خیره ی #چشم های #سرخش شدم، با تمام #غروری که توی #نگاه لعنتیش نشسته بود گفت:
-باید #زنم بشی!
آب #دهنم رو به زور #قورت داده و #ماتِ نگاهِ #سرد اش با #صدایی گرفته فقط تونستم بگم:
-چی؟
با همان #چشم های یخ بسته، #تکرار کرد.
-باید #زنم بشی، به مدت #دوسال!
#دستهام لرزید، #دلم لرزید، #تمام #تنام لرزید و...
#عشقی_ممنوعه
#ازدواجی_اجباری
#دختری_محکوم_به_سکوت
#قلبی_ضربان_گرفته
#جنحالی_ترین_رمان_ایتا
#جوین شو تا #تموم نشده!
https://eitaa.com/joinchat/4268753173C235eaa85d0