#سیره_عملی_شهدا 🔶هدیه !!!🔶 🔷وقتی فهمید یکی از آشناها که پولدارهم بود شیر آورده و به پدرش داده ناراحت شد و با آرامش به پدر گفت: برای چی قبول کردید؟ پدر جواب داد: خوب یه مقدار شیر آورده تو هم بخور... گفت: منظورم شیر یا هر چیز دیگری نیست منظورم این است که چون پسر این آقا توی گردانی که من مسئول آن هستم سرباز است ... شما نمی بایست از او هدیه قبول می کردید . 🔹راوی: پدر شهیدحسین نادری ✅ @vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا #نماز 🍃🕊نماز اول وقت🕊🍃 💠با یک ماشین سواری از کرمان به زرند رفتیم. از ده زیار که رد شدیم، ناگهان شروع کرد به زانوهایش زدن، که: ای وای دیدی چی شد؟ آخر شیطان گولمان زد. من با ناراحتی گفتم: مگر چه شده؟ گفت: رادیو را از روی موج کرمان جابجا کردم، صدای اذان ظهر را نشنیدیم و نماز اول وقت فوت شد. من گفتم: اشکالی ندارد نیم ساعت دیگر بمقصد میرسیم ومیخوانیم. گفت: نماز باید اول وقت خوانده شود... ماشین را کنار جاده پارک کرد و دو نفری به نماز ایستادیم. من گفتم: مردم اکنون که از اینجا رد میشوند، تعجب می‌کنند، با اینکه آبادی نزدیک است چرا اینها اینجا نماز می خوانند! گفت: ما چه کار به مردم داریم؟ ما وظیفه ی خود را در مقابل خدا انجام میدهیم و ملائکه ای که همراه ما هستند در نامه ی اعمالمان نماز اول وقت را ثبت می کنند. 🔹راوی: منصور سلطانی،دوست شهید سیدرضا مهدوی ✅ @vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا 💠بسم الله...💠 🔷عهد کرده بودکه قبل از خوردن غذا یانوشیدن آب حتماً بسم الله گوید و اگر فراموش کردتا وعده دیگر هیچ نخورد. مثلاً اگر صبحانه را بدون بسم الله شروع می‌کرد از سر سفره بلند می‌شد و تا ظهر لب به هیچ خوردنی نمی زد این تصمیم حسین باعث شده بود بچه های چادر قبل از خوردن غذا همه با هم می‌گفتند: حسین،بسم الله یادت نره. 🌷شهید حسین آتش افروز ✅ @vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا 🍃بوسه بر پای پدر🍃 🔷با هم رفتیم به خانه شان. وقتی رفت توی اتاق پدرش، روی تخت خوابیده بود. آرام طوری که بیدار ش نکند، روپوش را از رویش کنار زد و نشست کنار تخت بعد هم شروع کردبه بوسیدن پاهای پدر . آنقدر پاهای پدرش را بوسید تا بیدار شد و او را کشید توی بغلش... 🔹راوی: حسن کاربخش ✅ @vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا 🔰سفر با اتوبوس... 🔶قراربود دریک روزتعطیل به قم بروند تا با مراجع و علمای حوزه ، دیدار داشته باشند. گفت: با اتوبوس می‌رویم ... ودبقیه گفتند: چنین چیزی سابقه ندارد.! روکرد به آنها و گفت: اولاً... سفرزیارتی است،این طوری مشکلات سفر زیاد می شود ثواب سفرهم بیشتر میشود. دوماً... این که دسته جمعی، خوش می‌گذرد.سوماً همه ما داخل اتوبوس وقت داریم تا در مورد مشکلات وزارتخانه‌ها، مسائل جاری با هم صحبت کنیم...بالاتراز همه وزرا باید از مشکلات مردم با وسایل حمل ونقل عمومی وشرایط جادهها و راهها باخبر شوند. 🌷شهید محمدعلی رجایی ✅ @vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا 💢لباس نخ نما...!💢 🔶تا لباسی را پاره و نخ نما نمی کرد دست از سرش بر نمیداشت حتی در آن عکس یادگاری که باحاج قاسم انداخته مشخص است. عکسی که محمد آن راخیلی دوست داشت و به آن افتخار می کرد، در آن عکس دکمه های پیراهنش باهم فرق میکنند. از آن لباس چند سال کار کشیده بود، ولی رهایش نمی کرد. ✅ @vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا #شهید_مدافع_حرم 💠قرآن بخوان!💠 🔶روزی، برای رفتن به جایی، ماشین خطی گرفتیم که راننده داخل ماشین،موسیقی گذاشته بود. یک لحظه دیدم رسول انگشتانش را داخل گوشش برده و سرش را بین زانوانش قرار داده و در حال قرائت قرآن است. با تعجب و آرام به او گفتم: رسول چه کار می‌کنی؟ او اشاره کرد که نمی‌خواهم صدای موسیقی را بشنوم. بعد به راننده تذکر دادم، که او هم موسیقی را خاموش کرد. 🔹راوی: مادر شهید رسول خلیلی ✅ @vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا 🔶این سهم تمومی نداره‌ ها! من از شما می‌تونم حلالیت بگیرم ولی از همه مردم نه! 🕊برگرفته از خاطره همسر شهید غلامرضا نوروزی... ✅ @vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا ♦️نماز وسط میدان... 💠به اتفاق اکبرو یکی ازبرادران برای شناسایی ارتفاعات خیلی صعب‌العبورمنطقه حرکت کردیم مدت ها راه رفتیم و از کمین عراقی ها گذشتیم. نزدیک ظهر حسابی خسته شدیم. سربازان عراقی بالای سرمان بودند. ناگهان اکبر ایستاد به آسمان و به ساعتش نگاه کرد و گفت: برادران وقت نماز شده... گفتم: خیلی خسته ایم بعداً نماز می خونیم...الان وسط عراقیها هستیم... با تندی گفت: مافقط برای نماز خوندن سختی جنگ را تحمل میکنیم حالا همه با هم نماز میخونیم... وسط عراقی‌ها ایستادیم و نماز خواندیم. 🔹راوی: رضا محمدی همرزم شهیدعلی اکبر محمدحسینی ✅@vaslekhooban

#سیره_عملی_شهدا #حاج_قاسم 🔷ظرف غذایش که دست‌ نخورده می‌ماند، وحشت می‌کردیم . مطمئن می‌شدیم حتماً گروهانی در یک ‌گوشه‌ی خطِ لشکر غذا نخورده. 🔹این‌طوری اعتراض می‌کرد به کارمان. تا آن گروهان را پیدا نمی‌کردیم و غذا نمی‌دادیم بهشان، لب به غذایش نمی‌زد . گاهی چهل‌‌وهشت ساعت غذا نمی‌خورد تا یقین کند همه غذا خورده‌اند . ✅ @vaslekhooban ‌

#روایت_ناب #سیره_عملی_شهدا 🔻شروع زندگی بدون گناه🔻 🔸نه بابا ، نه ، با این دستگاه زیاد گناه شده...نمیشه خواند! ✅ @vaslekhooban ‌

#روایت_ناب #سیره_عملی_شهدا 🌷شهید زندی و... برخورد با گروهی که او را زدند... ✅ @vaslekhooban ‌