هدایت شده از خبر فوری و سراسری روی عضویت کلیک کنید ✅
📛 #داستان_عجیب_و_واقعی
🔞 #طلبه_جوان_و_دختر_زیبا😱
شب، #طلبه_جوانی به نام محمدباقر در اتاق خود در #حوزه_علمیه مشغول مطالعه بود به ناگاه #دختری #وارد #اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشارهکرد که #ساکت باشد
دختر گفت: #شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر گوشهای از اتاق #خوابید
و محمد به مطالعه خود ادامه داد...
از آن طرف چون این #دختر_فراری شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از #حرمسرا فرار کرده بود لذا شاه دستور داده بود افرادش شهر را بگردند.
چون #دختر_جوان به #خواب رفت #نفس_اماره طلبه جوان را #وسوسه کرد ناگهان....😳😰
✅ادامهی این داستان فوق العاده در کانال زیر سنجاق📎 شده است 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3474259983C7b462f497c
http://eitaa.com/joinchat/3474259983C7b462f497c
هدایت شده از خبر فوری و سراسری روی عضویت کلیک کنید ✅
📛 #داستان_عجیب_و_واقعی
🔞 #طلبه_جوان_و_دختر_زیبا😱
شب، #طلبه_جوانی به نام محمدباقر در اتاق خود در #حوزه_علمیه مشغول مطالعه بود به ناگاه #دختری #وارد #اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشارهکرد که #ساکت باشد
دختر گفت: #شام چه داری؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر گوشهای از اتاق #خوابید
و محمد به مطالعه خود ادامه داد...
از آن طرف چون این #دختر_فراری شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از #حرمسرا فرار کرده بود لذا شاه دستور داده بود افرادش شهر را بگردند.
چون #دختر_جوان به #خواب رفت #نفس_اماره طلبه جوان را #وسوسه کرد ناگهان....😳😰
✅ادامهی این داستان فوق العاده در کانال زیر سنجاق📎 شده است 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3474259983C7b462f497c
http://eitaa.com/joinchat/3474259983C7b462f497c
🔴همسر #شهید_علیرضا_عاصمی:
💠 همیشه یک #تبسم زیبا داشت. وارد خانه که میشد، قبل از حرف زدن لبخند میزد. عصبانی نمیشد. اعتقادش این بود که این زندگی #موقت است و نباید سر مسائل کوچک خود را درگیر کنیم.
یک روز مشغول آشپزی بودم، علی هم کنار دیوار تکیه داد و مشغول صحبت با من شد تا چند دقیقه بعد آب و غذایی برای او ببرم، نگاه کردم دیدم کنار دیوار خوابش برده. ولی با همین وضعیت خیلی از مواقع کمک کار من در منزل بود، مثلاً اجازه نمیداد که هر شب از خواب بلند شوم و به بچه برسم. میگفت: یک شب من، یک شب شما...
یک شب #شام آماده کرده بودم که متوجه شدیم همسایه ما شام درست نکرده ـ چون تصور میکرده که همسرشان به منزل نمیآید ـ فوراً علی غذای ما را برای آنها برد. گفتم: خودمان؟! گفت: ما نان و ماست میخوریم...
📙 کتاب همسرداری سرداران شهید، مؤسسه فرهنگی و هنری قدر ولایت
به کانال #زوجین_خوشبخت بپیوندید.👇
Join🔜 @zojinkhoshbakht 👫
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
هدایت شده از تبلیغات گسترده ترابایت
🔥با این صبحونه ها 🍱چهل کیلو وزن کم کن🔥
https://eitaa.com/joinchat/2809528535C11fb5fad36
😍🥰خوش اشتهاهایی که دلشون #لاغری خوشمزه میخواد براشون کلی دستور #شام و #ناهار و #صبحونه لاغر کننده داریم🥰😍
🔴جا نمونی ها 🏃♀️🏃🏃🏃♀️🏃♀️👇👇
💎https://eitaa.com/joinchat/2809528535C11fb5fad36💎