eitaa logo
•|وصـٰال|•
339 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
138 فایل
بسم‌اللھ'🌱 آدم میرود.. اما انگار بخش مهمی از او جایی جا میماند؛🫀 جایی لابه لای خاک های فکه،شلمچه و هویزه:) یا در خاک های نمناک طلائیه و علقمه... یا همان موج های اروند رود... ادم نمیداند چه گم کرده است! لینک ارتباطی https://daigo.ir/secret/81245902701
مشاهده در ایتا
دانلود
~🕊 🌹 سال تحـویل دورهـم بودیـم🙂 سرسفره نشستہ بودیم کہ پـدربهـمون عیدے 💵داد.بعدش علـے شروع کـردبہ همہ عیدے دادغیـرمن☹️گفت:بیابالاتواتاق خودمون.یہ قابلمہ گـرفت وگفـت:من میـزنم روے قابلمه توازروے صداش بگردوهدیہ ات روپیداکـن😐گذاشتہ بودتوے جیب لباس فـرمـش.یہ شیشہ عطربودویہ دستبند😍ایـنقـدربـرام لـذت بخـش بودکه تاالان یـادم مــونـده☺️💚
🙃🍃 تلوزیون میدیدم مصاحبہ شهردار شهرمون رو نشون میداد سرش رو انداختہ بود پایین و آروم آروم حرف میزد با خودم گفتم:این دیگہ چہ جور شهرداریہ؟!😒 حرف زدن هم بلد نیست😕 پا شدم و تلوزیون رو خاموش ڪردم چند وقت بعد همین آقاے شهردار شد شریڪ زندگیم😊💕 روزے ڪہ اومد خواستگارے راستش... نہ من درست و حسابے دیدمش! نہ اون منو!🙃 بس ڪہ هر دومون سر بہ زیر نشستہ بودیم🙂 بعد اون روز دیگہ دیدارے نبود،تا روز عقدمون💍 روزهاے قبل از عقد خواهرهاش با تعجب و اعتراض بهش میگفتن:آخہ داداش من، شما ڪہ دخترہ رو نگاشم نڪردے چرا و چطور پسندیدیش آخہ؟ بابا نمیگے شاید كور باشہ...؟! كچل باشہ؟! تو جوابشون گفتہ بود:ازدواج من محض رضاے خداست،معیارایے كہ مدّ نظرم بود ایشون داشت مطمئنم همراہ و همسفر زندگیمہ روز عقد زن هاے فامیل منتظر رؤيت روے ماہ آقا داماد بودن وقتے اومد گفتم:بفرماييد،اینم شادوماد دارہ میاد... ڪت و شلوار پوشیدہ و ڪراواتشم زدہ! همہ با تعجب نگاہ میڪردن!😳 مرتب بود و تر و تمیز با همون لباس سپاه فقط پوتینایش یہ ذرہ خاڪے بود😍 @vesal13
🙃🍃 همان روز خواستگاری گفتند که من تازه از جبهه آمـده‌ام و پدر و مادرم هم وضع خوبـے ندارند . اگر امکانـش هست رسم حزب‌اللهـے‌ها را اجرا کن و همین عقد ساده را قبول کن😊 که آن هم در خانه ما بود. نه طلایے و نه لباسے و...🙄💚 همسر