eitaa logo
•|وصـٰال|•
345 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.5هزار ویدیو
136 فایل
بسم‌اللھ'🌱 •. نمیشه توی کار نیارید! زمین باتلاقیه که باشه! برید فکر کنید چطور میشه ازش رد شد.. هرکاری راهی داره.. #شهیدحسن‌باقری
مشاهده در ایتا
دانلود
🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍩🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪 شب تولده اربابمونہ نفری یکی بردارید به همه برسه😁😎😍🎈!🎉
زن‌و‌بچـه‌ِ‌شـادکـام‌ُ‌سپـردی‌دسـتِ‌کی؟ +یـه‌خـانمـه‌بـا‌بچـش -مطمـئنه؟ +آره‌بـابـا‌عکـسِ‌امـام‌تـو‌کیـف‌پـولش‌بـود . . . ! -دیالوگ‌ماجرای‌نیمروز
کاش به سمت حرمت باز شود پنجره‌ها. . باز از دوریت افتاده به کارم گره‌ها . .
دانشجوی ایرانی دانشگاه استکهلم سوئد بنام وحید سعادت طلب درپایان‌ نامه دکتری خوداز شهیدحاج قاسم سليمانی وشهید مطهری وشهید آوینی تجلیل کرد وحالا دانشگاه قصدبرخورد بااورا دارد اوگفت: چگونه تجلیل نکنم، اگر آنها نبودند من حالا قادر به دفاع از پایان نامه خود نبودم دمت گرم✌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدرُ الدّجــايِ عرش ، در عالم طلوع كرد شمسُ الضُّحايِ روضه ي رضوان رسيده است بعد از حسن كه لؤلؤ "بيتُ العَقيق" شد نوبت به جلوه كردن مرجان رسيده است
💚 دو معنی برای«عاذَ» گفته‌اند: یکی: وقتی گوشت به استخوان چسبیده باشد... همین‌قدر نزدیک و جدانشدنی! و دیگری: پناه‌بُردنِ کسی... به دیگری، از ترسِ شَرّ و نگرانی! فطرس که جای خود دارد؛ حسین‌جان! که عالَمیان و افلاکیان... «عاذَ بمَهده» یعنی: دو جهان، به تو پناه آورده‌اند! و مگر پناه‌دهنده‌ای جز شما وجود دارد؟! تولدتان مبارک؛ امن‌ترین پناه‌گاه!
کاش باشـد عیدیِ عیدت همیـن کـربلا ، پایِ برهنه ، اربعیـن ...♥️!
میگفت خواب دیدم پرونده اعمالم دست امام زمانه... آقا داشتن اشک میریختن و پرونده را نگاه میکردن؛ سرم و انداختم پایین گفتم آقاجان شرمندم... آقا لبخندی زدن و گفتن سرت و بگیر بالا..!" اشتباه بچه به پای پدرش نوشته میشه💔
حــاج‌حسین‌یکتا‌میگھ: اگہ‌میخوایی‌یہ‌روزۍ‌دور‌تابوتت‌بگردن .. امروز‌باید‌دور‌امام‌زمان‌بگردی! :)🖤
خاﻧﻢ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺠﺮﻭﺣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﯿﻬﻮﺵ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ اﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﻡ😊 ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﻣﺮﺩﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﻣﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻡ؟😇 ﺭﮒ ﺷﯿﻄﻨﺘﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺬﺍﺭ ﮐﻤﯽ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺵ ﺑﺬﺍﺭﻡ! ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻡ ﺁﺭﻩ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﯼ! ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺻﺪﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺣﻮﺭﯼ ﻫﺴﺘﯽ؟😍 ﺩﯾﺪﻡ ﺷﯿﻄﻨﺘﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺪﺟﻨﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻠﻪ ﻣﻦ ﺣﻮﺭﯼ ﻫﺴﺘﻢ!😉😌 ﮐﻤﯽ ﻣﮑﺚ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ از ﺗﻮ بهترنبود😒 ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﺟﻬﻨﻢ😕😂
هوای‌اون‌نیمھ‌شبی‌کہ؛ پورکاوھ‌اومده‌بودوداشت "نجف‌خونہ‌ی‌بابامہ. . بہ‌مامیرسہ‌بریم‌بیایم ! " رومیخوندُکردم :) 💔 سخت‌میشہ؛اونی‌کہ‌نجف‌رودیده دیربہ‌دیرسرزدن‌بہ‌پدرش واسش‌خیلی‌سخت‌میشه ! اسم‌نجف‌کہ‌میادچشاش؛ چشاش‌اشکی‌میشہ💔😅 .