eitaa logo
عاشقانه ای برای زندگی
21.6هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
12.6هزار ویدیو
2 فایل
عاشقانه ای برای زندگی‌....... تو این‌کانال حرف های دم گوشی بانوان زده میشه آقایون لف بدن مجبور به ریمو نشم **یاد بگیریم شاد زندگی کنیم** ❤️❤️ 🦄🌱 از آشنایی هاتون برام بگین @M_dkhsh https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرایشگر معروف شهر بودم عاشق پسری شدم که هم سن پسرم بود غافل از اینکه.... _شما دو نفر چرا دور از همه آومدین یه گوشه و با هم پچ پچ می کنید ؟ برای اینکه دید اکرم بهم بد نشه اونم الان که داشتیم با هم کنار میومدیم گفتم : هیچی داداش یزدان اومده میگه چرا شهین رو دعوت نکردی آخه من با چه دلی اون زنو به خونه و زندگیم راه بدم ؟ اکرم که دروغ من را باور کرده بود ، سینی استکانهای چای رو که دستش بود رو گذاشت روی کابینت و در حالی که دستش رو به کمرش میگرفت کنار یزدان ایستاد و گفت " _یزدان برادری شما جای خود اما به نظر منم درست و بهترش اینه که فریبا دیگه رابطه ای با این شهین خیر ندیده نداشته باشه .. یزدان بعد از شنیدن حرف اکرم اخمی کرد و با نگاهی به من گفت: _نکنه اتفاقی افتاده که شما با هم رفیق شدید و دشمن شهین شدین؟ اگه خبریه به منم بگید ... اکرم پوفی کشید و گفت: _ یزدان جان سختش نکن خدا شاهده خبری نیست .. اون شب با اکرم خیلی صحبت کردم و دوباره ازم خواست که برم پیش برادرش و اگر دعایی هست باطل کنم اما من دلم رضا نمی‌داد که برم از اتفاقات بعدش خیلی میترسیدم .. اون شب بعد از رفتن اکرم و یزدان خیلی خسته بودم بچه رو به هزار زحمت و سختی خوابوندم و رفتم که خودم هم استراحت کنم که سالار... ‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
جاده ی پر پیچ و خم زندگی، چگونه از تو گذشتمُ به حال رسیدم نمی‌دانم.. اما این را خوب میدانم! که اگر تا اینجا رسیدم از این جا به بعدم میتونم! گذشته هر آنچه که بود گذشت.. آینده هر آنچه هست در انتظاره.. حال هر آنچه هست... باید آن را زندگی کرد، زندگی😌♥️ @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی ما زخم بود و امام‌حسین«ع»، مرهم!..🤍 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
الهی،اگر چه درویشم،ولی دارا تر از من کیست؟ که تو داراییِ منی..🤍 @vlog_ir
35.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💚 خانواده ی ایده آل 🟣سه نوع خانواده داریم: 🔻خانواده آسیب 🔻خانواده نرمال 🔻خانواده ایده آل یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
آره میگذره تموم میشه، می‌رسیم، می‌بینیم ولی باور کنید رد بعضی از روزا تو وجودمون میمونه! دقیقا همونی که جناب سعدی میگه: بگذشت و‌چه گویم که چه بر من بگذشت.🍃 @vlog_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه کامپیوتر نیست... یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
فقط همونجا که سعدی برای دلبر میگه: دیگران ، چون بروند از نظر ، از دل بروند ... تو چنان ،در دل من رفته ، که جان در بدنی ... خیلی قشنگه واسه عشقت بفرس♥️ @vlog_ir
21.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یرینی نارگیلی به سبک قنادی😍همینقدر ساده🤗 ‎اگه یبار درستش کنی دیگه عمرا بری از قنادی بگیری با اون قیمت گرون😃 ‎خیلی باکیفیت و خوشمزه میشه عین قنادیا👌🏼 . مواد لازم: پودر نارگیل چرب ۱۰۰ گرم یا یک و نیم پیمانه پودر قند ۱۸۰ گرم یا یک و نیم پیمانه سفیده تخم مرغ ۳ عدد روغن‌مایع پخت و پز ۷۰ گرم یا سه چهارم پیمانه آبلیمو یک قاشق غذاخوری آرد برنج یک قاشق غذاخوری سر پر (با این میزان مواد ۲۰ عدد شیرینی بزرگ و ۳۰ عدد شیرینی کوچیک درست میشه) . نکات: فر رو از ۱۰ دقیقه قبل با دمای ۱۵۰ درجه روشن کنید زمان پخت ۲۰ دقیقه ۵ دقیقه هم المنت یا شعله بالا رو روشن کنید که طلایی بشه اجازه بدید شیربنی خنک بشه بعد از کاغذ روغنی جدا کنید در ظرف در بسته نگهدارید که تازه بمونه یک هفته خارج یخچال و یک ماه داخل یخچال قابل نگهداریه آرد برنج فقط برای وا نرفتن شیرینی در فر هست طعم خاصی نداره . یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
قشنگترین دیسبک تاریخ رو افشین یداللهی زده: تا آخر عمر درگیر من خواهی بود و تظاهر میکنی که نیستی.. من میدانم به کجای قلبت شلیک کرده ام تو دیگر خوب نخواهی شد . @vlog_ir
آرایشگر معروف شهر بودم عاشق پسری شدم که هم سن پسرم بود غافل از اینکه.... چند ماهی گذشته بود و ما با گرفتن وام تونسته بودیم خونمون رو تا حدودی بسازیم ، خونمون فقط چند تا خونه با خونه ی شهین فاصله داشت.. سالار میگفت : اسبابمون رو جمع کنیم و بریم اونجا زندگی کنیم.. اما من دلم نمیخواست با شهین همسایگی کنم ، شهین با وجود این همه فاصله هنوزم تو زندگیم دخالت میکرد ، حالا فکر به اینکه همسایشم بشم تو دلم آشوب به پا کرده بود.. چون تن به خواسته سالار داده بودم و دلش نمیخواست ناراحتم کنه هر چیزی که ازش میخواستم رو به خوبی انجام میداد منم از فرصت استفاده کردم و بهش گفتم : _ این خونه رو کامل بسازیم و رهن بدیم و با پولش بریم جای دیگه یه خونه بزرگ تر و بهتر برای خودمون بگیریم من هزار سالم بگذره دلم راضی به همسایگی با شهین نمیشه .. سالارم اول کمی مخالفت کرد و غر زد که چرا خودم خواستم اونجا خونه بسازیم و حالا پشیمون شدم ، ولی در نهایت راضی شد .. ‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff