eitaa logo
•|وصـٰال|•
343 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
136 فایل
بسم‌اللھ'🌱 •. نمیشه توی کار نیارید! زمین باتلاقیه که باشه! برید فکر کنید چطور میشه ازش رد شد.. هرکاری راهی داره.. #شهیدحسن‌باقری
مشاهده در ایتا
دانلود
😍❤️😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍 😍 با صدای چرخیدن کلید درقفل در ورودی ، سرم را به سمت راچرخاندم. خواهرم اسرا بود. اسرا سه سال از من کوچکتر بود و در مقطع پیش دانشگاهی درس می خواند. ـــ به به سالم بر خواهر بزرگوار. ــ سالم اسرا جان خوبی؟ آهی کشیدو گفت: –ای بابا مگه این درس و مشق میزارن آدم خوب باشه... سفره را از دست مادر گرفتم وروی زمین پهن کردم. با وجود میز ناهار خوری همیشه غذایمان را روی زمین میخوردیم. مادرمعتقداست اینطوری زودتربه انسان احساس سیری دست می دهد یا هضم غذابهترصورت می گیرد. اسراهم کمک کردبشقاب هارا آوردوسفره را چیدیم. مادر قیمه درست کرده بود. قیمهی زرد خوش رنگ، غذاهایمان هیچ وقت رب گوجه نداشت به خاطرضررهایی که دارد. مادر گاهی رب آلو و رب های دیگر داخل غذاهایش می ریزد. مادر میگوید، رفتارهای ما از تغذیهمان نشات میگیرد. اسرا شروع به خوردن کرد و گفت: –وای مامان، خداروشکر که غذای مفصل گذاشتی چون فردا باید روزه بگیرم. مادر در حال رفتن به آشپزخانه گفت: –اتفاقا می خواستم حاضری آماده کنم ولی یادم افتاد راحیل دیشب از خستگی درست غذا نخورده برای همین قیمه گذاشتم. با آرنج به پهلوی اسرا زدم و گفتم: –چرا می خوای روزه بگیری؟ 😍 ❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍❤️😍
😍❤️😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍 😍 سرش راپایین انداخت و گفت : –همین جوری. خواستم دوباره سوال پیچش کنم که مادر فلفل ساب به دست امدونشست و گفت: –دستاتونو باز کنید. مثل همیشه کف دستهایمان کمی نمک ریخت تا بخوریم. اسرادستش رابازکردو همانطور که نمکش رازبان می زدپرسید: –راستی مامان از این فلفل سابها می تونی واسه دوست منم بگیری؟ اون دفعه که بهش ازاین نمکها دادم میگه دونه هاش درشته، واسه ریختن روی غذا به مشکل خوردن. همانطورکه برای مادر غذامی کشیدم گفتم: –وا! خب خودشون برن بخرن، مردم چه توقعاتی دارن. –توقع چیه؟ منظورم رونمی گرفت. هرچی بهش می گفتم از این نمکدونها که سرش می چرخه، نمیفهمید کدومارو میگم. گفتم به مامان بگم براشون بخره. بشقابم راگرفتم جلوی دیس وگفتم: –حاالاگه یه مدل جدیدلباس بودا، همچین زودمنظورت رومی فهمید... مادر خندیدو رو به اسراگفت: –عیبی نداره، می گیرم براش. اسراتشکرکردوهمانطورکه دولپی غذامی خوردگفت: –راحیل خداخیرت بده که دیشب خوب غذانخوردی، این قیمه رواز تو داریم. لبخندی زدم وزیرگوشش گفتم: 😍 ❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍❤️😍
😍❤️😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍 😍 اال یه روز میخوای روزه بگیریها، چه خبرته.. بعدباخودم فکرکردم که من هنوز دلم راتنبیهش نکردم. فردا من هم باید روزه می گرفتم. اسرالقمه ی دهانش را قورت دادو گفت: –مامان جان خیلی خوشمزه بود، دستتون دردنکنه. مادر لبخندی زدو گفت: –نوش جان دخترم. بعدنگاهی به من انداخت وچشمکی زدوپرسید: –چیه تو فکری؟ –یه کم نگران ریحانه ام.می ترسم دوباره تب کنه. ــ اینکه نگرانی نداره غذات که تموم شد یه زنگ بزن خبر بگیر. مادر دیگر چیزی نپرسید ولی نگاهش گوشزد می کردکه نگرانی تو فقط همین نیست. اهل سوال پیچ کردن نبود. همیشه از این که سوال پیچم نمی کردخوشحال میشدم.. بعد از جمع کردن سفره گوشی را برداشتم و شماره ی خانه ی آقای معصومی را گرفتم. الو، بفرمایید. ــ سالم، خوبید؟ ــسالم راحیل خانم، ممنون شما خوب هستید؟ از این که اسم کوچکم را به زبان آورده بود خجالت کشیدم. ــ ممنون، نگران ریحانه جون بودم گفتم حالش رو بپرسم، تب که نکرده؟ ــ نه خداروشکر،حالش خوبه نگران نباشید. بعد هم با لحن قشنگی ادامه داد: 😍 ❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍❤️😍
😍❤️😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍 😍 –چقدر خوشحال شدم زنگ زدید، ممنون که تو فکر ما بودید، بزرگواری کردید. ــ خواهش می کنم،کاری نکردم. ــ راستی یه ساعت دیگه وقت داروهاشه، توی یخچال نبود، کجا گذاشتید؟ ــ توی کابینت کنار یخچال گذاشتم. آخه تو یخچال سرد میشه خوردنش برای بچه سخته . ــ چه فکر خوبی.بعد از سکوت کوتاهی آروم گفت: –ممنون برای محبتهایی که درحق ریحانه می کنید. نمی دانستم چه باید جواب بدهم، فقط آرام خواهش می کنمی گفتم وخداحافظی کردم. بعدازقطع کردن تلفن با خودم گفتم، کاش می گفتم فردا نمی توانم بیایم، آخه با زبان روزه سروکله زدن با ریحانه سخت است. ولی باز به خودم نهیب زدم، حاال برای یک روز روزه، یک روز سختی کشیدن، یک روز تنبیهی که خودت باعثش شدی در این حد ناز کردن، لوس بازی نیست...مگه اولین بارته. مامان درحال شستن ظرف ها بود و من و اسرا هم نشسته بودیم به حرف زدن. مامان با یه پیش دستی که چند تا لیمو ترش قاچ شدهداخلش بود وارد سالن شدو گفت: –راحیل یکی دوتا از این برش ها رو بخور یه وقت از ریحانه سرما خوردگی اش رو نگرفته باشی. حاال اسفندهم دود می کنم. ــ ممنون مامان جان. ــ راحیل. ــ هوم. 😍 ❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍❤️😍
😍❤️😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍 😍 ــ می گم مامان خیلی خوشگل و خوش هیکل و جوونه؟یا من زیادی درشتم که سنم رو باال نشون میده. ــ چطور؟ ــ آخه اون روز که با مامان رفته بودیم مسجد، یه خانمه که ما رو نمی شناخت، پرسید خواهرتونه؟ وقتی گفتم مامانمه، اونقدر تعجب کرد روش نشد شاخاش رو بهم نشون بده. لبخند موزیانه ایی زدم و گفتم: –هم مامان ما خوشگل و خوش هیکله، هم تو استخون درشتی. آهی کشید و گفت: –مثل تو خوش شانس نبودم که به مامان برم. ــ شوخی کردم بابا، خیلیم خوبی، بعدنفس عمیقی کشیدم. –طفلی مامان، خیلی زود تنها شد. دلم براش میسوزه . ــ اسرا ــ بله ــ می گم این که االن مامان تنها داره کار می کنه نشونه ی چیه؟ با خونسردی گفت : –دور از جون شما آبجی گلم، نشونه ی بی معرفتی دختراش. ـــ خب؟ ــ هیچی دیگه دوباره دختر کوچیکه طبق معمول باید معرفت به خرج بده. بعدهم بلندشدوسمت آشپزخانه رفت. با رفتن اسرا مامان را صدا زدم که بیاد. مامان بااسفنددودکن واردشدوکلی دود اسفند تو حلقم کردو کنارم نشست. ــ خب خبر جدید چی داری؟ من هم قضیه ی تلفن زدن آرش رابرایش تعریف کردم. 😍 ❤️😍 😍❤️😍 ❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍 ❤️😍❤️😍❤️😍 😍❤️😍❤️😍❤️😍
استاد‌پناهیان‌میگہ: همیشہ‌به‌خودتون‌بگید‌ حضرت‌عباس‌(؏)‌نگام‌میڪنه... امام‌حسین‌(؏)‌نگام‌میڪنه... بعد‌خدا‌‌بهشون‌میگہ‌.. نگاه‌ڪنید‌بندمو‌چقد‌دلشڪستس‌... چقد‌دوستون‌داره‌... چقد‌دلخوش‌بہ‌یہ‌نیم‌نگاه... یہ‌نگاه‌بهش‌بُڪنین...💔🖐🏻 بعد‌خودشون‌دستتو‌میگیرن‌و‌از‌این حجم‌گناه‌میکشنت‌بیرون💔🚶‍♂ قشنگه‌مگنه؟!
هدایت شده از اکـیــپ شـہـادت
💎متن شایعه: "من ایرانی نیستم چون به جای درود میگویم سلام و به جای بدرود میگویم خداحافظ من ایرانی نیستم چون روز کوروش بزرگ را نمیدانم (هفتم آبان ماه)، چون این روز فقط در تقویم کشور من ثبت نشده است من ایرانی نیستم چون عربها به من آموختند به خوراک بگویم غذا، در حالی که خودشان به آب هرزه ی شتر میگویند غذا و من هم تکرار میکنم من ایرانی نیستم چون عربها به من آموختند برای شمارش خودمان بجای تن از نفر استفاده کنیم که واحد شمارش حیوانات (شتر) است من ایرانی نیستم چون عربها به من آموختند که به جای گفتن واق واق سگ بگویم پارس که نام وطنمان است من ایرانی نیستم چون عربها به من آموختند دیوث یک صفت زشت است، در حالیکه نام یکی از سرداران ایرانی بوده که درحمله اعراب به ایران تعداد زیادی از سربازان عرب را به هلاکت رسانده است. من ایرانی نیستم چون اعراب به من آموختند بگویم شاهنامه آخرش خوش است، چون در آخر شاهنامه ایرانیان از اعراب شکست میخورند و در پایان ... من ایرانی نیستم چون عرب کثافت نجس، خون هزاران برادر من را ریخت و امروز برادر من است برادر من است برادر من است..."   💎پاسخ شایعه: 1. "خداحافظ"، ترکیب 2 کلمه (خدا) فارسى و (حافظ) عربى مى باشد. پس در حالت کلى این واژه صرفا عربى نمى باشد . کلمات "درود" و "بدرود" همچنان در بین فارسى زبانان رواج دارد، اما عرب زبانها از کلمه"فى امان الله" استفاده مى کنند، نه خداحافظ ! http://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%AF%D8%A7_%28%D9%88%D8%A7%DA%98%D9%87%29  2. روزى بنام کوروش مصادف با 7 آبان در هیچ تقویم بین المللى و یا ایرانى موجود نمى باشد! http://old.sharghdaily.ir/news/90/08/07/15417.html 3. کلمه عربى "الغذاء" به معناى خوراک و طعام مى باشد که در زبان فارسى حمزه ان مانند املاء، انشاء و ... حذف شده است. http://www.jasjoo.com/books/dictionary/?ask=الغذاء&langid=ar 4. واژه عربى "نفر" به معناى گروهى از انسانها است، که در قران کریم براى شمارش انسان و جن نیز بکار رفته است و لذا بحث تحقیر ایرانیان منتفی ست . سوره: کهف، آیه: 34 سوره: الاحقاف، آیه: 29 * در فرهنگ اعراب به دلیل اهمیت شتر در زندگی آنها از نفر به عنوان واحد شمارش شتر نیز استفاده شده است . 5. حرف "پ" در عربى یافت نمى شود! پس اعراب نمی توانسته اند به ما یاد داده باشند که به میهن خود بگوییم پارس ! * تبدیل (پ) به (ف) یک دگرگونی واژگان در گذر زمان است مانند "سپید" به "سفید". 6. دیوث به معناى مردى است که نسبت به نوامیس خود غیرتى ندارد. اما "پومپه دیوس" از سرکردگان پارتی در زمان ارد اول پادشاه اشکانیان بوده است نه ساسانیان که عمرش کفاف جنگ با اعراب را نمی داده است! http://www.vajehyab.com/moein/دیوث http://dic.abadis.net/Word/FaToFa/پومپه-دیوس/ 7. در خصوص ضرب المثل "شاهنامه آخرش خوش است" نظرات مختلفی داده شده که تنها یکی از آنها به شکست ایران از اعراب مرتبط است! به فرض صحت ادعا، از زمانی که فردوسی شاهنامه را سرود تا امروز اعراب از نظر فرهنگی در موفعیتی قرار نداشتند تا به رواج ضرب المثل در جامعه ایرانی بپردازند . http://isna.ir/fa/news/9202251693 حداقل برای یک نفر بفرستید:)
🌿 کسۍ کھ از گفتنِ نمۍدانم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ روے گردان است بھـ هلاڪت و نابودۍ مٻرسد! امیرالمومنین؏
🌿 صداۍ مردے از اهالۍ خوارج را شنید ڪه نماز شب میخواند و قرآن تلات میڪرد؛فرمۅدند خوابیدڹ همراھ با یقٻن برتر از نمازگزاردن با شڪ و تردید است.حکمت۹۷📚-! امیرالمومنین؏
میگفت :قبل‌ازشوخی‌نیتِ‌تقرب‌کن‌وتو دلت‌بگۅ :دل‌یه‌مؤمنُ‌شاد‌میکنم‌؛قربۃالۍ‌الله‌ این‌شوخیاتم‌میشه‌عبادت ...!(: ◞ ‎‌‌‎‌‎‎
توکتاب‌سه‌دقیقه‌درقیامت‌میگفت : آدم‌هایی‌رادیدم‌که‌دردنیافکرمیکردم شهیدهستند؛درقطعه‌شهداهم‌خاکشان کردیم‌اما؛اینجادیدم‌که‌شهیدمحسوب‌نشدند "بترسیم‌ازاین‌جمله!" :) . . . ◞ ‎‌‌‎‌‎‎
ترجمه:از هر ۵ کودک آلمانی یک نفر در فقر رشد میکند...💔 پ.ن:آلمان اقتصاد اول اروپاس مثلا اوضاش اینه🤦🏿‍♂ | 🍂|
•°•|🎧|•°• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میـٰاۍمجـٰازۍبرـٰاۍاینکھ‌‌سـرگرم‌بشۍ دِل‌‌یڪۍدیگھ‌روبھ‌بـٰازۍمیگیـرۍ/: وبعـدبھ‌بهـٰانھ‌اینکھ‌رابطـت‌گنـٰاهـہ‌ ولـش‌میڪنۍومیـرۍ🚶🏿‍♂️!' مجـٰازۍوحَقیقـۍفرقـۍنـداره؛ وقتۍپـٰاۍِدل‌یھ‌انسـٰان‌وسطھ🔗!' واگـردل‌انسـٰان‌بشڪنھ‌؏ـرشِ‌خـدامیلـرزھ☝🏿!' -حوـٰاسمون‌بـٰاشھ؛ -پشت‌هراڪانت‌یھ‌قلـب‌درحـٰال‌تپیدنھ!'
طور؎نشہ‌ڪہ‌بعدازسلامِ‌نماز ملائڪ‌بگن: -تموم شد؟ خیلۍتاثیرگذاربود:)🚶‍♀😐
بیشتر دختر پسرای مذهبی، نمیدونن که نباید عکس "دختر چادری‌وپسربسیجی" چه از خودشون و چه از مدل های تبلیغاتی بذارن پروفایلشون یاتو پیجشون... واما چرا!؟ چرا نباید بزاریم اینا که دختراشون همه چادرین پس تبلیغ حجاب چیمیشه!؟ پس من دخترم عکس چی بذارم!؟ ببینید اول کار من با عقل میرم جلو❗️ و فتوا نمیدم بریم باهم ببینیم عقل چی میگه خوب دوستان عزیز شما عکس لواشک یا بستنی یا یه چلو کباب چرب بذارن جلوتون و ببینید دلتون نمیخواد؟! معلومه که میخواد حالا نکته اینجاست اگه یه فقیر یعنی کسیکه مثلا چلو کباب نمیتونه بخره عکس چلو کباب ببینه بیشتر حسرت میخوره و دلش میخواد حالا یه دختر خانم یا یه آقا پسر مذهبی به هر دلیلی عکس جنس مخالف رو ببینه حتی یه نگاه حواس پرتی، فکرش بیفته تو ذهنش و دلش بخواد یه همسر مثل اون عکس داشته باشه اگه متاهل باشه نسبت به همسر خودش سرد میشه اگه نوجوون باشه که نود درصد کاربران ایتا و روبیکا دوازده تا هجده سال هستن نیاز عاطفی و جنسیشون رو اوجه، اینارو ببینه به شدت دلش میخواد چه بسا از راه حرام نیاز عاطفی و تمایل به جنس مخالفشو تامین کنه(مثلاً‌رل‌زدن) تا اون فشار روانی حاصل از اون خواسته رو بتونه کم کنه که به فنا میره
درڪمدش‌رابا‌عڪس‌شهدا‌ پرڪرده‌بودو‌بالایشان‌نوشتہ‌بود: "من‌ِبےسروپا،خودم‌را ڪنارعڪس‌شهیدان‌پیداڪردمـ " برادرش مےگوید: کنارعڪسھا،اندازه‌یڪ‌ جاےعڪس درڪمدش‌خالےبود،گفتمـ : محمدعڪس‌یڪےاز شهدارواینجابزن ، این‌جاےخالےقشنگ‌نیست جواب داد: اونجاجاےعڪس خودمہ(:
شھدا . . . باهردردےجانمیزدن ؛ میگفتن‌فدا‌سر‌ِحضرت‌ِزهرآ ! شھید‌زندگےڪࢪدن‌یعنےهمہ‌سختیارو بھ‌جون‌خریدن‌براےفداشدטּ :)💔'!
موقع نماز ڪہ مۍشود، فرشته چپ و راست عزا می گیرند ڪہ چہ ڪنند! «ایاك نعبد» را جزء حرف هاۍ خوبمان بنویسند یا دروغ هایمان😞🥀 🚫 •🌿
بسم رب الحسین
•|از‌جانبِ‌قَلبِ‌مَـטּ‌بہِ‌اَربـاب‌سَلامـ...!♥️ ✦دَست‌مآ‌بآز‌بُلَند‌است‌بہِ‌گِدایے‌سر‌صُبح ✦بَستہِ‌ام‌رشتہ‌ی‌دِل‌رآ‌بِھ‌‌نَخ‌شآل‌حُسیـטּ 💜اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 💚وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ♥️وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 💛وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌱
4_5859604348421541168.mp3
8.33M
السلام علیڪ یا اباعبدالله الحسیـن🖤 تاآخرجان‌پای‌عهدمان‌باحسین‌هستیم... ----------------------------- j๑ïท➺°.•|https://eitaa.com/joinchat/1132134534C69ff27cd7e
رفقا ادمین فعال میخوام🌸 @Komeil1379