🔸ما افتخار داشتیم چند سال در همسایگی استاد جعفری واقع در فلکه دوم صادقیه، بلوار آیتالله کاشانی سکونت داشته باشیم. در همسایگی ما و ایشان، پیرمردی آهنگر بود که در منزل خود کار میکرد.
.
🔸من در یک روز گرم تابستانی حدود ساعت ۵ بعد از ظهر با هماهنگی قبلی برای طرح موضوعی به خدمت او (استاد) رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند.
.
🔸در حین طرح سۆالم ، صدای پتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش میرسید. به ایشان عرض کردم: اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من میتوانم بروم و به ایشان تذکر بدهم تا حال شما را مراعات کند.
.
🔸در جواب این سخن من گفت: نه ، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانهام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی میکنم ، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب میزند و به من قدرت میدهد، و با خود میگویم: آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش میزند و خسته نمیشود، اما تو که نشستهای و مطالعه میکنی و مینویسی، خسته شدهای؟
.
🔸بنابراین، صدای کار این پیرمرد نه تنها مایه اذیت نیست، بلکه با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد میگیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن میشوم!
مسجد مبارکه ناصری بعد از نماز، میرزا محمدرضا واعظ همدانی به منبر رفته از توحید و خداپرستی بیان کرده و روضه خوانده مردم متفرقه گردیدند. دیروز قریب به هزار نفر متجاوز مرد و زن در آنجا بودند. اجناس زیاد از هر قبیل برای فروش آنجا آوردند. به این واسطه اجماع زن در آنجا بیشتر است.
🔹مسجد مرحوم میرزا محمدخان سپهسالار بعد از نماز، حاجی میرزا لطف الله ذاکر به منبر رفته از احوالات و شئونات حضرت امیرالمومنین بیان کرده و روضه خوانده بود. زنها در این مسجد زیاد اجماع دارند و در وقت موعظه خیلی داد و فریاد میکنند به طوری که تا واعظ به آنها بد نگوید ساکت نمی شوند و اغلب نزاع و زد و خورد می نمایند.
🔹 مسجد مروی بعد از نماز جناب حاجی ملاعلی [کنی]، حاجی ملا باقر واعظ به منبر رفته از توحید و احادیث و اخبار دینیه بیان کرده و روضه خوانده مردم متفرق گردیدند. امروز به اندازهای در آنجا جمعیت بود که تا نزدیک درختهای مدرسه مروی صف بسته بودند.
🔹مسجد جناب میرزا عیسی بعد از نماز جناب حاجی شیخ هادی [نجمآبادی]، آقا شیخ زین العابدین به منبر رفته از توحید و خداپرستی بیان کرده بود. امروز به اندازهای در آنجا جمعیت بود که لاعلاج دیوار طرف خلوت مسجد را خراب کرده بودند که برای مردم وسعت باشد.
@tarikh_hawzah_tehran
@varesoon
انا لله و انا الیه راجعون
با نهایت تاسف و تاثر درگذشت کنیزه و دختر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، منتظر المهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، همسری مهربان، مادری دلسوزه، مرحومه مغفوره
حاجیه خانم غروی
متعلقه حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ صالح دانشیار
و والده صدیق ارجمند و همکار گرامی در مجموعه وارثون حضرت حجتالاسلاموالمسلمین صادق دانشیار را به اطلاع میرسانیم.
وارثون این مصیبت را خدمت بیت معظم دانشیار و غروی به خصوص حضرت حجتالاسلاموالمسلمین صادق دانشیار تسلیت گفته و برای ایشان و بقیه بازماندگان از محضر ربوبی صبر جمیل را خواستاریم.
از تمام عزیزان و همراهان وارثون عاجزانه تقاضا داریم تا در این ایام عزیز، جهت شادی روح مطهر این کنیزه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) صلوات و فاتحهای قرائت بفرمایید.
@varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 یک داروی عمومی برای تمام مردم
🎤 استاد جاودان
@varesoon
جز دندان عقل و طمع، بقیه را کشیدهام!
....
هرکس از استاد ما مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی میپرسید:
دندان کشیدهاید؟
میفرمودند:
دندان عقل که درنیامده، دندان طمع هم که کشیدنی نیست، بقیه دندانها را کشیدهام!
..
حکمتهای فقیهانه- خاطرات، بیانات و توصیههای مرحوم آیت الله العظمی محمد علی اسماعیلپور قمشهای- ص۲۴۸، به کوشش محمد علی باقی،نشر ولایت.
@sirefarzanegan
@varesoon
قال امیرالمومنین (علیهالسلام):
إِنَّ تَقْوَی اللَّهِ حَمَتْ أَوْلِيَاءَهُ مَحَارِمَهُ وَ أَلْزَمَتْ قُلُوبَهُمْ مَخَافَتَهُ حَتَّی أَسْهَرَتْ لَيَالِيَهُمْ وَ أَظْمَأَتْ هَوَاجِرَهُمْ فَأَخَذُوا الرَّاحَةَ بِالتَّعَبِ وَ الرِّيَّ بِالظَّمَإِ
تقوای الهی، اولياء خدا را از دچار شدن به محرمات باز داشت و دل های ایشان را ملازم ترس از خدا كرد، تا جايی كه آنان را به شب زنده داری واداشت و در گرمای روز موفق به روزه نمود، پس راحتی فردا را با سختی امروز و سيراب شدن فردا را با تشنگی امروز به دست آوردند.
تصنیف غرر / حدیث ۵۹۸۹
@varesoon_hadis
📎 وقایع ٧ فروردین
🗓 سال ۱٢۴٨
📌 ولادت آیتالله سید علی قاضی طباطبایی عارف، عالم و استاد اخلاق حوزه علمیه نجف.
#تقویم_علما
@Taghvim_Olama
@varesoon
🔹 «یكى از كارهاى رائج، گردش در بازارها بود. مردم، بهخصوص اعیان بعد از نماز ظهر و عصر و شنیدن موعظه، براى گذراندن وقت به بازار میرفتند و خریدهائى هم میكردند و به بعضى دكّانهاى خرّازى و بزّازى بهخصوص دكّان حاجى ابوالفتح بلورفروش، حكماً سرى میزدند.
🔸 در دورههاى سابق بر این دوره، تجّار حجرههاى صحن امامزاده زید را در ماه رمضان موقّتاً اجاره كرده، هریك شعبهاى از دكّان خود را به آنجا برده، نمایشگاهى ترتیب میدادند و این بهترین تدبیر براى فروش امتعه بود. مردم بهخصوص طبقهٔ اعیان، به این محل كه میآمدند، خلاصه و سرگل همهچیز در آنجا جمع بود. بر فرض كه چیزى نمیخواستند بخرند، در صحن امامزاده گردش میكردند و وقت میگذراندند.
🔹 [سالی] حاجى شیخ جعفر مجتهد شوشترى، مرد باتقوى، كه در آنِ واحد واعظ و سخنران زبردستى هم بود، از عتبات براى زیارت مشهد به ایران و تهران وارد شد. ماه رمضان بود، حاجى ملّا على كنى از او تجلیل كرده، یك روز در مسجد مروى او را مقدّم داشت و تمام طلّاب و مقدّسین و خود حاجى ملّا على هم پشت سر او نماز خواندند. فردا تمام مردم شهر براى نمازخواندن پشت سر او هجوم كردند.
🔸 ناصرالدین شاه، مسجد نیمهتمام سپهسالار را براى نماز خواندن حاجى شیخ جعفر تعیین كرد و آجر و خاك و گچ و آشغال بنّائى را از این سر و آن سر صحن و حجرات چهلستون و مقصوره جمع، و محل را براى نماز آماده كردند. حاجى شیخ در محراب مقصورهٔ سمت جنوب به نماز میایستاد. چهلستون را براى زنها تخصیص دادند، تمام مقصوره و صحن و حجرات و ایوانهاى تحتانى و فوقانى و راهروها و حوضخانه و مدخل و جلو خان، حتّى در خیابان هم صفوف جماعت قائم میشد.
🔹 یك روز تخمین كردند، بیست و چهار هزار نفر پشت سر این مجتهد به نماز ایستاده بودند، كه در فرمان الله أكبرى، بیست و چهار هزار نفر از ركنى به ركن دیگرِ نماز از قیام و قعود و ركوع و سجود منتقل میشدند. در تهران هیچ نظیر این جمعیّت و جماعت دیده نشده بوده است.
🔸 حاجى شیخ جعفر بعد از نماز منبر هم میرفت. مردم براى رسیدن به نزدیك منبر او ازدحام عجیبى داشتند. من با آخوند و لَلِه یك روز به این نماز حاضر شدم. عدّهٔ مكبّرین شاید از صد نفر زیادتر بود كه همصدا، موقع رسیدنِ ركوع و سجود و قیام و قعود را اعلام میكردند.
🔹 حاجى شیخ جعفر بعد از رمضان به مشهد رفت و ماه محرّم مراجعت كرد. باز هم ده پانزده روزى در مسجد سپهسالار نماز خواند و منبر رفت و بعد به سمت عتبات عزیمت نموده، در كرند دار فانى را بدرود گفت. در شب فوت او بر حسب تصادف، تناثر نجومِ (ستارهباران) عجیبى در آسمان اتّفاق افتاد كه نظیر آن هم تاكنون هیچ دیده نشده است. در چند ساعت اوائل شب، هر دقیقه هفت هشت ستاره از جاى خود لغزیده، در آسمان خطوطى رسم میكردند. همهٔ مردم معتقد بودند كه باید اتّفاق فوقالعادهاى افتاده باشد. فردا كه خبر فوت مرحوم حاجى شیخ جعفر به تهران رسید. همه گفتند این تناثر نجوم بهواسطهٔ این واقعه بوده است. البته این واقعه تصادف، ولى تصادف عجیبى بود.
🔸 روز آخر رمضان، موعظهٔ واعظین در مساجد راجع به زكات بدن یا فطریّه بود ... .»
📚 (عبدالله مستوفی؛ شرح زندگانی من، ج۱، ۳۳۱ - ۳۳۳)
@cheraghe_motaleeh
@varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقت افطار از خدا چه بخواهیم؟
🎤 مرحوم آیت الله ناصری
@varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرح دعای ابوحمزه ثمالی
به کلام آیت الله کریمی جهرمی
❖ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❖
@varesoon
🌙روضهی روز پنجم ماه مبارک رمضان🌙
🥀اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ.
کُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَلَداً ،وَ لِلْقُرْءانِ سَنَداً مُنْقِذاً وَ لِلاُْ مَّةِ عَضُداً، وَ فِى الطّاعَةِ مُجْتَهِداً🥀
🛑چند خط روضه دم افطار
شیخ جعفر شوشتری در بیان خصائص حضرت سیدالشهدا صلواتاللهعلیه و مشترکات آن جناب با کلام وحی، می نویسد:
قرآن احكامی دارد مانند وجوب احترام و مهجور نگذاشتن آن و عدم مس بدون طهارت و اينكه او را در معرض معامله در نياورند.
و حسين (عليه السلام) را نيز احكامي است موافق آن، ولی به آن عمل ننمودند و هتك حرمتش كردند و او را به خاك و خون آلودند و دين خود را به قتل او فروختند و در عوض دراهم معدوده گرفتند و به خيال حكومت ملك ري كه نصيبشان نگرديد اين امر بزرگ را مرتكب شدند.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اي مصحف ورق ورق، اي روح پيكرم!
آيا تويي برادر من؟ نيست باورم
با آنكه در جوار تو يك عمر بودهام
نشناسمت كنون كه تو هستي برادرم
پامال جور و دستخوش كينهام ببين
اي كشتي نجات، گذشت آب از سرم
#رحم_الله_من_نادی_یاحسین #لبیک_یا_داعی_الله
#عطش
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@varesoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ اساس گرفتاریها حب نفس است
@varesoon
✅ العبد محمدتقی بهجت:
✨بهگونهای قرآن بخوان که چشم تو قرآن را ببیند، گوش تو قرآن را بشنود و قلب تو نسبت به معارف بلند او حضور داشته باشد.
☘️ باید آن را از آفرینندۀ قرآن تلقی کند، که قرآن را خدا میگوید و تو شنونده قرآن هستی.
📚برگرفته از خاطرات حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ علی بهجت
✅ @varesoon
قالَ أبُوالحَسَنِ الثّالِث عليه السلام لِرَجُلٍ وقَدْ اَكثَرَ مِنْ اِفراطِ الثَّناءِ عَلَيْهِ:
اَقْبِلْ عَلى شَـأنِكَ، فإنَّ كَثرَةَ الْمَلَقِ يَهْجُمُ عَلَى الْظِنَّةِ، وَإذا حَلَلْتَ مِنْ اَخيكَ فى مَحَلِّ الثِّقَةِ فَاعْدِلْ عَنِ المَلَقِ إِلى حُسْنِ النِّيَّةِ.
امام هادى (عليه السلام) خطاب به كسى كه در ستايش از ايشان زياده روى كرده بود، فرمودند:
از اين عمل بپرهيز و به كار خودت بپرداز، كه تملّق زياد سبب بدگمانى است و اگر اطمينان برادر مؤمنت از تو سلب شد.
تملّق گويى را رها كن و حسن نيّت نشان ده.
مسند الإمام الهادى عليه السلام، ص 302
@varesoon_hadis
نامه حضرت آیت الله العظمی میلانی به مرحوم محدث برای نگارش کتابی در باره دعای ندبه
بسمه تعالی شأنه
طهران / رجب ۹۲
جناب مستطاب عمدة الفضلاءالعظام ذخرالایام البحاثة الجلیل السید جلالالدینالمحدث دام علاه
با تسلیم و تحیت وافر به عرض رسانیده، به انواع دعوات یادآورم. امید آن که پیوسته در تحت ظل مرحمت و حمایت حضرت بقیة اللهی ارواحنا فداه بوده باشید، و همه طبقات امامیه و منهم اهل العلم و ارباب الفضیلة از وجود شریف عالی مستفید شوند.
به نحوی که خصوصا خواستار شدم اینک کتباً هم درخواست می نمایم در باره دعای شریف عظیم الشان ندبه آنچه اطلاعات و معلومات دارید مرقوم بدارید که امید است موجب مزید بهره مندی اهل ایمان و علاقه مندان به ناحیه مبارکه حضرت ولیّ عصر صلوات الله تعالی علیه بوده باشد ان شاءالله تعالی.
به ضمیمه اجازه حدیث بر حسب درخواست جنابعالی نوشته می فرستم.
دعا نموده ملتمس دعایم.
دمتم و دامت مکارمکم الزاکیة،
سید محمد هادی الحسینی المیلانی
@varesoon
قال امیرالمومنین (علیهالسلام):
يَنْبَغِي لِلْعَاقِلِ أَنْ يُكْثِرَ مِنْ صُحْبَةِ الْعُلَمَاءِ وَ الْأَبْرَارِ وَ يَجْتَنِبَ مُقَارَنَةَ الْأَشْرَارِ وَ الْفُجَّارِ
عاقل سزاوار است با عالمان و نیکوکاران همدم شود و از همراهی اشرار و فاسقان دوری گزیند.
تصنیف غرر/ حدیث ۹۷۹۶
@varesoon_najaf
🔷 آیت الحق انصاری همدانی 🔶
یکی از ارادتمندان ایشان به نام سیدعباس نقل کرده:
یک روز با همسرم مشاجره لفظی پیدا کردم و چون عصبانی بودم، یک سیلی محکم به صورت او زدم!!
ولی بلافاصله پشیمان و ناراحت شدم. پیش خود گفتم: برای این که دلم آرام بگیرد به مدرسه علمیه آخوند بروم، چون طرف عصر بود و طلبه ها دور هم جمع بودند، در کنار آن ها بنشینم تا از صفای آن ها دلم آرام بگیرد.
در مسیر راه که می رفتم، گذرم از کنار خانه حضرت آیت اللّه انصاری افتاد. پیش خود گفتم: بهتر است اول نزد آیت اللّه انصاری جهت عرض سلام بروم.
وقتی اجازه خواستم و خدمت آقا رسیدم، سلام کردم. آقا پس از جواب سلام، بلافاصله فرمودند: سیدعباس! می شد که زنت را نزنی و دیگر نیاز نبود دنبال جایی بگردی که دلت آرام گیرد! سیدعباس می گوید: وقتی این حرف را فرمود، من از خجالت خیس عرق شدم...
@varesoon