#ماجرای_همسرم_و_زنداداشم
😢داشتم چمدون #همسرم رو اماده میکردم که برای گوشیش پیامک اومد.
بازش کردم باورم نمیشد #زنداداشم بهش پیامک داده بود:((بیصبرانه منتظر چنین روزی بودم))
یعنی چی؟😱اخه دیشب همسرم گفت که قراره بره ماموریت کاری.درست مثل داداشم که دوروز قبل رفته....
ولی اون داشت میرفت پیش......😭😭
#ادامه_ماجراا....👇
https://eitaa.com/joinchat/2503671939Cb31ebec1d8