eitaa logo
عاشقانه ای برای زندگی
21.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
12.3هزار ویدیو
2 فایل
عاشقانه ای برای زندگی‌....... تو این‌کانال حرف های دم گوشی بانوان زده میشه آقایون لف بدن مجبور به ریمو نشم **یاد بگیریم شاد زندگی کنیم** ❤️❤️ 🦄🌱 از آشنایی هاتون برام بگین @M_dkhsh https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
مشاهده در ایتا
دانلود
10.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ شناخت کامل وجود نداره ! . انتخاب همسر، یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین انتخاب زندگی هر فرد است😍 برای انتخاب همسر شناخت کامل همسر از اهمیت ویژه ای برخوردار است 💫 اساساً فرایند شناخت کامل همسر و هم زبانی و تفاهم با او، پروسه ای طولانی دارد🫠 و مراحل تکمیلی آن در ایام پس از ازدواج (بین 6 ماه تا 3 سال پس از ازدواج وتشکیل خانواده) اتفاق می افتد 💓 و در آن مدت نباید به انتظار معجزه نشست، چون ازدواج با برخی افراد ریسک بسیار زیادی دارد 💫 و از آغاز آشنایی قابل پیش بینی است و صرف ابراز علاقه یا... چیزی را عوض نمی کند. یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
کاش یکی مثل شاملو اینجوری قلب آدمو لمس کنه: قلب من به این امید می‌تپد که تو هستی تویی وجود دارد که من می‌توانم آن را ببینم او را ببوسم او را در آغوش خود بفشارم و او را احساس کنم ♥️ @vlog_ir
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهترین راه درمان چربی خون ارثی یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
اونجا که ابوسعید ابوالخیر میگه: از شبنم عشق خاک آدم گل شد شوری برخاست فتنه‌ای حاصل شد سر نشتر عشق بر رگ روح زدند یک قطرهٔ خون چکید و نامش دل شد @vlog_ir
17.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترفند های خیاطی علاقه داری؟؟ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
چشمانت آخرین چیزی‌ست که از میراثِ عشق باقی می‌ماند...! @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تهـ.ـمتِ نـ.ـالایـ.ـقی برما زدی رفتی قبول ‌ در پی لایـ.ـق برو ، ماهم تماشـ.ـایش کنیم :)💔 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خواص سوره‌های قرآن طبق روایات 👇 ✅️ سوره جمعه؛ محبوب شدن در نزد مردم ✅️ سوره شمس؛ موفقیت و تقویت حافظه ✅️ سوره مُزَّمِّل؛ زندگی خوش ✅️ سوره حمد و توحید؛ افزایش برکت ✅️ سوره ناس؛ درمان تمامی دردها 👈 نکته؛ هر کدام از این سوره‌ها طبق روایات روش مخصوص دارند. یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
-ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین -آغوشِ تو پناه دلِ خسته ها حسین..♥️ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
-لَا تَقنَطُوا مِنْ رَحمَةِاللهِ إِنَّ‌اللهَ يَغفِرُ الذُّنُوبَ جَميعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُالرَّحِيمُ اگر در گناه افراط کردی، از رحمتِ خدا ناامید نشو؛ که امید به مغفرت، زمینه آمرزش است..🌱 @vlog_ir
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
عاشقانه ای برای زندگی
‌ #سرگذشت_زندگی_اعضا ‌ یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
قسمت ۱۰ بعدا فهمیدیم کار همسر من بوده که لو داده بوده بابام و .. خیلی هممون ناراحت شدیم. فکر می‌کنم حدود دو سالی بابام زندان افتاد. روزگار گذشت تا پدر شوهر من دو سال بعد از ازدواج ما خورد زمین و ضربه مغزی شد و ۴ ماه بیمارستان بستری شد و رفت توی کما و شوهر منم که همینجوری هم درست و حسابی کار نمی‌کرد دیگه یکبارگی کار را ول کرد و به بهانه بیمارستان نرفت سرکارش . مادر شوهرم هم از روستا اومد و همگی خونه برادر شوهره مستقر شدن ماهم میرفتیم منزل برادر شوهرم . ولی من بیشتر خونه خودم بودم. تا اینکه آخر سر خسته شدم و اعتراض کردم به همسرم که دیگه بسه و همش یا خونه برادرتی یا بیمارستانی . چرا سرکار نمیری. چطور برادرت سرکارش را میره به طور معقول بیمارستان هم میاد از پدرش هم نگهداری میکنه. ولی تو چرا نمیری.چنان دعوایی بامن کرد که چرا اینجوری میگی و خلاصه دعوا بدجور بالا گرفت. منم به قهر رفتم خونه بابام. بعد همسرم مثلا اومد دنبال من که منو ببره . هی میگفت پاشو بیا بریم منو عصبانی نکن منم گفتم نمیام که نمیام . یهو دیدم تا بابام رفت نماز بخونه اونم با کفش پرید از حیاط تو خونه و مچ دستم را کشید و خواست مثلا منو ببره خونه خودمون منم جیغ زدم و گفتم ولم کن. بابام هم نمازش را قطع کرد و اومد تو سینه اش پرتش کرد اونور و گفت گمشو از خونه من بیرون .که همسر بی‌شعور و بی ادب من گردن بابام و گرفت و گلاویز شدن. آبجیهام شروع کردن جیغ زدن تمام همسایه ها جمع شدن یکی از همسایه‌ ها که مرد قلدری هم بود اومد تو حیاط و همسرم را گرفت و انداخت بیرون و گفت گمشو بیرون ببینم جوجه تیغی .. ولی آبروی ما دیگه رفته بود. منکه فشارم افتاده بود و یخ کرده بودم دو هفته بعد بزرگترها، برادرش و داماداشون اومدن و گفتن اعصابش بخاطر پدرش خراب بوده و اینا ..بابام هم گفت طلاهاش و بیاره، ببرتش ما رو آشتی دادن و رفتیم خونمون.بعد سه روز خبر رسید که پدرشوهرم رو از بیمارستان مرخص کردن و بردنش روستا. همسرم هم گفت پاشو بریم روستا، میدونستم مخالفتم فایده ای نداره گفتم باشه بریم.بعد از دو روز پدرش فوت شد زمینی که برای ما گذاشته بود و فروختند و خرج عزای خودش کردند. ۴ ماه بعد مرگ پدرشوهرم باردار شدم و سن ۱۹ سالگی یه پسر تپل به دنیا آوردم از حق نگذریم همسرم دوران بارداری هوام رو داشت.مادرشوهرمم خوشحال بود بچه پسر بود و اونام روستایی و پسر دوست.. https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff