فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربعین ۹۶ وقتی داشتم تو برزخ نگه داشتن زندگیم دست و پا میزدم، قسمت شد با چند تا از خانم های مستندساز و ارزیاب قم رفتیم پیادهروی اربعین، هیچ وقت اهل واگویه مشکلات نبودم ولی این سفر رو لازم داشتم که برم عقده دلمو باز کنم.
تمام مسیر پیادهروی خوب بودم فقط یه بار رسیدیم به یه مسجد که نیمه کاره و بزرگ بود، آجرهای دیوارها که با سیمان ملات شده بود رو هنوز یادمه، کفش سیمان بود و تکه تکه موکتهای خاکی کفش بود، رفتم یه کنجی پیدا کردم، چادرم رو کشیدم رو سرم و زار زدم، التماس کردم، کمکم کنید، من دارم کم میارم
دوستایی که همراهم بودن شوکه شده بودن، میدونستن نباید بیان نزدیکم...
گذشت...
الان از اون روزها حدود شش سال میگذره و من بعد از جدایی با یه عالمه سوگ و بغض، هی تلاش کردم برم پیادهروی اربعین، تا یه بار دیگه بغضی که داشت خفهام میکرد رو زار بزنم و برگردم، نشد، هر سال نشد...
پارسال ساکم رو بستم، دینار هم خریدم، ماشینم آماده شد ولی دقیقه آخر نشد... بخاطر بچهها نتونستم برم،
انگار دیگه قهر کردم، میخواهی ولی پَسِت بزنن...
تو اون اربعین هر کس رفت به هیچکس نگفتم برام دعا کن، بجای من قدم بردار...
دیگه آخرین بار به امام حسین علیه السلام گفتم:
خواهان کسی باش که خواهان تو باشد
اگه تو منه گناهکار رو نمیخواهی منم دیگه اصرار نمیکنم، از این همه آماده شدن و ناامید برگشتن خستهتر شدم
من از دور هنوز عاشقتم و دوستت دارم
ادامه دارد....
#وصف_زلال
#ما_بنده_های_بی_صبر_عجول
#خواهان_کسی_باش_که_خواهان_تو_باشد
#امام_حسین
#کربلا #نجف #شب_جمعه_شب_زیارتی_اباعبدالله
#اربعین #پیاده_روی_اربعین