#پست_ویژه #توفیق
#شب_یلدا
👌 اهل دلی میگفت:
😂 خونهمون خیلی شلوغ بود، من غرق مطالعه بودم، یهو بچه میاومد و میگفت: بابا آب میخوام! اون رو راه مینداختم، یه ربع بعد صدای خانم بلند میشد: نون نداریم، برو نون بخر! خلاصه مراجعات خانوادگی زیاد بود و منم کلافه.
💭 همیشه با خودم فکر میکردم اگه بچهها و خانمم چندروزی خونه نباشن، چهها میکنم؟! به اندازه دو ماه درس میخونم؛ نمازها رو نگو، چه نمازهای باحالی بخونم؛ دیگه صدای تلویزیون نیست، دیگه بچه نیست که بیاد مُهرم رو برداره و حواسم رو پرت کنه.
🌐🌐🌐 تا اینکه چرخ روزگار چرخید و چندروزی خانمم با بچه ها رفتن خونه باباشاینا.
💯 فرصت رو غنیمت شمردم و سخت مشغول فعالیت شدم؛ ولی هر کاری کردم، دیدم توفیقات گذشته رو ندارم! حالِ عبادت بهاندازهٔ ایام شلوغی خونه رو ندارم، حسّ درس هم ندارم و تا دو خط درس میخونم، خسته میشم.
❌ چندین بار این قضیه تکرار شد، دیدم تا وقتی بچه ها و خانواده هستن، در عین شلوغی به خیلی از کارام میرسم و در عبادت هم حسّ و حال خوبی دارم؛ ولی وقتی نیستن، یهو همهچیز اُفت میکنه.
⁉️ این مسئله معمای ذهن من شده بود! ⁉️
🕋 یهبار دیگه که این ماجرا تکرار شد، از خدا خواستم علتش رو بهم بفهمونه!
🌀 یه دفعه به دلم الهام شد و به قول خودمون به دلم افتاد، واقعاً صدای افتادنش هم اومد!
💠«آی عمو! همون توفیقاتی هم که قبلاً تو فضای خانواده داشتی، از خودت نبود، بلکه به برکت حضور خانواده و خدمتِ تو به اونها بود؛ به همین خاطرم وقتی نیستن، دیگه از او توفیقات هم خبری نیست».
💠 «همین که به بچه ها رسیدگی میکردی و گاهی به خانواده کمک میکردی، باعث توفیقاتت بود، ولی فکر میکردی از خودته».
✅ اینجا بود که دیگه کانون گرم و شلوغ خانواده رو به هر جای خلوت و و دِنجی ترجیح میدم.
💝 دوستان! قدر فضای خانواده و رسیدگی به اونها رو بدونیم 💝
💯 اعضای خانواده و خصوصاً همسر ما، نزدیکترین مخلوقات و بندگان خدا به ما و محتاجترین مردم به نگاه، توجه و رسیدگی ما هستن؛ تا کانون خانواده هست، جای دیگهای بهدنبال خدمت به خلق نباش.
🌷 امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «اِبدأ بِمَن تَعُول: از خانواده شروع کن».
#منبرکوتاه
#روایت
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880
صله رحم،در کنار آثار مثبت فراوان ممکن است آثار منفی هم داشته باشد که به دو مورد اشاره می شود؛
⚫️🔴مجالس گناه آلود
ممکن است، روابط فامیل، زمینهای برای نافرمانی خدا و از بین بردن حقوق مردم و آبروی آنها شود. مسخرهکردن، عیبجویی، غیبت، سخنچینی، تحقیرنمودن و غیره از جملة این آسیبها است.
باید طوری تدبیر کرد که زمینه امر به معروف و نهی از منکر، مشورت، برگزاری مجالس دینی و استفاده از تجارب بزرگان فامیل فراهم گردد تا فرصتی برای گناهان یادشده، پیش نیاید.
خداوندمیفرماید:
«إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في حَديثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُم؛ هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مىكنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود.»
همچنین فرمود:
«وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذينَ يَخُوضُونَ في آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في حَديثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمين؛ هر گاه كسانى را ديدى كه آيات ما را استهزا مىكنند، از آنها روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند! و اگر شيطان از ياد تو ببرد، هرگز پس از ياد آمدن با اين جمعيّت ستمگر منشين!»
⚫️🔴رقابت در تجمّلات
از آفتهای دیگر روابط خویشاوندان، رقابت و چشم و همچشمی در تجمّلات و امور دنیوی است که به نظر میرسد میتواند زمینة بسیاری از رذایل اخلاقی را فراهم سازد. در این مورد، توجّه به توصیههای اسلام در دوری از تجمّلگرایی و تشویق به مسابقه در کارهای خیر و معنوی میتواند تا اندازهای این آفت را کاهش دهد. با این حال در این مورد، باید به ناروایی«چشم و همچشمی» توجّه ویژه کنیم.
کلمه ای که «چشم دوختن» را میرساند، واژة «مَدّ عین» است که خداوند به پیامبر اسلام سفارش میکند:
« وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ» و هرگز چشمان خود را به آنچه گروههايى از آنان (کافران) را بدان برخوردار ساختیم، مدوز!
علامه طباطبایی در تفسیر آیه فوق میفرماید: "مَدّ عَين" به معناى مَدّ ديد، يعنى نگاه را طولانى كردن. در اين تعبير، مجاز عقلى به كار رفته و نگاه طولانى به هر چيز كنايه از شدّت علاقه و محبّت به آن است.
نتیجه اینکه «چشم دوختن»، یک نوع شیفتگی به دنبال می آورد که «مقایسه» را در پی خواهد داشت، چون انسان برای شناسایی تفاوتها، نقصها و کمبودهای خود مایل است خود را ارزیابی کند. اینجاست که دست به مقایسة اجتماعی میزند و خود را با همنوعان خود مقایسه میکند.
👈 ره آورد این مقایسه، و «ناچیز شماری داشته ها » پیامدهای ویرانگری را به دنبال میآورد که عبارتند از: اندوه، افسردگی، حسرت، حسادت، ناسپاسی، بیتابی، ناامیدی، ناتوانی و نیز محرومیت از چشیدن حلاوت ایمان و در یک عبارت نارضایتی از زندگی و احساس ناکامی است قرآن کریم به این مطلب اشاره دارد :
«فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ في زينَتِهِ قالَ الَّذينَ يُريدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظيمٍ» [روزى قارون] با تمام زينت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها كه خواهان زندگى دنيا بودند گفتند: «اى كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم! به راستى كه او بهره عظيمى دارد!»
💠داستان
حضرت سلیمان (ع) در مسیرش که با لشکریانش طی طریق میکرد به سرزمین مورچه ها رسید؛
حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِی النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا یَحْطِمَنَّكُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ; تا آنگاه كه به وادى مورچگان رسیدند مورچه اى [به زبان خویش] گفت اى مورچگان به خانه هایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال كنند.
از حضرت رضا نقل شده كه فرمودند: سلیمان (ع) به آن مورچه فرمود: آیا نمى دانى كه من پیامبر خدا هستم و به هیچكس ظلم نمى كنم؟
مورچه عرض كرد: آرى، این را مى دانم.
سلیمان (ع) فرمود: پس چرا مورچگان را از ظلم من هشدار دادى؟
مورچه عرض كرد: ترسیدم مورچگان حشمت و شكوه تو را بنگرند و مرعوب و شیفته زرق و برق دنیا شوند و در نتیجه از خداوند دور گردند، خواستم آنها به لانه هایشان بروند و شكوه تو را مشاهده نكنند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. الكافي،ج۳، ص۱۵۲
۲.من لا يحضره الفقيه،ج۴، ص۳۹۵.
۳.همان، باب النوادر، ص۳۶۰.
۴.الزهد،ص۴۱
۵.الكافي، ج۲،ص۱۵۲
۶.نهجالبلاغه، خطبه ۲۳
۷.همان، نامه ۳۱
#منبرکوتاه
#شب_یلدا
#انتخاب_های_من
@manbar_ir
https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880