از میان زنان نیز فقط به نام حضرت مریم علیها السلام تصریح شده و سوره ای به نام ایشان نازل شده است، در حالی که از سایر زنان با اشاره یاد کرده است که عبارتند از: حواء، زن حضرت نوح و حضرت لوط، عائشه و حفصه، ساره و هاجر (همسران حضرت ابراهیم علیه السلام)، آسیه همسر فرعون، زلیخا و ... .
در حالی که طبق روایات متفق علیه شیعه و سنی، حضرت فاطمه علیها السلام سرور زنان اهل بهشت هستند، ولی نامشان در قرآن نیامده، ولی سوره ی کوثر درباره اش نازل شده و به رسول خدا صلی الله علیه وآله مژده داده است که از طریق او، نسلش را کثیر می گرداند.
اما از این طرف نیز به اسامی تعدادی از کافران و دشمنان خدا تصریح شده است: فرعون، هامان، قارون، سامری، جالوت و ابو لهب. بعضی دیگر مثل نمرود اسمشان در قرآن نیامده، ولی داستانشان ذکر شده است.
یا مثلا ماجرای بلعم باعورا[[5]] و آصف بن برخیا[[6]] اگر چه در قرآن ذکر شده، ولی اسمشان نیامده است.
بنابراین روشن شد که خداوند در بسیاری از موارد به ذکر اوصاف بسنده کرده و به اسامی تصریح نکرده است و ذکر یا عدم ذکر اسامی، تاثیری در ثبوت اصل مطلب نداشته و ارتباطی نیز به اهمیت آن ندارد.
7️⃣جواب هفتم:
نزول قرآن تا آخرین روزهای حیات رسول خدا صلی الله علیه وآله ادامه داشت و تنها عده ی کمی از صحابه مبادرت به کتابت آیات می کردند و کسانی که در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله قرآن را به طور کامل جمع نمودند، طبق روایت بخاری در صحیحش، تنها چهار نفر بودند[[7]] و در زمان خلافت ابوبکر بود که آیات پراکنده ی قرآن تحت عنوان یک کتاب به طور رسمی گرد هم آمد[[8]] و البته باز هم صحابه در مصاحف اختلاف داشتند و این امر تا زمان حکومت عثمان ادامه داشت تا اینکه او مصحف واحدی را به طور رسمی معرفی و منتشر کرد[[9]] و بقیه ی مصحف ها را سوزاند.[[10]]
حال با توجه به این سرگذشت جمع آوری و تدوین قرآن، آیا منطقی است که بگوییم اگر نام ائمه علیهم السلام در قرآن می آمد، اختلافی به وجود نمی آمد؟!
📚منبع:
کتاب امامت از منظر عقل و شرع
✍️حسین قربانی دامنابی
#پی_نوشت
[[1]] الکافی، ج 1، ص 286 ـ 288 / مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج 3 ص 213 قال المجلسی: الحدیث الأول: صحیح بسندیه
[[2]] در کتاب منزلت سنت و روایت، به طور مفصل به این موضوع پرداخته ایم.
[[3]] احزاب: 37
[[4]] کهف: 65
[[5]] اعراف: 175-176
[[6]] نمل: 40
[[7]] صحیح البخاری ج 4 ص 1913 ح 4717 حدثنا حفص بن عمر حدثنا همام حدثنا قتادة قال سألت أنس بن مالک رضی الله عنه من جمع القرآن على عهد النبی صلى الله علیه وسلم قال أربعة کلهم من الأنصار أبی بن کعب ومعاذ بن جبل وزید بن ثابت وأبو زید
[[8]] الإتقان فی علوم القرآن ج 1 ص 163 رقم 762 فإنما أمر الصدیق بنسخها من مکان إلى مکان مجتمعا وکان ذلک بمنزلة أوراق وجدت فی بیت رسول الله صلى الله علیه وسلم فیها القرآن منتشر فجمعها جامع وربطها بخیط حتى لا یضیع منها شیء
[[9]] الإتقان فی علوم القرآن ج 1 ص 166 رقم 775 وقال الحارث المحاسبی المشهور عند الناس إن جامع القرآن عثمان ولیس کذلک إنما حمل عثمان الناس على القراءة بوجه واحد على اختیار وقع بینه وبین من شهده من المهاجرین والأنصار لما خشی الفتنة عند اختلاف أهل العراق والشام فی حروف القراءات فأما قبل ذلک فقد کانت المصاحف بوجوه من القراءات المطلقات على الحروف السبعة التی نزل بها القرآن فأما السابق إلى الجمع من الحملة فهو الصدیق
[[10]] صحیح البخاری ج 4 ص 1908 ح 4702 وأرسل إلى کل أفق بمصحف مما نسخوا وأمر بما سواه من القرآن فی کل صحیفة أو مصحف أن یحرق