🩸حضرت قاسم بن الحسن عليه السلام
*قال الخوارزمي:
... ثم خرج من بعده عبد الله بن الحسن بن علي بن أبي طالب عليه السلام وفي أكثر الروايات أنه القاسم بن الحسن عليه السلام وهو غلام صغير لم يبلغ الحلم فلما نظر الحسين إليه قد برز اعتنقه وجعلا يبكيان حتى غشي عليهما ثم استأذن الحسين عليه السلام في المبارزة فأبى الحسين أن يأذن له فلم يزل الغلام يقبل يديه ورجليه حتى أذن له فخرج ودموعه تسيل على خديه وهو يقول :
«إن تنكروني فأنا ابن الحسن
سبط النبي المصطفى والمؤتمن
هذا حسين كالأسير المرتهن
بين أناس لا سقوا صوب المزن» د
وكان وجهه كفلقة القمر فقاتل قتالا شديدا حتى قتل على صغره خمسة وثلاثين رجلا.
◾️ ترجمه
¬ پس از او، عبد الله بن حسن بن علی علیهم السلام به میدان رفت در اکثر روایات، قاسم بن حسن علیهما السلام است که نوجوانی بود به سن بلوغ نرسیده، چون حسین علیه السلام به او نگریست، دست در گردن او آویخت و هردو آن قدر گريستند تا از هوش رفتند. سپس آن نوجوان اذن میدان خواست. عمویش حسین علیه السلام به او اجازه نداد. آن جوان پیوسته دست و پای عمو را بوسه میزد و اذن می طلبید تا آنکه به وی اذن میدان داد. در حالی که اشکهایش بر صورتش جاری بود، به میدان رفت و اینگونه میگفت :
«اگر مرا نمیشناسید، من فرزند حَسَنَم
فرزند پیامبرِ برگذیده و امين
این حسین است که همچون اسیر گروگان
مردمی است که هرگز مبادا از آب سیراب شوند»
چهره اش همچون نیمه ی ماه می درخشید و جنگید و با آن سن اندک، سی و پنج نفر را هلاک کرد
📕 مقتل الحسين عليه السلام ۲ : ۲۷،
بحار الأنوار ۴۵ : ۳۴ .
#قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#اذن_میدان
#غش_کردن_امام_حسین_و_حضرت_قاسم_علیهما_السلام_از_شدت_گریه_کردن
@varesoon