7.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانواده #زندگی
❌️ راز سازگاری در زندگی ❌️
.
چیزهایی در زندگی پیش میآید🥲
ممکن است ناسازگاریهایی حس کنید.
آیا باید از هم سرد شده و بگویید او دیگر به درد من نمیخورد ؟! سازشکاری در محیط خانواده جزء واجبات است.
نبایستی زن و شوهرتصمیم بگیرند خودشان هر چه گفتند همان شود.
آنچه خودشان میپسندند و آنچه راحتی آنها را تأمین میکند
همان بشود، نه! اینطور نباید باشد.
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
چنان آغوش وا کن بر منِ تنها که انگاری
نداری بعد از آن آغوش، دیگر در جهان کاری!
@vlog_ir
انصاف نباشد که در این شهر دَرَندَشت
ضرب المثل سوزنِ در کاه، تو باشی
@vlog_ir
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
20.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شیرینی #آشپزی
مواد لازم :
تخم مرغ ۱ عدد
پودر قند یا پودر شکر نصف لیوان
روغن مایع ۱/۳ لیوان
آرد شیرینی ۱ لیوان
بکینگ پودر ۱ قاشق مرباخوری
کشمش نصف لیوان
وانیل نوک ق چ خ (دلبخواهی )
نکات:
خمیر شیرینی چسبنده هست حتما
کف دست هارو چرب کنید ✅
این مقدار مواد به شما ۱۰شیرینی میده ✅
دم کنی و شعله پخش کن ضروریه ✅
کاغذ روغنی واجب نیس میتونید کف تابه رو کمی چرب کنید ✅شعله کم باشه به مدت بیست دقیقه ✅
اگر میخوای شیرینی هات بعد از خنک شدن نرم بمونن تا داغن داخل ظرف در دار قرارشون بده✅
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرایشگر معروف شهر بود عاشق پسری شدم که هم سن پسرم بود غافل از اینکه....
_ نوری جان گفت : والا اونم مشغول كاره ، خدا كنه برای معلمی قبول بشه که یه باری از رو دوششون برداشته بشه ..
_ لبخندی زد و گفت : هنوزم اينجا زندگی ميكنن ؟
_ نوری جان جواب داد : آره بابا
والا زندگی اينقدر بالا پايين داره كه مرد بيچاره نميدونه چیكار كنه
از دلسوزی های نوری جان برای سالار اذيت ميشدم سالار ذره ای هم نياز به دلسوزی نداشت ..
نوری جان به بهانه پختن غذا از پيشمون رفت تو آشپزخونه و قبل از رفتنش به بهادر گفت : زود برميگردم بهادر در حالی كه چهار زانو نشسته بود و با انگشتای پاهاش بازی ميكرد رو به من كرد و گفت :
_ خوش به حال سالار !!
متعجب نگاهش كردم كه خودش ادامه داد و گفت :
_عجب زن خوبی داره
لبخندی زدم و گفتم : ممنون آقا بهادر نظر لطفتونه
_ چشمک ریزی زد و گفت: مگه دروغ ميگم كه نظر لطفتم باشه حقيقتيه
از حرفهاش خنده اش كه كمی كش آورد و زد به در اتاق و گفت :
_بايد براتون زد به تخته ماشالله خيلی برازنده هستيد ، سالار خيلی شانس داشته كه خدا شمارو بهش داده ...
هدف بهادر رو از اين حرفها و حركات ميدونستم اون كارش بود ،همیشه وقتی منو ميديد مشغول چشم چرونی ميشد و هر جوری كه بلد بود خودش رو بهم نزديك ميكرد منم هميشه از نزديك شدن بهش امتناع ميكردم ...
اما اينبار با هميشه فرق داشت و منم بدم نميومد اينجوری تلافی كنم تمام زخم هايی که سالار بهم زده رو جبران کنم ...
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
استادی میگفت..
عوذ" معنای فراتر از پناهگاه داره
که مهجور تره! "عوذ" یعنی آغوش
این " اعوذباللّه " که اول قرآن خوندن میگی، یه جورایی معنی عامیانه اش میشه:
خدایا بغلم کن... :))
@vlog_ir