#به_وقت_عاشقی
دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل یتیم است در آغوش بگیرش♥️
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
اَلا یَعلَمُ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الخَبیر..
یعنی من که آفریدمت،از حالت
خبر ندارم؟..🌱
@vlog_ir
عاشقانه ای برای زندگی
#سرگذشت_زندگی_اعضا #قلب_شکسته یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـ
قسمت هفتم
من سرمو انداختم پایین و هیچی نتونستم بگم نمیدونستم چیکار کنم،چند بار دیگه تماس گرفتن برای میثم اما جواب نداد.منم دیگه بریدم دیگه انگار با نبودش کنار اومده بودم فقط مونده بود از قلبم برونمش.نامزدی رو بهم زدم.میثم وقتی فهمید خیلی داد و فریاد کرد پشت در خونمون؛ خونه اقاجونم رفته بود گفته بود من نامزدم میخوام پیش چنتا ریش سفید دیگه فامیل رفته بود تا منو منصرف کنه اما نمیدونست وقتی غرورش رو به من ترجیح بده منم دیگه براش نمیمونم ...
خلاصه با هزار زور و نا امیدی ،حرف و حدیث نامزدیم بهم خورد.یک ماه بعداز این جریان دوباره برام خواستگار اومد و به گوشم رسید که گفتن زیرسرش بلند بوده که نامزدیشو بهم زده بخاطر همین مخالفت کردم از اینکه کسی بیاد به خواستگاریم تا یک سال که همینجور هر کی تماس میگرفت که بیان برای خواستگاری اصلا قبول نمیکردم که پاشون توی خونه امون باز بشه.از طرفی هم دیگه دلم نمیخواست به ازدواج فکر کنم خودمو به درس خوندن مشغول کردم تا بتونم همه چیز رو فراموش کنم.مدام میومدن میگفتن میثم افسرده شده میثم خیلی میخواستت میثم گفته فقط مارال رو میخوام.من با هیچ کسی دیگ ازدواج نمیکنم...ولی من دیگه دلم رضا نبود به اینکه با میثم باشم دیگه دلم میثم رو نمیخواست.سه سال گذشت از اون جریان....
هرکسی به خاستگاریم میومد میثم زنگ میزد و میگفت این نامزد من هست و حق ندارین برین خواستگاریش یک روز غروب که پدرم به مسافرت کاری رفته بود و فقط منو مادر بودیم داییم اومد خونمون و کلی حرف زد تا منو بتونه راضی کنه به برگشتن ...
اما به هیچ وجه دلم رضا نبود چون مدتی که دلم خواست میثم باشه نبود چون وقتی که غرورم رو براش گذاشتم کنار نادیدم گرفت...
دایی بهم گفت پس من میرم زنش میدم روزی به گوشم نرسه که میخواستیش .گفتم برو دایی زنش بده و بهترین دختر هم انتخاب کن براش .میثم دیگ از قلبم رفته بیرون بهش بگو دیگه هیچ وقت به من هم فکر نکنه و امیدوارم کنار همسرش خوشبخت بشه .به یک ماه نرسید که عقد و عروسی کرد.
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانوم_خونه
نباید ما مامان بابا ها این حسرت هارو آینده بخوریم :
۱) میتونستم تلاش کنم یه ذره بیشتر اوایل زندگیم ؛ تا بچم به مشکل مالی نخوره
۲) چرا براشون از کودکیشون سرمایه گذاری نکردم
آهای مامان بابا ها
خواهش میکنم بیشتر به فکر آینده ی بچه هامون باشیم
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
مقصدم هرجا که باشد بهتر از شهر شماست
میروم با گردباد عشق تا هرجا که شد...
@vlog_ir
11.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مژه بر هم نزنم آینهسان در همه عمر
بسکه در دیده من شوقِ تماشای تو بود
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولانا "کارما" رو اینطوری توضیح داد:
این جهان کوه است و فعل ما ندا؛
سوی ما آید نداها را صدا...
قشنگه نه؟
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوشته بود :
وقتی یکی و دوست داری "حافظ" بخون
وقتی عاشقش هستی "مولانا"بخون
وقتی شکست عشقی خوردی "وحشی بافقی" بخون
وقتی اعصاب نداری "ایرج میرزا"
و در آخر وقتی عاقل شدی "سعدی" بخون
@vlog_ir