eitaa logo
ویرگول (منبرکوتاه)
13.1هزار دنبال‌کننده
280 عکس
116 ویدیو
57 فایل
شرح مختصر روایات #سخنرانی #کلاس #معنویت #تدریس ⚠️نظرات و پیشنهادات، تاثیر مطالب را به ما ارسال کنید. استاد سطح عالی حوزه #استاد دانشگاه فرهنگیان مبلغ و فعال فرهنگی دکتر سیدحسین فاطمی @Seyedhosein_fatemi @Hich_v_shich
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی سگی در پی آهویی می دوید، آهو روی عقب کرد و گفت: ای سگ رنج بیهوده به خود راه مده که به من نخواهی رسید زیرا که تو در پی استخوان می دوی و من در پی جان و طالب استخوان هرگز به طالب جان نمی رسد. 🔻سرعت آهو تقریبا 90کیلومتر در ساعت هست. و سرعت سک های نژاد خوب تقریبا از 40تا 70کیلومتر در ساعت می باشد. سگ هر چقدر در پی آهو بدود نمیتواند او را بگیرد و زحمت و تلاشش هدر میرود. 🔻انسان نیز باید دنبال کار و شغلی برود، کاری را انجام دهد که با توان کاری او مناسبت دارد. وگرنه در آن کار سستی و کوتاهی میکند، و باعث ورشکستگی و عدم موفقیت در آن کار میشود. ♦️لذا حضرت فرمود: یکی از عوامل محرومیت سستی و کوتاهی (در کار ) است. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره43☝️☝️
مردی وارد مسجدی شد تا کمی استراحت کند. کفشهایش را گذاشت زیر سرش و خوابید. طولی نکشید که دو نفر وارد مسجد شدند. یکی از اون دو نفر گفت: طلاها را بزاریم پشت منبر ، اون یکی گفت: نه ! اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره. گفتند: امتحانش میکنیم کفشایش را از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه. مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد. اونها کفشایش را برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد. گفتند پس خوابه طلاها رو بزاریم پشت منبر...! بعد از رفتن آن دو مرد، مرد خوش باور بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو بردارد اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهایش را بدزدند...! 🔻زیاده خواهی و طمع همیشه باعث گرفتاری انسان میشود. چه بسیاری کسانیکه که برای به دست آوردن ثروت دنبال کار مورد پسند نرفتند، که در آن حال یا کشته شدند،یا زندانی شدند،و یا داشته های ناچیز خود را هم از دست دادند. مثل:مرد داستان ما که به طمع طلا،کفش خود را نیز از دست داد.  🔻شاعر عرب مى گوید: وَکَمْ مِنْ أکْلَة مَنَعَتْ أخاها بِلَذَّةِ ساعَة أکَلاتِ دَهْرِى و چه بسیار که یک وعده غذایى از وعده غذایى دیگر منع مى کند. و چه بسیار که لذت یک ساعت یک عمر انسان را محروم مى سازد. ♦️لذا حضرت اشاره میکنند: که چه بسا بعضی کارها یا زیاده خواهی ها انسان را از حداقل رفاه زندگی محروم کند. . https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره44☝️☝️
شخصی در حال تنگدستی و بی پولی به زن خود گفت: اگر بخواهیم فردا شب پلو بخوریم و فردا بروم یک من برنج بگیرم، چه قدر روغن برای آن لازم است؟   زن جواب داد: دومن روغن لازم دارد. مرد با تعجب گفت: چه طور یک من برنج، دو من روغن می خواهد؟ زن گفت: حالا که ما با خیال پلو می پزیم لااقل بگذار چرب تر بخوریم.( «من تبریز» یا فقط «من»، معادل ۴۰ سیر و برابر با ۳ کیلوگرم است). 🔻انسان هایی هستند که اگر بخواهند، میتوانند خرج چندین خانواده بدبخت را بدهند. یا خرج چندین کودک را که بخاطر بدبختی به جای بازی مشغول کار هستند، را بدهند. یا خرج ازدواج چندین دختر و پسر را که بخاطر نداشتن توان مالی در آرزوی ازدواج هستند، میتوانند تامین کنند. ♦️لذا حضرت در این بیان نورانی اشاره میکنند: اگر ثروتمندان فقرا و نیازمندان را تامین کنند، هیچ فقیری باقی نمیماند. هیچ نیازمندی شب را گرسنه نمیخوابد. هیچ بدبختی شرمنده زن و بچه ی خود نمیشود. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره45☝️☝️
🍃عیب دیگران عیب است، عیب ما عیب نیست. مرد فقیرى بود که همسرش کره از شیر کره درست میکرد. زن کره ها را به شکل قالب‌های یک کیلویى میساخت و مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آنها را وزن کرد. اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او عصبانى شد و به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است! مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم. چندوقت پیش یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار میدادیم. 🔻انسان هر ظلم ستم و بدی را که نسبت به دیگران انجام میدهد، روزی به خود او هم همان ظلم و ستم از طرف دیگران رخ میدهد. 🔻کسانیکه کار اشتباهی را که خود انجام میدهند، هنگامی که تاوان میدهند باید تحمل تاوان را داشته باشند و همانطوری که ظلم خود را توجیه میکردند،عادلانه ظلم دیگران را نیز توجیه کنند.اگر تحمل تاوان دادن ندارند، بدانند که دیگران نیز تحمل ظلم آنها را ندارند. ♦️لذا حضرت فرمودند: ‌‌لعنت و نفرین خدا بر کسانیکه به انجام کارهای خوب مردم را دعوت و توصیه میکنند ولی خودشان برخلاف آن کارخوب عمل مى‌کنند. وبرکسانیکه به ترک کردن کارهای بد مردم را دعوت میکنندولی خودشان همان کار بد را انجام میدهند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره46☝️☝️
دختر و پسری ازدواج کردند، بعد ازدواج پسر نماز خوان شد، مادر پسر، از عروس پرسید، من سی سال به پسرم گفتم نماز بخوان، اما او نخواند تو چه کار کردی در یک ماه که پسرم نماز خواند؟ عروس جواب داد: مادر می‌گویند: در محله ای سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را گرفته بود ، مردی خواست سنگ را بشکند. با پتک نود و نه ضربه به سنگ زد و خسته شد. مردی از راه رسید و گفت: تو خسته شده‌ای، بگذار من کمکت کنم. مرد صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست، اما ناگهان دیدند طلای زیادی زیر سنگ بود. مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود؛ گفت: طلا را من پیدا کردم، پس مال من است. مرد گفت: من نود و نه ضربه زدم فقط یک ضربه مانده بود که تو آمدی! جر و بحث کردند بعد نزد قاضی رفتند و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. مرد اول گفت:باید مقداری از طلا را به من بدهد، زیرا که من نود ونه ضربه زدم و سپس خسته شدم و دومی گفت: همه‌ی طلا مال من است،خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم. قاضی گفت: 99 جزء طلا مال مرد اول است، و تو که یک ضربه زدی یک جزء طلا مال توست.اگر او 99 ضربه نمیزد،ضربه صدم سنگ را نمی شکست. اما شما مادر30سال به پسرت گفتی نماز بخوان واکنون من فقط ضربه آخر را زدم. 🔻بخاطر به دست آوردن عزت و افتحار کاری که بخشی از آن را ما انجام دادیم، سعی نکنیم زحمات و تلاش دیگران را بیان نکنیم. عروس برای عزت و احترام خود نگفت: مادر تو نتوانستی،من تواستم، من چنین چنانم. ♦️لذا حضرت اشاره کردند:بابیان نکردن حقیقت عزت و احترام برای خود به دست نیاورید. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره47☝️☝️
مردی خانه ای زیبا با حیاطی پر از درختان میوه داشت. در همسایگی او مردی حسود زندگی میکرد و همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و بنحوی او را آزار دهد. همسایه خوب یک روز خواست از در خانه خارج شود دید یک سطل پر از زباله کنار در است. فهمید که مال همسایه حسود است , پس سطل را تمیز کرد و آن را از میوه های حیاط خود پر کرد تا برای همسایه ببرد. وقتی همسایه صدای در زدن او را شنید خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است. وقتی در را باز کرد مرد میوه های تازه را به او داد و گفت: هرکس، آن چیزی را با دیگری قسمت میکند که از آن بیشتر دارد. 🔻مرد خوب هم میتوانست مثل مرد حسود آشغال جلوی در وی بریزد. ولی او زشتی کار او را دید و سعی کرد آن را انجام ندهد. ♦️لذا حضرت فرمود: براى تربیت و ادب كردن خود همين بس، كه از هر کاری که انجام آن را از ديگران ناپسند مى دانی، خود انجام ندهی.   https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره48☝️☝️
ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻗﺪﯾﻢ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﺑﻪﻫﻤﺴﺮﺵﮔﻔﺖ: ‏ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﻫﺪﯾﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺒﺮﻡ. ﺷﺎﯾﺪ ﺷﺎﻩ ﺩﺭﻋﻮﺽ ﭼﯿﺰﯼ بهتری که در ﺷﺎﻥ ﻭﻣﻘﺎﻡ ﺧﻮﺩﺵ هست، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺒﺨﺸﺪ ﻭ ﻣﻦﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﻢ ﻭ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺁﻥ زندگیمانﻋﻮﺽ ﺷﻮﺩ‏. ﻫﻤﺴﺮﺵﮐﻪﭼﻐﻨﺪﺭﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺷﺖ،ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﭼﻐﻨﺪﺭ ﺑﺒﺮ! ﺍﻣﺎ ﻣﺮﺩ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﺯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ، ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﮐﺮﺩ ﻭﮔﻔﺖ:‏ﻧﻪ! ﭘﯿﺎﺯ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺧﺎﺻﯿﺘﺶ ﻫﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ.‏ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﮐﯿﺴﻪﺍﯼ ﭘﯿﺎﺯ ﺩﺳﺘﭽﯿﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﺮﺩ. ﺍﺯ ﺑﺪ ﺣﺎﺩﺛﻪ، ﺁﻥﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺑﺪﺍﺧﻼﻗﯽ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺻﻼ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪﮐﻪ ﻣﺮﺩﻓﻘﯿﺮﯼ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﯾﮏ ﮐﯿﺴﻪ ﭘﯿﺎﺯ ﻫﺪﯾﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ، ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭘﯿﺎﺯ ﻫﺎ ﺭ ﺍﯾﮑﯽﯾﮑﯽ ﺑﺮﺳﺮ ﻣﺮﺩ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺑﮑﻮﺑﻨﺪ. ﻣﺮﺩﻓﻘﯿﺮ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺿﺮﺑﺎﺕ ﭘﯽﺩﺭﭘﯽ ﭘﯿﺎﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺳﺮﺵ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﭼﻐﻨﺪﺭ ﺗﺎ ﭘﯿﺎﺯ، ﺷﮑﺮﺧﺪﺍ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﯿﺪ، ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ ﻭﺟﻠﻮ ﺁﻣﺪ ﻭﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﭼﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺗﺐ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﯽ؟ ﻣﺮﺩ ﻓﻘﯿﺮ ﺑﺎ ﻧﺎﻟﻪ ﮔﻔﺖ: ﺷﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﻢﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﭼﻐﻨﺪﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺍﻻﻥﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﻩﻧﺒﻮﺩﻡ! ﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺣﺮﻑﻣﺮﺩخنده‌اش گرفت وکیسه‌اﯼ ﺯﺭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺨﺸﯿﺪ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺭﺍ ﺳﺮﻭﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﻫﺪ! 🔻ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﻋﺒﺎﺭﺕ ( ﭘﯿﺎﺯ ﺗﺎ ﭼﻐﻨﺪﺭ، ﺷﮑﺮ ﺧﺪﺍ ) ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ ﺑﺪﺗﺮﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪﮐﺎﺭ ﻣﯿﺮﻭﺩ. 🔻 حضرت فرمود: از مشورت با زنان بپرهیز، مگر زنیکه به کمالِ عقل آزموده شده باشد. ♦️گاهی حدیث را به صورت ناقص نقل می کنند. اگر کسی نصف اول حدیث را نقل کند سبب این توهم می شود که به طور کلی مذمت شده است. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره49☝️☝️
بهلول سکه طلا در دست داشت و با آن بازی می کرد. مرد حیله گری آمد و گفت: اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه را که به همین رنگ است به تو می دهم!! بهلول چون سکه های او را دید دانست که سکه های او از مس است و ارزشی ندارد. به مرد گفت: به یک شرط قبول می کنم. سپس گفت:اگر سه مرتبه مثل الاغ عرعر کنی سکه ها را میدهم. مرد حیله گر اطراف خود را نگاه کرد و دید کسی نیست، قبول کرد مانند خر عرعر کرد. بهلول گفت: بلندتر عرعر کن. بار دوم نیز عرعر کرد. بارسوم نیز گفت: قبول نیست بلندتر عرعر کن. عرعر که کرد بهلول به او گفت: تو با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلاست چگونه من نفهمم که سکه های تو از مس است؟! ♦️لذا حضرت فرمود: حیله گری و دغلکاری و فریب و غش در معامله(مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد یا ضعیف) ناسزا شنیدن را در پی دارد. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره50☝️☝️
شخصی با بخیلی همنشین بود، و رفت و آمد داشت. یک روز به او گفت: میخواهم به مسافرت بروم، انگشتر خود را به من بده تا هر موقع انگشتر را دیدم به یاد تو بیوفتم و از تو یاد خیر کنم. بخیل گفت: هر موقع انگشت خالی خود را دیدی، یادی از من کن که از من انگشتر خواستی و من ندادم. 🔻بخل صفتی هست که باعث میشود، همه ی اطرافیان از شخص دور شوند و ارزشی برای وی قائل نشوند. 🔻زیرا؛ از قدیم گفتند: یک لقمه شکم را سیر نمیکند ولی محبت را زیاد میکند. چون اطرافیان نیز از بخیل محبت و سخاوتی نمیبینند، از او دور میشوند. ♦️لذا حضرت فرمود: آدم خَسیس هیچ دوست و رفیقی ندارد. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره51☝️☝️
دیروز داشتیم با بابام دور فلکه با موتور میچرخیدیم. برگشتم گفتم: وااااای بابا، چه بوی کبابی میاد؟! بابام غیرتش گل کرد و گفت: گور بابای بنزین، یه دور دیگه میچرخیم. بابام منو خیلی دوست داره😐😂🤣 ⚠️در این لطیفه دو نکته وجود دارد: 🔻اول: همه پدر را در کانون خانواده پشتوانه مالی تصور میکنند. و همسر و فرزندان اگر نیاز ی داشته باشند و پدر تامین نکند، چه بسا خودشان نتوانند تامین کنند. و پدر در صورت توانایی مالی اگر بخل ورزد و نیاز آنها را تامین نکند، ابهت و احترام و جایگاه پدری و همسری او از بین میرود. وچه بسا بخل باعث بی احترامی و قطع ارتباط با کسانی شود که احترام و ارتباط با آنها واجب است مثل پدر و مادر و عمو و دایی... لذا حضرت فرمود: آدم بخیل و (حتّی) بین عزیزان و نزدیكان خود خوار است.  🔻دوم: پدر در صورتی که توانایی نداشته باشد، همسر و فرزندان و اطرافیان نیز باید او را درک کنند که او تمام تلاش خود را میکند ولی بخاطر هزینه زیاد و درآمد کم و گرانی نمیتواند نیاز آنها را تامین کند، نه بخاطر دوست نداشتن و... شاید پدر نیز در آرزوی برآوردن نیاز فرزندش باشد ولی توانایی ندارد. چه بسا درک نکردن پدر باعث بی احترامی به او گردد(و این بی احترامی باعث نزول غضب و عذاب خداوند به آنها شود). ♦️زیرا؛ نظر دین اسلام بر این است که احترام به پدر و مادر واجب هست اگر چه آنها بخیل یا حتی کافر باشند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره52👆👆
گداهه جلو یه نفرو میگیره، میگه: "بهم کمک کن، پول ناهار ندارم". طرف بهش میگه: "بیا بریم برات ناهار بگیرم، بخور". میگه: "نخواستیم بابا، از صبح تا حالا، بخاطر ۲۰ هزار تومن پول، ده بار ناهار خوردم".😅😅😅 🔻بعضی از گداها و اسپند دود کن ها در شهرهای بزرگ مثل تهران، با شاسی بلند و ماشین های گران قیمت میان سر کارشون، ماشینشونو دوتا کوچه پایین تر پارک میکنند، و میان کنار چهار راه گدایی و یا اسپند دودکنی میکنند. مردم هم بخاطر دلسوزی پول میدهند. بعضی از مردم صدقات واجب و کفاره، و فطریه را هم به این افراد کنار چهار راه و خیابون میدهند. ♦️لذا حضرت فرمود: صدقه دادن به ثروتمند و همچنين به تندرست، و به صاحب حرفه و به انسان توانا [بر كار] روا نيست. گفتیم: معناى اين كلام چيست؟ حضرت فرمود: بر كسى كه مى تواند از گرفتن صدقه خوددارى كند، گرفتن آن حلال نيست. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره53☝️☝️
شاگردی با استادش از باغى عبور میکردند، چشمشان به يک جفت کفش کهنه افتاد. شاگرد گفت: گمان ميکنم اين کفشهاي کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم ...! استاد گفت: چرا براى خنده و شادی خودمان او را ناراحت کنيم؟؟؟ بيا مقدارى پول درون کفش قرار بده تا عکس العمل او را ببینیم. شاگرد پذيرفت. و بعد از قرار دادن پول در کفش ، مخفى شدند. کارگر براى تعويض لباس کنار وسائل خود آمد. هنگامیکه پا درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از برسی ، پول ها را ديد. با گريه فرياد زد : خدايا شکرت ! خدايی که هيچ وقت بندگانت را فراموش نميکنى شکرت . ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز دست خالى، با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک ميريخت. استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحالى ات ببخشى نه بستانی. 🔻سعی کنیم باظلم کردن به کسی، و اذیت و آزار کسی اسباب شادی خود را فراهم نمکنیم. ♦️ زیرا؛ خداوند تعالی فرمود: هر كس از شما ظلم كند، عذاب شديدى به او مى چشانيم. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره54☝️☝️
جوانی با شیخ پیری به سفر رفت. جوان در کنار چشمه بود که ماری به سمت شیخ آمد شیخ با دیدن مار،فرار کرد. پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه‌ گمان بدی بردم. جوان گفت: مطمئنی این ماری که به سمت تو آمد بخاطر این گناهت بود؟ پیر گفت: بله. جوان گفت از کجا مطمئنی؟ پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادی دارم، اگر گناهانی مرتکب شوم؛ زود می‌فهمم و بلافاصله توبه می‌کنم. و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا می‌شوم. تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنی که مرتکب گناه نشوی، تعداد گناهان کم می‌شود و زودتر می‌توانی در صورت رسیدن بلایی، علت گناه و ریشه‌ی آن بلا را بشناسی. بدان پسرم! بقالی که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه می‌نویسد، اگر در شب جایی کم و کسری بیاورد، زود متوجه می‌شود اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. 🔻کسی که مراقب اعمال و رفتار و گفتار و فکر و خیال خود باشد به راحتی، ریشه مصیبت خود را می‌داند که کدام گناه سبب پیش آمد این گرفتاری و بلا بوده است. ♦️لذا قران و روایات سبب بروز برخی از پیش آمد های ناگوار را گناه و عذاب الهی معرفی میکند، که حضرت در این زمینه فرمود: «به خدا پناه ببرید از غافلگیر کردن خداوند در شب و روز [ با بلا و حوادث ناگهانی] راوی می گوید: از امام پرسیدم که غافلگیر کردن خداوند چیست؟ امام فرمود: تنبیه خداوند [بندگان را]به خاطر گناهان است. . https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره55☝️☝️
روزی اسب پیرمردی فرار کرد، مردم گفتند: چقدر بدشانسی! پیر مرد گفت : ازکجا معلوم. فردا اسب پیر مرد با چند اسب وحشی برگشت؛ مردم گفتند: چقدر خوش شانسی! پیرمرد گفت: از کجا معلوم. پسر پیرمرد از روی یکی از اسبها افتاد و پایش شکست. مردم گفتند: چقدر بدشانسی! پیرمرد گفت از کجا معلوم! فردایش از شهر آمدند و تمام مردهای جوان را به جنگ بردند به جز پسر پیرمرد که پایش شکسته بود. مردم گفتند : چقدر خوش شانسی! پیرمرد گفت : از کجا معلوم! 🔻زندگی پر از اتفاقات خوب و بد هست، شاید بدترین مشکلات امروز مقدمه پیشرفت و گشایش و برکات فردا باشد. 🔻لذا حضرت فرمود: در هر گرفتاری، نعمتی و رحمتی از طرف خداوند در آن نهفته است. ♦️اگر صبر تحمل کنیم بعد از مدتی، میتوانیم متوجه آن رحمت و نعمت نهفته در داخل گرفتاری شویم. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره56☝️☝️
باز خوبه معامله ی كالا به كالا از بين رفت و پول اختراع شد😊☺️ وگرنه كی حوصله داشت هر روز صبح از زير مرغا تخماشونو برداره ببره بده شارژ ايرانسل بگيره🤣 🔻بعضی از افراد که دچار تنبلی میشوند، اگر تنبلی آنها شدت یافت نمیتوانند بسیاری از کارهای روزمره خود را انجام دهند. و نمیتوانند کار و تلاش کنند. در نتیجه نمیوانند نیازهای روزمره خود را برطرف کنند و به آرزوهای خود برسند. زیرا رسیدن به هر آرزویی نیازمند تلاش و کوشش هست. ♦️لذا حضرت فرمود: كسى كه پيوسته تنبلى كند، در رسيدن به آرزويش ناكام ماند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره57☝️☝️
مردی میگفت:روزی پدرم در خانه ما بود و خانواده همسرم نیز آمده بودند. همسرم به پدرم چای برد و پدرم شروع به ایراد گیری کرد، چرا چایی کم رنگی آورده ای. بعد قهر کرد کلی فحش و ناسزا گفت و خواست که برود؛ دستش را بوسیدم و التماس کردم ببخشد، اما پدرم پیش همه سیلی محکمی به گوشم زد و گفت: تو پسر من نیستی و.. نتوانستم مانع رفتنش شوم.پدر زنم که از این اتفاق زیاد هم ناراحت نبود، به من گفت: واقعا تحمل زیادی داری، با این پدر بداخلاق و بددهن چگونه می‌سازی؟! و من اجازه ندادم حرفش را ادامه دهد. گفتم: اشک چشم شور است و نمک هم شور؛ اما اشک چشم چون از خود چشم تراوش می‌کند، هرگز چشم را نمی‌سوزاند! فحش و ناسزا و سیلی پدرم که من شیرۀ جان او هستم، مرا نسوزاند، اما این کلام شما مانند شوری نمک بود که از بیرون در چشم من ریختی! شرمنده شد و تا پایان میهمانی سکوت کرد. 🔻ما نباید اجازه دهیم دیگران بین ما و والدین و خواهر و برادران‌مان رخنه و شکاف ایجاد کنند. 🔻خانواده مثل دوسنگ آسیاب هست، تا زمانیکه مثل دو سنگ آسیاب که روی هم می‌چرخند، به هم احترام قائل باشند، پشتیبان همدیگر باشند؛ سخت ترین مشکلات را آسیاب میکنند و از بین میبرند، ولی اگر هر کدام ساز مخالف بزنند، کوچک ترین مشکلات را نمیتوانند حل کنند. 🔻برادر و خواهر نیز از گوشت و خون ماست، اگر هم دلخوری از همدیگر بوجود آمد، باید نزد دیگران احترام آنها را نگه داریم و اجازه ندهیم همسر و فرزند و.... دخالت کنند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره57☝️☝️
حیف نون نامزدشو دعوت میکنه. به احترام نامزدش، مرغ خونشونو سر میبره و کباب می کنه و میاره سر سفره. نامزدش میگه: عزیزم، چرا زحمت کشیدی؟! میگه: ای بابا، چه زحمتی؟ سه تاشو سگ خورده، یکیشم تو بخور😅🤣🤣😅 🔻لذا حضرت فرمود: زبان عاقل پشت قلب او قرار دارد در حالى که قلب احمق پشت زبان اوست. ♦️یعنی: انسان عاقل اول فکر مى کند سپس سخن مى گوید، در حالیکه انسان غیر خردمند و غیر فهمیده، نخست سخن مى گوید بعد فکر میکند به همین دلیل سخنان آدم فهمیده حساب شده و مفید و سنجیده است؛ ولى سخنان انسان کم تجربه،غیر فهمیده ممکن است حساب شده و مفید نباشد،حتی گاهی خطرناک و بر زیان خود ودیگران، یا باعث رنجش و ناراحتی کسی شود. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره 58☝️☝️
می گویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت . چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد ، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا دادبه این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد . همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد و سر زا رفت . همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی!!!!و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید. دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد. ♦️اکثر ما انسان ها در دین داری و مطالبه ی حق، همین گونه هستیم، هرجا که به نفع ما باشد به دین و قران و حلال و حرام، استناد میکنیم. ولی اگر به ضررمان باشد با هزار دلیل عقلی و علمی و.... انکار میکنیم. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره 59☝️☝️
دزدی کیسه پول کسی را زد،وقتی کیسه را بازکرد داخل آن علاوه بر پول دعایی دید که نوشته هر کس این دعا در کنار اموالش باشد محفوظ میماند. دزد کیسه را به صاحبش بازگرداند. به او گفتند: چرا این همه پول را از پس دادی؟ گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم، نه دزد دین او ! اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از جوانمردی و انصاف است! ♦️لذا حضرت فرمود: مـروّت و جوانمردی ، انسان را بـه صفات عالی وپسندیده برمی انگیزاند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره60☝️☝️
مرحوم قاآنی در ابتدای دیوان شعر خودش می نویسد: شبی که پدرم از دنیا رفت همسایگان به او گفتند: از دنیا میروی این دوازده پسر را به که می سپاری؟ گفت: به خدا. همسایه ای هم داشتیم که او هم دوازده پسر داشت و در آن شب از دنیا رفت به او گفتند: فرزندانت را به که می سپاری؟ گفت: آنقدر مال برای آنان گذاشتم که اگر هفتاد پشت آنها هم بخورند، تمام نمی‌شود! قاآنی می‌نویسد: یک سال از فوت این دو نفر نگذشت که تمام دوازده نفر به نوکری ما دوازده نفر در آمدند! آری، او اعتمادش به خدا بود و این، اتکایش به مال فراوان و در نتیجه چنین شد. کتاب پریشان، ص74 https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره61☝️☝️
معلمی میخواست کت و شلواری به دانش آموزان هدیه دهد گفت: هر کس نامش را روی کاغذ بنویسد تا قرعه کشی کنند. وقتی قرعه کشی کردند؛ نام حسن درآمد، معلم خوشحال شد. بخاطر اینکه حسن به تازگی یتیم شده و وضع مالی خوبی نداشتند. وقتی معلم به کاغذ اسامی بچه ها نگاه کرد؛دید روی همه ی آنها نوشته شده بود: حسن... 🔻اگر به زندگی بچه هایی که پدر و مادر دارند نگاه کنیم، میبینیم بسیاری از آنها با مشقت و کمبود مالی و اخلاقی،.. زندگی میکنند. دیگر ببینیم کسانی که پدر و یا مادر ندارند با چه اندازه از کمبود مالی، اخلاقی، محبتی، حمایتی زندگی میکنند. ♦️لذا حضرت فرمود: با نسل و بازماندگان دیگران به نیكی رفتار كنید تا با نسل و بازماندگان شما نیز به نیكی رفتار نمایند. 🖤🖤شهادت امام صادق علیه السلام بر عموم شیعیان و علاقه مندان آن حضرت، تسلیت عرض میکنیم.   https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره62☝️☝️
پسری بود كه اخلاق خوبي نداشت. پدرش جعبه اي ميخ به او داد و گفت هر بار كه عصباني مي شوي بايد يك ميخ به ديوار بكوبي. روز اول میخ های زیادی به دیوار کوبید. تصمیم گرفت، هر روز میخ ها را کم کند. بالاخره روزي رسيد كه پسر ديگر عصباني نمي شد. او اين مسئله را به پدرش گفت و پدر نيز پيشنهاد داد هر بار كه مي تواند عصبانيتش را كنترل كند، يكي از ميخها را از ديوار درآورد. بعد از چند روز همه ی میخ ها را درآورد. وقتی به پدرش اطلاع داد، پدر دست پسر بچه را گرفت و به كنار ديوار برد و گفت: «پسرم! تو كار خوبي انجام دادي و توانستي بر خشم پيروز شوي. اما به سوراخهاي ديوار نگاه كن. ديوار ديگر مثل گذشته اش نمي شود. وقتي تو در هنگام عصبانيت حرفهايي مي زني، آن حرفها هم چنين آثاري به جاي مي گذارد.  تو مي تواني چاقويي در دل انساني فرو كني و آن را بيرون آوري یا او را نزد دیگران تحقیر و مسخره کنی،یا حرفی بزنی که ناراحت کنی. هرچند هزاران بار عذرخواهي کنی فايده ندارد؛ آن زخم و ناراحتی سر جايش میماند. ♦️لذا حضرت فرمود: تواناترين مردم در تشخيص درست، كسى است كه خشمگين نشود. زیرا؛ هنگام عصبانیت انسان به آخر و عاقبت کار نمیتواند فکر کند و در نتیجه نمیتواند درست تشخیص دهد الان چگونه رفتاری کنم درست هست. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره63☝️☝️
جنگلی آتش گرفته بود و ساكنين جنگل تلاش مي‌كردند فرار كنند. ببر مي‌گفت من قوي هستم. به جاي ديگری مي‌روم و دوباره زندگيی‌ام را می‌سازم! فيل خودش را به رودخانه رسانده بود و با ريختن آب روی بدنش خود را خنك می‌كرد و در فكر گريز بود! و و و ... اما گنجشکی نفس‌نفس زنان خود را به رودخانه می‌رساند، با نوكش قطره‌يی آب برمی‌داشت، پر می‌كشيد و دوباره برمی‌گشت... از او پرسیدند: چه می‌كنی؟ پاسخ داد: آب را می‌برم تا آتش جنگل را خاموش كنم! به او گفتند: مگر تو با اين منقار كوچكت می‌توانی آتش جنگل را خاموش كنی؟ اين كار تو چه فايده‌ای دارد؟ گنجشك گفت: شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما وقتی از من پرسيدند زمانی که جنگلی كه وطن تو بود، در آتش می‌سوخت چكار کردی؟ خواهم گفت؛ صحنه را ترك نكردم و هر چه از دستم بر آمد؛ برای نجات جنگل كردم! 🔻اکثر ما انسان ها هنگامیه که مشکلی برای خانواده یا دیگران پیش می آید به جای همکاری برای برطرف کردن مشکلات، خود را کنار کشیده و خدا را شکر میکنیم که ما گرفتار نشدیم. درحالیکه اگر همدردی و همکاری کنیم شاید بتوانیم آن مشکل را برطرف کنیم. ♦️لذا خداوند در قران کریم توصیه میکند:  در راه نیکی و پرهیزگاری با هم همکاری کنید! و (هرگز) در راه گناه و ستمکاری همکاری ننمایید. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره64☝️☝️
پسری عاشق دختری شد. دختر گفت: مادرت پیر هست و جز تو فرزندی نداره، باید شرط ضمن عقد بگذاریم که اگر زمین گیر شد،اونو به خونه ما نیاری و ببریش خانه سالمندان. پسر جوان آهی کشید و شرط دختر را پذیرفت... هنوز شش ماه از ازدواجشان نگذشته بود که زن جوان در یک تصادف اتومبیل قطع نخاع و ویلچر نشین شد. پسر جوان رو به مادرش گفت:بهتر نیست ببریمش آسایشگاه؟ مادر پیرش با عصبانیت گفت:مگه من مُردم که ببریش آسایشگاه؟خودم تا موقعی که زمین‌گیر نشدم ازش مراقبت می‌کنم. پسر جوان اشک ریخت و به زنش نگاه کرد. زن جوان انگار با نگاهش به او می‌گفت: شرط ضمن عقد را اشتباه کردم! ‎‎  🔻چه خوش گفت فردوسی پاكزاد كه رحمت بر آن تربت پاك باد ميازار موری كه دانه كش است كه جان دارد و جان شيرين خوش است مزن بر سر ناتوان دست زور كه روزي بيفتی به پايش چو مور ♦️لذا حضرت فرمود: آنچه را که برای خود میپسندی، برای دیگران هم بپسند. و آنچه را که برای خود نمیپسندی برای دیگران نیز نپسند. https://eitaa.com/joinchat/815333562Cf516a20880 ✅بین الصلات شماره65☝️☝️