فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
براق و صیقلی شدهام
نمیدانم از کی...
شاید هم میدانم نمیخواهم بخاطر بیاورم
به حدی سوهان روزگار به تنم کشیده شده که مثل یه گوی شیشهای شدهام، شاید هم شبیه تیلههای پسر بچه
فقط میدانم دیگر گیر و قرار ندارم و مدام قِل میخورم، میچرخم و آرام نمیگیرم..
مثل تیلههای پسر بچه که وقتی ضربهای میخورد معلوم نیست به کدام طرف قل میخورد.
هیچ حرفی، هیچ کسی، هیچ آغوشی نمیتواند گوی مرا نگه دارد و پابند کند، سُر میخورم، میلغزم، میروم، هر چند ...
#تیله
#وصف_زلال
#در_حوالی_قلم
#تراوشات_ذهن_کسی_که_دارد_دوباره_مینویسد