«یاد آر آن زن، آن زن دیوانه را که خُفت
یک شب به روی سینهٔ تو مست عشق و ناز»
@vlog_ir
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گیسوانم موج موج و شانههایت سنگ سنگ
موج را آغوشِ سنگ آرام میسازد بمان !
@vlog_ir
در این ناتمامی زندگی تنها چیزی
که منجی آدمی است عشق است
@vlog_ir
17.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیاست_زنانه
دوست خوبم، خانم عزیزم😍
در مورد موضوع کلیپ بالا...
به نکات زیر دقت کن:
حال خوب تو از انجام کاری که دوست داری....
اون کار رو برای همسرت باارزش میکنه!✅
اگه دوست داری، تو موضوعی همسرت بهت توجه کنه....
حتما خودت برای بارهای اول توجه ایشون رو، به اون موضوعات جلب کن.✅
خیلی از موارد مورد علاقه خانم ها.... برای اقایون جذابیت نداره که بخوان تعریف کنن.
باید انتظاراتت رو مستقیم بگی. ✅
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
#ماه_رمضان
خدایا مرا در این ماه برای برپاداشتن
امرت نیرومند ساز،
و شیرینی ذکرت را به من بچشان و ادای شکرت
را به من الهام فرما،
به نگهداری و پردهپوشی خودت
ای بیناترین بینایان..🤍
دعایروزچهارمماهرمضان🌱
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
-الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى يُجِيبُنِى حِينَ أُنادِيهِ
+خدا را سپاس
که پاسخم را میدهد آنگاه که
صدایش میزنم..🤍
@vlog_ir
عاشقانه ای برای زندگی
بعد بگو ما حواسمون نبود و غافل شدیم که نغمه یهو فرار کرد فهمیدی چیشد؟ ننه کلثوم با تعجب نگاهم کرد و
خان با تعجب گفت: فرار کرد؟؟؟یعنی چی فرار کرد؟؟ درست حرف بزن ببینم چی میگی زن
گفتم بخدا خودمم نمیدونم انگار از قبل نقشه داشت. صبح صدای جیغ و دادش کل خونه رو گرفته بود میگفت درد دارم رفتم کلثوم رو آوردم بالا سرش کلثوم هم هرچی نگاش کرد نفهمید چشه گفت عصر ببرمش تا دوا درمانش کنه که اینطوری شد خیلی بد بود که زن از خونش فراری بشه میترسیدم به خان نگاه کنم کل صورتش از عصبانیت برافروخته و سرخ شده بود با شناختی که از خان داشتم میدونستم حاضر جونشو بده ولی آبروش زیر سوال نره خان در حالیکه از چشماش خون میبارید چند نفرو فرستاد که برن دنبال نغمه بگردن گفت: باید هر طوری که شده تا صبح نغمه اینجا باشه اگر لازم شد بهش شلیک کنید فقط بیارینش اینجا
دست و پاهام داشت میلرزید چه خونی به پا کردم خاک بر سرت جمیله. بعد از رفتن او ناخواستم از جلوی چشمای خان دور بشم تا خشمش دامنمو نگیره از تهمت هایی که به نغمه زدم عذاب وجدان بدی گرفته بودم
آبروی خودشو خانوادشو بردم ولی برای نجات خودم چاره ای نداشتم
خان رفت تو اتاقش که آماده بشه خودشم بره که کلثوم گفت خان یک لحظه صبر کن میخوام باهات حرف بزنم خان گفت: یک پولی به این پیرزن بدین بره پی زندگیش كلثوم عصا زنان رفت طرف ارباب و گفت من میتونم کمکتون کنم نغمه رو زود تر پیدا کنید خان فوری برگشت طرفش و با تردید پرسید مگه تو میدونی اون کجاست؟
کلثوم :گفت بذارین تنهایی باهاتون صحبت کنم
دلم هری ریخت. خیلی اشتباه کردم که این رازو به کلثوم گفتم رفتم طرفش و گفتم کلثوم چی میخوای به خان بگی ما که نمی دونیم اون کجاست.خان الان خیلی عصبانیه بذار برای یک وقت دیگه
گفت: نگران نباش من یه چیزایی میدونم که باید به خان بگم اگر بیشتر اصرار میکردم خان بهم شک میکرد برای همین به ناچار گذاشتم کلثوم بره
رفتم تو اتاقم در اتاق رو از پشت بستم و چفتشو انداختم دلشوره ام هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد.یکی نیست بگه آخه زن تو مگه دیوونه بودی همچین راز سر به مهری رو گذاشتی کف دست این هزار تا نذر و نیاز کردم که کلثوم دهنشو باز نکنه و چیزی از ماجرای نغمه نگه خیلی گذشته بود و خبری نشد. دیگه خیالم راحت شده خبری نیست. میخواستم از اتاق برم بیرون که صدای خان منو سر جام میخکوب کرد. داد میزد: جمیلهههه ، جمیلهههه بی شرف کجایی حالا دیگه بچه منو میکشی آره؟؟؟ خونتو میریزم بیا بیرون با صدای پاهاش که از پله ها بالا میومد نفسم قطع شد.
با لگد به در می کوبید و منو صدا میزد از ترس صدام در نمیومد. فقط اشک میریختم و به بخت بدم لعنت میفرستادم بالاخره بعد از چند دقیقه در شکسته شد....
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
خاک من زنده به تاثیر هوای لب توست
سازگاری نکند آب و هوای دگرم
@vlog_ir
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_زمان
-آسمان غرق خیال است
کجایی آقا؟!
-آخرین جمعه سال است
کجایی آقا؟!💔
-اللهمعجللولیکالفرج-
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
در این دنیای بزرگ، جایی هم آخر برای تو هست،راهی هم آخر برای تو هست. درِ زندگانی را که گِل نگرفته اند! :)
@vlog_ir