محض فرمانبرداری ، با نيّت خالص تنها برای خدا صورت پذيرد و اهداف غير خدایی در آن راه نيابد كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود.
┄┄┅┅✿❀🍃🌹🍃❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی